شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۴۸ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۳۳۰۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

ادامه واکنش‌ها به سخنان جنجالی نوید محمدزاده

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,نوید محمدزاده
«نوید محمدزاده این روزها سکوت اختیار کرده و هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. قطعاً او خوب می‌داند که با حرف‌هایی که روی سن اختتامیه زده، خیلی‌ها را ناراحت کرده است؛ خیلی از هم‌صنفانش را که مثل میلاد کی‌مرام و هادی حجازی‌فر، واکنش مستقیمی نشان نمی‌دهند و دلخوری از او را برای خودشان نگه داشته‌اند. خیلی از آنها که امسال مثل نوید خوش‌شانس نبودند تا مورد تأیید این هیأت داوران به زعم سینمایی‌ها با سلیقه عجیب غریب قرار بگیرند و سیمرغ جشنواره را به خانه ببرند.»

به گزارش ایسنا، روزنامه تماشاگران امروز نوشت: «پارسال حرف نزدم، امسال حرف می‌زنم. خیلی خوشحالم. امسال سومین سیمرغ‌ام است، اگر از آن پشت سیمرغ «عصبانی نیستم» را به من بدهند. شیطنت‌هایی بعد از اعلام نامزدها کردند که مادرم به من زنگ زد، گفت: اشکال نداره امسال جایزه نمی‌گیری. این هیأت داوران عقبه سینما هستند باید به نظر آنها احترام بذاریم. کمترین کار برای علی و وحید جلیلوند گرفتن این سیمرغ است. حالا حالاها دوست دارم بیایم بالا و سیمرغ بگیرم. در ضمن یادتان باشد دیوار این خانه از طلاست.» این حرف‌های نوید محمدزاده بود؛ بازیگری که برای دریافت سیمرغ نقش مکمل مرد، روی سن اختتامیه جشنواره سی‌وپنجم رفته بود.

 

او که روزگاری نه چندان دور در جشنواره سی‌ودوم حقش خورده شده بود و به زعم همه منتقدان و اهالی سینما، جایزه‌ای که حقش بود را روی سن جشنواره عوض کرده بودند و آن را به رضا عطاران داده بودند. حالا نوید محمدزاده بعد از گرفتن دومین سیمرغ، با شادی از عقبه سینمایی هیأت داوران می‌گوید و کنایه‌ای هم به کارگردان جوان فیلم «ماجرای نیمروز» می‌زند. محمدحسین مهدویان دو روز قبل و پس از اعلام اسامی کاندیداها، با ذکر یک تمثیل از این گفته بود که حرف حق حتی اگر روی دیوار طویله نوشته شود، در همه جا انتشار خواهد یافت. نوید محمدزاده در پاسخ او بود که از دیوارهای طلای جشنواره‌ای گفت که امسال از همیشه ضعیف‌تر برگزار شد و حاشیه‌هایش از همه ادوار گذشته بیشتر و فجیع‌تر بود. حاشیه‌هایی که همه هم‌صنف‌های نوید محمدزاده به آن اذعان دارند و برخی‌شان با صدای بلند از آنها گلایه کردند و برخی هم که صدایی برای اعتراض و انتقاد بلند نکردند، حداقل زبان به تعریف و تمجید نگشودند.

 

بازتاب حرف‌های نوید محمدزاده از همان فردای اختتامیه آغاز شد. هادی حجازی‌فر، بازیگر نقش حاج احمد متوسلیان «ایستاده در غبار» و کمال جنجالی «ماجرای نیمروز» اولین نفری بود که در یک گفت‌وگو، ناراحتی‌اش از این حرف‌ها را ابراز کرد. او که شانس اول دریافت سیمرغ نقش مکمل مرد بود و بر اساس برخی شنیده‌ها پس از این که یک سایت سینمایی در یک اقدام غیرحرفه‌ای برندگان سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل و نقش اصلی را رسانه‌ای کرد، جایزه را تغییر دادند و آن را به نوید محمدزاده دادند، در گفت‌وگویی در مورد حرف‌های بازیگر «بدون تاریخ، بدون امضا» روی سن گفت: «حقیقتش من بازی نوید در فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» را ندیده‌ام اما خودم از طرفدارهای بازی او هستم و از این که جایزه گرفت هم ناراحت نشدم. فقط چیزی که بقیه را ناراحت کرد، حرف‌هایی بود که نوید در مراسم اختتامیه زد! بالاخره نوید هم زحمت می‌کشد و به نظرم برندگان و بازندگان نباید درباره جایزه‌ها چیزی بگویند و لازم است تا دوباره کار کنیم و نگاهی رو به جلو داشته باشیم.»

 

میلاد کی‌مرام هم چند روزی پس از اختتامیه، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام‌اش به نوید محمدزاده واکنش نشان داد. او در این باره، پس از این که لیستی از افرادی آورد که به نظرش در حق‌شان اجحاف شده بود و جایزه نگرفته بودند، با کنایه‌ای که همه هدف آن را نوید محمدزاده برداشت کردند، نوشت: «عمو جون، قشنگ، کاری به دیوار نداشته باش شما، یاد بگیر اندازه حرفات قد بکشی، دوما با دیوار کار نداشته باش شما، ببین باد از کدوم ور میاد خودتو رها کن، شُل بگیر دنیارو. سوما شما یک تغییر رشته هم می‌تونی بدی بری تو مسابقات موج‌سواری شرکت کنی، بی‌شک یکی از بهترین‌ها می‌شی. یا رب مباد آن که گدا معتبر شود!»

 

حرف‌های عجیب نوید محمدزاده که روزگاری خود از بی‌عدالتی در سینما ضربه خورده است و حتی اشک به چشمانش آمده، واکنش برخی از اهالی مطبوعات را نیز به دنبال داشت. احسان دبیر وزیری، دبیر سرویس سینمای ایران کافه سینما، در یادداشتی این‌طور می‌نویسد: «نوید محمدزاده که روزی خود یکی از قربانیان این قبیل حساب‌گری‌ها و بی‌عدالتی‌ها بود، حالا و پس از دریافت سیمرغ، پشت قدرت روز، پناه گرفته. آن روز، اعتراض، شیطنت نبود، بلکه اصل حق‌طلبی بود اما الان شده بی‌احترامی و خواب مادری را آشفته کردن. دو سال پیش وقتی داوران در لحظات آخر رأی را عوض کردند، او سخت غمگین بود و می‌گریست. با این تفاوت که کافه سینما به عنوان رسانه‌ای مستقل توانست بعد از تماس با داور مستقلی مثل فرامرز قریبیان بر حق پایمال شده او صحه بگذارد و منتشر کند که سیمرغ حق محمدزاده است. رضا عطاران که خود سیمرغ را به خانه برده بود و بدون تعریف و تمجید از داورها از سن پایین آمده بود، باز در تماس با کافه سینما سیمرغ را حق خود ندانست اما حالا محمدزاده پس از تکذیب چندباره صحبت‌های گذشته‌اش، دم از احترام به رأیی می‌زند که با بی‌احترامی به آن محبوب شد و ستون هوادارانش را بنا کرد.»

 

میثم محمدی هم در بخشی از یادداشت خود که در سایت سینماسینما منتشر شد، نوشت: «نوید محمدزاده بازیگر فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» که در دوره سی‌ودوم همین جشنواره فجر، برای ندادن سیمرغ و جابه‌جا شدن نامش با رضا عطاران اشک می‌ریخت و در مصاحبه‌های بعد از آن هم همیشه افسوس می‌خورد و حرف از ظلمی می‌زد که به زعم اهالی رسانه و منتقدان و اهل فن هم به ناحق بر او شده بود، حالا سرش به کدام سنگ سخت خورده که آن روزها را فراموش کرده و درد تضییع حق همکارانش را فراموش کرده و همه چیز را شیطنت و بی‌اخلاقی و بی‌احترامی می‌داند و جالب‌تر از همه، در مقابل مدیرانی تا کمر تا می‌خورد که به قول خودش سیمرغ‌اش را ندادند و هنوز به او بدهکارند! در دوره سی‌ودوم هم احترام به داوران واجب بود و آنها هم محترم بودند و عقبه سینمایی داشتند!»

 

نوید محمدزاده اما این روزها سکوت اختیار کرده و هیچ واکنشی به این حرف‌ها نشان نمی‌دهد. قطعاً او خوب می‌داند که با حرف‌هایی که روی سن اختتامیه زده، خیلی‌ها را ناراحت کرده است؛ خیلی از هم‌صنفانش را که مثل میلاد کی‌مرام و هادی حجازی‌فر، واکنش مستقیمی نشان نمی‌دهند و دلخوری از او را برای خودشان نگه داشته‌اند. خیلی از آنها که امسال مثل نوید خوش‌شانس نبودند تا مورد تأیید این هیأت داوران به زعم سینمایی‌ها با سلیقه عجیب غریب قرار بگیرند و سیمرغ جشنواره را به خانه ببرند.»

 

 

 

 

  • 10
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش