جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۲۱ - ۲۳ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۶۰۰۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

منیژه حکمت: بلد نیستم،کمدی بسازم/ «زندان زنان» در شرایط فعلی حتما توقیف می‌شد

منیژه حکمت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
منیژه حکمت که این روزها فیلم «جاده قدیم» را درباره‌ی تجاوز روی پرده سینماها دارد، معتقد است: در شرایط فعلی که هر هفته دو فیلم کمدی به چرخه‌ی اکران سینماها اضافه می‌شود، امثال ما «محکوم به فنا هستیم!»

این کارگردان و تهیه‌کننده سینما به تازگی در نامه‌ای خطاب به رییس سازمان سینمایی به شرایط اکران فیلمش اعتراض صریحی داشته و در پی این نامه مدیر اداره نظارت و ارزشیابی دستور فوری به بررسی این مساله در کارگروه اکران داده است. حکمت در گفت‌وگویی با ایسنا که پیش از انتشار این نامه انجام شده بود، درباره‌ی ساخته‌ی جدیدش و وضعیت تولید فیلم اجتماعی سخن گفته است که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانیم.

 

با توجه به شرایط خاص اجتماعی، سیاسی جامعه و توجه ویژه به فیلم‌های کمدی آیا بهتر نبود فیلم را در شرایط دیگری اکران می‌کردید؟

هر چقدر که جلو برویم به نظرم شرایط سخت‌تر می‌شود اما آنچه که به نظرم بسیار غم‌انگیز است؛ ساز و کاری است که این روزها بر اکران فیلم‌ها حاکم شده است. اصلاً قصد ندارم، شعار بدهم اما مساله‌ای است که به عینه آن را لمس می‌کنم.

 

عده انگشت شماری با بده بستان‌های عجیب بر سلیقه تماشاچی تاثیر می‌گذارند

در واقع ساختاری را به وجود آوردند که عده انگشت شماری با بده بستان‌های عجیب، کاملا برسلیقه تماشاچی اثر می‌گذارند و در نوع انتخاب فیلم‌ها به تماشاگر خط‌دهی فکری می‌دهند. شورای صنفی نمایش و مدیران سینمایی در این فرایند بسیار دخیل هستند، این افراد با هم هماهنگ هستند و درحال کشاندن سینمای ایران به سمت ابتذال و ساده‌انگاری‌ هستند و متاسفانه تاکنون موفق هم عمل کرده‌اند.

 

این اتفاق بسیار دردناکی است که در نهایت باعث می‌شود ما از ساخت فیلم اجتماعی پشیمان شویم یا اینکه مجبور شویم، عضو  گروه‌ها و دسته‌های آنها شویم یا پخش فیلم‌مان را به آن گروه‌ها بسپاریم تا بتوانیم اثرمان را به نمایش بگذاریم و در غیر این صورت محکوم به فنا هستیم!

 

این روند هم کاملاً سیستماتیک و حساب شده عمل می‌کند و متاسفانه معلوم نیست از کجا دستور می‌گیرند. این اتفاق در تلویزیون هم وجود داشت، البته به مراتب وضعیت سینما، بدتر از تلویزیون است. تفکر پوپولیستی و باری به هر جهت در سینما حاکم شده است که نتیجه آن را در خارج شدن کالای فرهنگی از سبد کالای قشر متوسط جامعه ـ که حامی سینمای مستقل یا اجتماعی بودند ـ به وضوح می‌بینیم. برای اثبات چنین اتفاقی، ۱۰ سالن را به صورت رندوم بررسی کردیم تا بدانیم چه طیفی یا چه سن‌هایی به سینما می‌آیند؟! دیدیم که همه جوانان، دختر و  پسرها هستند و خانواده‌ها حذف شده‌اند.

 

به راحتی هر هفته دو کمدی به چیدمان اکران اضافه می‌شود

دغدغه‌ی اکران مساله‌ی جدیدی نیست در این سال‌ها بوده است اما آیا اکنون به اوج آن دغدغه‌ها برای اکران رسیده‌ایم؟ زیرا مدتی می‌گفتیم سالن‌ها کم است، حالا که پردیس‌ها هستند.

اکنون شرایط بگونه‌ای است که تعدادی فیلم‌ خاص اکران می‌شوند و هیچ سدی هم جلویشان نیست و به راحتی حرکت می‌کنند که البته از تیتراژ آن فیلم‌ها مشخص می‌شود برای کدام ارگان یا سازمان هستند. شورای صنفی هم اکنون همزمان با اکران سه فیلم اجتماعی، به راحتی هر هفته دو کمدی در جدول اکران ما می‌گذارد.

 

این تناسبی که بین سینمادار و گروه‌های سینمایی که حاکم هستند، ایجاد شده و  گویا آگاهانه می‌‌دانند در حال انجام چه کاری هستند و این روند بسیار دردناک است. خوشحال می‌شدم که این سیستم اکران اگر رفتاری هم دارند براساس ناآگاهی یا منافع مادی باشد اما الان بر اساس منافع مالی نیست. نگاه من به مجموعه شرایط اکران براساس تفکر توطئه نیست و می‌توانم آنها را دانه به دانه نشان بدهم.

 

این مباحث را به دلیل اینکه فیلم من زیاد یا کم فروخته نمی‌گویم، این یک بحث کلان است. وقتی هم اعتراض می‌کنیم و به مدیران وزارت ارشاد می‌گوییم، آنها تایید می‌کنند و پاسخ می‌دهند از دست آنها هم خارج است. شورای صنفی هم همین پاسخ را می‌دهد، بنابر این این گروه‌ها یا با هم هماهنگ‌ هستند یا از دست آنها هم خارج است!

 

بااین حال باید مشخص شود چه کسی کلیت این سینما را می‌گرداند؟ الان وظیفه رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی چیست؟ اگر شفاف سازی است، چرا دستش باز نیست؟ آیا کسی هست که تیتراژ فیلم‌ها یا پروانه مالکیت‌ها را بیند؟دیگر مصونیتی وجود ندارد. یا باید به آن گروه بپیوندی، حق بقیه را زیر پا بگذاری! یا اینکه کنار بایستی و ضایع شدن حق خود را ببینی. معتقدم این آژیر خطر قبلا به صدا درآمده بود و الان صدایش گوش آدم را کر می‌کند!

 

ما گلادیاتورهای وسط میدان هستیم

اگر من در شرایط مساوی با دیگران به میدان رقابت بیایم این شکست را هم می‌پذیرم اما اکنون شرایط مساوی نیست و شرایط کاملاً ناعادلانه و کثیف است، عده‌ای برای تماشا نشستند و کارشان را می‌کنند و به ما می‌خندند. ما هم گلادیاتورهای وسط میدان هستیم.

منیژه حکمت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

درباره تجاوز هزاران فیلم هم ساخته شود،کم است

برگردیم به فیلم «جاده قدیم»، بحث تجاوز در فیلم «فروشنده» هم بود،نگرانی از تکراری شدن این موضوع نداشتید؟

اگر درباره‌ی تجاور هزاران فیلم هم ساخته شود باز هم کم است. این موضوع، مسئله اجتماعی است و کمپین‌هایی مثل «me too» که به تازگی در کشورهای اروپایی و آمریکایی راه افتاده است، در همین راستاست. بنابر این هرچقدر روی این مباحث کار شود و فیلم ساخته شود، باز هم جامعه به آن نیاز دارد. این بحث‌ها باید در جامعه باز شود. خشونت مدام در حال بازتولید است بنایراین باید برای آن کار فرهنگی انجام شود و سینما به عنوان مهمترین مدیا وظیفه سنگنی بر دوشش است، حالا می توان از هر زاویه به آن نگاه کرد تا دیگر کسی جرات حرکت خشونت آمیز نداشته باشد.

 

فیلم را برای تشکل‌های خاص زنان هم اکران کردید؟

فیلم در حال اکران است و حالا تشکل‌ها باید خودشان جلو بیایند. من در بخش خصوصی کار کردم و یک ریال هم پول دولتی نگرفتم. بنابر این پشت گرمی من همین نیروهایی دغدغه‌مند است. تعدادی از آنها آمدند و فیلم را دیدند و یادداشت هم گذاشتند. مثلا خانم مولاوردی در جشنواره فیلم را دیده بود اما اینکه یک حرکت اجتماعی تاثیرگذار و رو به جلو داشته باشیم تا فضایی باز شود رخ نداده است.

 

این جامه مثل گرداب در حال چرخیدن به دور خودش است. این احساس خطر برای یک جامعه است که خشونت به شکل‌های مختلف بدون هیچ قبح و حریمی خودش را به طور کامل نشان می‌دهد و کسی هم دیگر دغدغه ندارد و کسانی که باید دغدغه‌مند باشند و از آن حمایت کنند، وجود ندارند.

 

و در نهایت اگر بخواهیم به یک جمع‌بندی برسیم متوجه می‌شویم که ابتر باقی مانده‌ایم و فیلمسازهای اجتماعی باید خانه‌نشین شوند.

 

«زندان زنان» در شرایط فعلی حتما توقیف می‌شد

خانم حکمت در این سال‌ها سایه فیلم سینمایی «زندان زنان» همچنان بر شما سنگینی می‌کند و همه شما را با آن فیلم می‌شناسند. اگر می‌خواستید الان دوباره آن را بسازید، آن فضاهای حاشیه‌ای وجود داشت؟ و با توقیف چند ساله مواجه می‌شدید؟

مطمئنم که فیلم حتما توقیف می‌شد و اگر هم به اکران دست پیدا می‌کرد با توجه به فضایی که الان وجود دارد، بلاهایی را به سرم می‌آوردند که اصلا فروش نداشته باشد.

 

مساله من خشونت عریان است

 اکنون بعد از سال‌ها فیلمی ساخته‌اید که باز هم درباره معضلات زنان و انواع التهابات آنها است. آیا باز هم شما می‌خواستید فضا را به همین سمت ببرید؟

من هر وقت خواستم، سوژه‌ای را شروع کردم و خیلی روشن آن را انجام دادم و به این فکر نمی‌کردم که آن را به کدام سمت می برم. حتی به سانسور شدن آن هم فکر نمی‌کنم. الان مسئله من خشونت عریان و این پنهان کاری‌ها است. در دوران تاریخی خاصی قرار داریم و با توجه به حرکت رو به جلو که جامعه و فضای مجازی دارد در حال خطرناک‌تر شدن هم هست. من این خطر را از ۱۰ سال پیش احساس کردم و تحقیقات این فیلم را ده سال پیش انجام دادم و مراحل ثبت فیلمنامه در خانه سینما هم مشخص و موجود است.

 

منیژه حکمت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شماگرفتن آن بودید و آیا تغییرات زیادی نیز روی آن صورت گرفت؟

من زیاد درگیر گرفتن مجوز نشدم و فیلم هم تغییر نکرد، در مقطعی بیمار شدم که کار به تعویق افتاد.

 

از ابتدا قرار بود مهتاب کرامتی این نقش را بازی کند یا گزینه دیگری هم داشتید؟

انتخاب بازیگر زن این فیلم کار سختی بود. شاید چهار، پنج سالی دنبال بازیگری بودم که بتواند این میانگین سنی را داشته باشد. بعد هم ارتباطی که در فیلم «صفر تا سکو» با مهتاب کرامتی گرفتیم، باعث شد از او به عنوان بازیگر زن دعوت کنم.

 

بنابر این شما با ساخت این اثر می‌خواستید نشان دهید با حرف زدن مشکل حل می‌شود؟

بله. زیرا این مشکل حدود ۹۰ درصد جامعه را به شکل‌های مختلف در بر می‌گیرد، تا حرف نزنیم مشکلی حل نمی‌شود.

 

آیا در همه شهرها سینما دارید؟

نه. سینمای شهرستان در اختیار گروه‌های خاصی است. همان گروه‌هایی که اینجا برای اکران فیلم اراده دارند، سینمای شهرستان‌ها را هم در اختیار دارند و سینمای شهرستان هم جرأت نمی‌کند و باید با قدرت‌ها کنار بیاید. بنابراین اکران سراسری هم نداریم، فقط تهران و چند شهرستان مثل اصفهان، شیراز و مشهد، فیلم را نمایش گذاشتند.

 

موضوع خشونت علیه زنان شاخه‌های مختلفی دارد. آیا خشونتی بوده است که بخواهید درباره آن فیلم بسازید اما با توجه به ممیزی‌ها این اتفاق نیفتاده است؟

 نه من هر آنچه به ذهنم رسیده و دغدغه‌ام بوده انجام داده‌ام. در این فیلم هم به سراغ زنی رفتم که مدیر است، خانواده دارد و قدرتمند است و یک زن حاشیه نشین نبوده است و نشان دادم حتی چنین زنی امنیت ندارد.

 

بلد نیستم،کمدی بسازم

شما فکر می‌کنید در این شرایطی که توصیف کردید و هر روز هم در سینما در حال پیشرفت است، روزی برسد که منیژه حکمت هم برای ادامه حیات فیلم‌سازی‌اش، فیلم کمدی بسازد؟

من اصلا بلد نیستم فیلم کمدی بسازم. کمدی‌ترین سکانس سینمای ایران را هم دست من بدهید من بلد نیستم آن را بسازم. من بر اساس دغدغه‌هایم فیلم می‌سازم اما خوشبختانه یک پروانه ساخت خیلی خوب گرفتیم تا یک فیلم بسیار متفاوت با آقای مهراب قاسم‌خانی که طرحش از حدود چهار سال پیش در ذهن من بود، بسازیم.

 

تدارک فیلمی با مهراب قاسم‌خانی

ممکن است این فیلم به جشنواره فجر هم برسد؟

من دیگر در هیچ زمانی از عمرم در جشنواره‌ای دولتی شرکت نخواهم کرد. به غیر از «جاده قدیم»؛ تاکنون هیچ کدام از فیلم‌هایم در جشنواره حضور نداشتند.

 

پس چه شد که «جاده قدیم» را به جشنواره دادید ؟

یک اشتباه محاسباتی بود و بیشتر به خاطر خانم کرامتی که بازی خیلی خوبی در فیلم داشتند، گفتم نکند که حق او ضایع شود.

 

اگر بخواهید مخاطب‌های «جاده قدیم» را به سینما دعوت کنید،چه می‌گویید؟

من همه مشکلات شما را می دانم، لمس می‌کنم و می شناسم. اگر با دغدغه خانم ها فیلمی را می‌سازم انتظار حمایت دارم. هر چند می‌دانم بی‌حوصله، خسته‌اید و در روزمرگی زندگی می‌کنید. دوست دارم تاجایی که می‌توانید حامی ما باشند.

 

البته که اکران ما اصلا شرایط خوبی ندارد. حدود ۱۷ سالن برای اکران این فیلم وجود دارد و بیشتر در پردیس‌ها است و از لحاظ جغرافیایی در سطح شهر تهران پراکنده‌ای نداریم.

 

خانم حکمت شما از مدتی پیش ساخت مستند لالایی را شروع کرده بودید. آیا مراحل ساخت آن تمام شده است؟ و آیا قرار است ورژن سینمایی آن هم ساخته شود؟

بخش مستند آن تمام شده است و اکنون بخش سینمایی آن برایم مهم است. خوشحالم که جایزه نوبل امسال به «نادیا مراد» اهدا شد. این پروژه هم  ۸ سال پیش درباره‌ی خشونت جنسی در حوزه جنگ ساخته شده بود که در ایران و افغانستان و آلمان و ترکیه است و درباره‌ی  زنی است که قصد عملیات انتحاری دارد و از یک داعشی‌ باردار شده است.

 

خوشحالم از اینکه توانستم این موضوع را مطرح کنم. آقای شادمهر راستین فیلمنامه‌ی سینمایی آن را نوشتند اما برای ساخت آن نیاز به بودجه داریم.

 

مستند «لالایی» به تنهایی قابل نمایش نیست؟

این مستند چند منظوره ساخته شده است اما مستند، محوری برای فیلم سینمایی است.

 

گفت‌وگو از شیما غفاری

 

 

  • 17
  • 7
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش