جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۱:۴۶ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۱۵۳۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

مهران احمدی:

متخصص شخصیت های منفی دوست داشتنی ام

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مهران احمدی

مهران احمدی بازیگر فیلم های «کارگر ساده نیازمندیم»، «من دیوانه نیستم»، «ماحی»، «اسب حیوان نجیبی است» و… طی سال های اخیر فعالیت بیشتری در سینما داشته است. در روند بازی این بازیگر شاهد نوعی تحول خاص هستیم که در اکثر مواقع نقش ها و شخصیت هایی را به عهده گرفته است که هم وجه مثبت و هم وجه منفی دارند و حتی اگر گاهی وجه منفی آن غالب شود، باز هم تماشاگر به طور کامل نسبت به او احساس منفی پیدا نمی کند. به قول خود احمدی، او متخصص نقش های منفی دوست داشتنی است.

 

شخصیت هایی از طبقه متوسط جامعه که سختی های بسیاری متحمل شدند و به تدریج رشد کرده اند. احمدی اخیرا در فیلم «ماحی» در نقش فرزین با گریم و سر و شکل متفاوتی ظاهر شده است.

 

دقایقی با این بازیگر همراه شدیم تا از چالش های بازی در «ماحی» صحبت کند.

 

چطور با آقای خیام به عنوان کارگردان فیلم اولی همکاری کردید؟

ـ‌ طبق روال همه فیلم هایی که کار کردم، اول متن را خواندم و قبلاً هم سابقه همکاری با کارگردانان فیلم اول را داشتم و آقای خیام هم یکی از آنها بود و فیلمنامه (ماحی) خیلی خوب و منسجم بود و آمدیم و با هم نشستیم و تمریناتی داشتیم و این همکاری شکل گرفت.

 

زمانی که پذیرفتید فرزین را بازی کنید، چه تصوری نسبت به این شخصیت داشتید و چه انگیزه ای باعث شد بیشتر به سمت فرزین برید؟

ـ‌ فیلمنامه برایم مهمترین موضوع بود و در آن مسائل و ماجراهایی بیان شده بود که جزو دغدغه های روز اجتماع است و این برای من به عنوان یک بازیگر وسوسه برانگیز است. این داستان ها دغدغه روز اجتماع هستند و هر روز اخبار فراوانی از شخصیت های مختلف می شنویم و این برای من خیلی ارزشمند است. فرزین شخصیتی است که جزو کارتل های اقتصادی و سیاسی است و دوست داشتم نقشی را که تا به حال تجربه نکرده ام، بازی کنم و مجموع این دغدغه ها و خود این شخصیت که در سیاست و اقتصاد فعالیت زیرزمینی انجام می دهد، برایم جذاب بود.

 

حال و هوای این شخصیت خیلی متناقض است و حدس می زنم بازی چالش برانگیزی را از سر گذراندید. فرزین در عین برخورداری از وضعیت مالی خوب، اعتماد به نفس ندارد و گذشته ای دارد که به نظر رفتار فعلی او را توجیه می کند.

ـ شخصیت هایی مانند فرزین جزو بی ریشه هایی هستند که در جامعه ریشه می دوانند و وجود این شخصیت ها در جامعه احتیاج به ذاتی بیمار دارد؛ یعنی باید درون این شخصیت ها بیماری و مرضی باشد که بتوانند به خاطر آن هر کاری انجام دهند. فرزین با وجود اینکه پول و وضعیت اقتصادی و اجتماعی بالایی دارد، از دوران کودکی عقده های روانی دارد که در بزرگسالی نمود پیدا می کند. هر چقدر وارد این نقش می شدم، بیشتر به این لایه ها پی می بردم و انگار که نسل اندر نسل ناخلف هستند و تا آخر به همین شیوه پیش خواهند رفت. بهترین تعریف برای این افراد، بی ریشه هایی که ریشه می دوانند است و این برای جامعه خطرناک است. وقتی کارتل های قدرت یک جامعه به دست افرادی می افتد که می توانند هر کاری انجام دهند و گریزی ندارند، اگر کسی بخواهد به فکر اصلاح امور بیفتد، کارشان نشدنی یا سخت می شود. این افراد به حدی در مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ریشه می دوانند که جمع کردن آنها کار دشواری است. در حقیقت لایه لایه بودن، برخورد و ارتباطات این فرد برایم خیلی جذاب بود.

 

او می خواهد پدر باشد تا نسلی از او باقی بماند. از یک طرف کفر و ایمان او مخلوط شده و معجونی آشفته از آن خارج شده و از طرف دیگر با مباحث سیاسی و اقتصادی رو به رو هستیم.

 

شیوه گفت و گو با آقای خیام برای رسیدن به این نقش چطور بود؟

ـ با ساعت های متمادی و حدود ۱۰ روز، هر روز با هم دورخوانی، تمرین و صحبت داشتیم و حتی درباره گریم هم بحث کردیم.

 

 به نظر می رسد نوع این گریم، چهره فعلی شما را بدتر از آنچه هست، نمایش می دهد.

ـ این گریم عمدی بود و می خواستیم شومی و ذات بد در این فرد وجود داشته باشد و به هر حال سخت بود. دندان هایم که جلو آمده بود، پیشنهاد خودم بود و قبل از فیلمبرداری پیشنهاد دادم و بعد از آماده کردن یک هفته داخل دهانم گذاشتم. خیلی سخت بود و لثه هایم خیلی اذیت شد. موی سر فرزین، نوع چهره و حالات مختلف روحی که داشت، خیلی خاص بود و حتی فکر کردن به این شخصیت نیز دشواری هایی داشت. در هر صورت من متخصص آدم های منفی هستم که مخاطب در نهایت چندان از او ناراضی نیست.

 

اتفاقا می خواستم به همین اشاره کنم؛ ما شاهد یک روند در شخصیت هایی که شما بازی کردید، هستیم. در «نفس»، «کارگر ساده نیازمندیم» و «ماحی» معمولاً شما را در نقش افرادی دیدیم که طبقه متوسطی دارند و به تدریج رشد می کنند.

ـ در حقیقت من متخصص شخصیت های منفی دوست داشتنی هستم؛ یعنی بیننده از آنها متنفر و منزجر نمی شود و حتی گاهی همذات پنداری هم می کند.

 

بازی در این شخصیت ها برایم ریشه درونی دارد و احساس می کنم یک شخصیت مطلقاً منفی یا مطلقاً مثبت وجود ندارد و سعی می کنم در شخصیت هایی که بازی می کنم این ویژگی را در نظر داشته باشم و لایه های منفی و مثبتی از آنها را نشان دهم. ما هیچ وقت آدم های صرفاً سیاه و سفید در دنیا نمی بینیم و همه وجه مثبت و منفی دارند. یکی از شخصیت هایی که احساس می کنم درست و تکنیکی آن را بازی کردم، فرزین است و خیلی آن را دوست دارم. متأسفانه سختی هایی که برای فیلم متحمل شدیم را نمی بینند.

 

سال گذشته به طور کلی فیلم بایکوت شد و اجازه ندادند به جشنواره بیاید و امسال هم زمان اکرانی که به آن دادند، خوب نبود. تصمیم گرفتم روی دست هایم راه بروم و ظاهرا روی پا راه رفتن برای دیده شدن فایده ای ندارد.

 

فکر می کنم این متفاوت ترین نقشی بود که بازی کردید.

ـ من نقش غیر متفاوت اصلاً ندارم و اگر یک نقش غیر متفاوت از من دیدید، حاضرم هر چه بگویید انجام دهم. در مقابل افرادی را می بینم که نقش های مشابه بازی می کنند و تحسین می شوند و تبدیل به کلیشه جشنواره شدند. شاید این یک نوع شانس و اقبال باشد اما من تا به حال اعتراضی نکرده ام.

 

برای بازی در «ماحی» با توجه به سوژه ملتهب آن ابهام خاصی نداشتید؟

ـ این فیلم ها به گونه ای سیاسی و اقتصادی است و هر بازیگری جرأت بازی در آن را ندارد. اگر جناح بندی خاصی در این فیلم وجود داشت، قطعا نمی پذیرفتم  اما جناح بندی در فیلم نیست و تنها به یک مسأله اقتصادی ـ سیاسی می پردازد. بارها از این نوع فیلم هایی که جناح بندی دارند، در سینما دیده و شاهد برخوردهایی که با بازیگران صورت گرفته، بوده ایم، اما ویژگی مهم این فیلم آن است که هیچ نوع جناح بندی سیاسی در آن وجود ندارد. تمام اتفاقات در این فیلم، سال ها پیش به صورت واقعی افتاده است.

 

 به نظرتان چرا خیلی کم فیلم در این حوزه ساخته می شود؟

ـ چون معمولاً مورد غضب واقع می شود و فیلم هایی از این دست یا اکران نمی شود یا اکران خوبی به آن نمی دهند و با وجود این شرایط فیلمساز نابود می شود. ما از مردم می خواهیم فیلم را ببینند، ما باید اطلاع رسانی درستی برای «ماحی» وجود داشته باشیم تا متوجه ساخت آن شوند.

 

دغدغه این روزهای شما چیست؟

ـ‌ دغدغه ام بازیگری است و می خواهم فیلم بازی کنم اگر اجازه دهند و شرایط فراهم باشد. دغدغه اصلی ام این است که خیلی ویژه به بازیگری ادامه دهم و اگر دقت کنید متوجه کم کاری ام خواهید شد. در حال حاضر حتی دوست ندارم فیلم متوسط بازی کنم و دوست دارم فیلمی که بازی می کنم،‌ حرفی برای گفتن داشته باشد. این آخر سال کاری با علیرضا امینی و داریوش یاری کاری انجام دادم و احتمال می دهم فیلم های خوبی می شود. ما باهر تهیه کننده ای کار می کنیم، در آن سال توقیف است و سال بعد آزاد می شود.

 

 کمی هم درباره بازی در فیلم «کارگر ساده» بگویید؟

ـ‌ امسال صدای خیلی ها برای فیلم های جشنواره بلند شد اما هیچکس نیامد بگوید چرا بازی های خوبی مانند بهرام افشاری و مهران احمدی فیلم را ندیدند.

 

امیدوارم اکران خوبی به فیلم بدهند چون موضوع قابل تأملی دارد و در حال بیان یک مسأله اجتماعی است که در تهران به شدت دیده می شود. نقش رحمت را به رغم کوتاهی بسیار دوست داشتم و معمولاً سوژه فیلم و تأثیرگذاری نقش برایم اهمیت بیشتری دارد.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش