شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۰۵ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۵۵۷
هنرهای تجسمی

هشدار کارشناسان درباره گم شدن هنر زری‌بافی

اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی,زری‌بافی
گروه هنر انجمن اندیشه و قلم، نخستین نشست از سلسله نشست‌های «هنرهای بومی ایران» را به بررسی هنر زری‌بافی اختصاص داد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی این انجمن، در نشست یادشده که با حضور علاقه مندان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد، کورش غربی - طراح مد و لباس و نخستین طراح لباس زربفت بعد از انقلاب - و علی نعیمایی و دهقان، هنرمندان و اساتید هنر زری‌بافی، به بررسی ابعاد مختلف این هنر در ایران در یکی از حساس‌ترین و پرمخاطره‌ترین دوران آن که به سمت نابودی می‌رود، پرداختند. همچنین در این نشست مستند «برادر سیم، خواهر زر» به اکران خصوصی گذاشته شد و علی مقامی و محمدرضا عابدی شاهرودی، کارگردان و نویسنده این اثر، درباره این مستند و هنر زری‌بافی سخن گفتند.

 

این جلسه با حضور اساتید زری‌بافی و ترمه، مسئولان و متخصصان بخش‌های کارشناسی میراث فرهنگی و جمعی دوست‌داران فرهنگ و هنر در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد و بعد از صحبت مقدماتی احمدرضا توجهی، کارشناس و مجری برنامه، علی حاجی شیزری، مدیرکل توسعه و ترویج صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، با اشاره به نمایشگاه برگزارشده، گفت: این کار بعد از انقلاب اسلامی نخستین رویداد ما به‌صورت رسمی در حوزه زری‌بافی بوده است که با استقبال مخاطبان در دوره نمایشگاهی‌اش نیز مواجه بود.

 

کورش غربی - طراح - نیز با اشاره به هنر زری‌بافی، به این موضوع پرداخت که ارزش این نوع پارچه فقط برای نخ طلای آن نیست، ارزش این پارچه برای زحمت و هنری است که پشت این کار هست.

 

او در پاسخ به این پرسش که چه چیزی باعث شد به کمک هنر زری‌بافی این طراحی را داشته باشد، گفت: من خارج از ایران بودم که استاد نعیمایی تماس گرفت و برای من پارچه زربفت را توضیح داد و گفت که با هم همکاری داشته باشیم. من هم به ایران آمدم و با استاد نعیمایی و استاد دهقان جلسه‌ای داشتیم و کاملا درباره زری‌بافی برای من توضیح دادند و من هم توانستم کمکی را در این راستا انجام دهم.

 

«غربی» در پاسخ به این پرسش که چقدر این هنر، بخصوص زمانی که طراحی مناسبی برایش کار می‌شود، مورد استقبال مردم ایران و دنیا قرار می‌گیرد، اظهار کرد: من با قاطعیت می‌توانم بگویم که هر چیزی که اصالت داشته باشد و اصیل باشد، همیشه و هر جا که باشد و دیده شود، خودش را نشان می‌دهد و می‌تواند استقبال مردم را درپی داشته باشد.

 

او در پاسخ به این پرسش که چه کسانی در ایران از این نوع لباس استفاده می‌کردند؟ گفت: تا آنجا که من می‌دانم این یک لباس سلطنتی بوده است و پادشاه‌ها و افراد خاص از آن استفاده می‌کردند. امروز هم بنا به شرایط، کاربرد خودش را از دست داده است.

 

وی بیان کرد: لباس زری‌بافی یک پارچه خیلی با ارزش است و همه کارهای آن با دست انجام می‌شود. طراحی‌ای که صورت می‌گیرد باید در شأن این پارچه باشد. بعد از طراحی نیز همه کارهای آن از جمله دوخت، با دست انجام می‌شود و از چرخ استفاده نمی‌کنند. دلیل آن این است که ارزش کار را بیشتر کند و بیشتر نشان دهد.

 

او در پاسخ به این پرسش کارشناس که هنرهایی مثل ترمه و زری‌بافی که امروز از جنبه کاربردی خود دور شده‌اند، چقدر باید  تلاش شود که جایگاه اصلی‌شان را بین مردم پیدا کنند، گفت: مهم‌ترین کاری که باید انجام داد، تبلیغات است. تبلیغات بیشتر در کنار همکاری‌های جامع و پشتکار می‌تواند نجات‌دهنده این هنر و شناخت بیشتر آن در جامعه شود.

 

وی همچنین ادامه داد: لباس زربافت یک لباس روزمره نیست و نباید توقع داشت مردم عادی و در شرایط عادی آن را به تن داشته باشند. این لباس برای خودش مقام و ارزش مشخصی دارد و در عصر امروز، نهایت می‌توان گفت این لباس‌ها برای مراسم خوب هستند.

 

کورش غربی سپس به درخواست کارشناس برنامه درباره سه لباسی که به‌عنوان نمونه در نشست نمایش داده شده بود، توضیح داد.

 

سپس علی نعیمایی - هنرمند زری‌بافی - با اشاره به مستند «برادر سیم، خواهر زر» درباره هنر زری‌بافی و تجاری‌سازی آن گفت: در تاریخ کاربرد پارچه‌های زربفت و به‌طور کامل‌تر، پارچه های فاخر، متوجه می‌شویم که یک لایه خاصی از مردم می‌توانند از این پارچه ها استفاده کنند، این‌که حالا بخواهیم این هنر وارد عرصه عمومی شود، این اتفاق نمی‌افتد و نمی‌شود این نگاه را به آن داشت.

 

وی ادامه داد: باید در لایه خود هنر زری‌بافی به آن نگاه کرد و در همان نگاه، این هنر چیزی نزدیک به ۴۰ سال است که حذف شده، این پارچه جزیی از تاریخ ما است و نمی‌توان آن را ندیده گرفت. باید به این نتیجه رسید که رواج این پارچه به اقتصاد این کشور کمک خواهد کرد. امروز در تمام دنیا در برندهای مختلف و مشهور، همیشه چند کار هست که به‌صورت دستی انجام می‌شود و آن برندها نیز روی این لباس‌ها مانور بسیار زیادی می‌دهند.

او اظهار کرد: کار ما و تیم‌های‌مان در تهران، کاشان و اصفهان در ذهن داریم، این است که باز هم زری‌بافی شامل لایه بیشتری از مردم شود، یعنی لباسی را طراحی نکنیم که ۳۰۰ میلیون تومان قیمتش باشد و فقط چند نفر بتوانند آن را تهیه کنند، بیاییم لباس را با قیمت کمتری تولید کنیم که مردم بیشتری بتوانند آن را تهیه کنند و بخرند.

 

نعیمایی همچنین بیان کرد: مشکل ما فعلا در خرید مردم نیست، مشکل اصلی ما عدم شناخت مردم در حوزه زری‌بافی است، این هنر خیلی گم شده است. از بیش از دوهزار سال پیش تا ۱۰۰ سال پیش، این هنر مثل ادبیات ما، مثل نقاشی، مثل خوشنویسی ما یک وجه مهم و یکی از ارکان هنر این کشور بود و از پارامترهای مهم تمدن است. از ۱۰۰ سال پیش تا امروز، آنقدر گم شده است که خود ما هم آن را نمی‌شناسیم.

 

دهقان - هنرمند زری‌بافی - نیز ضمن تایید مشکل شناخت نداشتن جامعه، اظهار کرد: در جامعه ما، شناخت چندانی درباره هنرهای دستی و زری‌بافی وجود ندارد و ما آمدیم کاری کردیم که این اتفاق بیفتد و مردم بیشتر آشنا شوند. ما متاسفانه بازار نداریم و باید در این حوزه، بازارسازی کنیم. رویکردی که امروز پیش گرفتیم، این است که بتوانیم هنرجویانی را آموزش دهیم و کسانی را که درگیر این هنر هستند، بیشتر کنیم و طبیعتا افراد بیشتری با این هنر آشنا می‌شوند و به طبع وقتی این آشنایی بیشتر شود، بازار هم ایجاد می‌شود و ما بحث بیشتری روی ساخت بازار داریم.

 

نعیمایی درباره پرسشی درباره ثبت ملی و جهانی این هنر، بیان کرد: این هنر با پرونده‌ای که آقای دهقان و دیگران زحمتش را کشیدند، در سال ۸۸-۸۹ ثبت ملی شده است و در یونسکو متاسفانه دفاع مناسبی از این کار نشد و در آنجا یک تیم برای ثبت دو رشته مخمل‌بافی و زری‌بافی رفته بودند و چون یک تیم برای ثبت دو موضوع رفته بود، متاسفانه وقت را به هیچ‌کدام ندانند و این فرصت از دست رفت.

 

همچنین دهقان درباره این موضوع گفت: افرادی که به آنجا رفتند، شناخت خوبی از منسوجات و در کل، نساجی نداشتند و ایرادی که نماینده یونسکو گرفت، این بود که اگر این دو رشته یعنی مخمل‌بافی و زری‌بافی جدا از هم هستند، چرا متولیان و دست‌اندرکاران‌شان یک گروه هستند و نماینده ما نتوانسته بود، جواب بدهد. در حالی که این امر طبیعی است. برای مثال اگر کسی رانندگی بلد است، هم می‌تواند وانت را براند و هم سواری! به‌خاطر پاسخ ندادن به این سوال، متاسفانه این پرونده را برگرداندند، البته این پرونده رد نشده و برای اصلاح برگردانده شده است.

 

وی افزود: در قانون جدید بیان شده است که سالی یک پرونده باید برای ارائه وارد شود که متاسفانه در بخش صنایع دستی فعلا پرونده‌ای ورود نکرده است.

 

این برنامه با پرسش و پاسخ بین حاضران ادامه یافت. سپس فکوری به‌عنوان موزه‌دار پیشنهاد کرد که این هنر به موزه‌ها وارد شود و کاربردی کردن زری‌بافی را از این جنبه مورد بررسی قرار داد. در ادامه نیز از عوامل نمایشگاه «دیدار نقش مینا و زر» و هنرمندان این مجموعه تقدیر شد.

 

برنامه بعدی، نمایش مستند «برادر سیم، خواهر زر» بود که محمدرضا عابدی شاهرودی - نویسنده و فیلم‌نامه نویس این مستند - در پاسخ به این‌که چه چیزی باعث شد او به سمت نوشتن این کار برود و وارد کردن این هنر به حیطه مستندسازی چقدر اهمیت دارد، گفت: مهم‌ترین مسئله که در تمدن و فرهنگ وجود دارد و در مستند هم سعی داشتم که به آن اشاره کنم، حفظ خط هویت زبانی است، چراکه زبان نه‌تنها مقدم بر انسان و تفکر است، بلکه مقدم بر مکان است. در این هنر، در ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال اخیر، مسئله خط زبانی قطع شده و ارتباط زبانی از بین رفته، یعنی اسطوره‌ها و افسانه‌ها از بین رفته است، رنگ از بین رفته، طرح از بین رفته، خود زبان از بین رفته است. به این معنا که ارتباط خطی زبانی‌اش از بین رفته است و برای همین است که کسی دیگر با این نوع جهان زبانی ارتباطی برقرار نمی‌کند.

 

او همچنین اظهار کرد: بحث ما فقط یک نخ نیست! وقتی یک نخ نمی‌خواهد که دیگر یک نخ باشد، این نخ حافظه تاریخی است، حافظه زبانی و حافظه تمدنی است. بدون این نخ نه تمدن به‌وجود می‌آید، نه تاریخ به‌وجود می‌آید و نه هویت. این مستند نیز یک گام کوچک است که کنار گام‌های دیگر باید قرار گیرد، برای آن‌که این یادآوری مجدد اتفاق بیفتد.

 

علی مقامی هم در پاسخ به این پرسش که هنر زری‌بافی را از لحاظ اقتصاد هنری در چه چیزی می‌بیند و این‌که چه چیزی او را علاقه‌مند به ساخت مستند درباره این موضوع کرد؟ گفت: آشنایی من با زری‌بافی از سال ۱۳۸۱ بود که داخل سازمان میراث فرهنگی کاشان شروع کردم و مدت دو سال در مرکز هنرهای سنتی کاشان بودم. در آنجا از ما درخواست‌هایی بود که برای ارائه راحت‌تر این هنر بیاییم و این را به‌صورت کاربردی‌تری، یعنی به صورت مستند ارائه کنیم. از آن موقع ایده آن شکل گرفت و دو سال قبل طرحی داده شد و به‌صورت اجرایی درآمد.

 

او همچنین به پرسش مجری برنامه درباره این‌که برای ساخت این مستند، او باید این هنر را در سه شهر تهران، کاشان و اصفهان دنبال می‌کرد، توجه به هنرهای سنتی ایرانی را در مردم این سه شهر چگونه ارزیابی می‌کند؟ گفت: با ۹۰ تا ۹۵ درصد مردمی که صحبت کردم، حتی مردم کاشان، درباره این هنر خیلی کم اطلاع داشتند.

 

 

 

 

 

  • 12
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش