شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۲:۰۲ - ۰۲ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۰۴۹۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

افسانه کمالی:

سایه بان سریالی تلخ اما واقعی‌ است/ افتخار می کنم در تلویزیون با برادران محمودی کار می کنم

افسانه کمالی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر نقش سارا در سریال «سایه بان»، این سریال را تلخ اما واقعی می داند.

به گزارش برنا؛ سریال «سایه بان» کاری از برادران محمودی این شب ها ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه ۲ سیما پخش می‌شود. حضور بازیگران جدید و جوان از نقطه قوت های این مجموعه است. افسانه کمالی از این بازیگران جوان است که اولین تجربه اش بازی در فیلم سینمایی «یک روز به خصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان بوده است.

 

 

در ابتدا برایمان بگویید معرفی شما به این پروژه و آشنایی تان با برادران محمودی چطور اتفاق افتاد؟

آقای محمودی بازی من را در فیلم سینمایی همایون اسعدیان دیده بودند واز من خواستند به دفترشان بیایم.

 

شما کارتان را از سینما آغاز کردید. چرا روی سینما متمرکز نشدید و به تلویزیون آمدید؟ شاید سینما می توانست آینده روشن‌تری در بازیگری برای شما رقم بزند.

من فکر می کنم برادران محمودی در سینما آنقدر شناخته شده هستند که بی درنگ پیشنهادشان را بپذیرم، برای من باعث افتخار است که بخواهم در تلویزیون با آنها کار کنم.

 

اولویت شما بیشتر سینماست یا تلویزیون، یا فرقی برای شما ندارد و مضمون فیلمنامه مهم است؟

به نظرم کار خوب اولویت دارد. به هر حال کار بعدی در آینده می خواهیم آن را شروع کنم  باید کاری باشد که من را یک پله جلو ببرد، ضمن اینکه به تجربیاتم اضافه کند نقش هم باید نقش متفاوتی باشد، همه این ها در انتخاب‌هایم موثراست.

 

نقشی که به شما پیشنهاد دادند از ابتدا همین کاراکتر بود یا در تغییر کرد؟

کاراکتر سارا همین بود ولی بیماری قلبی نداشت و بعدا آقای دولت خواهی، نویسنده کار که روی درام قصه کار می کرد، گفت: بهتر است به این کاراکتر بیماری قلبی اضافه شود، من نیز چون تجربه بازی در این زمینه را در فیلم سینمایی «یک روز به خصوص» داشتم پیشنهاد نویسنده را پذیرفتم.

 

تا به الان برای اولین سریالی که از شما در تلویزیون پخش می‌شود چه بازخوردی گرفته اید؟

همه نوع بازخوردی گرفته‌ام. مردم به من لطف داشته‌اند و یکسری‌ هم شاید نوع بازی من را دوست نداشته باشند. اما  باید توجه کنیم سارا دختری است که بیماری قلبی دارد و من باید این همینطور نقش او را بازی می‌کردم و باید موادی را در کاراکتر لحاظ می‌کردم ولی در کل فکر می‌کنم مردم سریال «سایه بان» را دوست دارند و خوشبختانه من انتفاد بدی ندیدم.

 

به فن بیان شما هیچ انتقادی نشده که چرا هیچ هیجانی در آن وجود ندارد؟

سارا یک دختر خجالتی و کم رو است که به سختی ارتباط برقرار می‌کند، کم حرف است و کم حرفی سارا ویژگی مهم او محسوب می‌شود که نویسنده خیلی زیاد به آن اشاره کرده است. سارا بیمار است، دختر خانه بوده و تجربه ارتباطات را خیلی نداشته، حتی زمانی که با سهراب صحبت می‌کند به او می گوید من فقط مدرسه و خانه رفته‌ام و جای دیگری نرفته‌ام. او دختری خجالتی است که هیچ تجربه برای این که با پسری ارتباط داشته باشد، نداشته است. من هم فکر کردم این فرم بازی کردنش منطقی تر است.

 

کاراکتر سارا که دختری خجالتی و کم حرف است چقدر به کاراکتر واقعی شما نزدیک است؟

همه ما در یک دوره‌ای وقتی از دبیرستان وارد دانشگاه می‌شویم این ویژگی را داریم. شاید یکسری‌ افراد ذاتا خیلی پر شر و شور باشند ولی من فکر می‌کنم در ۱۸سالگی وقتی وارد دانشگاه شدم همین‌قدر بی تجربه و کم حرف بودم و این خاطرات برای در آوردن نقش سارا به من خیلی کمک کرد.

 

بازیگرانی که در این سریال مقابل شما بازی می‌کنند اکثرا جوان هستند منهای پریوش نظریه، به نظر شما سطح کیفی این بازیگران در چه اندازه ای است؟

به نظرم همه عالی هستند زیرا من  در پشت صحنه تلاش شبانه روز بازیگران و عوامل پشت صحنه را دیدم، همه از جان ودل مایه می‌گذاشتند تا کار به بهترین شکل ارائه شود و این به نظرم عالی است.

 

برادران محمودی چقدر نگاه سینمایی‌شان را در این کار اعمال کرده اند؟

خیلی، طوری که پلان ها را گرفتند و دکوپاژ کار نشان می دهد نگاه سینمایی‌شان در کار وجود دارد و حتی خیلی متفاوت فیلم برداری شده است.

 

مجموعه «سایه بان» کمی تلخ است و چالش های اجتماعی را نشان می دهد، به نظر شما این نوع روش برای نشان دادن زندگی‌ها کمی از حوصله مخاطب خارج نیست؟

«سایه‌بان» سریالی است که واقعیت‌های زندگی را نشان می‌دهد، آن طور که نویسنده کار را نوشته بدون اتفاق خاصی زندگی واقعی آدم‌ها را به تصویر می‌کشد. طبیعتا این زندگی تلخی دارد و گاهی هم شاد است ولی باید به آن فرصت داد تا شادی‌هایی که قرار است بیاید، دیده شود. در این سریال می‌بینید چطور آدم‌ها از تلخی به امید می‌رسند و چه طور قرار است نتیجه صبر و زحمت خود را ببینند. من فکر می‌کنم مردم این کار را دوست دارند و مخاطب خودش را حفظ کرده است. البته یکسری انتقاد ها خوانده‌ام که داستان تلخ است اما اگر واقعا آنقدر تلخ بود مخاطبش را از دست می‌داد. وقتی مردم این کار را می‌بینند یعنی آن را دوست دارند البته تلخی هایی این سریال در زندگی واقعی وجود دارد.

 

در حال حاضر چه پیشنهاداتی دارید؟

الان چند پیشنهاد دارم ولی ترجیح می‌دهم راجع به آن چیزی نگویم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • 13
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش