جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۴۸ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۰۶۳۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

پای دوربین مخفی هم به «آزادی» باز شد

رضا قراگوزلو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
در روزی که «آزادی»میزبان دختران نمایشگاه«زن، آغازي از پايان» بود، اتفاقی غیرقابل‌پیش‌بینی خلوت دختران عکاس را به هم زد. عوامل مجموعه دوربین مخفی که این روزها ازشبکه نسیم درحال پخش است، با ورودشان به آزادی موجی ازشگفت‌زدگی و شعف رابه ميهمانان برج هدیه دادند. این حضورغیرمترقبه فرصت مناسبی شد تا با دو نفر از بازیگران این کاربه گفت‌وگو بنشینیم و ازآن‌ها در خصوص احوال هنر به‌خصوص تلویزیون جویا شویم. آنچه می‌خوانید چكيده این گفت‌وگو است.

آقای «رضا قراگوزلو» در ابتدا در مورد کار توضیحی بفرمایید؛ كار دوربین مخفی تجربه چندم‌تان در حیطه بازیگری بود؟

من سه فيلم سينمايي بازي كردم، دو تا سريال و چهار تله‌فيلم؛ البته در کنار این کارها به كارگرداني تئاتر هم مشغول بوده‌ام.

 

تا قبل از این مجموعه به سبک و سیاق دوربین مخفی‌کاری داشته‌اید؟

خیر این اولين کارم است. كارگردان این کار آقاي اسدا... پور که از دوستان صميمي‌ام هستند و مي‌دانست ما تئاتر كار می‌کنیم، یک روز تماس گرفت و گفت چنین كاري است و مي‌خواهيم برندها، بازيگران و فوتباليست‌هارا بياوريم و درنهایت فکر می‌کنم كار خوبي مي‌شود. من هم استقبال كردم.

 

فضاي كلي كار را توضيح مي‌دهيد؟

فضاي كلي كار في‌البداهه بود. يك ساختماني بود كه ما آنجا دوربين كار گذاشته بوديم و تمام این برنامه‌ریزی‌ها نامحسوس بودند كه كسي متوجه نمي‌شد. ما چند سوژه را انتخاب كرده بوديم که به‌عنوان مثال با بازیگری تماس مي‌گرفتند و مي‌گفتند شما تشريف بياوريد اينجا کارگردانی هست که مي‌خواهد فيلمی بسازد يا به فوتباليست مي‌گفتيم مي‌خواهند مستند جام‌جهاني بسازند. ما به اين بهانه افراد را به آنجا مي‌كشانديم.سوژه كه مي‌آمد، خب عكس‌العمل هر سوژه متفاوت بود و ما نمي‌دانستيم چه واكنشي نشان مي‌دهد. می‌رفتیم و با توجه به عكس‌العمل او بازي مي‌كرديم. من يك آيتم را با پنج آدم مختلف بازي كردم. هر کدام‌یک ری‌اکشن متفاوت نشان دادند.

 

يعني در دورنماي ذهن‌تان هم نبود كه مي‌خواهيد فضا را كدام سمت هدايت كنيد؟

راستش نه. ما چیزی در مورد واکنش‌ها نمي‌دانستيم.براي مثال آقاي بنگر يك واكنش نشان داد، آقاي شكوري يك واكنش نشان داد و در بمب‌گذاري يك نفر نمي‌ترسيد، يكي سكته مي‌كرد. هر كس يك واكنش نشان مي‌داد و ما نمي‌توانستيم پیش‌زمینه داشته باشيم كه بايد چه كار بكنيم چون بايد نگاه مي‌كرديم ببينيم سوژه چه ری‌اکشنی نشان می‌دهد و بر طبق آن پیش می‌رفتیم.

 

اين بداهه‌کاری یک‌جایی خيلي جذاب است چون دست بازيگر باز است و یک‌جایی خيلي سخت؛ اين شيريني و سختي بايكديگرند اما شما فكر مي‌كنيد كدام وجه غالب است؟

شيريني مي‌چربد. اين كار اساسش بداهه است اگر نباشد و محدود باشد، سوژه متوجه مي‌شود؛ اگر بخواهيد در چارچوب حركت كنيد، موضوع كليشه‌اي مي‌شود و لو مي‌رود. بايد با توجه به عكس‌العمل سوژه چيزي بسازيد.

 

سوژه‌هاي‌تان ستاره‌ها و سلبريتي‌ها بودند؟

بله. مردم عادي نبودند.

 

مي‌خواهم سوالم را بسط دهم؛ نظرتان راجع به اينكه مي‌گويند ما ممكن است جنبه چنين چيزي را نداشته باشيم يا اين كار دوربين مخفي به دليل گاردهايي كه خودمان مي‌گيريم در ايران سخت است، چيست؟ شايد من اگر بفهمم كسي سركارم گذاشته، عصباني شوم! اين موضوع را حس كرديد و اينكه عکس‌العمل ستاره‌ها در این خصوص چگونه بود؟

شايد ته دل‌شان ناراحت مي‌شدند ولي بروز نمي‌دادند. براي موقعيت اجتماعي‌شان مي‌گفتند بايد انعطاف‌پذیر باشيم و در اين فضا و فضاي رسانه خودمان را خراب نكنيم. وجهه خود را حفظ مي‌كردند،كنار مي‌آمدند و مي‌خنديدند ولي احساس مي‌كرديم عده‌اي ناراحت شده‌اند. شايد اگر جاي ديگري بود و مردم عادي بودند، واكنش شدیدتری نشان مي‌دادند.

 

كار به‌طور دقيق براي چه زماني است؟

حدود پنج ماه قبل از جام جهاني ۲۰۱۴؛ يعني چهار سال پيش.

 

اطلاع داريد چرا آن زمان پخش نشد؟

من شنيدم كه بين تهیه‌کننده و سرمايه‌گذار اختلاف بوده اما دليل دقیقش را نمي‌دانم. اگر كار همان زمان پخش مي‌شد، ممكن بود با استقبال خوبي مواجه شود. آن زمان خيلي از اين بازيكنان برند بودند ولي اكنون مطرح نيستند و خيلي‌هاي‌شان از عرصه حرفه‌ای خداحافظي كرده‌اند. فكر مي‌كنم اكنون كار تا حدودی بیات‌شده است.

 

اكنون چه‌کاری در دست دارید؟

يك كار تئاتر دارم به اسم« من مادر نيستم». این تئاتر نمايشی با مضمونی اجتماعي و به روز است؛ در مورد روزمرگي و مشكلات مادي امروز كه خانواده‌ها درگيرش هستند كه به خاطرشان اعضاي خانواده باهم اختلاف پيدا مي‌كنند و ‌تنشی بين اعضاي خانواده به وجود مي‌آيد.

 

مضمون كارهاي قبلي‌تان هم اجتماعي بوده است؟

بله؛ البته در سبک‌های مختلفی کار داشته‌ام.

 

اجتماعي كار كردن را دوست دارید؟

بله. طنز هم كه كار مي‌كنم دوست دارم از دل مسائل اجتماعي به وجود بيايد؛ از دل مسائل تلخ زندگي آدم‌ها.

 

اوضاع تئاتر اكنون چگونه است؟

خوب نيست. چون تمام سالن‌ها خصوصي شده است. دولت حمایت نمی‌کند و تئاتری‌ها ضرر مي‌دهند و فقط به خاطر عشق است كه كار مي‌كنند.

 

سالن‌های خصوصي توانست دردي از تئاتر دوا كند؟

خوب است ولي چون دغدغه‌شان بيزينس است و بحث‌شان فرهنگي نيست، يك مقدار کار را خراب مي‌كند.

 

سالن‌هاي دولتي شرايط‌شان چگونه است؟

سالن را به راحتی به گروه‌ها نمي‌دهند و برای کسانی است كه رانت دارند. قيمت سالن‌هاي خصوصي هم به‌گونه‌اي است كه طرف بايد كلي پول بازيگر، دكور و تداركات بدهد. در آخر هم چيزي نمي‌ماند و حتي ممكن است ضرر هم كرده باشد.

 

يعني اقتصاد تئاتر امروز، اقتصاد پويا وزنده‌ای نيست؟

خير؛ فقط در ايران است كه جوان‌ها عاشقند و كار ديگري ندارند و مي‌گويند فقط عشق‌مان را زندگي كنيم.

 

در ضمن من خوانندگي هم مي‌كنم. يك ترك از من پخش‌شده که شکر خدا مورد اقبال قرار گرفت.ترانه«پایان این ماه»آهنگساز انوشيروان تقوي و تنظیم‌کننده و شاعر مهشاد عرب بود. كه حدودپنج ماه پیش‌پخش و خوب از آن استقبال شد. اكنون دو کار ديگر در دست دارم که يكي را تمام كردم و آن‌یکی هم كار خوبي مي‌شود.

 

اين روزها حال‌وروز موسيقي چطور است؟

اوضاع موسيقي برخلاف تئاتر خوب است. از خواننده‌هایی كه مطرح شدند، خيلي خوب استقبال مي‌شود. درآمد خوبي دارند و مردم خوب استقبال مي‌كنند. چون همه‌چیز دست خودشان است و مثل سالن تئاتر نيست.

 

خودتان بين بحث بازيگري و موسيقي كدام را ترجيح مي‌دهيد؟

من هر دو را دوست دارم. فرقي بين‌شان قائل نمي‌شوم.

 

دو، سه سال پيش به افرادي كه بازيگر سينما بودند،انتقاد داشتند كه شما وقتي بازيگر سينما هستيد، حق نداريد به تئاتر بياييد و برعكس.

روي اين رفت‌وآمدها خيلي گارد بود.

 

من فكر مي‌كنم بايد از اين كار استقبال شود. به نظر من بازيگري که حتي تئاتر هم کارنکرده، اگر می‌تواند تماشاچی را به سالن بكشاند، اتفاق خوبي است و بايد خوشحال شد.

 

در گذشته این رفت‌وآمدها بين تئاتر و سينما بود؛ اكنون حتي بين سينما و تئاتر و موسيقي هم اين اتفاق افتاده است. خيلي از بازيگران خواننده مي‌شوند.شما به اين مرزبندي‌ها اعتقاد داريد؟

صدای خوب داشتن استعدادي مثل بازيگري است. اگر در وجود خودت مي‌بيني، مي‌تواني علمش را بياموزي و کارکنی. ولي خيلي‌ها هستند كه فقط دوست دارند بخوانند و براي اين كار از چهره بازيگري‌شان استفاده كرده‌اند كه موفق هم نبودند. خوانندگي هم يك نوع اجرا و تئاتر است. وقتي روي صحنه می‌روید، بايد بازيگر خوبي باشيد كه اجرا كنيد.

 

شما كه دلسوزانه در مورداين تردد موسيقي و سينما و بازيگري صحبت مي‌كنيد، در خصوص چهره‌هاي ورزشي كه موسیقی کار می‌کنند هم‌نظر منفی نداريد؟

خير من مي‌گويم هر كس اين پتانسيل را داشته باشد، مي‌تواند. ببينيد، نمي‌شود گارد گرفت؛ هر كسي مي‌تواند براي دل خودش بخواند. مردم هم اگر استقبال نكنند، به كسي ارتباطي ندارد، براي دل خودش مي‌خواند حداقل اينكه خودش لذت مي‌برد. نبايد گارد گرفت.

 

برگرديم به دوربين مخفي؛ اكنون كه كار را نگاه مي‌كنيد، فكر مي‌كنيد در كدام قسمت‌ها مي‌شد مقداري منعطف‌تر برخورد كرد كه كار بهتر شود؟

اين كار براي بهتر شدن جا داشت. فكر مي‌كنم همه‌چیز خيلي سریع اتفاق افتاد شد. ما تمرين زیادی نكرديم؛ اگر از قبل برنامه‌ريزي مي‌شد، خيلي بهتر مي‌توانستيم کارکنیم. شما ببينيد در اروپا براي دوربين مخفي چه هزينه‌ها و برنامه‌ريزي‌هايي مي‌كنند. مثل يك فيلم، حدود چندماه پيش‌توليد مي‌رود.

 

ما در عرض دو روز چيزهايي را هم كه مي‌خواستيم کارکنیم، كار نكرديم چون نتوانستندشرايط را فراهم كنند. ما در لحظه طراحي و بدون امكانات کارکردیم. اين نشان از خلاقيت ما دارد.

 

تلويزيون بابت ساخت چنين برنامه‌اي چقدر كمك مي‌كند؟

هيچي. اين كارخصوصي بود و تلويزيون ديدكار خوبي شده و آن را خريده است.

 

جناب «مهدی انجم روز» شما هم از کار و حال و هوای نقش‌های‌تان برای‌مان بگویید.

من بازيگري را از ۱۰ سال پيش آغاز و تا امروز با کارگردانان بسیار خوبی مانند آقاي افخمي، آقاي سيروس الوند و آقاي كامران قدكچيان کارکردم. دو تا کار دوربين مخفي هم داشته‌ام. «غول شوخی» با ستارگان را کارکردم و بعدازآن هم «شوخي كردم» كه شوخی با افراد عادي بود. برای این کار،كارگردان كه آقاي اسدا...پور هستند، به من گفتند كه شما کاراکترتان به آقاي هومن خلعتبري مي‌خورد و من اين نقش را به شما مي‌دهم.

 

فكر مي‌كنيد ما در ايران چقدر جنبه شوخي داريم و چقدر اجازه می‌دهیم که با ما شوخی شود؟

تاحدودي مي‌شود گفت حدود۸۰ و ۹۰ درصد افراد از کار ما خوش‌شان مي‌آمد و واكنش تندي نداشتند. عده‌اي هم خوش‌شان نمی‌آمد ولي چون دوربين بود، خودشان را جمع‌وجور مي‌كردند.

 

بداهه‌کار كردن چگونه است؛ دوستش داريد يا خير؟

در مواقعي خوب است.انکار ناپذیر نیست که سختی‌های خاص خودش را هم دارد اما در كل خوب است.

 

گفتید که تجربه دوم‌تان بود؟

تجربه سوم. ولي تابه‌حال نقش كسي را بازي نكرده بودم. حالا نقش يك پليس را درشوخي با ستارگان بازي كرده بودم ولي نقش يك چهره شناخته‌شده نبودم. اگر مي‌فهميدند، زحمات گروه از بين مي‌رفت.

 

جنس دوربين مخفي در ايران مخاطبش را دارد؟

بله.

 

تلويزيون چطور از شما حمايت مي‌كند؟ مي‌شود به‌جای اينكه شبكه نسيم اين كار را بخرد، خودش اسپانسر شود كه يك كار باکیفیت بسازد؟

بله همه كار شدني است.

 

خوب چرا اين کار را نمي‌كند؟

نمي‌دانم، شايد نمي‌خواهد.آن‌هم درصورتي‌که این‌همه سريال‌ بدون بيننده در حال پخش شدن است؛ براي مثال براي دهه فجر سريالي درست كرده بود كه بعد از اين ايام پخش شد و با وجود هزينه زياد براي ساخت آن، اين سريال هيچ بيننده‌اي نداشت.

 

به‌طور كلي شرايط تلويزيون را چگونه مي‌بينيد؟

خيلي باندبازي است؛ يعني در طول اين ۱۰ سال این‌قدر باندبازي در تلويزيون نديده بودم و روزبه‌روز هم بدتر مي‌شود.هرکسی گروه خودش و باند خودش را مي‌آورد.

 

اوضاع سينما چگونه است؟

خوب است ولي براي كساني كه پارتی دارند.سينما هم باندبازي است.

 

شما مدتی هم برای رادیو گویندگی کرده‌اید؛ اوضاع راديو چطور بود؟

راديو عشق است. وضعيتش ازنظر مالی خيلي خراب‌تر از تلویزیون است. گويندگي كردم اما چون درآمد نداشتم، ديگر ادامه ندادم.

 

فكر مي‌كنيد اگر همين كار دوربين مخفي را اكنون مي‌ساختيد، كدام قسمت‌ها را تغيير مي‌داديد بهتر مي‌شد؟

اگر كيفيت دوربين خوب بود، خيلي بهتر بود.

 

به نظرتان سلیقه مخاطب در اين چهار سال عوض‌شده؛ يعني ممكن است سراغ سوژه‌هاي ديگر يا آدم‌هاي ديگر مي‌رفتيديا بازي خودتان ممكن بود فرق كند؟

همين را مي‌ساختم ولي به قول دوستم اگر چهار سال پیش‌پخش مي‌شد، خيلي بهتر بود. اين كار به معني واقعي بيات شد ولي الان خيلي‌ها به من زنگ مي‌زنند و خدا را شكر كه پخش شد.

 

 

ghanoondaily.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش