شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۵۲ - ۱۹ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۴۹۹۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

ستاره اسکندری مطرح کرد؛

جای خالی تبلیغات تئاتر در تلویزیون

ستاره اسکندری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
ستاره اسکندری با انتقاد از بی‌توجهی تلویزیون به تبلیغ تئاتر که سبب جایگزین شدن شبکه‌های ماهواره‌ای شده است، گفت: من زاییده زمانی هستم که پخش آگهی بازرگانی در تلویزیون بخاطر اشاعه روحیه عدم مصرف‌گرایی ممنوع بود ولی الان تلویزیونی را می‌بینم که مدام آگهی مصرف پخش می‌کند و نمی‌دانم آن آرمان‌ها و اندیشه‌ها کجا رفته است.

این بازیگر که تهیه‌کننده تازه‌ترین نمایش علی رفیعی با نام «خانه برناردا آلبا» است در گفت‌وگویی با ایسنا درباره جای خالی تبلیغات تئاتر در تلویزیون که در این خلأ، شبکه‌های ماهواره‌ای یکه‌تاز پخش تیزر تئاترهای ایرانی شده‌اند، بیان کرد: در این‌باره شاید مهم‌ترین نکته این باشد که سیاستگذاران مشخص کنند اصلاً می‌خواهیم تئاتر داشته باشیم یا خیر، چون من، ستاره اسکندری زمانی جذب تئاتر شدم که در تلویزیون، آن هم وقتی فقط دو شبکه وجود داشت تله‌تئاتر پخش می‌شد. 

 

او ادامه داد: من تمام کودکی‌هایم را با تله‌تئاتر گذراندم، با کارهایی از حسین پناهی و داریوش مودبیان و بسیاری دیگر از هنرمندانی که در آن زمان تله‌تئاتر کار می‌کردند. در واقع نسل من، نسلی است که بیشتر تله‌تئاتر دیده، با این کارکرد که تصاویر دوربین ما را با چیزی به اسم تئاتر آشنا کرد و این در قالب نمایش و داستان با مخاطب ارتباط برقرار کرد و  آدم‌ها را جذب عنصری به اسم تئاتر می‌کرد.

 

اسکندری با تاکید براینکه «با اختصاص پیدا کردن صرفا یک یا دو برنامه تخصصی خشکِ تئاتری نمی‌شود مخاطب را جذب تئاتر کرد»، ادامه داد: فکر می‌کنم یکی از مسائل ضربه‌زننده به اینکه مخاطب، تئاتر را دور از خود دید، حذف تله‌تئاتر از تلویزیون است. دلیل دوم هم این است که تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی که کارکرد فرا شهری و فرااستانی دارد و صمیمی‌ترین رسانه‌ برای مردم است مّبلغ تئاتر نبوده است.

 

وی با بیان اشاره به اینکه خودش هم معترض پخش تیزرهای تبلیغاتی نمایش «خانه برناردا آلبا» از شبکه‌های ماهواره‌ای مانند «جم» است، گفت: من از مخالفان این مسئله هستم که کاری در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ شود چون در ایران زندگی می‌کنم و ترجیح می‌دهم اَمین من رسانه‌هایی باشند که به همین جا تعلق دارند. سال‌هاست که تمام بحث و جدل‌هایم به عنوان یک بازیگر با تلویزیون همین است که اگر من به عنوان یک بازیگر انتقادهایی را وارد می‌کنم برای سازندگی است نه تخریب. در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که در جزیره‌های جداگانه زندگی می‌کنیم و تلویزیون، تئاتر را حتی اندازه سینما درون خود نپذیرفته است، بماند که سینما را هم ممکن است گزینشی تبلیغ کند  ولی به هر حال مُبلغ سینما بوده است؛ در حالی که نسبت به تبلیغات تئاتر به شدت کم گذاشتند و کم لطفی کرده‌اند.

 

بازیگر نمایش‌های «شب هزار و یکم» بیضایی و «رومئو و ژولیت» علی رفیعی اضافه کرد: حذف تبلیغات تئاتر یعنی تیشه زدن به ریشه این پل ارتباطی بین مخاطب عام و تئاتر. در این بین تئاترهای تجاری ممکن است با دستاویزهای مختلف از جمله آوردن چهره‌ها مخاطب خود را پیدا کنند اما برای کسانی از جنس دکتر رفیعی که دغدغه‌شان ذات خود تئاتر است شرایط به گونه‌ای چیده می‌شود که با شکست اندیشه در مقابل بازار مواجه می‌شویم، البته خدا را شکر می‌کنم که سالن اجرای دکتر رفیعی (تالار وحدت) در همین چند روز ابتدایی نمایش پر از مخاطب بوده ولی آنچه گفتم راجع به افراد بی‌نام و نشانی که به ذات تئاتر بیشتر می‌اندیشند تا بازار آن، صدق خواهد کرد چون این‌ها به حمایت دسته‌جمعی احتیاج دارند و یکی از مهمترین حامیان‌شان هم باید تلویزیون باشد.

 

ستاره اسکندری با اشاره به اینکه «برای آن‌هایی که در تئاتر به چیزهای دیگری فکر می‌کنند اصولاً عناصر تبلیغاتی کم نیست و همه چیز در اختیارشان است» گفت: برای تلویزیون ایران خیلی بد است که شبکه‌های ماهواره‌ای برای هویت دادن به خودشان و پیدا کردن جایگاه، از آن چیزی که در این مملکت اتفاق می‌افتد استفاده می کنند در حالی که درست، آن است که تلویزیون خودمان این کار را بکند.

 

وی با اشاره به جایگاه علی رفیعی در تئاتر ایران افزود: باید یک بار این نیاز را به عنوان سیاست‌گذار بازتعریف کنیم که آیا این دغدغه را داریم اندیشه و تفکر در زندگی مردم جامعه جایی داشته باشد یا خیر؟ چون همه چیز دست به دست هم می‌دهد تا تو از اندیشه خالی شوی و فقط به مصرف پناه ببری. من با قاطعیت می‌گویم زاییده زمانی هستم که پخش آگهی بازرگانی در تلویزیون بخاطر اشاعه روحیه عدم مصرف گرایی ممنوع بود و امروزِ روز، من تلویزیونی را می‌بینم که بالا و پایین هر تصویری، یک آگهی مصرف پخش می‌شود. پس کجا رفت آن آرمان‌ها و اندیشه‌ها؟ ما در شهری راه می‌رویم که هر گوشه‌اش بیلبوردهای مصرفی است از ساعت و عطر و جواهر و روغن و پودر رختشویی گرفته تا حلوا شکری. وظیفه شهرداری چیست؟ وظیفه تلویزیون چیست؟ در این اوضاع ما دیگر نمی‌توانیم به مردم بگوییم علم بهتر از ثروت است چون در حال جا انداختن فرهنگ دیگری هستیم.

 

تهیه‌کننده نمایش «خانه برناردا آلبا» به کارگردانی علی رفیعی  درباره وضعیت تبلیغات این نمایش گفت: سرمایه‌گذار کار «ایران نمایش» است و چند بیلبوردی را که در اختیار داشته به تبلیغ نمایش اختصاص داده و این اولین باری است که نمایش‌های آقای دکتر رفیعی روی بیلبورد رفته است. با این حال من تمام هم و غم خود را روی این ماجرا گذاشتم و سراغ هر مسئولی رفته‌ام تا آن‌ها را متوجه این موضوع کنم که اتفاق خیلی بزرگی است که دکتر علی رفیعی در هشتاد سالگی نمایشی را روی صحنه برده است، تا به آن‌ها یادآوری کنم ما مفاخری داریم که باید در زمان حیات‌شان به آن‌ها اجر گذاشته شود و این وظیفه دولت‌ها و شهرداری‌هاست و وظیفه سیاست‌گذاران است که چنین مسائلی را به مردم یاداوری کنند.

 

اسکندری با یاداوری اینکه جزو اولین کسانی بوده که حدود ۶ سال قبل و وقتی تهیه‌کنندگی در تئاتر چندان جا نیفتاده بود، با نمایشی از افسانه ماهیان تهیه‌کنندگی رسمی در تئاتر را شروع کرده است، گفت: این اتفاق زمانی برای من افتاد که در تلویزیون بسیار فعال بودم و می‌خواستم بخشی از درآمدم را صرف تئاتر کنم چون تئاتر، خانه پدری من است و از تئاتر بازیگر خوبی شدم و به تلویزیون رفتم. الان هم پس از چند تجربه با دانشجویان و نیز تئاتر باران، به دعوت آقای دکتر رفیعی تهیه‌کننده نمایش «خانه برناردا آلبا» شدم آن هم به این دلیل که سال‌ها شاگرد ایشان بودم و مدیونشان هستم. 

 

بعد هم اینکه احساسات حرفه‌ای من، مرا به این سمت کشاند چون احساس کردم ذات تئاتر در حال تغییر است و کمیت جای کیفیت را گرفته است به طوری که تمرین‌ها کوتاه شده،  گروه‌ها در مدت سه هفته تئاتر جمع می‌کنند و در این شرایط فکر کردم باید تمام همت خود را به کار گیرم تا نمایشی که مثل گذشته تمرین می‌شود روی صحنه برود. بویژه آنکه در چنین کارهایی صِرف آنچه روی صحنه می‌رود مهم نیست بلکه همه اتفاقات در پروسه تمرین رخ می‌دهد و امیدوارم از پسِ این نوع کارها بشود از آنچه در تئاتر هست حراست کرد.

 

او افزود: در این راستا تئاتری‌ها هم باید در رویکرد و نگرش خود بازنگری کنند تا کیفیت جای خود را دوباره پیدا کند. البته نمی‌گویم تئاتر تجاری نباید باشد بلکه معتقدم نباید بگذاریم اتفاقی که در سینما افتاده در تئاتر هم تکرار شود. بخش عمده‌ای از پایه و اساس تئاتر هم این بوده که همیشه جلوتر از جامعه است، در حالی که الان برعکس شده و جامعه جلوتر از تئاتر است. این اتفاق به زعم من خیلی دردناک است چون رشد یافته زمانی هستم که تئاتر در دولت اصلاحات، دوران طلایی خود را گذراند و امری جلوتر از جامعه بود. من هنوز جزء نسلی هستم که فکر می‌کند تئاتر شاخصه فرهنگی کشور است هرچند شاید آن را یک امر وارداتی محسوب کنند اما به هر حال به عنوان یک شاخصه فرهنگی مطرح است.

 

این بازیگر در پایان خاطرنشان کرد:‌ شأن دکتر رفیعی را شاید در اندازه‌ای ببینم که تبلیغ کارش در شبکه‌ای مثل «آرته» باشد اما هرگز شبکه‌های ماهواره‌ای (فارسی زبان) را در این حد نمی‌بینم که برای تبلیغ این نمایش از آن‌ها استفاده کنیم ضمن اینکه با توجه به سرمایه‌گذاری که نمایش «خانه برناردا آلبا» دارد، گروه اصلا نگران فروش بلیت نیست و اتفاقا تاکید داریم برای دانشجویان تخفیف ویژه درنظر گرفته شود. البته باید یاداوری کنم که آقای رفیعی هم تئاتر را برای فروختن اجرا نمی‌کند و متر و معیار موفقیت یک نمایش را در مقدار فروش نمی‌داند که اگر اینطور بود اصلا  با سرمایه‌گذار وارد مذاکره نمی‌شدیم. تمام هدف ما این بوده که «خانه برناردا آلبا» مخاطب فرهنگی خود را داشته باشد و امیدوارم همکاری مدیر ایران نمایش (محمدحسین توتونچیان) با تئاتر و با همین کیفیت ادامه پیدا کند.

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش