جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۲۵ - ۰۷ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۱۷۳۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

تهمینه میلانی: نگذاشتند درباره‌ «ایدز» فیلم بسازم

تهمینه میلانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
تهمینه میلانی: درباره ایدز ۶ فیلمنامه نوشتم که مانع از ساخت آن شدند. توجیه‌شان هم این بود که قبح آن می‌ریزد.

به گزارش ایسنا، کارگردان فیلم سینمایی «سوپراستار» با انتقاد از اینکه در حوزه سلامت اجتماعی حمایتی از سینما نمی‌شود، معتقد است: در کل مسئولان ما به سلامت و روان جامعه اهمیت چندانی نمی‌دهند. تهمینه میلانی فیلمسازی است که معروف است از نخستین ساخته‌های خود، همواره دغدغه سلامتی جسمی و روانی زنان را در ذهن داشته است و تا به امروز دو بار جایزه جشنواره سلامت را از آنِ خود کرده است، در ادامه گفت‌وگوی ایسنا با این کارگردان را می‌خوانید.

 

خانم میلانی، به نظر شما آیا سینما می‌تواند فارغ از هشداردهی و نشان دادن معضلات حوزه سلامت فردی و عمومی، به بیان راهکار در این حوزه نائل آید و به‌طور کلی، در حوزه سلامت نقشی تعیین کننده‌ای داشته باشد یا اینکه فقط می‌تواند راوی مشکلات باشد؟

من سال‌ها در حوزه سلامت روانی زنان کار کرده‌ام و به همین دلیل می‌گویم سینمای ایران نمی‌تواند راهکاری ارائه دهد. تلاش‌های ما به قیمت جان‌کندن ما تمام می‌شود. ما با پول خودمان این کار را می‌‌کنیم که سرآخر هم به توقیف و تحقیر فیلم می‌انجامد.

 

همین فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» که جایزه جشنواره سلامت را گرفت، نتوانست در جشنواره فجر راه پیدا کند، در واقع اجازه ندادند که حضور پیدا کند. خب این مشخص می‌کند که فضا کاملا سیاسی است. اینجاست که مشخص می‌شود دکترها و متخصصان ما آدم حسابی بودند، چون فهمیدند من دارم درباره چه چیزی حرف می‌زنم. من دو بار جایزه جشنواره سلامت را گرفتم هم برای «آتش بس» و هم برای «ملی و راه‌های نرفته‌اش» اما این اتفاق در جامعه ما اهمیتی ندارد، چون مسئولان ما به سلامت و روان جامعه اهمیتی نمی‌دهند.

 

بنابراین معتقد هستید نقش سینما تنها یک تلنگر به آسیب‌های فردی و اجتماعی برای مسئولان است؟

الان مگر کودکان کار اهمیت دارند؟ اگر مساله سلامت جامعه برای مسئولان جامعه مهم بود همین الان جلوی کودکان کار را می‌گرفتند. آنان خودشان می‌دانند که بعضی از این بچه‌ها هر شب مورد تجاوز قرار می‌گیرند و این را هم می‌دانند که این بچه‌ها در خیابان بزرگ می‌شوند و چه حرف‌هایی می‌شنوند و چه برخوردهای زشتی را می‌بینند و در نهایت هم به اراذل و اوباش تبدیل می‌شوند. بعدا هم ما آفتابه می‌‌اندازیم گردن‌شان تا درس عبرتی برای سایرین شوند. خب؛ ساده‌ترین راه این است که ما جلوی تمام این اتفاقات بد را در همان شروع کار بگیریم.

 

من می‌توانم همینطوری «آتش بس» بسازم و کلی پول دربیاورم، اما می‌روم و فیلمی مانند «ملی و راه‌های نرفته‌اش» را می‌سازم، چون دارم می‌بینم چه اتفاق فجیعی در جامعه‌ام در حال رخ دادن است. من به شدت نگران آینده این جامعه هستم. از ازدواج سفید بگیرید تا خیانت زنان شوهردار که الان عام و عادی شده است، اما چون فکر می‌کنند آبرو می‌رود، خیلی اذیت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند مسائل اجتماعی باز شود. عنادی وجود دارد که درباره مسائل اجتماعی حرف زده نشود.

 

پس شما معتقدید نبود حمایت‌ها، پاشنه آشیل بهبود وضعیت سلامت فردی و اجتماعی در ایران است؟

در حال حاضر، تلاش سازمان‌های مردم نهاد است که محیط تا حدودی در سلامت است. یعنی این‌ها هستند که مثلا می‌روند پاک‌سازی محیط انجام می‌دهند و بطری‌ها و پلاستیک‌ها را جمع می‌‌کنند یا اینکه کمپین‌های جلوگیری از تجاوز به کودکان راه می‌اندازند و زنان سرپرست خانوار را حمایت می‌کنند. من با خیلی از آنها کار می‌کنم و می‌دانم حتی یک ریال هم به آنها نمی‌دهند. حال اگر اینها نباشند وضع خیلی خراب‌تر از آن چیزی می‌شود که بخواهیم در موردش فکر کنیم و حرف بزنیم.

 

به نظر می‌رسد در آن طرف مساله کاستی‌هایی وجود داشته باشد، حالا به این سمت موضوع نگاه کنیم و اینکه آیا مردم و مخاطب با الهام‌گیری از همین فیلم‌های حوزه سلامت، می‌توانند به بهبودی زندگی خود کمک کنند؟ از آن‌رو که تاثیر اشاعه این مساله بر بهبود کلی سلامت اجتماعی کشور دور از ذهن نیست.

به نظر من مردم الهام می‌گیرند. مثلا برای همین فیلم آخر من خیلی از مردها و زنان جوان برای من پیام می‌گذارند.مردها می‌گویند «من شبیه سیامک فیلم هستم و نمی‌دانستم که آخر کارم به اینجا می‌کشد و ممنون از اینکه من را هوشیار می‌کنی؛ یا دختران جوان به من می‌گویند «خوب شد این فیلم را ساختی چون نشانه‌هایی که در فیلم وجود دارد، در نامزدم می‌بینم و می‌فهمم که امکان دارد این زندگی نتیجه مطلوبی نداشته باشد». یا وقتی «آتش بس» را ساختم چقدر دکترها و روانشناس‌ها به من زنگ زدند و تشکر کردند.

 

منظورم قدردانی از خودم نیست اما به من می‌گویند تا پیش از ساخت «آتش بس ۱» که آن را هم در فجر راه ندادند، مردم فکر می‌کردند که فقط دیوانه‌ها باید پیش مشاور بروند. اگر زندگی مدرن امروز تو را از زندگی سنتی دور کرده، عوضش برای تو راهکار گذاشته و آن اینکه برو بنشین و مسائلت را بدون رودربایستی بگو و راه چاره‌ای جست‌وجو کن. خب؛ این یک حرکت است.

 

اما شما ببینید آیا برای این حرکت تشویقی وجود داشته؟ من به شما می‌گویم که هرگز وجود نداشته است. اما ما با باورمان این کار را انجام می‌دهیم. معتقدم آدم‌هایی که شبیه ما فکر می‌کنند در حال نجات جامعه هستند و اگر واقعا به مسئولان سپرده می‌شد، اینجا ویرانه‌ای بیش نبود. البته هستند وزرای خوبی مانند دکتر هاشمی که دست‌شان می‌رسد و می‌آیند فیلم‌هایی که شبیه فیلم‌های ما هست را مورد تشویق قرار می‌دهند.

 

آیا فیلمنامه یا طرح خاصی در حوزه پزشکی داشته‌اید که موفق به ساخت آن نشده باشید؟

بله، درباره ایدز ۶ فیلمنامه نوشتم که مانع از ساخت آن شدند. توجیه‌شان هم این بود که قبح آن می‌ریزد. حالا این درحالی‌ست که شما می‌بینید ایدز کم هم نشده است.

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش