سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۵۴ - ۱۶ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۴۳۷۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

محمد حمزه‌ ای:آذر روایت اخلاق‌گرایی در جامعه است

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
محمدحمزه‌ای می‌گوید نمی‌توان "آذر" را تماما یک فیلم زنانه دانست، بلکه یک ملودرام خانوادگی با درونمایه‌ اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است.

 هنرآنلاین،این روزها فیلم سینمایی "آذر" به کارگردانی محمد حمزه‌ای روی پرده سینماهای کشور است. حمزه‌ای با اینکه سابقه طولانی در عرصه دستیاری و کارگردانی دارد، اما "آذر"  اولین فیلم بلند سینمایی او محسوب می‌شود که سال گذشته در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. در خلاصه داستان "آذر" آمده است: برای خودم فکرهایی داشتم، آرزو داشتم، می‌خواستم قهرمان بشم، می خواستم اون چیزی که جامعه بهم تحمیل می‌کنه رو کنار بزنم… در فیلم "آذر" نیکی کریمی، حمیدرضا آذرنگ، فرید سجادی حسینی، هستی مهدوی، مهران نائل، شیرین آقاکاشی، مائده طهماسبی، پریسا هاشم پور، مانیا علیجانی و لیلا زارع با حضور پژمان جمشیدی و هومن سیدی به ایفای نقش می‌پردازند. "آذر" فیلمی است که به گفته کارگردانش به نقد مسائل اجتماعی می‌پردازد. به بهانه اکران این فیلم با محمد حمزه‌ای به گفتگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید:

 

کمی درباره حضور خودتان در پروژه "آذر" بگویید؟

پیش از من بنا بود پوریا آذربایجانی فیلمنامه‌ای را با همین تهیه کننده کار کند تحت عنوان "بندر تهران" که علیرغم انجام کارهای پیش تولید و محیا شدن شرایط فیلمبرداری ظاهرا به دلایلی که دوستان خودشان می‌توانند راجع به چند و چون آن صحبت کنند به این نتیجه رسیدند که ادامه همکاری را متوقف کنند و پوریا آذربایجانی با واگذاری فیلمنامه "بندر تهران" از تولید  آن پروژه انصراف داد و جدا شد.  در این فاصله زمانی در اصل بنا بر تولید یک فیلم بود که در این زمینه با چند فیلمساز برای همکاری صحبت‌هایی شد و من هم در این چرخه قرار گرفتم. تهیه کننده در یک فستیوال کاری از  من دیده بود و بعد هم به سراغ سایر آثار من رفت و آنها را هم دید و بعد از معرفی با من تماس گرفت و جلساتی برگزار شد و تصمیم به شروع این همکاری گرفته شد. در مدت زمان محدودی که داشتیم " آذر" با تمام شرایط خاصش تولید شد و در جشنواره سال پیش به نمایش در آمد و خیلی مورد توجه دوستان در جشنواره قرار نگرفت.

 

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

فیلمنامه "آذر" با توجه به اینکه توسط احسان بیگلری نوشته شده است چقدر برای شما به عنوان کارگردان کار جذاب بود که پذیرفتید به عنوان اولین اثر خود آن را انتخاب کنید؟

ابتدا پیش از پروزه "آذر" با احسان بیگلری مشغول نگارش یک اثر دیگر بودیم روی طرحی که با توجه به شرایط فردی که هردوی ما در بهار ۹۵ داشتیم به سرانجام نرسید و در آن مقطع تصمیم گرفتیم در زمان دیگری سراغ آن طرح برویم، ولی با توجه به شرایطی که در شروع  پروژه  "آذر" پیش آمد ما در مدت زمان بسیار کم و محدودی کنار هم قرار گرفتیم. احسان در مدت زمان بسیار بسیار محدودی فیلمنامه  "آذر" را نوشت و از یک مرحله به بعد با توجه به اینکه بنا بود خودش مرحله مرحله فیلمنامه را همزمان با فیلمبرداری بازنویسی کند، اما کار به پیشنهاد تهیه کننده به علی اصغری سپرده شد و احسان بیگلری از ما جدا شد و ماحصل آن هرآن چیزی که هست امروز بر پرده سینما دیده می‌شود. من به شخصه در کنار دوستانی که دلسوز کار بودند تمام تلاشم را کردم که فیلم با آبرویی ساخته شود.

 

فیلمنامه "آذر" قرار است به موضوع زنان ومشکلات آنها بپردازد؟ چطور شد که این نوع روایت را  برای آن در نظر گرفتید؟

من این را در یگ گفت وگوی دیگر هم گفتم. اساسا به نظرم نمی‌توان "آذر" را تماما یک فیلم زنانه دانست. "آذر" یک ملودرام خانوادگی است با درونمایه‌ اخلاق فردی و وجدان اجتماعی. بحث "آذر" به نظرم بسیار عمیق‌تر از این است که در سطح به آن پرداخته شود. یک سری از دوستان در رسانه‌ها سعی دارند فیلم را فمنیستی یا زنانه جلوه دهند که فکر می‌کنم این اشاره  و نشانه  درستی نیست که به مخاطب داده می‌شود  و باعث سردگمی او می‌شود. من کاری به خوبی یا بدی "آذر" ندارم. این فیلم هم بالطبع مانند بسیاری از فیلم‌های دیگر نقاط قوت و ضعفی دارد و قاطعانه عرض می‌کنم در این بخش من خودم خیلی بهتر از دیگران متوجه نقاط ضعف و قوت  فیلمم هستم، اما برای اینکه از بحث دور نشویم در ادامه این را عرض می‌کنم که نباید به واسطه  اینکه قهرمان این فیلم زن است در لایه بیرونی اثر را، یک اثر زنانه تلقی کنیم. اینها با احترام،  تعابیرژورنالیستی و تبلیغاتی است که خیلی جاها به بهتر دیده شدن فیلم  کمکی  نمی‌کند وهمانطوری که گفتم می‌توان از منظر جامعه شناختی به مضمون "آذر" و چالشی که او در آن گرفتار است نگاه کرد. از این دریچه که اگر من و ما در موقعیت آذر و امیر قرار بگیریم چقدر خود را محق می‌دانیم برای رهائی از پیچیدگی‌هایی که در چنبره  زندگی ما را گرفتار می‌کند. اینکه از آبرو، روح و روان وشخصیت دیگری خرج کنیم تا خودمان به درجه  دیگری در زندگی و جامعه برسیم،  نکته  بسیار مهمی است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته می شود و کمتر کسی به شکل مشخص به آن اشاره می‌کند که امیدوارم با بیشتر دیده شدن فیلم، دوستان منتقد از این زاویه هم به "آذر" نگاه کنند.

 

 

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

برای اینکه اولین گره داستان شکل بگیرد، قطعا باید دعوای بین دو پسر عمو خیلی جدی‌تر نشان داده می‌شد تا مخاطب مرگ یکی از پسرعموها را باور کند، اما به نظر می‌رسد آنطور که باید این دعوا جدی نیست و  این سوال برای مخاطب پیش می‌آید که با چنین دعوایی مرگ اتفاق نمی‌افتد. در واقع می‌خواهم این سوال را بپرسم که چرا تا این اندازه موضوع جدی گرفته نشد؟

نکته اینجاست که دقیقا همه چیز به عکس مطلبی است که شما می‌فرمائید. از اساس دعوا و درگیری و دلخوری به آن مفهومی که  ماحصل آن بخواهد منجر به اتفاق ناگواری شود نیست و نبوده اتفاقا این دو پسر عمو روابط بسیار گرمی دارند که بناست بر پایه  شراکت، فصل دیگری را در زندگی و روابط خود آغاز کنند و حتی می‌بینیم که عموی امیر اشاره به این ماجرا دارد که امیر بیشتر تمرکز  و مراقبت خود را  روی حفظ روابط خودش و صابر داشته باشد و در آن سکانس گفتگوی آذرنگ و فرید سجادی حسینی آن موقعیت به خوبی تعریف می‌شود، ولی خب همیشه طمع یا میل به خودخواهی و تک روی در همه انسان‌ها وجود دارد  که پا دادن به این میل و خواسته همیشه میوه  خوشایندی برای آدم به همراه ندارد. کما اینکه می‌بینیم اینجا صابر با این میزان توجه فقط به خواسته خود و به آن چیزی که می‌خواهد فکر می‌کند که در نهایت منجر با اتفاقی می‌شود که همه  آدم‌های  داستان درگیر آن می‌شوند. در نتیجه می‌خواهم این را بگویم که اساسا درگیری آن‌ها ریشه  قدیمی ندارد و براساس رو دستی که صابر به امیر و آذر می‌زند آن اتفاق رخ می‌دهد.

 

بعد از این اتفاق موضوع دیگر دلیل مخالفت‌های بسیار عموی قاتل یا پدر مقتول  با آذر است در حالی که این گره همچنان مجهول است. چرا؟

الان که به فیلم نگاه می‌کنم می‌بینم نکته‌ای که به آن اشاره کردید کاملا درست است و حتی زمان فیلمبرداری هم کلی راجع به آن صحبت کردیم، ولی خب تصورم بر این بود که شاید با اشاره‌هایی که  عمو و حتی همسر او در سکانس‌های پایانی به این نکته دارند اصل ماجرا به مخاطب انتقال داده شود که این خیلی خفیف و کم رنگ است. شوربختانه بازنویسی‌های متعددی که در آن زمان کوتاه داشتیم  با  تصور بر این  که به بهبود قصه کمک کند، تبدیل  به نقطعه ضعف فیلم شد و البته  من هم به نوبه  خودم در این ماجرا مقصرم که چرا  با فیلمنامه‌ایی که هنوز به قوام نرسیده بود کار را کلید زدم.

 

چه اصراری بر این بود که از پژمان جمشیدی برای یک سکانس استفاده شود... در واقع دلیل انتخاب بازیگران تا چه اندازه در راستای جذب مخاطب در گیشه بود. اگر اینطور است  پس چرا خیلی در تبلیغات محیطی و مجازی از حضور این بازیگران  استفاده نکردید؟ آیا از ابتدا به این گروه بازیگری فکر کرده بودید یا خیر؟

اصراری نبود. از ابتدا صحبت‌ها بر پایه  این بود که برای نقش‌های کوچکتر هم از بازیگران شناخته شده استفاده کنیم که  هم به شکل‌گیری کاراکترها کمک کنند و هم "آذر" برای اکران از نظر ویترین شرایط مطلوبی داشته باشد که دعوت از آقای پژمان جمشیدی هم بر همین پایه بود. من هم نمی‌دانم چرا از ظرفیت تمام بازیگران برای معرفی فیلم استفاده نشده و بر اساس چه استراتژی این اینگونه تبلیغات شکل گرفته است. ترتیب بازیگران هم جز یکی دو نفر مابقی هر کدام چند کاندید داشتیم که سعی براین بود آن دوستانی که به  شخصیت‌ها نزدیکترند و زمان کاری آنها اجازه می‌دهد دعوت به همکاری کنیم. چون به هر حال همیشه پائیز، شب عید سینماست واغلب بازیگران و عوامل مشغول به کار در چند پروژه هستند که در نهایت با همراهی دستیار خوبم روزبه سجادی حسینی و همراهی محمد یمینی توانستیم این دوستان را در پروژه "آذر" داشته باشیم.

 

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

فیلمی که در جشنواره به نمایش درآمد تا چه اندازه با نسخه اکران عمومی تفاوت دارد؟ کار تدوین مجدد داشت یا خیر؟

 تغییرات جزئی داشت که به نظرم ای کاش در نسخه  جشنواره برخی از این تغییرات اعمال می‌شد. چرا که به نظرم  می‌توانست خروجی بهتری داشته باشد .

 

 

در بسیاری از مواقع آنچه که در فیلمنامه نگاشته شده با آنچه که در ذهن کارگردان هست و تبدیل به تصویر می‌شود تغییر می‌کند این تا چه اندازه درباره "آذر" رخ داد؟

خب این یک نکته کاملا اصولی است که کارگردان است که جان اثر را می‌آفریند و باید همراه و همسو با فیلمنامه باشد تا بتوان اثر کامل و قابل قبولی را تولید کرد، اما در "آذر" همه چیز  تقریبا برعکس شد. یعنی در شکل اولیه این فیلم علیرغم اینکه در پیش تولید اولیه  و در مرحله  نگارش با احسان بیگلری گفتگوهایی داشتیم که به آن فصل مشترکی که در ذهنمان بود برسیم،  ولی در مجموع فضا قدری تغییر کرد و شرایط طوری رغم خورد که ما نتوانستیم احسان بیگلری را تا پایان مجموعه در کنار خود داشته باشیم.

 

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بسیاری از کارگردان‌های فیلم اولی نگارش فیلمنامه اثرشان را خود بر عهده می‌گیرند و به فراخور پیشرفت نگارش فیلمنامه بارها و بارها متن را در ذهن چیدمان می کنند... اینکه به عنوان کار اول به سراغ فیلمنامه شخص دیگری رفتید کار را برایتان سخت نکرد؟

این اتفاق معمول بین فیلمسازان است ولی اصلا قاعده نیست که من برای فیلم اولم یا شاید دومم حتما فیلمنامه خودم را بسازم این نکته را من پیش‌تر در کارهای کوتاه و تلویزیونی خودم هم داشتم و برای فیلمنامه از دوستان دیگری دعوت به همکاری و همفکری می‌کردم که به نتیجه مطلوبتری برسم. من بیشتر در روند  نگارش معتقد به گفتگو و همفکری هستم  و اغلب مواقع ایده را خودم با دوستان مطرح می‌کنم و مرحله نگارش طرح و فیلمنامه را  آغاز می‌کنیم که خب  فیلم "آذر"  از هر نظر استثنا بود که در این مقطع دیگر باید بگویم گذشت؛ اماخودم یکی دو قصه دارم که همراه به دوستان دیگر به اتفاق هم  در حال نگارش آن هستیم.

 

شما سال‌ها دستیاری کردید فیلم کوتاه و بلند ساختید و حالا در مقام کارگردان ایستاده‌اید، تجربیاتی که طی این  سال‌های دستیاری داشتید چقدر به کمک شما آمد؟

اینکه چقدر تلاش کردم  و این تجربیات چقدر به کمک من آمد فکر می‌کنم اشاره به بخشی از میزان این تلاش در ابتدای سوال شما هست برای ورود به سینما و مشخصا اینجا فیلمسازی که مقصود گفت وگوی ماست راه‌های متفاوت و مختلفی وجود دارد. اعم از درس و دانشگاه و یا دستیاری و کسب تجربه در فیلم‌های مختلف در کنار سایر کارگردانان و فیلمسازان یا راه‌های  دیگری که برای رسیدن به این موقعیت شاید باشد. ولی  از نظر من بهترین راه تجربه عملی سینما، از طریق ساخت فیلم کوتاه است که شما را به عنوان یک فیلمساز بیشتر و سریعتر از آنچه هست به واقعیت سینما نزدیک می‌کند و بدون  اینکه متضرر شوید به شکل رایجی که در بدنه سینما هست با فیلم کوتاه می‌توانید زبان سینما را در شکل روایت قصه،  اجرا و حتی مدیریت گروه تجربه کنید و آماده شوید برای ورود به جریان اصلی سینما. حال همه  اینها را در نظر بگیرید که  من مجموعه اینها را با هم انجام دادم و همگی برای من یک سرمنزل مشخص  داشت و آن هم سینما بود. حالا اینکه در گام اول و در فیلم اول در این سینما موفقیت و تاثیرگذاری من و فیلم من، چقدر و چه میزان  بوده بحث دیگری است که می‌شود در جای خودش راجع به آن صحبت کرد. ولی همانطوری که پیش‌تر اشاره کردم "آذر" بیشتر از انکه محصول یک شرایط ایده آل یا نرمال سینمایی باشد الان بعد از یک سال به نظرم شاید بشود از این منظر به آن نگاه کرد که حاصل یک پروژه صنعتی در مدیوم سینما بود که من  به  عنوان فیلمساز  خیلی تلاش کردم  به سلیقه و نگاه بصری و داستانی  که در کارهای کوتاه و فیلم‌هائی که قبلا ساخته بودم  نزدیک باشد و این وجه صنعتی به مفهوم تولید استودیویی در یک زمان مشخص  و محدود خیلی به چشم نیاید.

 

ساخت فیلم در سینمای ایران همواره کار سخت و مشکلی است، کمی از سختی‌های کار اول بگویید؟

سختی  که همیشه بوده و هست  بی تردید از این به بعدش هم خواهد بود، برای من تنها نیست و به نظرم برای همه است به دلیل اینکه ما در این سینما سسیتم مشخص و معینی نداریم همه، همه فن حریف هستند. در این حیطه  همه کار بلد هستند  و در خانه آخر که به ماجرا نگاه می‌کنید و محصولشان را می‌بینید متوجه می‌شوید  شاید یک کار را هم نتوانند به درستی و به میزان قابل توجهی انجام دهند. این نوع نگاه و نگرشی که در این سینما هست به نظرم نبض جریان شکوفائی سینما را می‌گیرد، اما این خیلی خوب است که به جای انکه تصور کنیم نسل جدید و جوان سینما مقابل ما ایستاده‌اند از این زاویه به آن نگاه کنیم که این نسل شریان تازه‌ای در سینما ایجاد خواهند کرد حتا اگر ما مقابل آنها سنگ اندازی کنیم در این سینما متاسفانه هیچ کس سر جای خود نیست و به این موضوع عنایت ندارند که کسی جای دیگری را تنگ نمی‌کند و می‌توانیم سر جای خودمان بایستیم من فکر می‌کنم تجربه‌ای که از ساخت این فیلم به دست آوردم بی اغراق به اندازه سه فیلم بود و هرچند که در این سینما هر بار با یک پدیده  جدید مواجه می‌شویم اما من امیدوارم در کارهای بعدی تجربه  گرانب‌های ساخت "آذر" به مدد من بیاید.

 

فیلم آذر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

این روزها مشغول چه کاری هستید و آیا قصد دارید کار جدیدتان را آغاز کنید یا خیر؟

تقریبا فلیمنامه کار دومم آماده است و مشغول گپ و گفتیم تا با  یک تهیه‌‌کننده همسو با قصه به توافق برسیم که انشاالله بتوانیم  در شرایط متعادل کار را  شروع کنیم و توامان از کار و فیلمسازی لذت ببریم و دست کم با فیلم زندگی کنیم.

 

 

 

 

  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش