جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۴۸ - ۱۵ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۱۴۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با سرکرده داعش در «به وقت شام»

فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

به گزارش فارس، این روزها با اکران فیلم "به وقت شام" تقریباً همه مردم با تصویر یک داعشی با ریش‌های نارنجی و بلند و دیالوگ "چطوری ایرانی" آشنا هستند و افرادی که پای تماشای این فیلم نشسته‌اند از شخصیت این نقش اطلاع دارند که آن کسی نیست جز "ابو عمر شیشانی" که یکی از سرکرده‌های داعش بوده و در سال ۲۰۱۶ در سوریه به هلاکت رسیده است.

 

حال تصاویر این بازیگر به عنوان یک داعشی با عناوین مختلف از قبیل اینکه "اگر مدافعان حرم نبودند، این تصویر و امثال آن را باید پشت آیفون‌های منازل می‌دیدیم"، در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود.

 

طبق هماهنگی‌هایی که با "جوزف سلامه" بازیگر نقش "ابوعمر شیشانی" صورت گرفت، گفت‌وگوی تصویری به زبان انگلیسی با او انجام دادیم که ترجمه این گفت‌وگو به همراه تصویر ارائه می‌شود که البته طبق گفته این بازیگر، خبرگزاری فارس اولین خبرگزاری است که بعد از اکران فیلم با او ارتباط برقرار کرده و مصاحبه بسیار مفصل و چالشی و البته صمیمی را انجام می‌دهد.

 

سلام آقای جوزف سلامه، حالتان خوب است؟‌ از دیدن شما خوشحالیم

 ‌ سلام ممنونم، من هم همینطور.

 

 اگر در تلفظ نام شما اشتباه کردیم لطفاً آن را بگویید چون ما تلفظ دقیق اسم شما را نمی‌دانیم

درست تلفظ کردید؛ صددرصد درست هست.

 

ممنون،‌ قبل از شروع مصاحبه اگر به دلیلی مشکل اینترنتی باعث شد، تماس قطع شود، پیش‌تر عذرخواهی کرده و البته ما بلافاصله دوباره با شما تماس برقرار خواهیم کرد.

 ممنون هیچ مشکلی نیست.

 

فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلم به وقت شام,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در ابتدا خوشحال می‌شویم یک بیوگرافی کوتاه از خودتان بگویید (یک بیوگرافی خیلی کوتاه لطفاً)؟

 من جوزف سلامه، اهل لبنان و بازیگر تئاتر هستم، همیشه تئاتر انجام می‌دهم و البته بعضی وقت‌ها فیلم نیز کار می‌کنم.

 

من فرصت این را داشتم که در یک قسمت از فیلم ایران به نام "به وقت شام" را به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا بازی کنم و البته این یک تجربه بسیار شگفت‌انگیزی برای من بود و حس می‌کنم نتیجه خیلی خوبی نیز داشته است. 

 

شما چند سال دارید؟ 

‌ من ۳۳ سال دارم.

 

‌لطفا چند کلمه‌ای در مورد حرفه خود یعنی تئاتر صحبت کنید؟ 

‌ من کارهای زیادی در تئاتر انجام دادم به طوریکه ۶ ماه از سال را با ۶ نمایش در طول ۶ روز به صورت فول‌تایم اجرا می‌کنم و می‌توان گفت تمام زندگیم صرف تئاتر شده است. 

 

وضعیت تاهل؟ مجرد یا متاهل هستید؟ 

‌من متاهل هستم؛ یعنی دو ماه قبل از شروع به وقت شام ازدواج کردم و در ماه عسل بودم که بلافاصله برگشتم و در فیلم "به وقت شام" ایران شرکت کرد‌م. 

 

تبریک می‌گوییم؛ به همسرتان از طرف ما سلام برسانید 

‌ ممنونم حتماً. 

 

لطفاً بگویید از چه زمانی شروع به بازیگری کردید؟‌

 تقریباً عمر بازیگری من از زمان دانشگاه شروع شد. من در سال ۲۰۰۳ به دانشگاه رفته و از همان زمان نیز شروع به بازیگری کردم. 

 

سوال بعدی در مورد این است که شما چگونه به فیلم "به وقت شام" دعوت شدید؟ منظور اینکه چگونه وارد تیم ابراهیم حاتمی‌کیا شده و در این تیم نقش گرفتید؟

‌یک بازیگردان به اسم "امیر شهاب" در لبنان بود که من را به ایران آورد و البته دوست آقای حاتمی‌کیا نیز است و بعد از ارزیابی‌ها برای نقش انتخاب شدم به‌طوریکه حدس می‌زنم آقای حاتمی‌کیا به خاطر نحوه نگاهم من را برای فیلم به "وقت شام" انتخاب کرد‌ و در کل آقای "امیر شهاب" بود که من را با آقای حاتمی‌کیا آشنا و به او معرفی کرد. 

 

نظر شما در مورد فیلمنامه چیست؟ یعنی وقتی فیلمنامه را خواندید چه حسی داشتید؟‌

 وقتی فیلمنامه را خواندم بسیار شوکه شده بودم چرا که خیلی تاثیرات خاصی داشت. از نظر من شبیه فیلم‌های هالیوود بود و در حقیقت از فیلمنامه ترسیدم چرا که من تا آن روز کارهای بزرگی در سینما انجام نداده بودم.

 

وقتی به ایران آمدم تا وارد تیم بازی فیلم "به وقت شام شوم"، صحنه‌ها را از نزدیک دیدم که بسیار عجیب و البته عالی بود و این شد که من نقش یک فردی را بازی کردم که در واقعیت یک شخص  شیطانی بود و باید کاری می‌کردم تا همه مردم از آن فرد نفرت داشته باشند یعنی باید به گونه‌ای بازی می‌کردم تا حس نفرت را به مخاطب بدهم.

 

نظر شما در مورد "ابو عمر شیشانی" چه بود؟ 

‌ تحقیقات زیادی در مورد او انجام دادم چرا که من باید نقش او را بازی می‌کردم.

 

مطالعه و تحقیقات شما در مورد "ابو عمر شیشانی" یکی از سووالات دیگر ما بود

خیلی خوبه. می‌توان گفت من باید نقش یک فرد را بازی می‌کردم که در حال یا در گذشته نزدیک زندگی می‌کرد و باید برای هرچه بهتر ایفای نقش این شخصیت در مورد آن فرد اطلاعات عمیقی به دست می‌آوردم به‌طوریکه حتی "چگونه راه رفتن"، "نفس کشیدن"، "چگونه نگاه کردن" و همه چیز درباره آن را باید می‌دانستم.

 

از این‌رو من سعی کردم با قبول این نقش وارد آن نقش شده و آن را کمی دوست داشته باشم. معتقدم حتی باید نحوه فکر کردن را نیز در نقش را همانند آن فرد ایفا کرد چراکه اگر مانند او فکر نمی‌کردم، نوع نگاهم نیز عوض می‌شد و به مخاطب حس خوبی نمی‌داد و با اینکه من نقش یک فرد شیطانی را می‌خواستم بازی کنم ولی با همان تفکر و شناخت رفتاری شخص وارد شدم و می‌دانید این یک کار بزرگی است که انجام شد. 

 

‌نقشی را که شما در "به وقت شام"  بازی کردید، نقش یک داعشی واقعی بود! چرا این نقش را قبول کردید؟

 این یک نقش خیلی خوبی بود چراکه باید کل زمان با اسب، شمشیر و آن نوع گریم بازی می‌کردم و این یک چالش برایم محسوب می‌شد و به نظر من باید یک بازیگر حتماً و همیشه خودش را در یک چالش قرار دهد و به خاطر همین من نیز این کار را انجام دادم.

 

آیا قبلاً در مورد آقای حاتمی‌کیا و کارهای او چیزهایی شنیده بودید؟

 بله، من در مورد آقای حاتمی‌کیا تحقیق کردم و می‌دانم او یک نابغه در سینماست حتی قبل از اینکه به ایران بیایم تمام کارهای او از جمله "بادیگارد" و "چ" را تماشا کردم و این کار بسیار تاثیر روی من داشت چراکه متوجه شدم آقای حاتمی‌کیا اکثراً در مورد جامعه حرف می‌زند و در مورد مشکلات جامعه و اینکه مردم جامعه آسیب می‌بینند، فیلم می‌سازد. 

 

به نظر شما حاتمی‌کیا کارگردان خوبی است؟

 او بسیار عالی است.

 

همانطور که می‌دانید فیلم "به وقت شام" در جشنواره فیلم فجر به عنوان بهترین انتخاب شده است؛ نظر شما در مورد این فیلم بعد از اکران چیست؟ 

 شاید اگر چیزی را که می‌خواهم بگویم، شما بشنوید شوکه شوید چرا که من هنوز فیلم را ندیدم ولی همیشه از کامنت‌ها و متن‌هایی که می‌نویسند، متوجه بازتاب خوب این فیلم شدم ولی متاسفانه اکثر کامنت‌ها به زبان فارسی است که من متوجه آن نمی‌شوم. 

 

شما می‌توانید آنها را برای ما ارسال کنید تا ما آنها را برای شما ترجمه کنیم؟ 

خیلی ممنونم، من دوستان زیادی در ایران دارم و البته دوستان زیادی از داخل تیم "به وقت شام" نیز دارم که در زمان ملاقات آنها عربی را کامل بلد بودند و برای من کامنت‌های فارسی را ترجمه می‌کنند و الان نیز آنها ترجمه کرده و می‌گویند مردم چه نظراتی دارند.

 

همانطور که می‌دانید و خودم نیز دیدم  خیلی از عکس‌‌های من با دیالوگ "چطوری ایرانی" در فضای مجازی پخش شده است. 

 

بله دقیقا آن یک دیالوگ معروف شده است 

 من عکس لحظه‌ای که دیالوگ "چطوری ایرانی" را می‌گویم را در همه جای فضای مجازی می‌بینم ،همه جا با تصویر "چطوری ایرانی" و با موضوعات مختلف پخش شده است و من نمی‌دانم این خوب است یا بد؟

 

بله قطعاً خیلی خوب است. آیا از نقش خودتان در فیلم "به وقت شام" راضی هستید؟ 

‌ منظورتان این است که نقش خود را ترک می‌کردم؟ نه به هیچ وجه.

 

منظور ما این است خودتان از نقش خودتان راضی هستید؟ 

‌ من حدس می‌زنم نقش خود را آن‌طور که لازم بود ایفا کرده و انجام دادم چرا که من باید کاری می‌کردم که مردم از من متنفر می‌شدند. 

 

بله شما این نفرت را به مخاطب انتقال دادید 

 بله،بله، نقش من در فیلم به گونه‌ای بود که همه باید از من متنفر می‌شدند و حدس می‌زنم همین کار را توانستم انجام دهم. 

 

‌آیا شما به خاطر این نقش تمرین‌هایی از قبیل اسب سواری و یا شمشیربازی داشتید؟ چرا که شما در این نقش توانستید ترس را بسیار خاص به مخاطب خود انتقال دهید

‌بله، می‌توان گفت من یک آموزش حرفه‌ای یک هفته‌ای با اسب داشتم به‌طوریکه اسم اسب من "شفق" بود و من یک هفته و هر روز هشت ساعت با "شفق" تمرین کردم‌ و البته من قبلاً در مورد شمشیرزنی نیز آموزش دیده بودم. 

 

آن چیزی که در این نقش برایم سخت بود، این است که همزمان هم باید اسب‌سواری می‌کردم و هم در اثر باد حرکت کرده و خود را کنترل می‌کردم و با یک شمشیر و مدام روی اسب و یک گریم سخت در گرمای فصل تابستان نقش یک منفور را بازی می‌کردم.

 

حالا در مورد گریم شما حرف بزنیم، شما یک گریم خاصی داشتید به طوریکه این گریم یک فرد خطرناک و متمایز از دیگران را القا می‌کرد! به طور مثال شما ریش نارنجی رنگ داشتید، چند ساعت برای گریم شما وقت صرف می‌شد؟ 

تقریباً من هر روز دو ساعت زیر گریم بودم و از همین جا از تمام گریمورهای فیلم "به وقت شام" تشکر می‌کنم چرا که آنها کار بسیار خوبی انجام دادند در حالی که من اصلاً در آن دوران ریش نداشتم و آنها هر روز مجبور بودند یک ریش بسیار بلند و خاص را روی صورت من به اجرا در بیاورند البته کار گریم آن وقت سخت بود چرا که تابستان بود و تحمل گریم در آن وقت زمانی بسیار سخت بود. 

 

با توجه به اینکه دیالوگ "چطوری ایرانی" شما در فیلم "به وقت شام" بسیار معروف شده است و حتی می‌توان گفت فیلم "به وقت شام" با این دیالوگ بسیار معروف‌تر شده است. آیا شما می‌توانید این دیالوگ را با همان حس و حال دوباره برای مخاطبان تکرار کنید؟ 

‌(تکرار دیالوگ چطوری ایرانی)

 

آیا معنی این دیالوگ را هم می‌دانید؟ 

‌ بله معنی را می‌دانستم و البته هر جمله‌ای را در اختیار من می‌گذاشتند یک مترجم نیز داشتم چرا که باید به من می‌گفتند که من چه چیزی را می‌گویم تا مطابق آن گفته حالت چهره‌ام را نیز تغییر دهم. معنی دیالوگ "چطوری ایرانی" را می‌دانستم ولی نمی‌دانستم این جمله مانند "بمب" خواهد بود.

 

آیا تا به حال به ایران آمده‌اید و یا دوست دارید که به ایران بیاید؟

‌ من واقعاً می‌خواهم همین الان به ایران بیایم زیرا مردم ایران در اینستاگرام من را فالو می‌کنند و برای من نوشته می‌فرستند و من می‌خواهم این مردم را ببینم؛ مردمی که کارم را دوست دارند و من واقعاً می‌خواهم کار دیگری را نیز در ایران داشته باشم و هیچ مشکلی با این موضوع ندارم.

 

البته من می‌خواهم در ایران کنار این مردم خوب، فیلم "به وقت شام" را ببینم. امیدوارم در روزهای نزدیک به ایران بیایم و دوست دارم با مردم در تماس و ارتباط باشم، دوست دارم از نزدیک نحوه کار و ساخت فیلم ایرانی را ببینم‌ و فیلم "به وقت شام" را در ایران به تماشا بنشینم. من به غرور مردم ایران و علاقه‌ای که به سینما دارند، علاقه‌مند هستم. 

 

مردم ایران نیز واقعاً شما را دوست دارند، پس اگر بخواهید به این علاقه در اینجا پاسخ دهید به مردم ایران چه می‌گوید؟ حتماً "چطوری ایرانی" را خواهید گفت؟ 

‌نه، "چطوری ایرانی" جمله من است و من هم واقعاً آن را دوست دارم ولی به مردم ایران می‌گویم که آنها را دوست دارم و به زودی امیدوارم در ایران بین مردم باشم و از نزدیک آنها را ببینم. 

 

ان‌شاء الله، ‌حالا در مورد داعش حرف بزنیم آیا اطلاعاتی در این مورد دارید؟ 

‌ من افراد داعشی را ندیدم و فقط از طریق تلویزیون، اینترنت، روزنامه و یا شنیدن حرف‌های مردمی که جنایت داعشی‌ها را دیده‌اند، متوجه داعش شدم به‌ طوریکه و وقتی پای صحبت‌های قربانیان جنایات داعش نشسته‌ام، به این نتیجه رسیدم که این مردم که خود را داعش می‌نامند، شیطان هستند و هیچ‌کسی نمی‌تواند کارهای آنها را درک کند.

 

متاسفانه تا وقتی که داعش بود مردم واقعاً رنج می‌کشیدند؛ به خاطر همین است که فیلم آقای حاتمی‌کیا در زمان مناسبی ساخته شد. 

 

حالا می‌خواهیم نحوه سوالات را عوض کنیم به طوری که همکارم یک کلمه خواهد گفت و شما یک کلمه در مورد آن بگویید 

باشه. 

 

داعش، امیدوارم به همین زودی به طور کامل از صحنه روزگار محو شوند. 

حاتمی‌کیا، یک استاد فوق‌العاده‌ای است و در حقیقت می‌توان گفت یک هنرمند و یک انسان فوق‌العاده و عالی هستند.

 

جوزف سلامه، ‌من کارم را دوست دارم و علاقه خاصی به آن دارم زیرا برای من یک حس خوشایند دارد وقتی که تمام مردم به خاطر این نقش من را دوست داشتند، این خیلی بزرگ است‌ به طوری که قلب من از این موضوع خشنود است چرا که من با اینکه نقش یک فرد منفی و شیطانی را بازی کردم ولی مردم ایران به من محبت و علاقه پیدا کرده‌اند. 

 

فیلم به وقت شام، ‌تاریخ در مورد این فیلم صحبت خواهد کرد زیرا کل تیم خیلی سرسختانه کار کردند و آن چیزی که ما نگاه می‌کنیم نتایج علاقه، شور و سخت‌کوشی یک تیم بزرگ است. 

 

 سینمای لبنان، ‌امیدوارم در آینده فیلمی مانند "به وقت شام" در سینمای لبنان نیز ساخته شود.

 

سینمای ایران، سینمای ایران برای من شگفت‌انگیز است چرا که جمعیت این کشور زیاد بوده و کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان زیادی نیز در این کشور وجود دارد که بخشی از جامعه هستند و کارهای بزرگی انجام می‌دهند. 

 

سید حسن نصرالله، ‌من حدس می‌زنم همه این شخص را دوست دارند چرا که فردی قوی بوده و هر چیزی را که گفته انجام می‌دهد و برای همه احترام قائل است و هیچ‌وقت قبول نمی‌کند افرادی را پای کار بیاورد که باعث به خطراندازی کشور شود! در نتیجه این مرد کسی است که همیشه با مردم بوده و با عدالت در روی کره زمین پیش می‌رود. 

 

 ابوعمر شیشانی، ‌من آرزو دارم زمین از شر چنین افرادی پاک شود و البته خداوند بهتر می‌داند که او و امثال او چه کارهایی کرده‌اند، از این‌رو لازم نیست در مورد آن در این مصاحبه بیشتر صحبت کنیم. 

 

سردار قاسم سلیمانی، او یک قهرمان بوده و به حق یک ژنرال و قهرمان ایرانی است و همه او را می‌شناسند که چقدر باهوش است و من حدس می‌زنم همه به او علاقه‌مند بوده و او را دوست دارند. 

 

از تمام جواب‌های خوب و کامل شما متشکریم؛ ‌ آیا سوال و موضوعی مانده که ما فراموش کرده و از شما نپرسیدیم و شما دوست دارید که آن را بگویید؟  البته من یک سوال را فراموش کردم و می‌خواهم بپرسم شما به چند زبان مسلط هستید؟‌

به زبان‌های عربی، فرانسه و انگلیسی می‌توانم صحبت کنم و همانطور که می‌بینید به خاطر فیلم‌ها کمی فارسی و کمی روسی نیز بلد هستم که البته من فقط جمله‌ها را حفظ می‌کردم و می‌دانستم که معنی آنها چیست ولی واقعاً نمی‌توانم صحبت کنم.

 

بله ما می‌دانستیم که شما فرانسوی بلد هستید. آیا موضوعی مانده که بخواهید بگویید؟ 

‌ من در مورد این مصاحبه از شما تشکر می‌کنم چراکه این مصاحبه برای اولین بار است که از طریق خبرنگاران ایرانی با من انجام می‌گیرد، من از مردم ایران ممنون هستم که از کار من خوششان آمده همچنین از مردم ایران ممنونم که نقشم را پذیرفتند و امیدوارم به همین زودی آنها را ببینم و شاهد کارهای مشترک دیگری نیز باشیم. 

 

از شما ممنون هستیم که وقت خود را صرف جواب دادن به سوال‌های ما کردید و امیدواریم شما را در کشور ایران و فیلم‌های دیگر ببینیم و حتی یک روز میهمان خبرگزاری فارس نیز باشید 

 

خیلی ممنون هستم و واقعا می‌خواهم که به ایران بیایم و اگر روزی به ایران آمدم دوست دارم دوباره مصاحبه‌ای را با شما داشته باشم. 

 

روز خوبی داشته باشید،خیلی ممنونم، خداحافظ ، فی‌امان‌الله

به فارسی: ‌"خیلی خوب است اینترویو"

 

ممنون هستیم شما بسیار خوب می‌توانید فارسی صحبت کنید

 بنده فقط یک مقدار می‌توانم صحبت کنم. 

 

کتایون حمیدی

 

 

  • 34
  • 8
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
من دوست دارم اسم بازیگران پایتخت ۵ که نقش داعشی رو بازی‌کردن یعنی همون سه نفر که خانواده نقی معمولی رو دستگیر کردن رو بدونم
سلام گفتگوی خوبی بود اما یه جمله منو تحت تأثیر قرار داد ..اگر مدافعان حرم نبودند این چهره هارو باید پشت ایفون خونه هامون میدیدیم...واقعا خدا با پیامبر محشورشون کنه امیدوارم دیگه کسی نگه بخاطر پولش رفتن مدافع حرم شدن فکر نکنم هیچ مبلغی از جان شیرین تر باشه .شهیدای جنگ تحمیلی و مدافع حرم پای باورشون جون دادن اون ها رفتن تا مازندگی کنیم باید قدر دانشون باشیم...
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش