سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۳:۲۲ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۰۱۸۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

سعید تهرانی: لادن طباطبایی فرزند اوتیسمی ام را کتک می‌زد

بازیگران مشهور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
 بازیگر، تهیه کننده و کارگردان سینما و تلویزیون گفت: لادن طباطبایی به گمان این که دخترمان لجبازی می کند با شعار فرزند عزیز است و تربیت آن عزیزتر دخترمان را تنبیه بدنی می کرد و دائم فرزندم را کتک می‌زد.

به گزارش میزان، سعید تهرانی بازیگر و همچنین کارگردان و تهیه کننده تلویزیون و سینما است که در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شده است.

 

وی در مجموعه های تلویزیونی و فیلم های بسیاری حضور داشت اما بعد از یک برهه زمانی از فضای بازیگری فاصله گرفته و وارد عرصه تهیه کنندگی و کارگردانی شد و بعد از آن ناگهان به طور کلی از دنیای سینما و تلویزیون جدا شد.

 

اما حال غیبت این هنرمند کمی طولانی شده است، به همین خاطر به سراغ وی رفته و  حال هوای این روزهای زندگی کاری و شخصی این هنرمند را جویا شده است که در ادامه خواهید خواند:

 

شما مدتی است که از عرصه هنر فاصله گرفته اید، از فعالیت های خود در این روزها بگویید

تهرانی: در حال حاضر فیلمبرداری یک اثر سینمایی به نام "چرخ و فلک" به کارگردانی و تهیه کنندگی خودم به پایان رسیده است و ساخت موسیقی آن در مراحل پایانی قرار دارد. اثر دیگری به نام "دختران دم بخت" به کارگردانی منشی زاده و تهیه کنندگی خودم نیز برعهده دارم که در مراحل پایانی فیلمبرداری است. فیلمبرداری  چرخ و فلک ۲ سال و نیم تا ۳ سال پیش تمام شد اما چون مشکلات خانوادگی داشتم و از فرزند اوتیسمی ام نگهداری می کردم متوقف ماند.

 

شما سابقه خوبی در تولید و تهیه دارید از تجربیاتتان برایمان بگویید

تهرانی: در ساخت فیلم در ایران رکورد دار هستم به این شکل که ۷ تله فیلم با شبکه ۵ قرارداد بستم و این آثار در مدت  ۶ ماه نوشته، تولید و پخش شده است و ۵ تله فیلم در هر جشنواره که حضور داشتند جایزه دریافت کردند. آقای ضرغامی تقاضا کردند که زیر نویس انگلیسی برای این تله فیلم ها بگذارم که وی این فیلم ها را به مهمانان خارجی هدیه می دادند.

 

شخصی مثل محمدرضا شفیعی که من برای او احترام زیادی هم قائلم برای ۴ تا ۵ سال آینده نیز سریال و تله فیلم دارد اما موسسه فیلمسازی من و امثال من بیکار شده اند در حالی که وقتی تهیه کننده موسسه رسمی دارد باید کار سراغ تهیه کننده بیاید اما این اتفاق روی نمی دهد و به تحصیلات و مهارت اهمیتی داده نمی شود.

 

در فضای حرفه ای هنر  برخلاف آن چه که در ارتباط تصویری می بینیم هنرمندان یاد هم نمی کنند. از سینما، تلویزیون و رسانه ها هزینه شده و هنرمند شناخته و محبوب می شود اما وقتی مسئله ای برای یک هنرمند پیش می آید هنرمندان دیگر خوشحال می شوند و از سرمایه هنر یعنی هنرمند حفاظت نمی شود.

 

 وضعیت فعلی تولیدات را چگونه می بینید؟ 

تهرانی: برنامه "دورهمی" مهران مدیری و "خندوانه" رامبد جوان برای تلویزیون و مردم مهم است و در کمدی وقتی این دو هنرمند توانمند هستند پرچمی هم به من داده شود من قبول نمی کنم اما فیلم های هیجانی اعم از پلیسی و اکشن می توانم بسازم. متاسفانه آن کس که تخصص و علاقه  فیلمسازی در ژانر تاریخی دارد در ژانر اجتماعی و آن فیلمساز که در ژانر اجتماعی تخصص و علاقه دارد در ژانر تاریخی به فیلمسازی مشغول است. اگر در ژانرهای مختلف از جمله پلیسی، اکشن، اجتماعی و تاریخی یک مهران مدیری و رامبد جوان داشتیم مشکلی وجود نداشت اما به این ژانر هم اهمیتی داده نمی شود.

 

از فعالیت هایتان در سینما برایمان بگویید

تهرانی: با دارا بودن موسسه فیلمسازی و تجربه تهیه کنندگی در آثار متعدد به دنبال ساخت فیلمی با مشارکت کشور مالزی هستم.بارها به وزارت ارشاد نامه نوشته ام که من در فیلمسازی تجربه دارم، تهیه کننده کارهای خودم بوده ام، علم و تحصیلات دانشگاهی دارم اما این امتیازات کمکی به من نکرده است. از آثار تعریف می کنند اما می گویند شما باید یا کارگردانی یا تهیه کنندگی را برعهده داشته باشید. وقتی من هزینه کار را برعهده دارم و امکانات هم فراهم است به چه دلیل باید کار و هزینه تولید اثر را به دیگری بسپارم. من اهل رانت، کمک از دولت، بخش خصوصی و افراد نیستم و با سرمایه خود فیلم می سازم اما به من می گویند شخصی سوری را به عنوان تهیه کننده معرفی کنید. این دروغگویی است و من نمی توانم گناه کنم چون برخلاف شرع اسلام است. چنین معصیت بی لذتی را نمی خواهم. آن هم وقتی مدیران ارشاد را به مالزی بردم و کار را تایید کردند. 

 

یکی از موضوعاتی که این روزها در سینما رواج دارد وضعیت بازیگری و حضور بازیگرانی است که در همه فیلم ها حضور دارند. نظرتان در این باره چیست؟

تهرانی: در وضعیتی قرار داریم که تعداد محدودی بازیگر مشغول به کار هستند و سایر بازیگران جلوی خانواده خود شرمنده شدند و از بین ما رفتند. حسن جوهرچی و عارف لرستانی جوان هایی بودند که اسم و رسم داشتند و از دنیا رفتند در این میان کسانی هم که اسم و رسم نداشتند ولی می توانستند بازی کنند آن ها هم در حال فوت یکی پس از دیگری هستند. این مرگ و میرها به خاطر فشار ناشی از وضعیت بیکاری است که کسی نمی داند. کسی که مدتها بازی کرده اند کنار گذاشته می شوند و از بازیگران جدید در فیلم ها استفاده می کنند.

 

بازیگران خانم را در فیلم ها بازی می دهند، بعد از دو تا سه فیلم این افراد احساس بازیگری می کنند و بعد کنار گذاشته می شوند. این افراد برای این که اسمشان روی زبان ها بیفتد نیاز به حواشی ای که پشت آن ها ساخته می شود دارند و چاره ای هم ندارند وقتی به عنوان بازیگر در آثار استفاده نمی شود. خدایی که همه ما را آفریده و ناظر به اعمال ماست می فرماید وقتی از دری مشکلات اقتصادی وارد شد از در دیگر مسائل اخلاقی اجتماعی و فرهنگی خارج می شود.

 

مشکلات زیادی در این عرصه وجود دارد که با توجه به گسترده بودن فعالیت های رهبرمان نمی توانیم انتظار داشته باشیم که ایشان در هر مسئله ای ورود کنند و ما فوق بشر باشند همان گونه که پیامبر اسلام(ص) فرمود من هم بشری مانند شما هستم. کار به جایی رسید که رهبر انقلاب از واژه آتش به اختیار استفاده کردند.

 

این روزها هنرمندان زیادی در هر مسئله ای ورود کرده و اظهار نظر می کنند. دلیل این وضعیت چیست؟ 

تهرانی: وقتی فردی هنرمند سینماست و در موضوع دیگری اعم از زلزله و سیاست و غیره اظهار نظر می کند نشانه بیکاری این هنرمند است.  وضعیت طوری شده است که اگر مسئله ای روی دهد مردم منتظر هستند که ببینند هنرمندان ما  درباره ماجرای اتفاق افتاده چه می فرمایند. سینما رسانه ثروتمند و شیکی است و فرد ۲ میلیارد پول ماشین می دهد که دیده شود و با ورود به سینما که رسانه خاص است و گروهی نیست خاص تر می شود اما واقعیت این است که بسیاری از فیلم ها با پول خود بازیگران ساخته می شود و در رسانه ها به دروغ می گویند ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد گرفته ایم.بازیگر ۵۰۰ میلیون به تولید یک فیلم کمک کرده است و بعد می گوید ۴۰۰ میلیون دستمزد گرفته ام. این دروغ به مردم و گرفتن ژست های آنچنانی است.

 

سینما عرصه ای است که به واقع و به حقیقت یک هنرمند را بازیگر و محبوب می کند نه این که  با دروغ پردازی شناخته شوند. دو تا سه نفر در ایران هستند که هنر واقعی دارند و به جهت همین هنر خود هم در حال حاضر نان هنر و زحمت خود را می خورند. 

 

***این گفت و گو در ادامه به مسائل شخصی و خانوادگی سعید تهرانی رسید ...

سعید تهرانی همسر سابق لادن طباطبایی است. وی چند سالی است که از همسر سابقش لادن طباطبایی جدا شده است و در این مدت مصاحبه های مختلفی از سوی همسرش در رسانه ها و همینطور فضای مجازی درباره جدایی و مشکلات زندگی با  وی منتشر شده است.

 

طباطبایی در آخرین واکنش خود به جدایی اش از تهرانی در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:

 

"دختر نازنینم، سها ...

من گناهکارم، چون سالها سکوت کردم، چون توهین و تحقیر شنیدم و آبروداری کردم، چون خواستم زندگی و آرامش تو را حفظ کنم. حقارت ها و تهمت هایی را تحمل کردم که هیچ انسان باشرافتی تاب نمی آورد. کسی که ۱۷ سال عاشقانه دوست داشتم، به ناجوانمردانه ترین روش ها مرا خرد کرد، غیراز حقوق قانونی خود هر راه و بیراهی را بکار گرفت:بازوان ستبر و بی سیم و موتور و ژست های پلیس مخفی و مرموز ... تهدید و ارعاب من و خانواده ام.... سکوت کردم.

 

پدر آبروی دختر است و این دشمن قسم خورده من، پدر تو و تنها عشق زندگی من بود. ۶ سال از جدایی ما گذشته و من هنوز اینهمه نفرت او را باور نمیکنم. تو دختر زیبایم، اگر نیاز فوری به رسیدگی و آموزش نداشتی، اگر در آستانه بلوغ زود رس حاصل از اوتیسم نبودی، من همچنان سکوت میکردم.

 

***اما حالا سعید تهرانی پس از سال ها سکوت خود را شکسته و از مسائلی که با لادن طباطبایی در زمان ازدواجشان داشته از نگاه خود صحبت کرده است.

 

 جریان واقعی زندگی شما با لادن طباطبایی چه بود؟

تهرانی: در اوایل تربیت فرزندم متوجه شدم که فرزندمان با اختلالی روبه رو است که ده سال قبل با واژه اوتیسم برای اولین بار آشنا شدم. با توجه به این که ۷۰ واحد روانشناسی در دانشگاه پاس کرده بودم به تحقیق درباره این بیماری پرداختم و تا حدودی اطلاعاتی کسب کردم. بیماران مبتلا به اوتیسم ظاهر خوب و سالم و سرزنده دارند اما اختلال در یادگیری دارند و تا دو سالگی تشخیص آن سخت است.

 

بازیگران مشهور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بارها به لادن طباطبایی درباره رفتار با فرزندمان تذکر و سفارش کردم اما او به گمان این که دخترمان لجبازی می کند با شعار فرزند عزیز است و تربیت آن عزیزتر دخترمان را تنبیه بدنی می کرد تا بیشتر یاد بگیرد. بیمار مبتلا به اوتیسم مطلقا نباید تنبیه بدنی شود چون مانند گنجشکی می ماند که وقتی می ترسد جمع شده و کوچک می شود و پرواز یادش می رود. حتما تجربه داشته اید که در خیابان گنجشکی در حال پریدن است و نمی تواند پرواز کند وقتی او را در دست می گیرید و گرما و محبت دست شما را لمس می کند ناگهان بعد از بازکردن دستتان پرواز می کند. گنجشک چون پروازش به شکل غریزی است بر می گردد اما وقتی در حال آموزش به فرزند هستی و غذا خوردن را به سختی به او یاد می دهید، وقتی او را کتک بزنید از ترس دیگر آن یادگیری برنمی گردد.

 

من هرچقدر در این باره تذکر دادم طباطبایی کار خود را انجام داد و گوش نکرد با این که پرستار ۲۴ ساعته هم برای نگهداری دخترمان داشتیم و پنجشنبه ها شب پرستار به خانه می رفت و جمعه بر می گشت اما او برای همین چند ساعت نبود پرستار هم اعصاب نگهداری فرزندمان را نداشت و فرزندمان را کتک می زد. بعضی اوقات متوجه می شدم که فرزندمان حال دیگری دارد اما نمی دانستم چنین کاری می کند اما روزی که من این موضوع را با چشم خود دیدم تصمیم گرفتم که فرزندم را نجات دهم بنابراین از او خواهش کردم که نگهداری فرزند را به من بسپارد. سپس وی به امریکا رفت و با شرکت در سیمنارهای مربوط به بیماری اوتیسم متوجه شد که من درست گفته ام و از این که از این بیماری اطلاع داشتم تعجب کرده بود.

 

زندگی تان بعد از رفتن لادن طباطبایی در مرحله اول سفر به آمریکا  چگونه بود؟ 

تهرانی: برای نگه داشتن زندگی با لادن طباطبایی بسیار تلاش کردم. برخلاف آن چه لادن طباطبایی در رسانه ها اعلام کرده بود فرزندم را در سال ۹۱ رها کرد و به آمریکا رفت. من به تنهایی از دخترم نگهداری کردم و فعالیت خودم و موسسه فیلمسازی ام متوقف شد. این در حالی بود که مادرم هم برای نگهداری از دخترم به کمکم آمد و با توجه به این که نگهداری از بیماران مبتلا به اوتیسم دقت، سختی و صبوری زیادی نیاز دارد فشار زیادی به مادرم وارد شد و با توجه به این که ۴ مدال طلای ورزشی داشت در سلامت کامل در حالی که به حرف زدن با هم مشغول بودیم ناگهان درگذشت که شوک شدیدی بر من وارد شد.

 

بازیگران مشهور,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در نهایت لادن طباطبایی یک سال و نیم پیش وقتی از آمریکا برگشت گفت که ویزای آمریکا گرفته و می خواهد دخترم را ببرد اما متاسفانه این کار را نیز انجام نداده بود و ویزایی نداشت بلکه وی ماه های زیادی را در ترکیه اقامت گزید تا ویزا دریافت کند و مجددا به آمریکا رفت. او در حال حاضر در آمریکا از دخترم سرپرستی می کند البته او قبلا هم با فرزندی که از  شوهر اولش داشت هم برخورد درستی نمی کرد. البته من از زندگی با لادن طباطبایی راضی بودم. او همسر خوب و نجیبی بود اما برای یک زندگی فقط زن بودن مهم نیست بلکه مادر بودن نیز مهم است. مسئله ای که شاید امروزه کمرنگ شده است. 

 

دلتان برای دختران تنگ نمی شود؟ 

تهرانی: دل شوره ها، نگرانی ها و دلتنگی پدر نسبت به دخترش امری طبیعی است و این حس فرزند و دختری با توجه به بیماری اوتیسم فرزندم و همچنین زندگی در تنهایی هایمان  با هم به مدت طولانی باعث شد وقتی دخترم از ایران و از خانه ام رفت تنهاتر شدم.

 

بیماری اوتیسم و شرایط حاکم بر این بیماری در کشور چگونه است؟  

تهرانی: از ایران گرفته تا کالیفرنیا هیچ جا مرکز آموزش اوتیسم درستی نداریم و این مراکزی که در کشور وجود دارد دروغین است چراکه بچه ها را اذیت می کنند و مفید نیستند. من در حال تحصیل در دکترای رشته روانشاسی بالینی هستم. فوق لیسانس تکنولوژی آموزشی دارم. به دنبال تاسیس موسسه ای مخصوص بیماران مبتلا به اوتیسم هستم یعنی مانند همان مرکز اوتیسم که دخترم در کالیفرنیا تحت آموزش و تحصیل است، به دنبال ساخت یک مجتمع بزرگ هستم که بتوانم برای بیماران اوتیسم کاری کنم. تقاضا کرده ام که خودم آن را بسازم  و اگر در زمان حیاتم ساخت آن میسر نشد در ورودی این موسسه پیکرم را دفن کنند تا کسانی که رجوع می کنند از روی قبرم بگذرند که این کار افتخاری برای من است.

 

 

  • 28
  • 8
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
این آقا باید خجالت بکشند
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش