چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۰۹ - ۱۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۳۶۶۲
اخبار افغانستان

آسیب‌های زندگی افغانستانی‌ها در ایران؛

بی‌هویتی؛ بحران چهار نسل از افغان‌ها‌

افغان‌ها‌ در ایران,اخبار افغانستان,خبرهای افغانستان,تازه ترین اخبار افغانستان

جنگ، خشونت، کشمکش، زیاده‌خواهی، جاه‌طلبی؛ اینها بخشی از مواردی است که افغانستان را سال‌ها از پا درآورده و افغان‌ها را آواره سایر کشورها کرده است. آوارگانی که بخش زیادی از آنها به دلیل همسایگی، ایران را برای ادامه زندگی انتخاب کرده‌اند. مهاجرت همیشه سخت بوده و هست اما در این میان علت مهاجرت از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی جنگ و ناامنی سال‌ها بر کشورت سایه بیفکند از سر بی‌پناهی تصمیم به مهاجرت گرفته می‌شود، آن وقت می‌شوی مهمان ناخوانده، تحمیل می‌شوی و سربار.

 

آفتاب بی‌رمق پاییزی تمام راه همراهی‌ام می‌کند. باد در اتوبان‌ پرچم پرغرور ایران را به رقص درآورده و در تنش محو می‌شود. آلودگی همچون مه کمی آن‌سوتر منتظر ایستاده است. پس از یک ساعت، ترافیک بحث‌برانگیز تهران را پشت سر می‌گذارم. به دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد می‌رسم. مدعوین منتظرند. قرار است با حسین تفضلی، یکی از اساتید این دانشکده درباره وضعیت افغانستانی‌های مقیم ایران صحبت کنیم. او سخت نگران زندگی آنان در اینجاست. این استاد دانشگاه تازه متوجه بسیاری از قوانین نانوشته رفتاری با افغانستانی‌ها شده است.

 

داستان را این‌گونه شروع می‌کند و می‌گوید: «چند وقت پیش برای رفتن به مشهد و زیارت، یکی از دانشجویان افغانستانی گفت که باید از اردوگاه اجازه تردد بگیرد. در غیر اینصورت نمی‌تواند شهر را ترک کند. مشهد هم که می‌روند باید نامه‌شان را مهر کنند که مشخص شود به این سفر رفته‌اند تا بتوانند در تهران مدارک‌ شناسایی‌شان را بگیرند.» اینها اظهاراتی است که با فکر کردن به آنها می‌توان به این نتیجه رسید که اردوگاه،

 

اجازه تردد از شهری به شهر دیگر، نبودن حق مساوی تحصیل، نداشتن حق زندگی معمولی و... همه و همه زنگ خطرند برای اشاعه بزهکاری و بیش از آن اشاعه نفرت (از ایرانی‌ها) بین افغانستانی‌های مقیم کشور. با یک تحقیق کوچک می‌شود فهمید که افغانستانی‌ها در ایران با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستند. ایرانی‌ها همیشه مهمان‌نواز بوده‌اند و مهربان، حالا اینکه چرا کسانی که به انسانیت‌شان پناه‌ آورده‌اند را چنین می‌آزارند، پرسشی است که بی پاسخ مانده است.

 

ورود به شمال ممنوع!

در این میان، افغانستانی‌هایی که قانونی وارد ایران شدند دو گروهند؛ آنهایی که پاسپورت دارند و آنانی که کارت آمایش دارند. به گفته خود افغانستانی‌ها آنها که کارت آمایش دارند، از سوی سازمان ملل حمایت مالی می‌شوند و برای حضور آنها در ایران به دولت مبلغی پرداخت می‌شود.

 

با این توضیح که ورود به شهرهای شمالی برای افغانستانی‌ها ممنوع است. شهرهای جنوبی و برخی شهرهای مرزی هم از این قاعده تبعیت می‌کنند و مستثنی نیستند. هیچ افغانستانی، حتی آنها که پاسپورت دارند و به صورت قانونی وارد ایران شده‌اند اجازه ورود به این مناطق ممنوع را ندارند. اما این قانون نانوشته فقط کیش را از این قاعده مستثنی کرده‌ است. اگر پلیس یک افغانستانی را در این مناطق ببیند به منزله جرم حساب شده و او را دستگیر می‌کند. امکان ازدواج‌‌شان با ایرانی‌ها هم محدود شده و مرد افغانستانی نمی‌تواند با دختر ایرانی ازدواج کند. به همین دلیل ازدواج‌های غیرقانونی رواج می‌یابد. 

 

وقتی ضرر بیشتر از منفعت می‌‌شود 

در اردوگاه‌های افغانستانی‌ها هم ماجراهاست. یک جوان افغانستانی می‌گوید: «یکی از اردوگاه‌های پایتخت سمت ورامین جایی به نام گل‌تپه و دیگری سلیمان‌خانی است که در تهرانسر واقع شده است. بیشتر آنهایی که در شهر تهران ساکنند به اردوگاه سلیمان‌خانی مراجعه می‌کنند. افغانستانی‌هایی که دستگیر می‌شوند به این اردوگاه‌ها منتقل شده، آنهایی که مدرک دارند آزاد می‌شوند و آنهایی که غیرقانونی آمده‌اند را دوباره به افغانستان بازمی‌گردانند. افغانستانی‌ها در این اردوگاه‌ها به بیگاری (شستن در و دیوار، دستشویی و...) گرفته می‌شوند.

 

برخی آنها را به تمسخر می‌گیرند و به بزرگان و پیرمردها هم احترام نمی‌گذارند. بنابراین همیشه باید مدارک شناسایی در جیب‌مان باشد وگرنه ماموران نیروی انتظامی می‌توانند ما را دستگیر کنند.» به اعتقاد تفضلی، کارشناس این حوزه، «اینگونه محدودیت‌ها باعث به وجود آمدن فساد می‌شود. یعنی ضررش بیشتر از منفعتش می‌شود. در این میان، این احتمال وجود دارد که معدود مامورانی هم تخطی کنند و رشوه بگیرند.»

 

عذرخواهی به خاطر لهجه

سوی دیگر ماجرا دانش‌آموزان افغانستانی هستند که دانشگاه قبول می‌شوند. آنها باید به اردوگاه‌ها بروند و کارت‌شان را تبدیل به پاسپورت ‌کنند. در واقع این دانشجویان، کارت‌شان را به اردوگاه تحویل داده و از سفارت پاسپورت یک‌ساله دانشجویی می‌گیرند و هر سال باید این پاسپورت تمدید شود اما این تنها بحث و مشکل دانشجویان افغانستانی در ایران نیست. آنان بیش از آن اضطراب بعد از تحصیلات را دارند.

 

پسرهای دانشجو باید بعد از تحصیلاتشان به کشورشان بازگردند. دخترها هم در صورتی که ازدواج‌ نکرده باشند می‌توانند در کنار خانواده‌ و در ایران ماندگار شوند. در این میان، دانشجویانی هستند که با لهجه صحبت می‌کنند اما چون قانونی و بدون ترس در ایران زندگی می‌کنند هرگز این لهجه به چشم کسی نمی‌آید اما دانشجویانی هم وجود دارند که پس از کنفرانس‌های‌شان (که بعضا بهترین کنفرانس‌ها را ارائه می‌دهند) به خاطر لهجه‌شان عذرخواهی می‌کنند. به عقیده تفضلی، «این عدم اعتماد به نفس ناشی از سرکوب افغانستانی‌ها در ایران است.»

 

فقط اجازه کار

و اما کار، دیگر مشکل افغانستانی‌هایی است که در ایران زندگی می‌کنند. آنها اجازه کار نداشتند اما چند سالی است که با کارت کارگری می‌توانند به صورت قانونی کار کنند. این کارت اما هیچ مزایایی برای کارگران ندارد به جز اجازه کار. در حقیقت این کارت به نفع کارفرمایان صادر شده و اگر کارگری این کارت را نداشته باشد، کارفرما جریمه می‌شود. این کارت ضامن بیمه درمان، بازنشستگی و... هم نیست. با این توضیح که افغانستانی‌هایی که بیش از ۲۰سال است در ایران زندگی می‌کنند هم بیمه نداشتند اما با تمهیدات جدید آنها می‌توانند با پرداخت هزینه ۱۹۰هزار تومان تا ۶ماه بیمه شوند اما هر خانواده‌ای نمی‌تواند از این بیمه استفاده کند. این بیمه برای بیماری‌های خاص است نه برای بیماری‌هایی مانند سرماخوردگی.

 

کارگران ساختمانی روزمزد هستند اما آنها که در خیاط‌خانه‌ها و تولیدی‌ها کار می‌کنند، دستمزد ماهانه دریافت می‌کنند. تفضلی در این‌باره می‌گوید: «به یقین کارگران افغانستانی کمتر از کارگران ایرانی دستمزد می‌گیرند در صورتی که همان کار را انجام می‌دهند زیرا این افراد نمی‌توانند به جایی شکایت کنند.»

 

نگاه خونی به افغانستانی‌ها داریم

این استاد دانشگاه توضیح می‌دهد: «مسئله را از این دریچه ببینید که پذیرش نشدن افغانستانی‌ها، می‌تواند چه ضررهایی برای جامعه ایرانی به دنبال داشته باشد؟ اگر نگاه کنید در جوامع غربی، پناهجویان سوری و دیگر کشورها به دلیل پذیرفته نشدن با خشونت به این جوامع پا گذاشتند. مواردی که اتفاق می‌افتد هر دو طرف را می‌سوزاند. مشکل ما با افغانستانی‌ها این است که بر مبنای خاک نگاه نکردیم، بلکه به لحاظ خون نگاه می‌کنیم. در حالی که در جوامع پیشرفته این‌گونه نیست. یعنی برعکس ایران، اگر فرزندی در خاک این کشورها به دنیا بیاید، تبعه آنجا محسوب می‌شود.» 

 

تفضلی با اشاره به اینکه باید بحران هویتی که به وجود آمده را حل کرد، می‌افزاید: «ما با نسل چهارم افغانستانی‌ها روبرو هستیم؛ کسانی که با افغانستان بیگانه‌ و یک ایرانی هستند اما به صرف اینکه پدر و یا پدربزرگشان افغانستانی بوده، هنوز کارت آمایش می‌گیرند. بیش از ۲میلیون افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند اکثر آن‌ها نسل دوم، سوم و حتی نسل چهارم هستند و از نظر فرهنگی، زبانی، دینی و... با ایرانی‌ها مشترک هستند اما همچنان پذیرفته نمی‌شوند.»

 

آتش زیر خاکستر

وی به عواقب چنین‌ رفتارهایی در کشورهای دیگر اشاره می‌کند و می‌گوید: «دیر پذیرفته شدن پناهجویان به واکنش‌هایی منجر می‌شود که گاهی با خشونت همراه است. برخی از آنان به حاشیه‌نشینی‌ رو می‌آورند و می‌توانند در یک بحران اجتماعی و سیاسی همراه شوند. بنابراین اگر ما امروز به این معضل نپردازیم، فردا دیر است. باید منتظر این باشیم که طغیان کنند، آن موقع است که به فکر این افراد می‌افتیم.»

 

در این میان، نکته این است که افغانستانی‌ها در اذهان ایرانیان با جرم و جنایت مساوی شده‌اند. تفضلی در این‌باره تاکید می‌کند: «سال‌ها پیش یورگ هایدر، سیاستمدار اتریشی گفت اتریش ۱۰۰هزار بیکار دارد و ۱۰۰هزار خارجی در اتریش کار می‌کنند. خارجی‌ها را بیرون کنید و بیکاران اتریشی را سرکار بگذارید. در صورتی که ۱۰۰هزار شاغل خارجی متخصص بودند در صورتی که بیکاران اتریش کارگر ساده بودند. این‌ها را چطور می‌توان جایگزین کرد؟

 

در جایی هم گفت که خارجی‌ها خیلی جنایت کردند. احزاب مخالف آمار را درآوردند و تناسب را نگاه کردند دیدند به تناسب جمعیت اتریشی‌ها جنایت بیشتری مرتکب شدند. شما باید تناسب ۲میلیون را با ۸۰میلیون بسنجید. البته کسی نمی‌تواند بگوید جرم و جنایت نیست. مثلا در آلمان یک پناهجوی افغانستانی خانمی که کمکش می‌کرد را کشت. این دلیل نمی‌شود که بگوییم تمام‌شان اینطوری هستند.»

 

به گفته وی، «وقتی هیچ‌گونه کنترلی بر پناهجویان نباشد و غیرقانونی وارد کشور می‌شوند با کوچک‌ترین بحران می‌توانند کارهای غیرانسانی انجام دهند اما برعکس اگر اجازه اقامت، پاسپورت، داشتن خانه و کار داشته باشند و مالیات پرداخت کنند، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند. به همین دلیل خود به خود جرم و جنایت پایین می‌آید. ما دنبال حل مشکل نیستیم و صورت مسئله را دائم پاک و ممنوعیت‌ها را بیشتر می‌کنیم، غافل از این که همین ممنوعیت‌ها عاملی می‌شوند برای بحران‌های بعدی.»

 

ارزی که از ایران دریغ می‌شود

وی با اشاره به سوءاستفاده از افغانستانی‌ها، می‌افزاید: «شما می‌دانید چقدر از منابع مالی افغانستانی‌ها را خوردند؟ افغانستانی‌ها نمی‌توانند ماشین، خانه و... بخرند و باید به نام یک ایرانی بخرند. اینجا بحث اعتماد و وجدان به میان می‌آید. حالا باید این ایرانی وجدان داشته باشد و در بحران‌های مالی وسوسه نشود. ضمن اینکه در بحران‌های مالی وقتی توقیف اموال شود، نمی‌گویند این مال خودش هست یا نه، مال افغانستانی‌ها را هم توقیف می‌کنند.»

 

باز کردن حساب در بانک‌ها هم از عقبه طولانی برخوردار نیست و چند وقتی است که اجازه افتتاح حساب به افغانستانی‌ها داده شده است. پول افغانستانی‌ها به راحتی خورده می‌شود و آنها می‌گویند که نمی‌توانند شکایت کنند. تفضلی در این‌باره می‌گوید: «به نظر من اول باید جامعه آگاه شود. وقتی در اخبار می‌آید که طالبان حمله کرده، آب نیست، آزادی نیست، وجود مشکلات معیشتی و... مردم فکر می‌کنند که افغانستانی‌ها اینجا شادند.»

وی تاکید می‌کند: «در یک زمان ترک‌ها در آلمان مشغول به کار شدند و دولت آلمان متوجه شد که در سال پنج میلیارد مارک از جیب‌شان می‌رود و به ترکیه سرازیر می‌شود. دولت آلمان به سرعت به این افراد اجازه کار، پاسپورت، حق خرید خانه و... داد. ترک‌ها در آلمان سرمایه‌گذاری کردند، خانه و مغازه‌ خریدند و حتی به شغل‌های بالاتر دست پیدا کردند و در حال حاضر در سطوح شهردار هم رشد کرده‌اند.

 

وظیفه اصلی دولت انباشت سرمایه‌ است. در حال حاضر پول زیادی از ایران خارج می‌شود چون نمی‌توانند در ایران سرمایه‌گذاری کنند. باید از راهکارهای موفقیت‌آمیز کشورهای توسعه‌یافته استفاده کنیم و زمان را برای تجربه کردن همان مسائل و مشکلات از دست ندهیم. وقتی کسی ۲۰ یا ۳۰سال در کشوری کار می‌کند حق دارد بازنشستگی بگیرد. این یک حق انسانی است. افغانستانی‌ها دوست دارند مالیات پرداخت کنند اما در قبالش از حقوق و حقوق شهروندی مساوی بهره‌مند شوند.»

 

«افغان‌ها فرصت شغلی را از ایرانی‌ها می‌گیرند.»؛ این بهانه برخی برای مقابله با افغانستانی‌هاست. این استاد دانشگاه در این‌باره توضیح می‌دهد: «این درست نیست؛ در دنیای رقابتی امروز، کارفرما میزان کار و وجدان کاری برایش مهم است نه قومیت. نمی‌خواهم بگویم یک قومی بی‌گناه است و قوم دیگر گناهکار. می‌خواهم بگویم باید در برخی قوانین تجدیدنظر شود و اجازه بدهیم افغانستانی‌ها کار ایجاد کنند، مالیات و حق تامین‌اجتماعی‌شان را هم بپردازند.»

 

وی با اشاره به اینکه با افکار بسته جلوی برخی موارد را گرفته‌ایم، تاکید می‌کند: «با این وضعیت افغانستانی‌هایی که خانواده‌های‌شان در ایران هستند و خودشان به اروپا رفته‌اند، ترغیب نمی‌شوند که برای خانواده‌های‌شان پول بفرستند، بلکه سعی می‌کنند آنها هم از ایران خارج شوند. در صورتی که اگر محدودیت‌ها کاسته شود، ارز زیادی به ایران سرازیر شده و اقتصاد کشور پویاتر می‌شود.»

 

تحصیلات تبعیض‌آمیز

بسیاری از بچه‌های افغانستانی که حتی در ایران به دنیا آمده‌اند، تمایلی به ادامه تحصیل ندارند. اولین مسئله درآمد خانواده‌ها بود. به دلیل هزینه بالای زندگی در ایران و نبود مزایای استفاده از امکانات اکثر این خانواده‌ها با مشکلات درآمدی روبرو هستند. دانش‌آموزان افغانستانی که کارت آمایش دارند، می‌توانند در مدارس دولتی تحصیل کنند اما باید ۱۵۰ تا ۲۰۰هزار تومان سالانه شهریه پرداخت می‌کردند. این شهریه برای آنها که پاسپورت داشتند ۳۰۰هزار تومان بود. اما دغدغه و فرمایش مقام معظم رهبری باعث حذف این شهریه شد و بسیاری از افغانستانی‌های بازمانده از تحصیل به چرخه تحصیل بازگشتند.

 

با این وجود هنوز هم دانش‌آموزان معصوم و بی‌گناه افغانستانی‌ از تبعیض‌های بسیاری رنج می‌برند. آنها از شرکت در مسابقات ورزشی، علمی و پژوهشی محرومند. حتی ورود به مدارس تیزهوشان برایشان ممنوع است. یک پسر افغانستانی به «ابتکار» می‌گوید: «بسیاری از بچه‌های افغانستانی ترک تحصیل کرده‌اند. وقتی نمی‌توانند در مسابقه فوتبال مدرسه شرکت کنند، ذهنیت‌شان نسبت به ایران و مردمش بد می‌شود و بیشترشان جذب کارهای ساختمانی، خیاطی یا کوره‌های آجرپزی می‌شوند.»

 

معلم آنقدر در ذهن همه مقدس است که شاید کسی باورش نشود معلم‌ها هم به این تبعیض‌ها دامن می‌زنند. این پسر افغانستانی می‌گوید: «سمت ورامین و اسلامشهر که بچه‌های افغانستانی خیلی بیشترند، مشکلات‌شان هم بیشتر است. در صورتی که در بالاشهر چون دانش‌آموز افغانی کمتر است، آسیب‌های کمتری می‌بینند. به عنوان مثال وقتی در مدرسه جواب سوالی را می‌دادیم، برخی از معلمان می‌گفتند شما افغانی‌ها برای ما آدم شده‌اید. جواب نمی‌دادیم می‌گفتند شما درس‌خوان نیستید و... یعنی در هر دو وضعیت سرزنش‌های‌شان وجود داشت. این رفتار برخی معلمان به همکلاسی‌های‌مان هم سرایت پیدا می‌کرد و آنها هم با ما بدرفتاری می‌کردند و ما جرات نداشتیم به آنها چیزی بگوییم.»

 

تفضلی در این‌باره می‌گوید: «وقتی چارچوب قانونی وجود ندارد و جامعه در این مورد ناآگاه است باید جامعه آموزش ببیند. باید همه معلمان بدانند به جز اینکه این نوع رفتارها غیرانسانی‌ است، صدمات این رفتار دامن‌گیر کل جامعه می‌شود. یادمان باشد که نفرت را به این راحتی نمی‌توان از بین برد و توسط افغانستانی‌هایی که از ایران می‌روند در تمام دنیا اشاعه می‌یابد.»

 

 

 

 

ebtekarnews.com
  • 15
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش