چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۲۹ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۱۷۵۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

مهراوه شریفی نیا،بازیگر نمایش ترن:

تئاتر همیشه براى من جایگاهی خاص، ویژه ،جذاب و دوست‌داشتنی دارد

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مهراوه شریفی‌نیا

مهراوه شریفی‌نیا در رشته موسیقی در دانشگاه هنر تهران تحصیل کرده و ساز تخصصی او پیانو است. او از سن ۸ سالگی یعنی از سال ۱۳۶۸ بازی را شروع کرد و در دوران کاری‌اش با کارگردان‌های بزرگی نظیر رخشان بنی اعتماد، محمدرضا هنرمند، داود میر باقری همکاری کرده است. «دزد عروسک‌ها» به کارگردانی محمدرضا هنرمند (کارگردان زیر تیغ) شروع فعالیت‌های هنری مهراوه شریفی‌نیا بود و «دایان باخ»، «دختری به نام تندر» و «به من نگاه کن»، «زیر پوست شهر»، «ساعت شنی»، «امام علی(ع)»، «قلب یخی» و…،

 

آثار مهم کارنامه بازیگری مهراه شریفی‌نیا هستند. او در سال ۸۹ موفق به دریافت تندیس انجمن و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن «پشت در خبری نیست» از چهارمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران شد. او این روزها در نمایش «ترن» بعد از سال‌ها به تئاتر بازگشته است. گفتنی است در سال ۹۱ نمایشنامه «ترن» به کارگردانی نیما دهقان به روی صحنه رفته بود. اما اجرای «ترن» تولید تازه نمایشی محسوب می‌شود و به‌هیچ‌عنوان در زمره بازتولیدات قرار نمی‌گیرد چراکه صرفاً نمایشنامه این دو اثر یکی است و بخش‌های حذف شده  اجرای قبلی  مورد استفاده قرار گرفته و «ترن» این بار به طورکامل اجرا می شود.ایران تئاتر با مهراوه شریفی‌نیا درباره حضورش در نمایش ترن گفت‌وگو کرده است.

 

با توجه به اینکه از کودکی با بازیگری در ارتباط بودید و مادتان هم در تئاتر حضور مؤثری داشتند. چقدر تئاتر برایتان دارای اهمیت بوده و به حضور درصحنه بازیگری تئاتر علاقه داشته و دارید؟

تئاتر براى من عرصه مقدس، خاص و ویژه‌ای است و اهمیت متن در کار تئاتر برایم بسیار زیاد است. وقتى خیلى کوچک بودم و هنوز مدرسه نمی‌رفتم، مادرم مرا با خودش به کلاس‌های دانشکده‌اش می‌برد.

 

آن زمان مادرم کارگردانى نمایش می‌خواند. در دانشکده سینما تئاتر، آن سال‌ها هرکسى می‌خواست در کارش از بچه استفاده کند مرا مى‌برد! یادم است اولین نقشى که قبل از دبستان در همین تئاترهاى دانشکده مادرم بازى کردم نقش یک بچه‌گدا بود که کسى به او لقمه نان و شکلات می‌داد و من با خوشحالى آن را می‌خوردم. این نقش براى سن پنج‌سالگی تجربه دل‌چسبی بود. تئاتر همیشه براى من جزئى از زندگى بوده چون با تاروپود خانواده عجین شده بود. من از کودکى تا امروز سعى کردم از تئاتر یاد بگیرم. سعى کردم تجربه کسب کنم و براى خاک صحنه خوردن همه کارکرده‌ام، ازهمسرایى و بازی در نقش‌های کوتاه تا تئاتر عروسکى، فعالیت پشت صحنه، موسیقی و نمایش‌های کارگاهى و دانشجویى. تئاتر به نظر من بهترین اتفاق براى رشد هنرِ درونِ هنرمند است.

 

دو سال قبل شما در نقش محوری «کیمیا» در بخش‌هایی از سریال که مربوط به زمان جنگ بود بازی داشتید و نمایش ترن هم درباره جنگ و آدم‌هایش است. این تم چقدر برایتان حائز اهمیت است؟

خیلى زیاد. من به انسان‌هایی که از جانشان براى دفاع از وطن و آسایش هم‌وطنانشان می‌گذرند بسیار احترام می‌گذارم و عشق می‌ورزم، به خانواده‌هایی هم که هنوز چشم به راه فرزند مفقودشان هستند همین‌طور. کلاً جنگ اتفاق ناگواری است. اما کسانى که از جان یا سلامتی‌شان به خاطر وطن گذشتند جایگاه ویژه‌ای براى من و خیلی از مردم این مملکت دارند. افتخار می‌کنم که در کیمیا و در ترن توانستم  لحظه‌هایی از جنگ را زندگى کنم.

 

 

حضور در نمایش ترن به خاطر اعتبار حمیدرضا آذر رنگ در تئاتر بود و یا نقش لیلا هم برایتان جذاب و دارای اهمیت بود؟

متن زیباى ترن اولین دلیل قبول همکارى بود. حمیدرضا آذرنگ نویسنده بسیار عالى و درعین حال انسان قابل احترام و قابل اعتمادی است، همین باعث شد که دلم بخواهد در اجراى این متن زیبا حضور داشته باشم. نقش لیلا هم که واقعاً دوست‌داشتنی است.حضور امیر جعفرى هم به‌عنوان پارتنر مستقیم و بازى در کنار او که به نظر من یکى از بهترین بازیگران تئاتر است براى من فرصت بی‌نظیری بود. مجموع این شرایط باعث شد که شانس تجربه لیلا شدن را به خودم بدهم.

 

با توجه به اینکه شما سال‌های جنگ را به‌صورت عینی لمس و تجربه نکرده بودید، شخصیت و منش لیلا چقدر برایتان قابل‌باور و ملموس بود؟

وقتى جنگ تمام شد هفت‌ساله بودم و قطعاً از جنگ خاطرات زیادى دارم. البته این نمایش مربوط به سال‌های بعد از جنگ است. من نمونه زنانى مثل لیلا را دیده‌ام و عشق عمیق زنانه دلیل خوبى براى فداکارى این شیر زنان است.

 

همبازی شدن با تعدادی از بهترین‌های تئاتر در «ترن» برایتان چه دستاوردهایی به همراه داشت؟

هم‌بازی شدن با بهترین‌های تئاتر با کسانى مثل امیر جعفرى، نسیم ادبى، نادر برهانى مرند، فریده سپاه منصور که سال‌ها قبل مدتى هم شاگردشان بودم و دوستانِ دیگر براى من افتخار بزرگی ست، تمرین‌های ما جداگانه انجام می‌شد اما حضورشان در اجرا و راهنمایی‌هایی که در پاسخ سوالات به من می‌کنند برایم بسیار مفید است و کلاً از اینکه در کنار این عزیزان تجربه کسب می‌کنم خوشحالم.

 

آیا علاقه‌مند به حضور مجدد بعد از «ترن» در تئاتر هستید؟

تئاتر همیشه براى من جایگاهی خاص، ویژه ،جذاب و دوست‌داشتنی دارد.اگر متن و نقش جذاب باشند و بقیه شرایط هم مناسب باشد حتما پیشنهاد‌ها تئاتری  را کار خواهم کرد.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش