چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۵ - ۱۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۷۷۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

نسیم ادبی:

بزرگ‌ ترین حامی‌ام خداست

نسیم ادبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سال‌هاست در تئاتر فعالیت دارد و با کارگردانان خوبی هم همکاری کرده؛ کارگردانانی مثل پری صابری، زنده‌یاد هما روستا، نادر برهانی مرند، بهروز قریب و...

به گزارش جام جم،نسیم ادبی سال گذشته در نمایش «ترن» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ نیز بازی کرد که یکی از بهترین آثار تئاتری در حوزه دفاع مقدس است.

 

او بازیگری در تلویزیون را با حضور در سریال «حلقه سبز» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا آغاز کرد و بعد از آن در آثاری مانند معمای شاه و عقیق حضور یافت، اما بیشتر مردم او را با مجموعه شهرزاد در نقش خواهر شهرزاد می‌شناسند.

 

ادبی، بازی مقابل دوربین سینما را نیز تجربه کرده و او را در فیلم‌هایی مانند «خوب، بد، جلف»، «چهارشنبه»، «دوران عاشقی» و... دیده‌ایم.

 

این بازیگر سال‌هاست آهسته و پیوسته به کارش ادامه می‌دهد و اکنون به بازیگری پرکار و معروف تبدیل شده. با ادبی درباره مسیری که در کار و زندگی طی کرده هم‌صحبت شدیم.

 

بازیگری جزو رویاها و اهداف شما بود یا سرنوشت و اتفاقاتی که در مسیر زندگی‌تان رخ داد، شما را به این سمت هدایت کرد؟

همیشه به بازیگری علاقه‌مند بودم، رویایی بود که به مرور به هدف تبدیل شد و همه تلاشم را کردم که به این هدف برسم. اصلا برایم مهم نبود چقدر طول خواهد کشید که بازیگر شوم. راستش مسیری که طی می‌کنم، برایم ارزشمندتر از رسیدن به یک جایگاه مشخص است. به‌نظرم بازیگری، مقوله‌ای نیست که بگویی الان دیگر به سوپراستار تبدیل شده‌ام و می‌توانم در همین‌جا متوقف شوم! مسیر بازیگری یعنی اجرای نقش‌های مختلف که از آنها لذت می‌بری و تماشاگرانی کارت را می‌بینند و از آن تاثیر می‌گیرند. بهتر از این چه می‌تواند در زندگی رخ دهد و راضی‌ات کند؟!

 

در زندگی‌ نیز همین دیدگاه را دارید و از سپری کردن روزها لذت می‌برید؟

زندگی‌‌ام با کارم قاطی شده و الان نمی‌توانم آنها را از هم جدا کنم و بگویم از این ساعت تا این ساعت کار می‌کنم و بعد به زندگی‌ام می‌رسم! کلا زندگی هنرمندان در هر شاخه‌ای که فعالیت کنند، همین‌طور است. حتی زمانی که در خانه هستند، فعالیت‌هایی انجام می‌دهند که در راستای حرفه‌شان است.

 

نسیم ادبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

روش زندگی به مرور فرسایشی نمی‌شود که همه چیز در کار خلاصه شده و آدم شبیه کارش شود؟

زمان‌هایی این حس به سراغت می‌آید که دوست داری برای خودت باشی و از کارت فاصله بگیری و مثلا به سفر بروی! اما اینها برای من همیشه مقطعی است، سفر کاری را بیشتر از سفر تفریحی دوست دارم. چه بخواهی و چه نخواهی بعد از مدتی شبیه کارت می‌شوی و این زندگی است که در کار جریان پیدا می‌کند نه کار در زندگی! در کنار کار از زندگی شخصی لذت می‌برم. مثلا وقتی سرکار هستم و مشغله‌ام زیاد است، مهمانی می‌دهم، آن مهمانی بیشتر برایم خوشایند است تا زمانی که بیکارم و تصمیم می‌گیرم مهمانی بدهم!‌

 

نظرتان درباره شانس چیست؟ آیا شانس آن‌طور که عده‌‌ای می‌گویند گاهی در خانه آدم را می‌زند یا موقعیت‌ها به‌وجود می‌آیند و باید هوشیار باشی و از آنها درست استفاده کنی؟

موقعیت می‌تواند یک شانس خوب باشد، باید آن‌قدر آماده و پذیرا باشی تا بتوانی از موقعیتی که به وجود آمده بهترین استفاده را کنی. به نظرم در مسیر زندگی و در همه شغل‌ها، ‌موقعیت‌هایی جلوی پایت گذاشته می‌شود که بزرگ‌ترین شانس‌های زندگی‌ات را رقم می‌زند. مثلا دنبال خرید خانه‌ای هستی، یکباره با موقعیتی روبه‌رو می‌شوی که صاحب ملکی به پول نیاز دارد و خانه‌اش را ارزان به تو می‌فروشد؛ این یک موقعیت و شانس خوب است! معتقدم شانس در خانه همه را می‌زند فقط باید هوشیار بود و از آن استفاده کرد. البته باید از همه زمان‌ها برای توانمندسازی خودت استفاده کنی که اگر روزی شانسی بزرگ به سراغت آمد، ‌آن‌قدر قوی باشی که آن را قبول کنی. با این موافق نیستم که بنشینی و منتظر شانس بمانی. مثلا برخی بازیگران در خانه می‌نشینند و منتظر یک نقش بزرگ در یک کار مطرح هستند، اما هیچ‌کاری برای رشد خود نمی‌کنند! نباید وقت خود را هدر داد، باید در تئاتر حضور داشت، باید نقش‌‌های مختلف را تجربه کرد، کار کلاسی و آموزشی انجام داد. مسلما وقتی مدام کار و تلاش کنی، روزی نقش‌های مهم در کارهای بزرگ به تو پیشنهاد خواهد شد.

 

نسیم ادبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بزرگ‌ترین حامی شما در زندگی کیست؛ خانواده، همسر، همکار و...؟

خدا! اگر خانواده، همسر، همکار و دوستان خوبی دارم که از من حمایت می‌کنند، کار خداست. خدا همیشه حواسش به من بوده و هست. هرجا که راه را اشتباه می‌روم به هر طریقی که هست بهم هشدار می‌دهد. فقط خداست که همیشه با من است. خداست که همه آدم‌ها، راه‌ها و کارهای درست را پیش رویم می‌گذارد.

 

نسیم ادبی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش