پسر جوان بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد

دی‌ماه امسال دختری دانشجو با شکایت به مأموران پلیس مدعی شد مورد آزار و اذیت قرار گرفته ‌است. او گفت: مدتی پیش با پسر جوانی به نام احمد آشنا شدم. او می‌گفت شماره تلفن من را از روی پاکت نامه‌ای که مقابل خانه‌مان افتاده بود پیدا کرده است. چندبار با من تماس گرفت و ابراز علاقه کرد. پس از مدتی من به دیدن او رفتم و این آغاز آشنایی ما با هم بود.  دختر دانشجو ادامه داد: پس از مدتی احمد به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد. من که حرف‌هایش را باور کرده ‌بودم، رابطه‌ام را با او بیشتر کردم. تا اینکه یک روز مرا به خانه‌اش دعوت کرد.

من هم دعوت او را پذیرفتم و به خانه او رفتم، اما پسر جوان بدون توجه به التماس‌هایم مرا آزار داد. من که از رفتار احمد شوکه شده بودم، به او گفتم علیه او شکایت می‌کنم، اما قول داد به خواستگاری‌ام بیاید. شیوا گفت: پسر جوان بعد از گذشت چند ماه به وعده‌اش عمل نکرد. حالا هم دیگر جواب تماس‌های تلفنی‌ام را نمی‌دهد. به همین خاطر تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.  به دنبال اظهارات دختر جوان، پلیس به ردیابی احمد پرداخت و وی را در غرب تهران بازداشت کرد. 

پسر جوان دیروز در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی پای میز محاکمه ایستاد و منکر آزار دختر دانشجو شد. وی گفت: شیوا به میل خودش به خانه مجردی‌ام آمد، ولی من او را آزار ندادم.حالا چون به او گفته‌ام از ازدواج با او منصرف شده‌ام، علیه من شکایت کرده است. این دختر قصد انتقام‌گیری دارد و اگر واقعا من به او تعرضی کرده ‌بودم، همان‌موقع به مأموران شکایت می‌کرد.  در پایان جلسه، هیئت قضائی وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، احمد را به ٩٩ ضربه شلاق و یک سال تبعید به منطقه‌ای بدآب‌وهوا محکوم کرد.