جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۰ - ۱۵ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۳۹۳۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

جرم‌های باورنکردنی ستاره‌های مشهور هالیوود

اعتیاد، قاچاق، انحراف اخلاقی و حتی جنایت تا به حال سلبریتی های زیادی را از اوج به پایین کشیده و انگشت نما کرده است که در این مطلب به برخی از آنها اشاره کرده ایم.

ستاره بودن جذاب است. ستاره ها پول در می‌آورند، محبوب می‌شوند، اسم شان سر زبان‌ها می‌افتد و گاهی الگویی می شوند که خیلی‌ها از سبک زندگی شان تقلید می‌کنند. این همه شهرت و محبوبیت و ثروت جنبه می‌خواهد که خیلی از آنها ندارند.

 

بعضی از آنها هم خواسته و ناخواسته در حاشیه‌هایی غرق می‌شوند که زندگی شان را از این رو به آن رو می کند. اعتیاد، قاچاق، انحراف اخلاقی و حتی جنایت تا به حال سلبریتی های زیادی را از اوج به پایین کشیده و انگشت نما کرده است که در این مطلب به برخی از آنها اشاره کرده ایم.

 

جانی دپ

 

کاری که جانی دپ با همسر سابق اش، امبر هرد، انجام داد، واقعا تکان دهنده بود. امبر هرد ادعا کرد که جانی درگیر و دار جدایی مدام او را مورد اذیت و آزار لفظی و فیزیکی قرار می داد. او حتی یک بار تلفن همراهش را به سمت صورت امبر پرتاب کرد. 

 

امبر می گوید: «من مدام از این وحشت داشتم که مبادا جانی از راه برسد و مرا مورد آزار جسمی قرار دهد. آن روز پس از این که او گوشی موبایلش را به صورت من کوبید و صورتم را زخمی کرد، قصد بلند شدن از روی مبل را داشتم که از پشت موهای مرا کشید تا به زمین بخورم.»

 

کیسی افلک

 

کیسی افلک، برنده اسکار سال گذشته، به دلیل ارتکاب آزار و اذیت جنسی برای بازی در «منچستر کنار دریا» از شرکت در مراسم اسکار ۲۰۱۸ منع شد. او مرتکب آزار جنسی دو زن شده است که با او در مستندی محصول ۲۰۱۰ کار کرده بودند. زنان به افلک اتهام زده‌اند که برای آنان متن‌های تهدیدآمیز فرستاده و از آنان خواسته اتاق هتل شان را با او شریک شوند. او حتی درِ اتاق یکی از آنان را به رویش قفل کرده است. برخی ها گفته اند: «اهدای جایزه در مراسم اسکار افتخاری ا‌ست که کیسی افلک لایق آن نیست. به آکادمی بگویید کار درست را انجام دهد.»

 

مارک والبرگ

 

مارک در جوانی به دلیل ایجاد مزاحمت برای دیگران، سرقت و معامله‌ی مواد مخدر چیزی بین ۲۰ تا ۲۵ بار توسط پلیس دستگیر شد. در سن ۱۳ سالگی مدرسه را رها کرده و معتاد به کوکائین شد. او یک نژاد پرست بود و در سن ۱۵ سالگی پبه خاطر کودک آزاری محکوم شد. دفعه‌ نخست برای آزار رساندن به یک خواهر و برادر سیاه پوست و بار دوم نیز به خاطر اذیت کردن یک گروه از بچه‌های مدرسه‌ سیاه پوستان که با پرتاب سنگ به آنها و گفتن واژه‌های نژاد پرستانه سعی در بیان نفرت خود نسبت به آنها داشت. 

 

او در ۱۶ سالگی با یک چوب بزرگ به جان یک مرد میانسال ویتنامی افتاد و درحالی که عبارت «ویتنامی کثیف لعنتی» را فریاد می‌زد، با ضربات متعدد وی را بیهوش کرد! او در همان روز به یک مرد ویتنامی دیگر هم حمله کرد، کسی که در جنگ ویتنام یکی از چشمانش را از دست داده بود. مارک برای این حمله‌ها به جرم تلاش برای قتل دستگیر و به مدت دو سال به کانون اصلاح نوجوانان فرستاده شد، اما فقط ۴۵ روز آنجا ماند.

 

او. جی. سیمپسون

 

یکی از ستاره هایی که بیشترین جرم و جنایات را در این لیست به خود اختصاص داده، او. جی. سیمپسون است. او. جی. سیمپسون، بازیکن فوتبال آمریکایی و هنرپیشه، در سال ۱۹۹۴ متهم به قتل عمد همسر سابق خود، نیکول سیمپسون، و مردی به نام ران گلدمن شد اما در دادگاه تبرئه گردید و به جای آن مبلغ ۳۳.۳ میلیون دلار را باید بابت خسارت به خانواده خود بر می گرداند. 

 

دادگاه وی رکورددار پوشش خبری در آمریکا بود و توسط بسیاری از صاحب‌نظران، لقب «محاکمه قرن» را گرفت. وی در سال ۲۰۰۸ به علت سرقت مسلحانه دستگیر و محاکمه شد و به ۳۳ سال زندان با امکان آزادی مشروط پس از گذشت حداقل ۹ سال محکوم شد. سیمپسون هم ‌اکنون در زندان لاولک، نوادا، در آمریکا دوران حبس خود را می‌گذراند. از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به «کاپریکورن یک» و «گذرگاه کاساندرا» اشاره کرد.

 

مل گیبسون

 

مل گیبسون چندین بار به علت سرعت زیاد در رانندگی ناشی از مصرف الکل دستگیر شد. گزارشات حاکی از آن است که میزان الکل خون او در حین رانندگی ۱۲درصد بوده، در حالی که حد قانونی آن در کالیفرنیا ۰۸/۰درصد است. در حال حاضر وی موظف است هفته‌ای پنج بار و به مدت ۴ ماه و نیم در جلسات الکلی‌های ناشناس شرکت کند و پس از آن نیز به مدت هفت ماه و نیم هفته‌ای سه بار این روند را ادامه دهد.

 

مل گیبسون یک بار دیگر نیز به دلیل خشونت مورد بازجویی قرار گرفت. گرگورییوا، نامزد سابق او، ادعا کرده بود که او وقتی در حال جر و بحث بودند در مقابل دختر ۸ ماهه شان وی را به تخته موج سواریش زده و در حالی که دخترشان در آغوش گریگورییوا بوده با مشت به صورت او کوبیده و دندان هایش را شکسته است.

 

بیل کازبی

 

بیل کازبی، کمدین آمریکایی، به جرم آزار و اذیت جنسی محاکمه شد. او که دو بار برنده جایزه گلدن گلوب شده، متهم است که در سال ۲۰۰۴، به زنی به نام آندرآ کانستاند داروی خواب آور داده و سپس او را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده است. نه تنها یک مورد بلکه تاکنون بیش از ۵۰ زن ادعا کرده اند که بیل کازبی آنها را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده اما این اولین بار است که این هنرپیشه برای چنین اتهامی مورد محاکمه قرار می گیرد.

 

کریس بروان

 

در سال ۲۰۰۹ ، در آستانه برگزاری مراسم گرمی، کریس براون در ماشین خود به نامزد سوپر استارش، ریحانا، حمله کرد و او را کتک زد و در نتیجه روابط عاشقانه آنها به خشونت و دعوا تبدیل شد! در سال ۲۰۱۱، زمانی که در مورد این کار از کریس سوال کردند، در جواب یک صندلی را به سمت آینه اتاق پروش پرت و با عصبانیت ساختمان را ترک کرد. او بعدها اعتراف کرد: «مردم همیشه به خاطر این جریان به من حمله و مرا سرزنش می کنند.

 

این انتقادها و سرزنش ها هر روز و همیشه با من است و همچنان ادامه دارد اما هیچ کس مرا نمی شناسد. دیگر این سرزنش ها مرا اذیت نمی کند. آنها می توانند هر طور که می خواهند قضاوت کنند اما واقعیت این است که آنها هیچ چیزی در مورد مم نمی دانند. من از آن شب به بعد چیزهای بسیاری یاد گرفته ام و بسیار بزرگ تر و عاقل تر شده ام. در آن زمان من جوان بودم و بسیاری از چیزها را نمی فهمیدم. حمایت کسانی که مرا می شناختند و طرفداران بی نظیرم سبب شد که من این بحران را پشت سر بگذارم.»

 

رابرت داونی جونیور

 

رابرت داونی جونیور(Robert Downey Jr) بازیگر معروف هالیوود، بین سال های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به هرویین معتاد بوده است. او چند بار به دلیل مصرف و حمل هرویین دستگیر شد. خودش در این باره گفته: «من خیلی اتفاقی گرفتار هرویین شدم. در واقع ۸ سالم بود که پدرم این ماده مخدر را به من معرفی کرد و بعد از دومین بار مصرف به آن معتاد شدم و بالاخره هم این کار بند کفش هایم را به هم گره زد و اجازه نداد حرکت کنم!»

 

اعتیاد به مواد مخدر حیات حرفه ای رابرت داونی جونیور را تقریباً نابود کرد. علیرغم اینکه او بخاطر مواد مخدر راهی زندان و از دنیای هالیوود دور شد، ولی پس از ترک اعتیادش قوی تر به روی پرده بازگشت و حالا تبدیل به یکی از بزرگترین ستاره های سینمایی روی کره زمین شده است.

 

لیل وین

 

لیل وین، رپر آمریکایی، جرم های زیادی انجام داده است که اشاره به آنها در اینجا نمی گنجد، به همین دلیل تنها به برخی از مهمترین های آنها می پردازیم. او در سال ۲۰۰۷، به دلیل حمل اسلحه غیر مجاز به یک سال زندان رفت. در بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ نیز بد شانسی های زیادی آورد. به عنوان مثال او یک بار به دلیل مصرف ماری جوآنا، کوکائین و بار دیگر به دلیل حمل مواد مخدر در اتوبوس مسافرتی دستگیر شد. امیدواریم که او از این دیوانه گی هایش عبرت بگیرد.

 

پردیس بختیاری

 

 

bartarinha.ir
  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش