پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۴۴ - ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۱۹۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

پرونده پزشکی گوهر خیراندیش به روایت خودش

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,گوهر خيرانديش
گوهر خیراندیش که پس از آسیب‌دیدگی در حین بازی در سریال «دیوار به دیوار»، از ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت، این روزها شرایط جسمی‌اش را نامساعد عنوان کرد اما در عین حال مطرح کرد که با همین آسیب‌دیدگی پا و با اعمال تغییراتی در فیلمنامه برای ادامه تصویربرداری سریال همکاری خواهد دارد.

این هنرمند در گفت‌وگو با ایسنا همچنین از روند درمانش در بیمارستان انتقاد کرد و در عین حال به تنش‌های اخیر در جامعه و موضع‌گیری در قبال جامعه‌ی پزشکی اشاره داشت.

 

او عنوان کرد: با اینکه پزشکِ معالجم توصیه می‌کند استراحت مطلق داشته باشم، اما از آنجا که صحنه‌هایی نیمه‌کاره مانده و باید به پخش برسد، مجبورم سرِ تصویربرداری بروم. بعد از گرفتنِ صحنه‌های کلیدی، نویسنده کار خشایار الوند قرار است همین آسیب‌دیدگی را در قصه بگنجاند. 

 

این بازیگر درباره حادثه‌ای که در صحنه تصویربرداری منجر به شکستگی پایش شد، اظهار کرد: سر صحنه فیلمبرداری در یک شیب سیمانی پای من پیچ خورد و از دو ناحیه شکست و رباط پایم آسیب دید. به سرعت با خانم رویا تیموریان و دستیار تولید و راننده به کلینیکی نزدیک محل  فیلمبرداری منتقل شدم.

 

متاسفانه رادیولوژی نداشتند. خودم پیشنهاد کردم به بیمارستانی که مخصوص شکستگی و اورتوپدی است برویم و همزمان با پزشک معالج ستونِ فقراتم جناب آقای مسعود فاخری که پیش از این هم به دلیل تصادف شدیدی که موقع فیلمبرداری «اذر شهدخت ، پرویز و دیگران» داشتم ایشان و تیم پزشکی‌شان مرا از آسیب‌های جدی نجات داده بودند، در  مورد انتخاب بیمارستان مشورت کردم که ایشان هم تایید کردند.

 

خیراندیش ادامه داد: از شروع و ورود ما به بیمارستان وقتی کنار در اورژانس قرار گرفتم همراهان ما اطلاع دادند که ما یک مریض داریم که پایش آسیب دیده است، اما متأسفانه هیچ کدام از پرسنل بیمارستان کمکی نکردند و خود همراهانم ویلچر آوردند و من با کمک راننده و دوستم خانم رویا تیموریان توانستم با درد بسیار شدید روی ویلچر بنیشنم، پس از آن به اتاق عکس راهنمایی شدم و قبل از اینکه نتیجه عکس به رزیدنت‌ها برسد دکتر جوانی آمد و بدون اینکه از من بپرسد چه اتفاقی افتاده و بدون اینکه پایم را ببیند دستور داد که بلند شوم و راه بروم اما پزشک‌های  جوانَ دیگری که عکسها را دیدند گفتند اصلاً نباید راه بروم و نباید حرکتی داشته باشم چرا که پاهایم از دو ناحیه شکسته است. دوستانم مرا روی تخت معاینه گذاشتند و قرار شد پایم را گچ بگیرند تا فردا به اتاق عمل بروم اما باز هم کسی کمک نکرد که روی تخت معاینه قرار بگیرم.

 

تصور من این بود حالا که من چهره‌ای شناخته شده‌ بودم این گونه با من رفتار  می‌کنند، پس به مردم عادی چگونه رسیدگی می‌کنند؟ باز هم سکوت کردم و مجدد با پزشکم تماس گرفتم و ایشان با رئیس اتاق عمل هم صحبت کردند و گفتند ترجیحا در این بیمارستان عمل بشوی بهتر است. من هم شب در بیمارستان ماندم و تا صبح نزدیک ظهر پزشکی مرا ویزیت نکرد اما پس از آنکه سوال کردم چه زمانی جراحی انجام می‌شود مطرح کردند شما باید اول عکس قلب و ریه بگیری که در این بیمارستان امکانات وجود ندارد. همچنین پزشک قلب نیز در حال حاضر حضور ندارد و شما باید برای گرفتن نوار قلب و عکس ریه به بیمارستان دیگری منتقل شوید.

 

من هم سوالم این بود که بر سر مریض‌های بد حال چه می‌آید آیا با هر حرکت، اتفاق‌های بدتری نمی‌افتد پرسنل هم کمکی نمی‌کنند همراهان بیمار هم که آموزش کمک‌های  اولیه پزشکی ندیده‌اند چرا من توسط پزشک ویزیت نمی‌شوم هیچکدام از این دکترها پیش از جراحی بیماران را معاینه نمی‌کنند؟ میشود لطفاً با دکتر صحبت کنید مرا ببینند  .

 

این هنرمند در ادامه مطرح کرد: متأسفانه هیچ پزشکی بالای سر من نیامد و از طرف دکترم پیغام آوردند که شرایطمان همین است. دوست دارید بمانید و اگر دوست ندارید به هر جایی که می‌خواهید بروید. دوباره با دکترم تماس گرفتم و مطرح کردم که اینجا فعلا هیچ امکاناتی نیست و من دلم نمی‌خواهد دوباره من را به بیمارستان‌های دیگر برای گرفتن عکس ببرند و خواهش کردم من را به بیمارستان عرفان منتقل کنند و در آن بیمارستان با بهترین شرایط از من پذیرایی شد.

 

دقیقا روی تختی که حضور داشتم عکسبرداری از ریه، نوار قلب، عکس از پا و دکتر قلب و بی‌هوشی و همه امکانات مهیا بود. پس از بررسی و چکاب کامل من را راهی اتاق عمل کردند و من پس از دو روز بستری بودن توانستم به خانه برگردم.

 

خیراندیش درباره وضعیتی که برایش در بیمارستان پیش آمد، اظهار کرد: تنها چیزی که در بیمارستان کمی من را دچار دلشوره کرد ورقه‌ای بود، غیر از ورقه‌ای که معمولا اجازه می‌دهند همراه بیمار یا خود بیمار آن را امضا کند. برگه‌ای که وکیل بیمارستان‌های مختلف این قرارداد را به بیماران توصیه می‌کند که پس از عمل هر اتفاقی برایشان افتاد خود بیمار مسؤول است. واقعا در آن لحظه دل من خالی شد. من دلم می‌خواست با اعتماد کامل به پزشک وارد اتاق عمل شوم و تا به امروز چنین قراردادَ عجیبی ندیده بودم.

 

او گفت: باعث تأسف است که اعتماد بین پزشک و بیمار بخواهد با این قراردادها خدشه‌دار شود. ما که مطمئن هستیم تمام عزیزان و پرسنل بیمارستان‌ها زحمت‌کش هستند و در بیمارستان‌ها قصد کمک و مراقبت دارند و هیچ کدامشان دوست ندارند برای بیمارشان اتفاقی بیفتد و همه دلسوزانه می‌خواهند به بیماران کمک کنند ولی واقعا یک فکری باید برای این موضوع جدید که این بی‌اعتمادی را به وجود آورده است، اندیشیده شود تا این گونه سوءتفاهم‌ها کم کم برطرف شود.

 

خیراندیش در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود درباره سریال «دیوار به دیوار» و همکاری‌اش با سامان مقدم، اظهار کرد: برای من جای خوشحالی دارد که با یک عوامل ۶۰ نفره توانسته‌ایم خنده را بر لبان مخاطب بیاوریم و این برای من کافی است که کمی آرامش و لبخند را به مردمی که هر روز در غم یک چیز می‌نشیند از سیل گرفته تا سرنگونی قطار و درگذشت هنرمندان و هموطنانمان بیاوریم. متاسفانه شرایط به گونه‌ای شده است که هر روز ناباورانه به سوک می‌نشینیم. هنوز اشک‌هایمان برای از دست دادن علی معلم خشک نشده بود که ناباورانه خبر درگذشت هنرمندان دیگری را شنیدیم.

 

گوهر خیراندیش در پایان درباره مجموعه‌ی «دیوار به دیوار» گفت: پیش از این تجربه خوبی را با کارگردان در فیلم «مکث» داشته‌ام و کارهای آقای مقدم همیشه برایم لذت‌بخش بوده است به ویژه کار «نهنگ عنبر» که پس از آن دعوت به این کار شدم و خوشحالم که با یک گروه خوب سریالی را برای عید ساختیم و تا به امروز نیز تجربه خوبی داشته‌ایم به ویژه اینکه خانواده‌مان را بسیار دوست دارم و فکر می‌کنم همه خانواده‌ها آن را پذیرفته‌اند.

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش