جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۳۱ - ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۴۸۵۶
هنرهای تجسمی

مسعود نجابتی:

اولویت ارتباط با بدنه جوان کشور / در هنر رو به رشد هستیم

مسعود نجابتی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس یکی از اهداف دور جدید فعالیت‌های این انجمن را ارتباط با قشر جوان می‌داند و معتقد است هنر باید به زندگی روزمره مردم راه پیدا کند.

به گزارش مهر،اواخر اردیبهشت ماه امسال بود که با حکم مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت فتح، مسعود نجابتی به سمت مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس منصوب شد و طی احکام دیگری مسعود شجاعی طباطبایی، محمدرضا دوست محمدی، عباس صانعی، سید محمدرضا میری، حامد مغروری، علی حیاتی و سید مهدی حسینی نیز به عنوان اعضای شورای سیاست گذاری این انجمن منصوب شدند. به این ترتیب دور جدیدی برای فعالیت های انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس آغاز شد؛ انجمنی که عمده سیاست هایش در زمینه تولید و حمایت از آثار در حوزه انقلاب و دفاع مقدس است. حالا با آمدن مسعود نجابتی گرافیست و هنرمند پرکاری که در مدیریت کانون هنر شیعی و همچنین در برگزاری جشنواره ها و ورک شاپ های هنری سابقه درخشانی دارد، نوید تازه ای برای سرعت گرفتن فعالیت های این انجمن می توان متصور بود.

 

مسعود نجابتی طراح گرافیک، مدیر هنری و خوشنویس است که از فعالیت های او می توان به طراحی پوستر، نشانه، کتاب و به خصوص گرافیک نشر با تأکید بر روش تایپوگرافی اشاره کرد. او کارشناسی ارشد خود را در رشته گرافیک دریافت کرده است و مدرکٔ ممتاز انجمن خوشنویسان ایران را داراست.

 

با این هنرمند و مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس درباره فعالیت های دور جدید این انجمن به گفتگو نشستیم.

 

* با آمدن شما به انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس، باید منتظر چه تغییراتی در فعالیت های این انجمن باشیم؟ آیا اولویت های این انجمن دچار تغییر می شود؟

- انجمن در گذشته دارای سابقه خوبی بوده و مشکلی هم در مدیریت آن وجود نداشت. رویکرد جدید انجمن که با آمدن من در حال شکل گرفتن است بیشتر از این بابت است که با بدنه هنرمندان جوان کشور بتوانیم ارتباط بیشتری بگیریم. امروزه جبهه فرهنگی انقلاب شاهد حضور نوجوان ها و جوان های بسیار خوش ذوقی است و پویش های زیادی نیز در این زمینه داشته ایم. پیشکسوت ها پیش از این بسیار خوب در این حوزه کار کردند و آرشیو خوبی هم از آثار آنها به جا مانده است. به طور مثال جشنواره هنر مقاومت در ۴ دوره به خوبی برگزار شده و آثار بسیار خوبی خلق شده اند.

 

* در واقع می فرمایید حضور شما به واسطه این است که در این سال ها شما در امر آموزش جوان ها فعال بوده اید و در جذب آنها به انجمن برنامه ای دارید؟

- بله من در این سال ها بسیار درگیر آموزش جوان ها بوده ام و ورک شاپ های کشوری زیادی برگزار کردم از همین رو برای این موضوع انتخاب شدم. در حال حاضر اعضای شورای سیاستگذاری انجمن از یک ترکیب جا افتاده حرفه ای به سمت ترکیب جوان تر حرفه ای تغییر کرده است. در این شورا سرتیم های فعالان هنری جوان حضور دارند. به جز مسعود شجاعی طبابایی که در ترکیب قبلی هم حضور داشت، ترکیب جدید جوان است. به طور مثال آقای دوست محمدی با اینکه سن و سال زیادی ندارد اما در عرصه هنر و هنر انقلاب بسیار سابقه دار است و عضو هیات علمی دانشگاه نیز هست. به گمانم این شورا ترکیب بسیار خوبی را ایجاد کرده است، تصورم این است که با همین نگرش جشنواره هنر مقاومت این دوره را هم برگزار خواهیم کرد. در واقع در کنار سفارش اثر به پیشکسوت ها مانند همیشه، طیف جوانان را بیشتر درگیر خواهیم کرد.

 

معتقدم همان انگیزه و شوری که در افرادی که به عنوان تاثیرگذاران هنر انقلاب و دفاع مقدس از آنها تجلیل می کنیم و جریان فاخر این عرصه را ایجاد کرده اند، امروزه در جوان های بسیاری وجود دارد و باید به این قشر نیز امکان رشد بدهیم تا از دل آنها حبیب صادقی ها، کاظم چلیپاها و... بیرون بیاید. این یکی از وظایف انجمن ماستمعتقدم همان انگیزه و شوری که در افرادی که به عنوان تاثیرگذاران هنر انقلاب و دفاع مقدس از آنها تجلیل می کنیم و جریان فاخر این عرصه را ایجاد کرده اند، امروزه در جوان های بسیاری وجود دارد و باید به این قشر نیز امکان رشد بدهیم تا از دل انها حبیب صادقی ها، کاظم چلیپاها و... بیرون بیاید. این یکی از وظایف انجمن ماست.

 

* آیا در جشنواره هنر مقاومت و به طور کلی در رویدادهای انجمن شاهد تغییر دیگری در سیاستگذاری خواهیم بود؟

- در شورای سیاستگذاری بسیار دنبال این هستیم که هنرهای تجسمی را از حوزه گالری ها خارج کنیم. در واقع با حضور تجسمی در گالری ها مخالف نیستیم و باید این اتفاق رخ بدهد اما به طور کلی هنرهای تجسمی باید از دایره بسته گالری ها خارج شود. باید محصولات هنری را به گونه ای ببینیم که امکان ورود به زندگی مردم را داشته باشد. به طور مثال بعضی از آثار نقاشی امکان خریدش برای طبقه پایین جامعه کم است حالا فرض کنیم مردم بخواهند اثری نقاشی از جنس هنر مقاومت در خانه شان باشد، ما به سمتی حرکت می کنیم که بتوانیم نسخه های چاپی این آثار را حداقل در اختیارشان بگذاریم. یا به عنوان نمونه آثار هنری می تواند به طراحی لباس وارد شود یا در لوازم التحریر مدارس و جلد دفترچه ها ورود کند.

 

ما امروز در این بخش ها شاهد تهاجم فرهنگی هستیم. جبهه فرهنگی مقابل کارش را انجام می دهد و البته چند سالی است جبهه فرهنگی داخل کشور هم در مقابلش کارهای موثری انجام داده است. به طور نمونه برپایی نمایشگاه لوزام التحریر ایرانی- اسلامی که چند سال است برگزار می شود و کارهای ارزشمندی در آن ارائه می شود. قصد ما هم ورود به این مسائل است. البته قصد درآمد زایی نداریم و تنها می خواهیم زمینه ای را فراهم کنیم که چنین آثاری در اختیار تولید کنندگان قرار بگیرد و آثار ارزشمند تکثیر شود.

 

* اینکه تولیداتی با محوریت آثار ارزشی راه به خانه مردم پیدا کند و به شکل عمومی تری در اختیار قشر وسیع تری از مردم قرار بگیرد بسیار عمل خوبی است اما در این میان چقدر سلیقه مردم که این روزها به سمت آثار بعضا دکوراتیو هم گرایش پیدا کرده اند قرار است تحت تاثیر قرار دهیم و اینکه این آثار به چه صورت در دسترس آنها قرار می گیرد؟

هر محصولی را که وارد زندگی می شود می توان به اثر هنری تبدیل کرد. غرب بسیار جلوتر از ما این کار را کرده است اما از یک سو ما در روزگار بسیار دورتری دارای چنین سابقه ای بوده ایم. وقتی به تاریخ فرش نگاه می کنیم می بینیم به خوبی یک وسیله کاربردی به چه زیبایی با هنر آمیخته شده است- ما کلا نگاه مان این است که جایگاه هنر مانند دوره قاجار و صفویه بشود. ما امروز زندگی عادی مردم را عاری از هنر کرده ایم و هنر را به موزه و گالری محدود کرده ایم، این محدودیت دلپذیر نیست.

 

مخالف ارائه هنر در موزه و گالری نیستیم اما نباید به این بسنده کنیم. هنر نباید منحصر به قشر خاصی باشد، برای قشری که به گالری نمی رود نیز باید اثر هنری تولید شود. در دوره صفویه همه آثار کاربردی در واقع اثر هنری بود. الان چرا نباید بشود ساعت های خانه هایمان که عموما هم با اعداد انگلیسی ساخته می شوند، نوعی زیبایی شناسی را مدنظر قرار دهند. هر محصولی را که وارد زندگی می شود می توان به اثر هنری تبدیل کرد. غرب بسیار جلوتر از ما این کار را کرده است اما از یک سو ما در روزگار بسیار دورتری دارای چنین سابقه ای بوده ایم. وقتی به تاریخ فرش نگاه می کنیم می بینیم به خوبی یک وسیله کاربردی به چه زیبایی با هنر آمیخته شده است. کتیبه های سر در مساجد ما از دیرباز چنین بوده اند و نمونه های بسیار دیگر. الان ما در انجمن نگاهمان این است که مجسمه را در حد تندیس نگه نداریم و به آن بتوانیم به شکل یک اسباب بازی نگاه کنیم. یعنی بتوانیم یک تندیس را به اسباب بازی تبدیل کنیم، همین نوشت افزارها را بتوانیم به عنوان یک محصول هنری ارائه دهیم.

 

* موضوع همین است که چگونه قرار است هنر را به گونه ای عمومی ارائه دهیم که مورد پسند عموم جامعه باشد. به طور مثال در همین بحث نوشت افزار و یا طراحی لباس.

- در وهله اول اینکه ما منتظر این هستیم که ببینیم خود هنرمندان چه تدبیری در این زمینه می اندیشند. ما در سیاستگذاری های خود این موضوع را اعلام می کنیم که باید تولیدات به کدام سمت برود. حالا باید دید راهکار هنرمندان برای جذب حداکثری جامعه و دوری از شعار زدگی در خلق اثر و ایجاد دافعه در مردم چیست. مثلا بحث حجاب و عفاف را که یکی از مباحث مهم جامعه است باید از دوره دبستان و در لوازم التحریر ترویج کرد. مهم نیست حتما تصویر ما با پیامی نوشتاری همراه باشد، با زبان هنر می توان راه به زندگی حقیقی مردم باز کرد. بسیاری از بچه های ما اصلا امکان رفتن به گالری را ندارند. همه کشور تهران نیست و در همین تهران هم به طور مثال در جنوب شهر اصلا گالری فعال نیست. از سوی دیگر از جامعه ای که درگیر مسائل اقتصادی و معیشتی است نمی توان انتظار داشت گالری رفتن در اولویت هایش باشد پس ما باید محصول هنری را نزد او ببریم.

 

یک بخش کار ما ورود به فضاهای کاربردی است که ذکر کردم. بخش دیگر این است که هنر را به دانشگاه ها و حتی خیابان ها ببریم و آنجا عرضه کنیم. منتهی این ها را ما در سیاستگذاری های مان به نتیجه رساندیم، ممکن است بعدا که فراخوانی اعلام شد دیگران راهکارهای دیگری به ذهن شان برسد. ما وظیفه ریل گذاری در عرصه هنر را داریم و باقی مسیر به خلاقیت دوستان ربط دارد تا بتوانیم مسیری را درست بپیماییم. ضمن اینکه سعی مان این است شمول عرضه آثار هنری را هر چه می توانیم بیشتر کنیم تا تعداد بیشتری از مردم با آن رو به رو شوند. غرب هم با ابزار هنر بر جامعه اش تاثیر می گذارد. الان تیشرت هایی در جامعه ما رواج دارد که طرح هایش از آن سو می آید و حتی ممکن است پیامش توسط مخاطبش درک هم نشود اما تاثیر زیبایی شناسی و معنایی خود را بر مصرف کننده می گذارد. ما باید به سمتی برویم که طرح های خودمان را برای محصولات داشته باشیم یا اینکه سعی داریم تندیس هایی که به جشنواره ها می آید در حد ارائه در جشنواره نماند و با همکاری زیباسازی دنبال این هستیم آنها را به نماد شهری تبدیل کنیم و یا اینکه برود در کلان شهرها و حتی شهرهای دور افتاده و آنجاها اثر هنری دیده شود. در حال حاضر بسیاری از شهرهای ما یک نماد واقعی ندارند.

 

 

مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس معتقد است با تغییر چهره آموزش هنر در کشور و گسترش آن به صورتی که همه گیر شود، نسل جدید هنرمندان انقلاب ظهور پیدا کردند.

 

این روزها مسعود نجابتی بر مسند مدیرعاملی انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس تکیه زده است. انجمنی که تولید آثار با محتوای انقلابی و دفاع مقدس از اهم برنامه هایش است و همچنین حمایت از هنرمندان این عرصه بر دوش آن است. در بخش نخست گفتگو با مسعود نجابتی بر مهمترین نگاهی که دوره جدید فعالیت انجمن که با مدیریت وی آغاز شده است نگاهی انداختیم و صحبت از این شد که یکی از وظایف انجمن توسعه دادن هنر در بطن جامعه است. نجابتی راه هایی برای این موضوع دارد که در جشنواره هایی مانند هنر مقاومت هم دنبال خواهد شد. در بخش دوم علاوه بر نگاهی به فعالیت های هنری وی در این روزها صحبت از فضای آموزش هنر در کشور شد و اینکه چگونه تغییر فضای آموزشی در یک دهه اخیر باعث به وجود آمدن چهره های تازه نفس هنر انقلاب شد.

 

مسعود نجابتی طراح گرافیک، مدیر هنری و خوشنویس است که از فعالیت های او می توان به طراحی پوستر، نشانه، کتاب و به خصوص گرافیک نشر با تأکید بر روش تایپوگرافی اشاره کرد. او کارشناسی ارشد خود را در رشته گرافیک دریافت کرده است و مدرکٔ ممتاز انجمن خوشنویسان ایران را داراست.

 

* شما در ابتدای سخنان خود اشاره کردید به اینکه به این دلیل مدیریت انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس به شما پیشنهاد شد که با بدنه جوان هنرمندان کشور در ارتباط هستید و فرمودید برنامه های خاصی برای حمایت از قشر جوان هنرمندی که در وادی هنر ارزشی فعال هستند دارید. نکته این جاست که به نظر می رسد یک گپ و فاصله ای میان نسل هنرمندان نسل اول انقلاب مثل کاظم چلیپاها، مصطفی گودرزی ها و حبیب صاقی ها با نسل جدید به چشم می خورد. در واقع کمتر از یک دهه است هنرمندانی که با تم فکر این هنرمندان پیوند می خوردند دوباره در جامعه هنری دیده می شوند. به نظر شما دلیل ایجاد این گپ و فاصله در این سال ها چه بوده و انجمن چه کارهایی می تواند بکند تا بر شمار افرادی مانند روح الامین ها و دوست محمدی ها از نسل جوان هنرمند انقلابی اضافه شود؟

- به نظرم اگر بخواهیم دقیق به این موضوع بپردازیم باید به بحث آموزش در این سال ها اشاره کنیم و بگوییم چرا نتوانستیم در برخی مقاطع تولید مثل داشته باشیم و عقیم ماندیم. اینها مسائلی است که باید به طور مفصل درباره اشان بحث کرد اما این را می توانم اذعان کنم که عنایت مسئولان به بخش آموزش و تقویت این بخش، تزریق امکانات به این بخش این نتیجه را امروزه به همراه داشته که نسل جدیدی به این عرصه وارد شدند و در آن رشد کردند. بسیاری از این جوان ها هم شاگردان همان نسل اولی است که به آنها اشاره کردید. در واقع عنایتی که به بحث آموزش طی یک دهه اخیر شد، نتیجه موثری داشت. این توجه به بحث آموزش هم با برگزاری ورک شاپ های کشوری توسط هنرمندان رخ داد و نمی توانیم بگوییم امروزه به صورت خود به خود چنین ثمره ای در عرصه هنر را شاهد هستیم. حتی برگزاری جشنواره های متعدد کشوری به این رشد کمک کرده است. 

 

تکثیر فضاهای آموزشی باعث شد تا در مناطق دور افتاده هم شاهد این باشیم که جوان های هنرمند شناسایی شوند و بدرخشند. اینکه چرا در دوره هایی این رونق کم بوده را باید آسیب شناسی کرد. در دوره هایی تنها به آموزش هنر به صورت آکادمیک بسنده شد و خیلی از جوان هایی که امروز در این وادی می درخشند کسانی هستند که در فضاهای تجربی خود امکان رشد پیدا کردند و یا در کانون فرهنگی مساجد شکل گرفتند و با استادان از طریق کارگاه ها ارتباط برقرار کردند. شاید شما هنرمندی را از یک منطقه محروم ببینید که فقط سه بار حبیب صادقی را دیده باشد اما خود را شاگرد دورادور او می داند. عرضم این است که اینها همه دانشگاه رفته نیستند و دلیل رشدشان این است که توانستیم فضای آموزش را گسترش بدهیم و به دانشگاه محدود نشویم. تنها در این صورت است که آموزش همه را شامل می شود. ما استعدادهای بسیاری داریم که به هر دلیل نتوانستند از سد کنکور بگذرند و وارد دانشگاه شوند و یا رشته دیگری را در دانشگاه خواندند و یا اصلا در شهرشان رشته هنر در دانشگاه تدریس نمی شود. آموزش همگانی این حسن را دارد که برای همه در دسترس است. 

 

* و این همان کاری است که شما هم در این یک دهه مشغول انجامش بودید؟

در این سال ها تشکل های مردمی در حوزه هنر ایجاد شده که بسیار کارساز بوده است. مانند نهضت مردمی پوستر انقلاب در مشهد، مجمع طراحان آیه در اصفهان، کانون هنر شیعی در قم و.... این تشکل ها کاملا مردمی شکل گرفت و این فضاها باید تقویت شود و وظیفه انجمن هم این است که از جوان هایی که از دل این تشکل ها بیرون می آیند حمایت کند.

 

- بله. من و بسیاری از دوستان دیگر به این امر مشغول بودیم. به طور مثال استاد صلواتیان فعالیت آموزشی خود را تماما در مسجد مستقر کرده و معتقد است باید دقیقا از همین نقطه آموزش هنر را آغاز کرد چون همه کسانی که وارد فضاهای فرهنگی انقلاب می شوند از همین جا کار خود را آغاز می کنند. در این سال ها تشکل های مردمی در حوزه هنر ایجاد شده که بسیار کارساز بوده است. مانند نهضت مردمی پوستر انقلاب در مشهد، مجمع طراحان آیه در اصفهان و کانون هنر شیعی در قم این تشکل ها کاملا مردمی شکل گرفت و این فضاها باید تقویت شود و وظیفه انجمن هم این است که از جوان هایی که از دل این تشکل ها بیرون می آیند حمایت کند.

 

* این روزها با آمدن آقای شجاعی طباطبایی به مدیریت بخش هنرهای تجسمی حوزه هنری شاهد شکل گیری فعالیت های مشترک حوزه و انجمن هستیم. این فضا چگونه شکل گرفت؟

- خوشبختانه باید آمدن ایشان به حوزه هنری را به فال نیک گرفت. حضور خالصانه ایشان و نیت های صادقانه ای که دارند باعث شد چنین فضایی شکل بگیرد. در واقع ما فارغ از بخش نامه ها و ابلاغیه ها و صرفا بر اساس رابطه دوستانه و با یک تلفن یک همکاری را کلید می زنیم. مثلا ما خواهش می کنیم فلان جشنواره را با هم برگزار کنیم و ایشان با یک تماس تلفنی موافقت می کنند و کارها پیش می رود. یکی از مهمترین همکاری های مشترک هم قرار است در قالب نمایشگاهی در هفته دفاع مقدس دیده شود. در واقع یک همکاری سه جانبه برای شکل گیری این فعالیت وجود داشت. ما از آقای میرهاشمی در انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس خواستیم عکس هایی از این دوران را در اختیار ما بگذارند که ایشان بدون آنکه حتی توقعی داشته باشند اسم شان در این مشارکت آورده شود، این کار را کردند. ما این عکس ها را در اختیار ۶۰ طراح جوان و پیشکسوت گذاشتیم تا بر اساس عکس ها و شعرهایی از شاعران معاصر در همین طمینه، پوستری طراحی کنند. اصرار داشتیم کار جوان ها در کنار پیشکسوت ها دیده شود. این پوسترها را در ایام هفته دفاع مقدس علاوه بر خانه هنرمندان و حوزه هنری در فضای شهری هم خواهید دید. اسم نمایشگاه را هم گذاشتیم «عکس، گرافیک، شعر».

 

* چرا از این دست هم افزایی ها در جامعه کمتر دیده می شود؟

- شاید به خاطر سیستم اداری باشد که همه چیز به بخش نامه و ابلاغیه ختم می شود. رابطه میان ما در حال حاضر یک رابطه دوستانه است. شاید حتی بالادستی های ما بعد از انجام یک کار متوجه آن شوند و البته ایرادی هم نگرفتند و تشویقمان کردند. موضوع این است که تا وقتی بخواهیم صرفا یک آماری اعلام کنیم و کار را به نام خودمان تمام کنیم از این دست اتفاقات نمی افتد.

 

* شما یکی از چهره های شاخص عرصه گرافیک کشور هستید و در جشنواره تجسمی فجر نهم هم به عنوان یکی از چهره های فاخر از شما تجلیل شد. این روزها در حوزه فعالیت های شخصی در حوزه گرافیک و همچنین مدیریت کانون هنر شیعی چه می کنید و آیا قرار نیست نمایشگاهی از آثارتان بگذارید؟

- من وقتی مسئولیت انجمن را پذیرفتم طبیعی است که درگیر کار اجرایی شوم و از کار تولید باز بمانم. البته در سن و سال ما دیگر انگیزه ها هم متفاوت می شود. در واقع مانند جوانی خودم آنقدر تولید یک پوستر موضوعیت ندارد تا اینکه مثلا بتوانم یک جریانی را در این حوزه ایجاد کنم. اما سعی کردم ارتباطم با تولید اثر هنری قطع نشود. از دوستان در انجمن خواهش کردم یک روز از فعالیتم در اینجا کم شود که به کانون هنر شیعی بپردازم و همچنان در دانشگاه تهران کلاس درس قبول کردم. 

 

درباره نمایشگاه هم چندی پیش نمایشگاهی در قم داشتیم اما امروز دیگر از ما انتظار می رود مرور بر آثارمان را به نمایش بگذاریم. شاید حتی نمایشگاه های تخصصی تری را به نمایش بگذارم مانند طراحی جلد کتاب یا پوستر و ... .

 

* در مجموع فکر می کنید در این سال ها عرصه گرافیک در کشور ما رو به رشد بوده است؟

- نه فقط عرصه گرافیک که معتقد هستم هنرهای تجسمی ما در این سال ها رو به رشد بوده است. اصلا اعتقادی به افول هنرهای تجسمی در کشور ندارم اما در بخش هایی بسیار قوی عمل کرده ایم و می توانم بگویم همه اندام هنرهای تجسمی ما به یک اندازه رشد نکرده است. بی تناسبی را در این اندام می شود دید اما می توان با یک برخورد موضعی به باقی جاهایی که کمتر رشد کرده نیز فرصت رشد داد. به طور مثال گرافیک تجاری ما به اندازه گرافیک فرهنگی ما در این سال ها رشد نکرده است. البته ممکن است به دلایلی خارج از حوزه هنر هم مربوط باشد. به هر حال یک پای گرافیک تجرای در بحث تجارت و صنعت است. 

 

یا مثلا در دنیا تایپوگرافی ما مطرح است اما در بخش تصویر آنقدر رشد نکرده ایم و فاصله معناداری با جهان در این زمینه داریم. ما هر جا هم در فضای تصویر خوش درخشیده ایم نتوانسته ایم جریان ایجاد کنیم اما در آن بخش هویتی نوشتاری توانسته ایم جریان سازی کنیم و به طور مثال جهان عرب بسیار از تایپوگرافی ما تاثیر گرفته است. نمونه دیگر اینکه در تصویر سازی کودک و نوجوان رشد داشته ایم اما در تصویرسازی بزرگسال رشد نکرده ایم. در بخش پوسترهای جشنواره ای قوی ظارهر می شویم اما در بخش پوسترها در دنیای واقعی همچنان ضعیف هستیم. در بحث جلد کتاب رشد غیر قابل انکاری داریم. 

 

نکته ام این است که گرچه به طور کلی رو به رشد بوده ایم اما لازم است به بخش های ضعیف تر هم توجه کنیم. امروزه نمی توان فقط یکسری از نیازهای جامعه را برطرف کرد چون جوامع به سمت کمال می روند. مثل این می ماند که بگوییم در صنایع موشکی قوی باشیم اما در صنایع زرهی لزومی ندارد قوی باشیم. تناسب اندام باید در پیکره هنرهای تجسمی امان دیده شود. حتی در رشته های دیگر هنری این تناسب اندام باید دیده شود. نمی توان در حوزه سینما گفت فقط ژانر خاصی را باید بها دهیم. باید همانقدر که سینمای اجتماعی ما رشد می کند سینمای ژانر اکشن ما هم رشد کند. این راهی است که پیش پای ماست و گرچه سخت است اما باید برایش بودجه و انرژی بگذاریم.

 

 

 

 

  • 14
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش