جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۴۵ - ۲۵ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۶۸۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفتگویی با محمود عزیزی؛آش شله قلمکار کمدی‌های سخیف!

محمود عزیزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
محمود عزیزی بازیگر پیشکسوت تلویزیون، سینما و تئاتر و از اساتید برجسته هنرهای نمایشی است که بسیاری از مخاطبان او را با نقش‌آفرینی‌هایش در فیلم‌هایی همچون «لیلی با من است»، «جنگ نفت‌کش‌ها»، «متولد ماه مهر»، «بادیگارد» و سریال‌هایی نظیر «نیمه پنهان ماه»، «تولدی دیگر»، «سفر سبز» و «ستایش» به خاطر می‌آورند.

جام جم،؛او طی سال‌های فعالیتش توانست با تسلط کامل انواع و اقسام شخصیت‌های داستانی از قبیل مرد مهربان، روشنفکر، سنتی و غیره را بازی کند و اکنون با بازی در فیلم کمدی «دختر عمو و پسرعمو» به کارگردانی روح‌انگیز شمس بر پرده حضور دارد. با عزیزی درباره نقش هایش، دلایل حضور کمرنگش در بازیگری، وضعیت کنونی سینمای ایران و... به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

پیش از قرار گرفتن در مقابل دوربین روح انگیز شمس، چه شناختی از او داشتید و کار در مقابل دوربین یک کارگردان فیلم‌اولی برایتان ریسک به حساب نمی‌آمد؟

مسلما کار کردن با کارگردانانی که اولین فیلم‌شان را مقابل دوربین می‌برند ریسک است، اما تا وقتی انسان ریسک نکند که حرکت نمی‌کند. من در کار خیلی از دوستان فیلم اولی حضور داشتم و این به نظرم نوعی سرمایه‌گذاری معنوی است که خودم برای خودم آن را تعریف می‌کنم. خوب است که آدم فارغ از نگاه «من آنم که رستم بود پهلوان» این منش را داشته باشد و به دوستانی که تازه می‌خواهند وارد عرصه سینما شوند، کمک کند. ضمن این‌که خانم شمس کارگردان خانمی است که تا به حال چندین جایزه داخلی و خارجی برای فیلم‌های کوتاهش گرفته و در واقع عقبه کاری قابل قبولی داشت. از این جهت در بالا روی «کارگردان خانم» تاکید کردم که تعداد کارگردانان خانم سینما نسبت به آقایان این حوزه بسیار کم است و این فیلم فرصتی بود که من به اندازه خودم نقشی در همیاری به سهم بانوان در حوزه کارگردانی داشته باشم. ایشان خانم مستعدی هستند و جمعیتی را که برای کار در این فیلم انتخاب کردند از شناخته شده‌های این عرصه بودند و من همیشه دوست داشتم با این دوستان کار کنم.

 

محمود عزیزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در این فیلم نقش پیرمردی را ایفا می‌کنید که به دنبال حفظ سنت‌هاست. درباره این نقش صحبت کنید.

من در این فیلم نقش مردی سالخورده را بازی می‌کنم که می‌خواهد سنت‌های مرتبط با فرهنگ ایرانی را حفظ کند و نسل امروز و دیروز را با تمام تفاوت‌هایشان به‌هم وصل کند. همواره معتقدم که در جامعه فعلی بخش عمده‌ای از مشکلات ما به تفاوت بین فرهنگ موجود در خانواده با فرهنگ موجود در مدرسه با فرهنگ موجود در جامعه برمی‌گردد و فرهنگی که روی آدم‌ها بیشترین تاثیر را می‌گذارد آن چیزی نیست که خانواده می‌خواهد، بلکه آن چیزی است که در جامعه دیده می‌شود که آن‌هم به اعتقاد من در حال حاضر ما با خیلی از ارزش‌های فرهنگی جامعه‌مان فاصله گرفته‌ایم.

 

به اعتقاد بعضی‌ها، محمود عزیزی به کلیشه نزدیک شده و آن‌قدر نقش مردهای مهربان و دلسوز را بازی کرده که دیگر نمی‌توان انتظار نقش‌های جدید و متفاوت از او داشت. نظر خودتان در این‌باره چیست؟

این کلیشه‌هایی است که متاسفانه در ذهن کارگردانان و تهیه‌کنندگان ما شکل گرفته. آنها وقتی می‌بینند مردم بازیگری را در ایفای نقشی پذیرفته، دیگر حوصله، جرات و جسارت شناخت بازیگران دیگر و سر و کله زدن با آنها را ندارند.

 

محمود عزیزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به فاصله گرفتن نسل کنونی از ارزش‌های فرهنگی جامعه اشاره کردید. فکر می‌کنید چرا این اتفاق افتاده؟

متاسفانه ناهنجاری‌هایی در جامعه ما شکل گرفته که از عمده‌ترین آنها می‌توانم به شتابزدگی برای رسیدگی به امکانات مالی، بدون پشتوانه فرهنگی اشاره کنم. وقتی ارزش‌های پایدار و تعیین‌کننده معرفت اجتماعی دچار دگرگونی می‌شود، خروجی‌اش می‌شود همین جامعه‌ای که ما می‌بینیم.

 

شما علاوه بر بازیگری، مدرس هم هستید. تدریس و بازیگری همزمان مشکلی برایتان ایجاد نمی‌کند؟

خیر. چون این دو نه‌تنها از هم دور نیستند بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند و آموزش‌دهنده به‌طور همزمان آموزش هم می‌گیرد. تدریس و بازیگری هر دو در یک مسیر هستند و مثل فلسفه یا ریاضی نیستند که با یک قرارداد یا یک فرمول بتوان به راه‌حل و در نهایت پاسخ نهایی رسید. حتی بی‌تردید می‌توانم بگویم در مدتی که تدریس می‌کنم دیدگاهم نسبت به حرفه‌ام خیلی بازتر و بهتر شده.

 

اگر معدود فیلم‌هایی مثل «دخترعمو و پسرعمو» را کنار بگذاریم، در کارنامه کاری پربارتان بازی در ژانر طنز به ندرت دیده می‌شود. این حضور کمرنگ در این ژانر حاصل انتخاب‌های شما بوده یا همین‌طوری اتفاقی پیش آمده؟

پیش نیامده. چون اساسا من کمدی موقعیت را دوست دارم و اگر کار قابل قبولی در این ژانر به من پیشنهاد شود با کمال میل آن را انجام می‌دهم. متاسفانه الان ژانر کمدی ما شده آش شله قلمکار و لودگی، هجو، هزل و... همگی وارد حیطه کمدی شدند. در صورتی‌که هر کدام از اینها تعریف مختص به خود را دارند.

 

محمود عزیزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

با این حساب فکر می‌کنید چرا مردم از فیلم‌های سخیف کمدی این‌همه استقبال می‌کنند و کفه ترازوی فیلم‌های کمدی سنگین‌تر از باقی ژانرهاست؟

به این سوال چند جور می‌توان پاسخ داد و شما باید آمار فروش این‌گونه فیلم‌ها را نسبت به جمعیت کل ایران بسنجید. به این معنا که ببینید کدام قشر از مردم جامعه توانایی پرداخت هزینه برای تماشای هفتگی فیلم‌های سینمایی را دارند! با این دیدگاه اکثر قریب به اتفاق جامعه ما حامیان این‌گونه کمدی‌ها نیستند. من منظورم ارزیابی این فیلم‌ها نیست، اما باید بررسی کرد کدام درصد از جامعه ما مصرف‌کننده این کالاهای تصویری هستند؟ از این منظر درصد ناچیزی از جامعه ما هوادار کمدی‌های سخیف هستند و اکثریت جامعه دغدغه‌های دیگری دارند.

 

شما از جمله افرادی بودید که بازیگری را با تئاتر شروع کردید، پس چرا بعد از مدتی دیگر در این عرصه حضور چندانی نداشتید؟

ما کارخانه دار و برج ساز نیستیم و زندگی مان از راه هنر می‌گذرد، اما الان شرایط تغییر کرده و کار در تئاتر حوصله طولانی و امکانات می‌خواهد. البته ما تئاتر را در اوایل انقلاب بدون امکانات و ارقام ناچیز کار می‌کردیم، اما آن‌موقع دلخوشی و انگیزه داشتیم. امروز اما در مقابل جریانی قرار می‌گیریم که نگاه اصلی تئاتر در آن نیست و بنابراین شخصا نگاه و پنداری که نسبت به تئاتر دارم را در این جریان نمی‌بینم. بنابراین در چنین فضایی چطور می‌شود حرکت کرد و نمود داشت، اما در مجموع تجربه بازی در تئاتر (با وجود تفاوت‌هایی که بازی در مقابل دوربین دارد) به من کمک کرد تا بتوانم در نوع دکوپاژ، نگاه و زاویه تصویری که کارگردان می‌بیند، متمرکز شوم و با او همکاری کنم تا قصه جلو برود. الان تحصیلکرده‌ها و دانش آموخته‌های تئاتر و سینمایی کهدر واقع سرمایه‌های ملی ما هستند زیادند و رسانه‌های تصویری می‌توانند بهترین استفاده را از این نیروها ببرند که متاسفانه نمی‌برند.

 

محمود عزیزی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

وضعیت سینمای امروز را چطور می‌بینید؟

ببینید الان شنیده می‌شود حدود ۱۴۰فیلم در حال ساخت است. حالا این۱۴۰ فیلم که سرمایه ملی است چطور می‌خواهد به نمایش درآید که سهم تمام عوامل آن به درستی به جا آورده شود؟ من آدم امیدواری هستم، اما نسبت به بازخورد این ۱۴۰ فیلم امیدوار نیستم. چون سالن سینما به اندازه کافی نداریم، گزینش‌های متنوع نهادهای مختلف را داریم، او باشد، او نباشدها را داریم و...

 

 

 

  • 16
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش