جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۳۶ - ۱۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۴۷۹۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

پوریا شکیبایی پسر خسرو شکیبایی؛

 به خاطر پدرم بازیگری را از تئاتر آغاز کردم

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
پوریا شکیبایی پسر خسرو شکیبایی بازیگر محبوبی که همه مان با فیلم هایش خاطرات بسیاری داریم.

به گزارش برترین ها، بازی خوب پوریا شکیبایی در تئاتر «دریبل» فرصت و بهانه ای فراهم کرد تا با این هنرمند دوست داشتنی و جوان گپ و گفت مفصلی داشته باشیم درباره علاقه مندی اش به بازیگری، خاطراتی که با پدرش داشته و برنامه هایی که برای آینده کاری اش در نظر دارد. خواندن این مصاحبه صمیمانه را به همه شما توصیه می کنیم.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

دوست داشتم از سینما فاصله بگیرم

 

آقای شکیبایی برایم جالب است بدانم از چه زمانی به بازیگری علاقه مند شدید و بازیگری را از کی آغاز کردید؟

- من همیشه دوست داشتم از سینما فاصله بگیرم چون اصلا دلم نمی خواست زیر سایه نام پدرم باشم یا به اصطلاح به خاطر نام ایشان دستی به سرم کشیده شود. دوست داشتم مستقل باشم و اصلا دلیل مهاجرتم همین بود. در واقع از ایران رفتم که بدانم خودم در چنته دارم و آیا می توانم بار زندگی ام را به تنهایی بر دوش بکشم یا همیشه باید زیر آن سایه بزرگ زندگی کنم؟ به استرالیا رفتم به جدیت می گویم خوشبختانه آبرویم جلوی خودم نرفت و دیدم قادر هستم به تنهایی گلیمم را از آب بیرون بکشم. خیلی سعی و تلاش کردم و معتقدم همه مان اگر تلاش کنیم به آنچه می خواهیم می رسیم. مگر می شود کائنات تلاش شما را نادیده بگیرد؟

 

حدود هشت سال و نیم در سیدنی زندگی کردم و کارم چیز دیگری بود اما راستش احساس خوبی نداشتم و اگر بخواهم دقیق تر بگویم باید اشاره کنم که احساس ناآرامی می کردم. به خاطر همین شروع کردم به نوشتن و فیلم دیدن و سینما رفتن و ... این کارها من را مدت کوتاهی آرام می کرد اما در واقع حکم مسکن را داشتند و نمی توانستند راضی ام کنند.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

در واقع می توانستید وقتی در ایران بودید کار بازیگری را آغاز کنید اما رفتید تا خودتان را در رشته ای و شغلی محک بزنید که در آن حامی نداشتید.

- بله، همین طور است. اگر قرار بود کار بازیگری را در آن دوران شروع کنم بهترین زمان همان دوران قبل و پس از فوت پدرم بود. درست زمانی که همه به یاد پدر بودند و به قول معروف می شد تا تنور داغ است چسباند اما من نمی خواستم این کار را بکنم و در حال حاضر هم نمی خواهم از نام پدرم استفاده کنم. 

 

آخه چرا تو اینقدر شبیه پدرت هستی

 

همه این آرزو را دارند که حامی و نام قدرتمندی پشت سرشان باشد اما من از حرف های تان این طور برداشت کردم که شما عکس سایرین هستید. هنوز هم می خواهید توانایی های تان را با استقلال کامل محک بزنید؟

- دوست دارم این طور باشد اما در این شکی نیست که برایم بستری فراهم بوده و از صفر آغاز نکرده ام. خیلی از بازیگران سینما و تئاتر بسیار تلاش کرده اند تا به جایی برسند که من بدون هیچ تلاشی در آن قرار داشتم. همین طور پدرم و ... اسامی زیاد هستند که اگر بخواهم نام ببرم خودش یک کتاب می شود. اینها همه از صفر آغاز کرده اند اما من نه. پس هیچ تردیدی نیست که تمام کسانی که نسل دوم در خانواده ای هنرمند بوده اند برای شان بستری آماده بوده و زیرش هم نخواهیم زد (می خندد) نه من و نه هیچ کدام از عزیزانی که از خانواده های هنرمند به جمع خانواده سینما اضافه شده اند زیر قضیه داشتن حمایتگر نخواهیم زد. در واقع می خواهم بگویم اگر پدران و مادران ما سینماگر و بازیگر بوده اند و بستر برای مان فراهم بوده به این معنا نیست که خودمان هیچ کوششی نکرده ایم اما اگر دیگران پله اول بوده اند ما پله پنجم بوده ایم و از آنجا شروع به کار کردیم ضمن این که این کار و کلا حرفه هنر انتهایی ندارد و همه مان در حال تلاش برای بالا رفتن از این پله ها هستیم.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

ضمن این که شما خیلی به پدرتان مرحوم خسرو شکیبایی شباهت دارید و همین موضوع می تواند یادآور بازی و یاد ایشان نیز باشد.

- بله، شباهت دارم و این مسئله یکسری حواشی هم داشته است. بالاخره آدم ها یا به پدرشان شبیه هستند یا به مادرشان. این مسئله جدید یا عجیبی نیست. 

 

نه مسلما عجیب نیست ژنتیک است.

- آفرین ژنتیک است و نمی توان کاری اش کرد (می خندد)شباهت من به پدرم خیلی زیاد است، به طوری که روزی نیست که مادرم با دیدن من به یاد پدرم نیفتد و به من نگوید «آخه چرا تو اینقدر شبیه پدرت هستی». من اصلا وقت این را نداشتم که بخواهم بنشینم حرکات پدرم را آنالیز کنم و سعی کنم ادای ایشان را دربیاورم ضمن این که چرا باید از این شباهت ناراحت باشم. من مفتخرم به پدرم شبیه هستم و اصلا از این که این شباهت به رخ ام کشیده شود ناراحت نمی شوم.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

بازیگری برای تمام فصول

 

دل تان می خواهد سبک بازیگری پدرتان را ادامه بدهید؟ سبک بازیگری نه به معنای شباهت در بیان و گفتار بلکه به این معنا که ایشان بازی در طیف گسترده ای از نقش ها را امتحان کرده بودند و بازیگری بودند به اصطلاح برای همه فصول.

- متوجه منظورتان می شوم. راستش من از درون به نسبت پدرم بی رحم تر هستم. (با لبخند) ایشان خیلی عاشق پیشه و احساساتی بودند و من هم به شدت انسانی احساساتی هستم اما فکر می کنم توان اجرای خباثت بیشتری دارم و شاید بتوانم در نقش کاراکترهای بسیار بی رحم هم توانایی اجرا داشته باشم. فکر می کنم توانایی اجرای نقش های تاریک را دارم و شاید این موضوع و این تفاوت درونی بتواند به بازی های من هم رنگ دیگری بدهد. یا این که من بسیار آدم شوخ طبیعی هستم و از بازی در نقش های کمدی موقعیت قطعا استقبال خواهم کرد.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

درباره «دریبل»

 

کمی درباره «دریبل» صحبت کنیم و این که چطور شد بازی در نقش این جوان عاشق پیشه را قبول کردید برای مان بگویید.

- ویژگی آن انسان هایی که در کسوت یک خانواده کنار هم قرار گرفته اند و با هم تعامل دارند. متن اولیه به نظرم کمی ایراد داشت و تصمیم گرفتیم در کنار هم این متن را به نمایشنامه ای بهتر تبدیل کنیم. متن اولیه چندان برایم جذاب نبود اما با آقای علیزاده و دشتی صحبت هایی کردیم و چکش کاری و تغییرات در متن توسط این عزیزان انجام شد.

 

ضمن این که در تعامل هایی که با کارگردان داشتیم نظرات مان را به یکدیگر گفتیم و در نهایت متن بهتر شد. از اردیبهشت ماه کنار هم جمع شدیم و در مورد این کار صحبت کردیم و راستش افرادی که در این گروه بودند آنقدر برایم عزیز و دوست داشتنی شدند که واقعا دلم می خواست بخشی از این مجموعه باشم. خانم پریچهر قنبری من را به این کار معرفی کردند و من با سعید و سایر بچه ها آشنا شدم و توانستیم تعامل بسیار خوبی داشته باشیم. خیلی بچه های این گروه را دوست دارم و با همه شان رفیق شده ام.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

نقش تان در این تئاتر جوانی عاشق پیشه و مهربان است که برای رسیدن به عشقش هر کاری می کند. خودتان چقدر به شخصیت هوتن شباهت دارید؟

- هوتن را خیلی دوست دارم. البته هنوز کمی از این شخصیت احساس دوری می کنم چون چند اجرا بیشتر نرفته ایم. امیدوارم در شب های آتی بیشتر به این شخصیت نزدیک شوم اما روحیه ای در این شخصیت وجود دارد که به من نزدیک است. جسارت هایی در او دیده می شود که من هم آنها را دارم و بی پروایی هایی دارد که ایده آل من است. در مورد عاشق پیشه بودن هم باید بگویم وقتی این نقش را پذیرفتم با خودم فکر کردم کاش من هم بتوانم آنقدر که این شخصیت فداکارانه و با جسارت عمل کرد و برای عشقش به در و دیوار زد عمل کنم.

 

صداپیشگی را دوست دارم

 

پیش تر صداپیشگی را هم تجربه کرده اید. در مورد این تجربه برای مان بگویید و این که آیا باز هم دوست دارید این حرفه را ادامه بدهید و از صدای گرم تان در این هنر استفاده کنید.

- بله، صداپیشگی را تجربه کرده ام و تجربه بسیار خوب و دلنشینی بود. در شرایط خاص و موقعیت جدید و ایده های نو دوست دارم باز هم این حرفه را ادامه بدهم و از صدایم استفاده کنم چون پدرم به اندازه کافتی و مکفی از این نوع صدا در بخش صداپیشگی و دکلمه و ... استفاده کرده اند اما اگر اتفاق جدید قرار باشد بیفتد و من خلاقیت را در آن ببینم حتما در موردش فکر خواهم کرد.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

دوست دارید و وسوسه شده اید که وارد کار تصویر شوید؟ حضور در سینما و تلویزیون هم مانند تئاتر برای تان جذاب است؟

- خیلی دوست دارم و پیشنهادهای خوبی هم داشته ام. اتفاقا در مورد یکی شان جدی فکر کرده ام و صحبت هایی شده است اما هنوز در مرحله ای نیست که بتوانم آن را رسانه ای کنم. بله وسوسه این کار همیشه با من بوده و امیدوارم موفق عمل کنم.

 

تئاتر مادر هنرهای نمایشی است

 

اصلا چرا از تئاتر شروع کردید؟ به قول خودتان بستر برای تان آماده بود و می توانستید کارتان را همان طور که دوست داشتید یعنی پله پله اما از تصویر آغاز کنید. طبعا زودتر به شهرت می رسیدید و راه برای تان هموارتر می شد.

- و زودتر می گفتند این بچه ادای پدرش را در می آورد. (می خندد) راستش من یاد گرفته ام تئاتر مادر هنرهای نمایشی است و بازیگر را ورزیده و متبحر و خلاق می کند. خیلی ها چنین نظری ندارند اما من در مکتب و خانواده ای بزرگ شده ام که چنین تفکری وجود داشت و همیشه بازگشت به تئاتر برای پدرم فقط به جهت مشکلات مالی اتفاق نیفتاد. آن دوران تئاتر به لحاظ مالی به مراتب اوضاع بدتری داشت و کسی که مجبور بود خرج خانواده و کرایه خانه و قسط و ... بدهد نمی توانست این ریسک را کرده و ماه ها وقتش را در تئاتر بگذارد. باید به سینما می چسبید و پدرم هم همین کار را کرد در حالی که همیشه عاشقانه تئاتر را دوست داشت و حتی می توانم بگویم دیوانه وار دوست داشت به تئاتر بازگردد و بازی روی صحنه را بار دیگر تجربه کند اما نشد.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

عده ای معتقدند در تئاتر بازی ها گل درشت است و تمام اصوات را ادا می کنی و کلمات را به اصطلاح نمی خوری و این نوع بازی و گفتار، رفتارهای یک کاراکتر را از حالت رئال و آنچه در رفتارهای روزمره مردم می بینیم دور می کند. این حرف البته چندان هم بیراه نیست اما به یاد داشته باشیم بازیگری می تواند تمامی اصوات و نوع بیان ها را در بازی رئال سینما به خوبی ارائه دهد که ابتدا آنها را در بازی تئاتر یاد گرفته باشد.

 

در واقع وقتی بازیگری این توان را داشته باشد که کلمات را کامل و گل درشت بیان کند این توانایی را هم خواهد داشت که آنها را به صورت رئال بیان کند. تا اولی میسر نشود دومی به تحقق نخواهد پیوست. عامیانه صحبت کردن که کار سختی نیست ولی این که شما به عنوان یک بازیگر، گفتار و بیان تان را در تئاتر ورزیده و حرفه ای کنید در همه مدیوم ها به شما کمک خواهد کرد. به همین دلیل من ناچار بودم از تئاتر آغاز کنم و اگر این کار را نمی کردم پدرم در قبر می لرزید و روح اش از من رنجیده خاطر می شد. چون حرفه و عشق اول شان تئاتر بود و همیشه تاکید داشتند اول تئاتر بعد سینما یا تلویزیون. خودشان هم از تئاتر شروع کردند و من، هم به دلیل اعتقاد شخصی و هم به دلیل احترام به حرف ایشان بازیگری را از تئاتر آغاز کردم.

 

پوریا شکیبایی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

هدف اصلی و نهایی ام مورد قبول واقع شدن کارم است

 

پس با توجه به این دیدگاه تئاتر را خانه اول خود می دانید و به کارتان در تئاتر ادامه خواهید داد.

- قطعا همین طور است. تئاتر بازیگر را جلا می دهد. شهاب حسینی و نوید محمدزاده به این همه موفقیت دست یافته اند اما تئاتر را در کنار کارهای سینمایی شان دارند و کار درست هم همین است. ضمن این که تئاتر مهجور واقع شده و باید دیده شود. ما باید فرهنگ تماشای تئاتر را در بین مردم نهادینه کنیم و خدا را شکر دارد کم کم اتفاقات خوبی می افتد و خدا کند این یک موج گذرا نباشد.

 

امیدوارم تئاتربینی مد نباشد و مقطعی نشود. مدتی کتابخوانی مد بود و مردم مرتب کتاب می خریدند و حتی بیشترش را نمی خواندند و در خانه خاک می خورد. قلبا امیدوارم حالا که شاهد پر شدن سالن های تئاتر هستیم یک علاقه واقعی باشد و اقبال مردم به تئاتر ادامه داشته باشد. وقتی مخاطب تئاتر بیشتر باشد بازیگر تئاتر هم بیشتر خواهد شد چون گردش مالی کمک می کند بازیگران در تئاتر بمانند و مانند پدرم به خاطر بی پولی آن را رها نکنند.

 

چه چشم اندازی نسبت به ادامه کارتان در بازیگری دارید؟ چه جاه طلبی ها یا بلندپروازی هایی دارید که دوست داشته باشید محقق شود؟

- هدف اصلی و نهایی ام مورد قبول واقع شدن کارم است به این معنا که تماشاگر هر بار کاری از من می بیند بداند کم کاری نکرده ام و آنچه در توان داشته ام را ارائه کرده ام. به واقع هدفم گرفتن جایزه نیست. من فقط دلم می خواهد بازی ام مورد قبول واقع شود و می دانم همه بزرگانی که در این عرصه کار می کنند همین عقیده را داشته اند. مردم و تماشاگر برایم بسیار مهم هستند و اینکه آنها کارهایم را دوست داشته باشند برایم بهترین جایزه است. وقتی یک تماشاگر به من بگوید با نقش و بازی ام ارتباط برقرار کرده برایم بهترین اتفاق ممکن است.

مجله دیده بان - الناز دیمان

 

 

  • 19
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش