چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۳ - ۰۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۰۲۳۵
هنرهای تجسمی

بهمن پناهی:

خوشنویسی ایرانی در دوران گذار

بهمن پناهی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
خوشنویس ایرانی ساکن فرانسه معتقد است: خوشنویسی از نظر کمّی رشد داشته اما به نظر در دوران گذار آن هستیم، اما خوشبختانه هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که خوشنویسی کارکرد هنری و خاستگاه اجتماعی خود را از دست داده باشد.

به گزارش فارس،«بهمن پناهی» فارغ‌التحصیل دانشکده هنر دانشگاه تهران و دانش‌آموخته هنرهای تجسمی از دانشگاه سوربن فرانسه است. وی در خوشنویسی از محضر اساتیدی همچون غلامحسین امیرخانی، یدالله کابلی و زنده‌یاد عبدالله فرادی استفاده برده و در موسیقی از آموزه‌های اساتیدی مانند هوشنگ ظریف و محمدرضا لطفی بهره برده است. به همین دلیل در رساله دکتری خود روی رابطه متقابل موسیقی با خوشنویسی متمرکز شده است.

 

پناهی که چند سالی است در پاریس زندگی می‌کند، همسر «نوریا گارسیا ماسیپ» پرافتخارترین بانوی خوشنویسی حال حاضر جهان است. به بهانه برگزاری کارگاه چهار روزه «خوشنویسی مدرن» با تدریس پناهی در کاخ گلستان، با این استاد ۵۱ ساله خوشنویسی گفت‌وگو کردیم.

 

* خوشنویسی مدرن به چه معناست؟ ما وقتی راجع به شعر مدرن و کلاسیک صحبت می‌کنیم، می‌دانیم شعر کلاسیک وزن و قافیه و عروض دارد، اما شعر مدرن، بدون وزن و سپید است، اما وقتی راجع به خوشنویسی مدرن صحبت می‌کنیم، چندان برایمان ملموس نیست.

- به نام آن نور هستی‌بخش. دقیقاً به مقایسه جالبی اشاره کردید. یعنی آن اتفاقی که در شعر نو رخ داده، همان اتفاق در خوشنویسی هم افتاده است. متأسفانه ما با برخورد عام و نگاه تحلیلی در زمینه خوشنویسی مواجه نشدیم. به همین دلیل برای مردم آشنا نیست.

 

اگر از نظر تاریخی نگاه کنیم، در همه هنرها از جمله ادبیات و موسیقی و نقاشی این دوران گذار را داشته‌ایم، اما این اتفاق در شعر بارزتر بوده است. شاید دلیلش این است که مردم با شعر بیشتر آشنا هستند یا اینکه این موضوع بیشتر در جامعه مطرح شده است.

 

درباره خوشنویسی هم همین اتفاق افتاده، یعنی ما از اواخر قاجار یک نگاه نو در خوشنویسی را آغاز کردیم و نمونه آنها را می‌توان در کارهای میرزا غلامرضا و میرحسین ترک ببینیم که خوشنویسی را وارد مباحث تجریدی و آبستره کردند، یعنی از جایی که خوشنویسی از کارکرد کتابت و متنی خارج شد و به صورت یک قطعه مستقل مطرح شد، به این معنی که دیگر خوشنویسی را فقط برای خواندن انتخاب نمی‌کنیم.

 

از اواخر قاجار یک نگاه نو در خوشنویسی را آغاز کردیم و خوشنویسی از کارکرد کتابت و متنی خارج و به صورت یک قطعه مستقل مطرح شد.

 

بعدها این نگاه نوین به‌تدریج با ارتباط‌هایی که با فرهنگ و هنر غربی برقرار کرد گرایش مختلفی پیدا کرد و تعدادی از خوشنویسان ما سعی کردند با این نگاه نو با خوشنویسی مواجه شوند و نگاه‌های نو متناسب با نیازهای امروز و قواعد زیبایی‌شناسی امروز در خوشنویسی اتفاق افتاد که ما به آن اصطلاحاً خوشنویسی نوین می‌گوییم یا به تعبیر برخی‌ها ـ که با آن موافق نیستم ـ به نقاشیخط یا خط نقاشی یا خطاشی تعبیر شد.

 

این اتفاق یک نیاز تاریخی بوده که تا امروز ادامه داشته و امروز هم آن را با تنوع بیشتری می‌بینیم.

 

* در یکی دو دهه اخیر خیلی از خط‌ها و سبک‌ها ابداع شدند. کلیت این قضیه را چطور می‌بینید، آیا در راستای خوشنویسی مدرن است؟ یا ممکن است به اصالت خوشنویسی ایرانی آسیب برساند؟

- خیر، اساساً در این راستا نیستند و تعبیر درست‌تر برای این خطوط جدید «رسم‌الخط» است. به این دلیل که هنر خوشنویسی از زمانی معنا پیدا کرد که نویسندگی و تحریر خط استاندارد شد و به قول فرنگی‌ها «کدیزه» (کددار) شد، مثلاً تعیین شد از این به بعد «الف» در یک شیوه به‌اندازه سه نقطه و در شیوه‌ای دیگر به‌اندازه ۷ نقطه نوشته شود و تابع قواعد و قوانین شکلی و تکنیکی قرار گرفت.

 

درباره رسم‌الخط‌های جدید خوشنویسی امروز نمی‌توانیم نسبت به ماندگاری آن قضاوت کنیم، باید اجازه دهیم زمان بگذرد.

 

عزیزانی که خطوط جدیدی ابداع یا خلق کردند، اینها رسم‌الخط است و ربطی به خوشنویسی مدرن یا گرایش‌های نوین خوشنویسی ندارد و در طول تاریخ هم بسیار اتفاق افتاده است و مختص امروز نیست؛ این تاریخ بوده که تعیین کرده کدام یک بماند و کدام یک به فراموشی سپرده شود. درباره خطوط (رسم‌الخط) جدید هم امروز نمی‌توانیم نسبت به ماندگاری آن قضاوت کنیم، باید اجازه دهیم زمان بگذرد و تاریخ راجع به آن قضاوت کند.

 

در مجموع این رسم‌الخط‌ها هیچ ارتباطی به گرایش‌های نوین خوشنویسی ندارند، چون گرایش نوین یک تفکر نوین و یک رویکرد نوین در بستر خوشنویسی سنتی است.

 

* یک موضوع دیگر تولید نرم‌افزارهای مختلف در دو دهه اخیر است که انواع رسم‌الخط‌های خوشنویسی را خیلی نزدیک به استاندارد و معیار امروز به نگارش درمی‌آورد. آیا این اشاعه خوشنویس محسوب می‌شود یا برای آن خطر است؟ خطر از این‌ جهت که نوشتن پلاکاردهای تبریک و تسلیت دیگر به صورت دستی انجام نمی‌شود و همگی یارانه‌ای شده است. درست مانند نقاشی سردر سینماها که با آمدن بنرها، کلاً این حرفه منسوخ شدند.

- من چیزی به‌عنوان خطر در حوزه هنر نمی‌شناسم، به نظر من نباید به حوزه هنر با دید سلبی نگاه کرد و یک حرکتی را خطرآفرین دانست، چون هنر عصاره تفکر انسان است - چه به صورت فردی چه به صورت اجتماعی ـ و این کاملاً تابع نیازهای روز و شرایط مختلف است و نمی‌توان آن را کانالیزه کرد و برای آن باید و نباید تراشید.

 

اگر بگذاریم فرهنگ و هنر فربه و غنی شود، خودش از خودش مراقبت می‌کند.

 

بهترین راه به نظر بنده این است که بگذاریم فرهنگ و هنر رشدی طبیعی و ارگانیک داشته باشد، چون فرهنگ به صورت خودکار از خودش محافظت می‌کند و نباید نگران این باشیم که خطری فرهنگ و هنر را مورد تهدید قرار دهد ـ منظور فرهنگ بما هو فرهنگ است نه هجمه فرهنگی ـ در طول تاریخ هم دیده‌ایم که فرهنگ ایرانیان با تمام هجمه‌های فکری و فیزیکی که بدان شده، البته حفظ شده و مانا است. ما اگر بگذاریم فرهنگ و هنر فربه و غنی شود، خودش از خودش مراقبت می‌کند.

 

در کل باید بگویم آمدن خطوط نرم‌افزاری و کامپیوتری فی‌نفسه تهدید نیست. این سیاست‌های فرهنگی است که می‌تواند برای لغزش‌ها و کمبودها بازدارندگی ایجاد کند. به خاطر دارم حدود ۲۲ سال پیش که در محیط‌های دانشگاهی تهران کار می‌کردم، توانستم برخی مدیران را مجاب کنم که تابلوهای دانشگاه و ورودی‌ها، با خط نستعلیق نوشته شود. این‌چنین حرکت‌هایی یعنی اینکه ما سیاست‌های فرهنگی داریم. نمی‌توانیم بگوییم بنر یا نرم‌افزار حذف شود، بلکه باید کاربردهای آنها را هدایت کنیم.

 

با استفاده دقیق و کارشناسانه از خطوط اصیل ایرانی در زمینه‌های درست و فاخر می‌توان به آن جلوه و ارزش دوچندان افزود و این موضوع کم‌کم جای خود را در جامعه باز می‌کند. مثال دیگر فرش ایرانی است، ما که نمی‌توانیم جلوی فرش ماشینی را بگیریم، بنابراین در مقابل باید جایگاه فرش دستباف را تقویت و دسترسی به آن را آسان و قدرت خریدش را تقویت کنیم.

 

وکلا و پزشکان در کشورهای عربی از خط نستعلیق در کارت ویزیت‌های خود بهره می‌برند.

 

جالب است بدانید در کشورهای عربی و از دوران صفویه به بعد، افرادی که دارای شخصیت و جایگاه ویژه‌ای بودند سعی کردند تابلوی معرف حرفه خود را به خط نستعلیق بنویسند، با اینکه خودشان در رسم‌الخط‌های دیگر بسیار متبحر بودند، اما چون ایرانی‌ها خط نستعلیق را بسیار فاخر عرضه کرده بودند، آن را برگزیدند. حتی هنوز هم وکلا و پزشکان در کشورهای عربی از خط نستعلیق در کارت ویزیت‌های خود بهره می‌برند، بنابراین می‌توانیم با عیاربخشی به هنر اصیل خودمان آن را در مقابل خطرات، لطمات و هجمه‌ها مصون بداریم.

 

* عده‌ای معتقدند سیر نزولی خوشنویسی ما آغاز شده است و با فقدان اساتید پیشکسوت کنونی، جایگزین چندانی نداریم. شما به‌عنوان یک کارشناس که البته از بیرون به خوشنویسی نگاه می‌کنید، نظرتان چیست؟

- من با این ادعا موافق نیستم و به رشد و حفاظت ارگانیک رشته‌های هنری خیلی اعتقاد دارم. ما نمی‌توانیم به زور و با راه‌های سلبی چیزی را نگه داریم. اگر خوشنویسی ایرانی در طول تاریخ خودش را حفظ کرده پس الآن هم حفظ می‌کند، البته که همواره رسم‌الخط‌هایی منسوخ شده‌اند و این روند ادامه خواهد داشت و این یک روال عادی محسوب می‌شود. معمولاً تداوم و حضور یک هنر به کارکردها و رویکردهای آن بستگی دارد نه به نگاه‌ها و خواست‌های جبری.

 

اگر خوشنویسی ایرانی در طول تاریخ خودش را حفظ کرده، پس الآن هم حفظ می‌کند.

 

اینکه «خوشنویسی امروز از نظر کیفی رو به نزول است»، بازهم اعتقادی به آن ندارم؛ چرا که از نظر تاریخی هر صد سال کمتر از انگشتان یک دست افراد شاخص در خوشنویسی داشته‌ایم و این اتفاق همواره تکرار می‌شود. وضعیت دیگر این است که هنر خوشنویسی فی‌الذات کارکرد خود را از دست بدهد که در آن صورت هیچ نهاد و ارگانی نمی‌تواند مانع حذف آن شود چون این روند روند طبیعی در تاریخ هنر است.

 

خوشنویسی از نظر کمّی رشد داشته اما به نظر در دوران گذار هستیم و خوشبختانه هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که خوشنویسی کارکرد هنری و خاستگاه اجتماعی خود را از دست داده باشد ـ چیزی که در فرهنگ‌های آسیایی مانند چین و ژاپن هم همچنان حفظ شده است- اما در برخی کشورهای اروپایی حضور و خاستگاه اجتماعی خوشنویسی از بین رفته است. امیدوارم که ما هیچ وقت به این مرحله نرسیم.

 

* وقتی می‌خواهیم یک بیت شعر را خوشنویسی کنیم، معمولاً در هر مصرع آن یکی ـ دو کشیده داریم، این در موسیقی جای خود را به تحریر می‌دهد. با توجه به اینکه رساله دکتری شما درباره ارتباط موسیقی و خوشنویسی است، لطفا کمی درباره این موضوع بیشتر توضیح دهید.

- رابطه خوشنویسی و موسیقی موضوع جدیدی نیست و یک رابطه تاریخی است.  گذشتگان خوشنویسی را به‌عنوان «موسیقی بصری» می‌شناخته‌اند. موسیقی و خوشنویسی دو هنری هستند که از نظر ساختاری خیلی شبیه به هم هستند. هر دوی این هنرها بر اصل دوگانگی (دوآلیته) استوار هستند، یعنی خوشنویسی هنر سیاه و سفید است و موسیقی هنر صوت و سکوت! این اشتراک ساختار را در هیچ دو هنر دیگری نمی‌بینیم.

 

گذشتگان، خوشنویسی را به‌عنوان «موسیقی بصری» می‌شناخته‌اند.

 

از نظر کالبدی هم موسیقی و خوشنویسی خیلی به هم نزدیک هستند، چون از نظر ساختاری هر دوی این هنرها دستوری (گراماتیکال) هستند و در خلق آثار از المان‌های جزء شروع می‌کنیم به کل می‌رسیم.

 

بنابراین ساختار هر دو هنر از نظر بافت اجرایی شبیه هم هستند. من به دلیل اینکه از نوجوانی به هر دو رشته می‌پرداختم، سال‌ها روی این موضوع کار پژوهشی و دانشگاهی انجام دادم و نتیجه آن در رساله‌ام منعکس شده است. در یک کلام باید بگویم ارتباط میان موسیقی و خوشنویسی به غایت گسترده و وسیع است.

 

* پیشرفت تکنولوژی روی انسان هم اثر گذاشته و حوصله انسان مدرن به شدت فست‌فودی شده است. فرضاً اگر در قدیم یک تکنوازی ۲۰ دقیقه‌ای بود، مردم با حوصله و لذت گوش می‌کردند، اما الآن تحمل آن را ندارند و این شتابزدگی بعضاً در خوشنویسی هم دیده می‌شود. این تغییر ذائقه‌ای که در موسیقی رخ داده، آیا در خوشنویسی هم وجود دارد یا به دلیل اینکه خوشنویسی تکنیکال و قاعده‌مند است، کمتر در آن رسوخ کرده است؟

- این اتفاق در خوشنویسی هم رخ داده است، چون نیازهای امروزی، نگاه‌های نوین را برای خوشنویسی می‌طلبد و همان‌طور که پیش‌تر گفتیم اگر این ذائقه تغییر کند، هیچ دستی نمی‌تواند جلودار این دگردیسی یا حتی نابودی آن باشد.

 

در مورد خوشنویسی هم وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم نه خوشنویسان ما حوصله کتابت یک کتاب ادبی یا مذهبی را دارند و نه بیننده علاقه دارد که کتاب‌های نسخه خطی را مطالعه کند؛ این کارکرد امروزه بیشتر جنبه تزئینی در کتابخانه‌ها پیدا کرده! به همین دلیل است که کتاب‌های خطی در خانه‌ها جای خود را به تابلوهای خوشنویسی داده‌اند، درحالی‌که حتی تا عصر قاجار هیچ قطعه خوشنویسی روی دیوار نصب نمی‌شد.

 

نه خوشنویسان ما حوصله کتابت یک کتاب ادبی یا مذهبی را دارند و نه بیننده علاقه دارد که کتاب‌های نسخه خطی را مطالعه کند.

 

اما اکنون تغییرات باعث شده خوشنویسان ما به قطعه‌نویسی و درشت‌نویسی رو بیاورند، دقیقاً همان چیزی که در موسیقی اتفاق افتاده، به‌جای اینکه بنشینیم تکنوازی یک ردیف نوازی ظریف و طولانی بشنویم، ترجیح می‌دهیم یک کار تصنیفی با ارکستراسیون حجیم گوش کنیم.

 

در مجموع باید گفت امروزه قطعه‌سازی در خوشنویسی از استقبال بیشتری برخوردار است و به همین دلیل معتقدم باید به گرایش‌های نوین در خوشنویسی احترام گذاشت و به آن بیشتر بها داد.

 

* به قطعه‌نویسی اشاره کردید، آیا جشنواره‌ای داریم که مختص قطعه‌نویسی باشد؟ البته منظور جشنواره‌های موضوعی نیست، بلکه جشنواره بین‌المللی است، مانند «حلیه نویسی» ترکیه که بسیار مشهور است و هنرمندان زیادی هم از ایران در آن شرکت می‌کنند.

- ما ایرانی‌ها در خط نستعلیق -که به تعبیری خط ملی ما محسوب می‌شود و مطابق با ذائقه ما شکل گرفته است- به این نکته توجه کافی نکرده‌ایم، اما تُرک‌ها در قرون اخیر در خط ثلث تجربه بیشتری کسب کرده‌اند، روی آن به‌عنوان یک دستاورد تاریخی هنری سرمایه‌گذاری کردند. ما اما در «چلیپا» که یکی از دستاوردهای تاریخی به لحاظ قطعه‌نویسی محسوب می‌شود، سرمایه‌گذاری هنری و فرهنگی فاخر و جهانی نکرده‌ایم.

 

«قطعه» در خوشنویسی اسلامی بسیار محدود است و «چلیپا» یکی از بهترین آنهاست.

 

 «قطعه» در خوشنویسی اسلامی بسیار محدود است و «چلیپا» یکی از بهترین آنهاست، متأسفانه هنوز به اهمیت آن پی نبرده‌ایم، می‌توانیم برنامه‌های مختلفی روی این موضوع طراحی کنیم، مثلاً جشنواره یا مسابقه‌های داخلی و بین‌المللی. امیدوارم از این منظر به آن توجه شود و بتوان با سیاستگذاری فرهنگی، نمادهای شاخص تاریخ هنرمان را بیشتر و بهتر معرفی کنیم.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش