پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۵۳ - ۲۹ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۸۲۰۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

خاطرات همایون پس از شکست سکوت ۴۰ ساله؛ از دختر نجیب سینمای ایران تا بازیگران طاغوتی

محمدعلی تبریزیان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
همایون، بازیگر سینمای ایران در پیش از انقلاب، از ماجرای حضور در دادگاه اوین، دوستی با فردین، فروش بالای فیلم «طوقی»، آرزوی برآورده نشده ناصر ملک‌مطیعی و ... گفت.

به گزارش خبرآنلاین، محمدعلی تبریزیان با نام هنری همایون در گفت‌وگو با کافه تماشا، از ممنوع‌الفعالیتی ۴۰ ساله بازیگران پیش از انقلاب، آرزوی بهروز وثوقی برای بازگشت به ایران، خاطرات ملک‌مطیعی و پوری بنایی و علی حاتمی و چهار دهه دوری از سینما گفت.

 

همایون، متولد سال ۱۳۱۶، بازیگری را در سال‌های پایانی دهه ۳۰ و با فیلم‌هایی مانند «داماد میلیونر» و «بی‌ستاره‌ها» آغا کرد و تا سال ۵۷ در بیش از صد فیلم سینمایی حضور داشت. «تپلی»، «دنیای آبی»، «باباخالدار»، «آقای جاهل»، «شاهرگ» و «شورش» از جمله فیلم‌های کارنامه هنری همایون به حساب می‌آیند. فعالیت همایون در سینما در سال ۵۷ متوقف شد و او از آن سال تا به امروز در حرفه‌ای دیگر غیر از بازیگری مشغول به کار است.

 

بازیگر فیلم «شاهرگ» با بیان این‌که همراه مردم بودن باعث شد که پس از ممنوعیت کار در حوزه رستوران‌داری مشغول به کار شود، تأکید کرد: «به ناصر ملک‌مطیعی هم گفتم حالا که ممنوع‌الفعالیت شدی شغلی را انتخاب کن که در ارتباط با مردم باشی و به همین دلیل بود که ناصر ملک مطیعی یک قنادی دایر کرد و در سال‌های پس از انقلاب در آن مشغول به کار شد.»

 

پس از انقلاب بازیگران را به دادگاه اوین بردند

همایون با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب به دادگاه اوین خوانده شده است، گفت: «به ما گفتند که به دادگاه اوین برویم و قرار است ما را ارشاد کنند، پس از آن ماجراها ما «بازرس گوگول» را در تئاتر پارس لاله زار اجرا رفتیم و با استقبال روبرو شد اما فعالیتم در سنیما ادامه‌دار نشد.»

 

بگذارید بهروز وثوقی لااقل در مملک خودش بمیرد

بازیگر فیلم «امروز و فردا» در خصوص بهروز وثوقی هم گفت: «بگذارید بهروز وثوقی بیاید و در مملکت خودش بمیرد، از بازیگران آن سال‌ها تقریباً همه رفتند و فقط چند تای دیگر باقی مانده اند، بگذارید لااقل بهروز وثوقی در کنار فردین و ناصر ملک‌مطیعی در خاک خودش آرام گیرد و همه ما در کنار هم باشیم.»

او ادامه داد: «بهروز وثوقی اولین فیلمش را با من بازی کرد با نام «صد کیلو داماد» و پس از آن در فیلم‌های «امروز و فردا» و «ایمان» هم با او همبازی بودم. در سفری که به امریکا داشتم بهروز وثوقی را دیدم. امیدوارم که به ایران برگردد، کار خلافی هم نکرده است.»

 

ممنوع‌الفعالیتی چهل ساله حق ما نبود

بازیگر فیلم «شورش» اظهار داشت: «پس از آن انقلاب اگر تهیه‌کننده به سراغ بازیگرانی مثل فردین و ناصر ملک‌مطیعی می‌رفت به او می‌گفتند که باید فرد دیگر دیگری را جایگزین این افراد کند. مدتی بعد برچسب ممنوع‌التصویری به این بازیگران اطلاق شد، اما قانون نوشته‌ای در این خصوص وجود نداشت. نباید با ما این‌طور رفتار می‌شد، چهل سال یک عمر بود.»

 

ناصر آرزوی چهل سال بازگشت به سینما را به خاک برد

بازیگر فیلم «باباخالدار» در خصوص ناصر ملک‌مطیعی تصریح کرد: «سینما از زبان ناصر ملک مطیعی آغاز شد، ناصر ملک‌مطیعی آرزو داشت که با مردم باشد همیشه با هم بودیم و او همواره به دنبال بازگشت به سینما بود اما نمی‌گذاشتند.»

 

او با بیان اینکه ناصر ملک‌مطیعی پدر سینمای ایران بود تاکید کرد: «یکی از بهترین دوستانم را از دست دادم، در تمام این سال‌ها دوستی من و ناصر پابرجا بود، چه روزها را که با هم گذراندیم من و ناصر و وحدت و پوری بنایی هفته یک بار دوره‌ای داشتیم و یکدیگر را می‌دیدیم.»

 

بازیگرانی که پس از انقلاب کار کردند طاغوتی نبودند؟!

همایون درباره اینکه چرا برخی از بازیگران پس از انقلاب ممنوع‌التصویر شدند و عده‌ای دیگر نه گفت: «تمام بازیگرانی که پس از انقلاب اجازه ادامه فعالیت پیدا کردند هم پیش از انقلاب در فیلم‌ها حضور داشتند و صحنه‌هایی را بازی کرده بودند که شاید بازیگران ممنوع‌التصویر در چنین صحنه‌هایی حضور پیدا نمی‌کردند و پاسخ این‌که چرا عده‌ای ممنوع‌الفعالیت شدند و دیگران نه هنوز پیدا نشده است.»

 

اشتباهِ بازی نکردن در «هزاردستان»

بازیگر فیلم «آقای جاهل» بیان کرد: «آقای علی حاتمی به من گفت اشتباه کردی در «هزار دستان» بازی نکردی چون اگر بازی می‌کردی در پروژه‌های پس از آن هم حضور داشتی و مسئله ممنوعیت فعالیت تو از بین می‌رفت.»

 

او در خصوص همکاری با علی حاتمی در فیلم «باباشمل» گفت: «سکانس به سکانس این فیلم تابلو نقاشی بود. متنی بسیار خوبی داشت اما به دلیل اینکه دیالوگ‌های فیلم به صورت شعر بیان می‌شد نتوانست گیشه مناسبی را از آن خود کند.»

 

دیالوگ‌های «دنیای آبی» را احمد شاملو نوشت

همایون در خصوص آشنایی با احمد شاملو تاکید کرد: «آقای شاملو روی فیلمنامه‌ها دیالوگ می‌گذاشت و فیلمنامه هم می‌نوشت و دیالوگ‌های «دنیای آبی» را هم آقای شاملو گذشته بود.»

 

رمز بقای «سلطان قلب‌ها»؛ تلفیق روحانی و عارف و فردین بود

همایون با اشاره به این‌که در فیلم «سلطان قلب‌ها» برای اولین بار عارف جایگزین ایرج برای خواندن تصنیف‌ها و ترانه‌های فیلم شد، تاکید کرد: «موسیقی این کار توسط انوشیروان روحانی ساخته شد و او گفت این سبک از موسیقی به صدای آقای ایرج نمی‌خورد و عارف جایش را می‌گیرد و تلفیق موسیقی انوشیروان روحانی صدای عارف و شعر محمدعلی شیرازی به ترانه‌های ماندگار «سلطان قلب‌ها» منتهی شد.

 

فروش فیلم «طوقی» را هیچ فیلمی نداشته است

این بازیگر با قیاس وضعیت گیشه سینما در آن سال‌ها و این روزها گفت: «علاقه مردم به سینمای ملی در آن روزها خیلی بیشتر بود من یادم می‌آید زمانی که فیلم «طوقی» به پرده سینماها رفت در روز اول ۳۰۰ هزار تومان فروخت. ۱۵۰ هزار نفر در روز ابتدایی اکران «طوقی» به سالن‌های سینما رفتند و این فیلم را دیدند؛ آماری که تا به امروز هیچ‌گاه تکرار نشده است.»

 

صمیمی‌ترین دوست سینمایی‌ام فردین بود

همایون افزود: «محمدعلی محمد علی فردین، آقای سینما بود. من از دومین فیلم فردین با او همبازی بودم؛ فیلمی بود به نام «بیوه‌های خندان» و پس از آن در تمام فیلم‌ها در کنار هم بودیم. در میان بازیگران سینما از همه بیشتر به محمدعلی فردین نزدیک بودم و رفت آمد داشتم؛ هفته‌ای یک روز پنجشنبه‌ها دور هم جمع می‌شدیم.»

 

پوری بنایی دختر نجیب سینمای ایران بود

او همچنین در خصوص پوری بنایی گفت: «پوری بنایی قلب بسیار مهربانی دارد و دلسوز همه است. در تمام این سال‌ها در حوزه فعالیت‌های خیرخواهانه مشغول بوده است، پوری بنایی سینما را با فیلم «عروس فرنگی» آغاز کرد و در «خداحافظ تهران» به اوج بازیگری خود رسید که در آن فیلم با بهروز وثوقی همبازی بود.»

 

همایون تاکید کرد: «پوری بنایی دختر نجیب فیلم‌های فارسی بود؛ هر کارگردانی که به دنبال نقش دختر نجیب می‌گشت، سراغ پوری بنایی می‌رفت.»

 

  • 84
  • 10
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۳
غیر قابل انتشار: ۱۴
جدیدترین
قدیمی ترین
برخی که قبل از انقلاب نقشهای منفی ومورد دار بازی میکردند بیکار که نشدند بماند حتی از نظر اجتمایی در سطح بالای.....قرار گرفتند ومرد هزار چهره سینما وبرخی دیگر از غصه دق مرگشدند
سلام حرفی که اقای همایون درباره بازی بعضی از بازیگران قبل از انقلاب گفتند سالهاست در مغز وفکرم بود وازارم میداد،افرادی مثل جلال پیشوائیان وحسین گیل در سینمای موسوم به فارسی نقش های غیر اخلاقی فراوانی داشتند که امثال همایون و....نداشتند ...این چه کینه ای بود دامن اکثر هنر پیشگان درجه یک انزمان را گرفت....
واقعاً که آخر الزمان شده است چه راحت حقایق قلب می شودممنوع اتصویری بعضی به همان دلیلی است که بیش از ۹۰درصد بازیگران قبل از انقلاب ممنوع التصویر نشدند ...در خانه اگر کس است یک حرف بس است
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش