جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۵۶ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۰۵۱۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

حسین رضایی؛ بازیگر فیلم خاطره ساز عباس کیارستمی در ۴۸ سالگی در گذشت

فیلم زیر درختان زیتون,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سینمای ایران در سال‌های پس از انقلاب فراز و فرود عجیبی داشت و در این میان ظهور برخی فیلمسازان باعث شد تا سینمای ایران بیش از پیش در دنیا شناخته شود. بی‌تردید نقش عباس کیارستمی در معرفی سینمای ایران به دنیا را نمی‌توان انکار کرد.او در دوران حیات خود آثار مهمی ساخت و به‌عنوان سینماگری برجسته و صاحب سبک در جهان مطرح شد. یکی از ساخته‌های مهم این کارگردان در دوران زندگی‌اش فیلم «زیر درختان زیتون» بود. منتقدان سه فیلم «خانه دوست کجاست؟»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» را به سه‌گانه کوکر یا سه‌گانه زلزله تشبیه کرده‌اند. چون هر سه فیلم در روستایی به نام کوکر در ایران به تصویر کشیده شده و پایه فیلم به زمین‌لرزه رودبار و منجیل مربوط می‌شود که در آن چهل هزار تن جان خود را از دست دادند.یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کارگردانی کیارستمی استفاده او از نابازیگرها بود.

 

او در این زمینه استاد بود و با کشف برخی چهره‌ها و سپردن نقش‌های کلیدی فیلم‌هایش به آنها باعث شد تا چهره‌های خاطره‌انگیزی به سینمای ایران معرفی شوند. یکی از آن افراد حسین رضایی بود. کسی که سابقه حضورش در عرصه بازیگری تنها به حضوری کوتاه‌مدت در فیلم «زندگی و دیگر هیچ» در سال ۱۳۷۱ بازمی‌گشت و با بازی در فیلم «زیر درختان زیتون» نقشی ماندگار را روایت کرد. او روز گذشته به‌دلیل ابتلا به بیماری سرطان در یکی از بیمارستان‌های کرج درگذشت و خبر فوتش بسیاری از علاقه‌مندان سینما را اندوهگین کرد. بسیاری از کاربران شبکه‌های مجازی معتقد بودند که این نابازیگر به واسطه بازی در همان یک فیلم بخش مهمی از بدنه سینما به حساب می‌آید و حضورش از سلبریتی‌هایی که تنها به یاری چهره نام و نشانی پیدا کرده‌اند تاثیرگذارتر بوده است.

 

حتی یکی از کاربران در صفحه شخصی‌اش نوشت حسین رضایی نقشی را بازی کرد که هیچ‌کدام از بازیگران سینما نمی‌توانستند اجرایش کنند. داستان فیلم «زیر درختان زیتون» در روستای کوکر می‌گذرد و حسین به خواستگاری دختری به‌نام طاهره می‌رود ولی چون خانه ندارد به او پاسخ منفی می‌دهند. همان شب زلزله تمام مردم روستا را بی‌خانمان می‌کند. حسین در بی‌خانمانی خود را با همه یکسان می‌بیند و خوشحال هم هست. هفت روز می‌گذرد و سر مزار «خدابیامرزها» حسین متوجه می‌شود طاهره و مادربزرگش زنده مانده‌اند. گروهی برای ساختن فیلم به کوکر می‌آیند و حسین با آنها کار می‌کند. گروه طاهره را برای بازی در نقش زن حسین انتخاب می‌کند. طاهره سرآخر راضی به بازی در کنار حسین می‌شود، ولی خارج از مکالمات اجباری مربوط به نقشش کلمه‌ای با حسین سخن نمی‌گوید. این فیلم در جشنواره‌های خارجی بسیار مورد توجه قرار گرفت و برخی منتقدان سرشناس حتی از بازی حسین رضایی تمجید کردند.

 

پیش‌ترها او در گفت‌وگو با سایت مشرق گفته بود یک بار از تلویزیون ژاپن آمدند و با من مصاحبه کردند و می‌گفتند که شما در کشور کوچک ما هشتصد هزار هواخواه دارید و بعد مجله‌ای برایم فرستادند که مصاحبه‌ام در آن چاپ شده بود؛ آنها می‌گفتند اگر نیازی داشتی با ما تماس بگیر و در این فکر هستم با آنها تماس بگیرم. او متولد سال ۱۳۴۸ بود و درباره اینکه چرا بازیگری را  ادامه نداد می‌گفت من از لحاظ مالی، ضعیف بودم و نمی‌توانستم که در خانه سینما بنشینم تا کارگردانی بیاید و مرا انتخاب کند. می‌گفت بعد از «زیر درختان زیتون»، عباس کیارستمی مرا به وزارت ارشاد معرفی کرد و گفت که من توانایی کار هنری دارم وزیر ارشاد حکم مرا به شهرستان رودبار فرستاد. اما آنها گفتند باید فرمانداری قبول کند. بعد از کش‌وقوس فراوان، دعوت به‌کار شدم و بعد از بیست روز مرخصم کردند و گفتند با شما تماس می‌گیریم. الان ۲۱‌سال است که قرار است تماس بگیرند.

 

او به دلیل بیماری سرطان و در ۴۸ سالگی درگذشت و درباره ابتلایش به سرطان در همان مصاحبه گفته بود که در کارخانه تولید مواد شیمیایی کار می‌کرد و با گذشت زمان مواد شیمیایی روی ریه‌اش تاثیر می‌گذارند و به سرطان مبتلا می‌شود. به گفته مادر حسین رضایی مراسم خاکسپاری او روز گذشته برگزار شد و بنا بر وصیت خودش در شهر رستم‌آباد در رودبار به خاک سپرده شد.

 

 

donya-e-eqtesad.com
  • 20
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش