پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۱۹ - ۲۳ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۶۰۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

کیانوش عیاری: «خانه پدری» دچار یک سوءتفاهم بیهوده شد

کیانوش عیاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
کیانوش عیاری با تاکید بر اینکه "حرف‌هایی که درباره فیلم «خانه پدری» گفته می‌شود یک سوءتفاهم بیهوده است و از روی تنگ‌نظری سرچشمه گرفته" گفت: معتقدم اگر دقایق اول فیلم هم حذف شود، کماکان از نظر کسانی که همیشه دلواپس هستند این اثر غیرقابل نمایش است و آن صحنه بهانه‌ای برای اعتراضاتی است که می‌خواهد شکل بگیرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه سینما، در نشست کانون فیلم خانه سینما که سه‌شنبه ۲۲ آبان ماه در تالار سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد، ناصر صفاریان دبیر کانون فیلم، کیانوش عیاری کارگردان فیلم «خانه پدری» و مهرزاد دانش منتقد حضور داشتند.

 

ناصر صفاریان دبیر این کانون ضمن خوشامدگویی به اهالی سینما در این نشست بیان کرد: در این سلسله نمایش فیلم‌ها که قرار است هر سه‌شنبه برگزار شود، بنابر ایستادگی بر موضوع سینماست و از ورود به حاشیه‌ها جلوگیری می‌کنیم، اما در مورد برخی از فیلم‌ها این حاشیه‌ها هستند که متاسفانه به عدم نمایش فیلم‌ها کمک کردند.

 

کیانوش عیاری کارگردان فیلم «خانه پدری» ضمن تشکر از دعوتش به این نشست، در پاسخ بیان کرد: چیزی که در مورد فیلم گفته شده یک سوء تفاهم محض و بیهوده است و فقط از روی تنگ‌نظری می‌تواند سرچشمه گرفته باشد. من معتقدم که آن دو الی سه دقیقه اولیه فیلم اگر هم حذف شود فیلم کماکان از نظر کسانی که همیشه دلواپس هستند غیرقابل نمایش است و آن صحنه بهانه‌ برای اعتراضاتی است که می‌خواهد شکل بگیرد. اگر من آن صحنه را در می‌آوردم اینها باز می‌گفتند خب دیگر فیلم قابل نمایش نیست.

 

او افزود: فیلم‌های دیگری وجود دارند که به مراتب از این صحنه سهمگین‌تری دارند. فقط یک صداست که این اوضاع را خراب کرده است؛ برخورد دسته سنگ با جمجمه آن دختر. غیر از این هیچ چیز مشمئزکننده‌ای نیست و من این را شوخی می‌گیرم که به دلیل این صحنه فیلمم توقیف شده است و شما که این فیلم را دیدید الان تعجب می‌کنید که چرا این فیلم هشت سال در محاق توقیف قرار گرفته است.

 

عیاری ادامه داد: واقعیتش من اهل تمثیل نیستم. نمی‌فهمم چیست، نه استعدادش را دارم نه در شأن سینمای ایران می‌دانم که بخواهیم با تمثیل کار کنیم. این تمثیل قراردادن یک فیلم و یک ساخته وجه رایج در سینمای جهان است و این حق مخاطب است که این صحنه را تعمیم دهد به آنچه در جامعه است و احتمالا این فیلم مینیاتوری است از جامعه ایران بر اساس استنباط‌هایی که هست. در سال ۹۲ این فیلم در بخش خارج از مسابقه جشنواره فجر به نمایش گذاشته شد. در برنامه نشست این فیلم سوالی از من پرسیده شد که این کدام کشور است که مردمش دارند به زبان فارسی صحبت می‌کنند و مطمئناً دلواپسان هم این سوال در ذهنشان وجود دارد که آیا واقعا اینجا ایران است که درونش چنین اتفاقی می‌افتد. درست سه سال پیش چنین اتفاقی در شهرک غرب رخ داد و من درباره این موضوع تحقیق انجام دادم که بدانم آیا این خانواده که برای قتل دخترشان دادگاه خانوادگی تشکیل دادند جزء کدام قومیت هستند که متوجه شدم اصالتاً تهرانی هستند. اگر این اتفاق در آن زمان افتاده بود می‌توانستم جواب آن سوال را بدهم.

 

کارگردان فیلم «خانه پدری» گفت: ایده فیلم برگرفته از یک داستان واقعی در اهواز در سال ۱۳۵۴ است که در مجله اطلاعات جوانان خواندم که دختری توسط پدر و عمویش به قتل رسیده بود. برای تحقیق در این مورد در سال‌های بعد به اهواز سفر کردم و این داستان را در تمام مکانی‌های که در داستان بود در ذهنم ساختم. به مرور زمان این داستان تغییرات زیادی کرد و این فیلمی که الان مشاهده کردید آخرین دستاورد آن داستان است.

 

کیانوش عیاری توضیح داد: در تمام فصول این فیلم هیچ چیز وجود ندارد، نه گرهی ایجاد می‌شود که حل شود نه هیچ چیز دیگری. لاجرم تماشاگر با فیلمی برخورد می‌کند که اگر آن آغاز را نداشته باشد،می‌گوید "که چی؟!" صحنه قتل در فیلم حذف شود هیچ چیز دیگری وجود ندارد. وجود صحنه قتل یک مسئله فنی است. ما در فیلمسازی مجبور هستیم گاهی اوقات صحنه‌هایی را بگیریم که بتواند بخشی از معایب و یا کاستی‌های دیگر را پوشش دهد؛ مثل همین صحنه‌ آغازین که تا پایان فیلم همراه شما هست و نمایش عریان صحنه قتل به من کمک می‌کرد که بتوانم فیلمی را که داستان آنچنانی ندارد و گرهی در آن افکنده نمی‌شود و قرار نیست گرهی هم در پایان باز شود سرپا نگه دارم. این را می‌خواستند به آسانی از فیلم حذف کنند که من مقاومت کردم به این دلیل که چیزی از فیلم باقی نخواهد ماند.

 

او در ادامه افزود: یکی از مهم‌ترین  مواردی که من به آن توجه داشتم این بود که نکته‌هایی را که ممکن بود نمادگذاری تصور شود از روی فیلم حذف کنم؛ مثلا قصد داشتم در ابتدای هر فصل سال آن را ذکر کنم، اما به دلیل همین تعمیم‌گرایی و نمادگذاری‌ها آن را حذف کردم که اگر قرار است کسی بعد از دیدن فیلم بگوید من دریافت کردم نشانه‌های عیاری را برای من چندش‌آور است.  فیلم ساخته می‌شود تا شما بتوانید از آن لذت ببرید. الان که می‌شنوم که با این فیلم خسته نمی‌شوید برایم دلچسب است و این برای من یک پیروزی و موفقیت است و اگر این فیلم بتواند روی فکر شما تاثیر اندکی هم بگذارد من نیز راضی‌تر هستم.

 

مهرزاد دانش منتقد و نویسنده درباره تعمیم‌پذیری فیلم «خانه پدری» گفت: این تعمیم‌گرایی، یک بیماری برای نقد و تحلیل فیلم امروز ماست. بعضی از فیلم‌ها خودشان و منطق درون‌شان به گونه‌ای است که می‌گوید بیایید و نمادهای من را کشف کنید و به چیزهای دیگر تعمیم بدهید، اما فیلم «خانه پدری» و خیلی از فیلم‌های دیگر سینمای ایران این ویژگی را قاعدتاً ندارند و کسانی که با کارنامه آقای عیاری آشنایی داشته باشند می‌دانند که فیلم‌هایشان در سبک و سیاق نمادگرایی و تعمیم‌گرایی قرار نمی‌گیرد ولی کلاً این نوع نگاه یک نگاه از مد افتاده است، نمادگرایی و تعمیم‌گرایی. اگر کسی امروزه بخواهد این نوع فیلم‌ها را بسازد خیلی از مد افتاده است. این موضوع خود ناشی از  ادبیات چپ قبل از انقلاب بود که سعی می‌کرد این نمادگرایی را در حال و هوای انقلابی و ضد رژیمی گسترش دهد که به فضای بعد از انقلاب هم به نوعی منتقل شد.

 

او ادامه داد: به نظر من بحث «خانه پدری» تن به تعمیم نمی‌دهد. داستان ساده خانواده‌ای است که از حدود ۷۰ سال پیش با حکایت قتل دختر خانواده شروع می‌شود و این در بستر زمان تکرار و تکثیر می‌شود تا مقطع زمانی ۱۳۷۸ و مشخصاً بحث نمادگرایی هم به همین صورت است که عده‌ای عنوان کرده‌اند که خانه نماد ایران است و پدر نماد مردان ایرانی است و از این نوع قبیل حرف‌ها. فیلم بحث نمادگرایی را دنبال نمی‌کند. یک فیلم خارجی وجود دارد که حتی نامش خانه آمریکایی است و درون این فیلم با صحنه‌ای دلخراش روبه‌رو می‌شویم ولی حتی یک نفر هم این را به عنوان نماد آمریکا عنوان نمی‌کند که بگوید تو علیه آمریکا فیلم ساخته‌ای. می‌توان گفت این بیماری تحلیل برخی از تحلیلگران ماست که آشنایی چندانی با سینما و صبغه حضور در فضاهای دیگر را ندارند. شاید هم فیلم کم می‌بینند و علاقه‌ای به سینما ندارند و سینما ابزار و محملی برای آنهاست. برای رسیدن به مقاصد دیگر کسی که فیلم «خانه پدری» را با تعمیم‌گرایی و نمادگرایی سعی می‌کند تحلیل کند، شناختی از سینما ندارد.

 

مهرزاد دانش درباره خصوصیات و ویژگی‌های درخشان فیلم «خانه پدری» به عنوان تحلیل کننده این فیلم گفت: فیلم خوب فیلمی است که زمان را درونش احساس نمی‌کنی و مرتب به ساعت نگاه نمی کنی. فرد را در دنیای خودش غرق می‌کند، که این فیلم چنین ویژگی‌ای را داشت. فیلم واجد یک روایت هندسی است که هم در فضای دیداری و فضای شنیداری و فضاسازی‌های موقعیتی خودش را بروز می‌دهد و این فرم دقیقا منطبق با درون‌مایه اثر است، آقای عیاری از یک داستان پر و پیمان در این ماجرا استفاده نکرده است، یک داستان پرتنش و کنش نیست و با یک لوکیشن محدود روبه‌رو هستیم، ولی با استفاده از این فضاهای محدود و با استفاده از یک خط داستانی کم‌رنگ ایده را چنان پیش می‌برد که شما این صد دقیقه را مبهوت پرده سینما هستید با اینکه خیلی از جزئیات زندگی را روایت می‌کند.

 

او اضافه کرد: شاید اگر در یک فیلم دیگر بود خسته می‌شدیم و گاهی اوقات آدم فکر می‌کند به عمد این جزئیات تکرار و رویش تاکید و مکث می‌شود که بخشی از آن اتفاقی که در اول فیلم دیدم در این رسوبات حل شود تا تماشاگر یک‌دفعه دچار سنکوپ نشود. صحنه قتل دختر صحنه تکان‌دهنده‌ای است نه به دلیل خشونت، آن صحنه مرعوب‌کننده است و فیلم‌ساز دنبال خشونت نیست و نمی‌خواهد تماشاگر خودش را با یک صحنه خشن دچار وازدگی بکند. این نوع صحنه خیلی تکان‌دهنده است به دلیل مرعوبیت ناشی از اینکه خشونت بروز پیدا نمی‌کند و تکرار جزئیات در ادامه این صحنه می‌خواهد یک جور عادی‌سازی را بروز دهد. بعد از قتل این دختر و در اپیزودهای بعدی ما نیز باز جزئیات و تکرارها را می‌بینیم و آن تکان‌دهندگی صحنه اول را در این فیلم امتداد می‌دهد.

 

دانش همچنین گفت: این فیلم در پنج مقطع جاسازی شده است و هر مقطع با ورودی شروع می‌شود و با پنجره‌ مشبک زیرزمین تمام می‌شود و با وجود فضای متحرکی که وجود دارد، این فضاهای مهندسی در حال تکرار و تکثیر است. درون‌مایه و فرم بر هم منطبق هستند و به هم تحمیل و الصاق نشده‌اند. ایده اصلی فیلم پنهان‌کاری است؛ یک قتل رخ داده هم جسد پنهان می‌شود هم رویداد قتل از نظر دیگران پنهان می‌شود و به تدریج چیزهای دیگر پنهان می‌شوند.

 

در ادامه این نشست تماشاگران و مخاطبان سوالات خود را از کیانوش عیاری کارگردان فیلم پرسیدند. خسرو معصومی، مجید مظفری، روانبخش صادقی، عزیزالله حاجی‌مشهدی، طهماسب صلح‌جو، محمد موفق، کاوه ایمانی، داوود امیری و ...از حاضران در این نمایش فیلم بودند.

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش