شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۲۵ - ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۵۱۱۱
هنرهای تجسمی

استاد فرشچیان:

سعادت یاری کند ضریح حضرت زینب(س) را طراحی می‌کنم / تصویر شرارت داعش در آثار جدید

استاد محمود فرشچیان,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
استاد محمود فرشچیان گفت: پیشنهادی برای طراحی ضریح جدید حضرت زینب(س) نشده است، اما اگر سعادت یاری کند و توان داشته باشم، با کمال میل برای بزرگان دینمان کوتاهی نخواهم کرد.

به گزارش فارس، استاد محمود فرشچیان نیازی به معرفی ندارد، هنرمندی که اهل دل بارها با نگارگری‌هایش به فکر فرو رفته‌اند، محو تماشا شده‌اند و حتی اشک ریخته‌اند. استاد فرشچیان در کنار نگارگری، در طراحی ضریح متبرک ائمه معصومین(ع) هم فعالیت دارد و طراحی ضریح‌های جدید امام رضا(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) محصول ذوق، قریحه و معنویت اوست.

طراحی و نظارت بر ساخت ضریح جدید حضرت عبدالعظیم(ع) جدیدترین مشغولیت این استاد ۸۸ ساله است که از سال ۱۳۹۲ آغاز شده و همچنان ادامه دارد. استاد فرشچیان که به تازگی به کشور بازگشته، صبح امروز با حضور در شهرری، از مراحل ساخت ضریح جدید سیدالکریم(ع) بازدید کرد. این ضریح قرار است سال ۱۳۹۸ در محل ضریح فعلی نصب شود که بالغ بر ۲۰۰ سال قدمت دارد و تعویض آن ضروری است. در حاشیه این بازدید، با وی گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

* قبلاً گفته بودید «هنوز آنچنان که باید حق هنر نقاشی اصیل ایرانی ادا نشده است»، آیا هنوز هم چنین عقیده‌ای دارید؟

ـ بله، هنوز هم این اعتقاد را دارم و هنر نقاشی یکی از پایه‌های فرهنگ ایران است ولی آنطور که موج نو در دنیا حاکم شده و نقاشی غربی یا نقاشی مدرن خودنمایی می‌کند و آنقدر که به نقاشی غربی کمک می‌کنند، به نقاشی ایرانی کمک نمی‌شود. 

هنر نقاشی یکی از پایه‌های فرهنگ ایران است ولی حق آن ادا نشده

*چطور می‌شود حق این هنر را ادا کرد؟ 

ـ اولاً خود هنرمندان باید همت کنند و کارهای متنوع ـ و نه تکراری ـ انجام دهند، در ثانی نمایشگاه‌هایی از کارهایشان در دنیا برقرار شود، تشویق شوند و بورسیه‌هایی به آنها تعلق گیرد تا بتوانند بروند آثار هنری دنیا را ببینند و از آنها استفاده‌های معنوی ببرند. 

*شما بارها گفتید یک اثر هنری برای اینکه تأثیرگذار باشد، باید مخاطب را جذب کند. اگر مخاطب نداشته باشد، قاعدتاً اثری هم ندارد...

ـ کاملاً درست است و هنوز هم روی حرف خودم هستم. 

* از طرف دیگر معتقدید که اخلاص و ارادت به خداوند است که یک هنرمند را به درجات رفیع می‌رساند و هنرش را اثرگذار می‌کند. این اخلاص در کار هنری چگونه جلوه می‌کند؟ فرضاً تفاوت قلمزنی یک هنرمند مخلص با هنرمند معمولی در چیست؟ 

ـ یک ناخودآگاهی است که وجود دارد و ما نمی‌توانیم آن را ببینیم. مثلاً برق، چراغ را روشن می‌کند و ما می‌بینیم اما آیا نهاد برق را هم می‌بینیم؟ وجود دارد اما نمی‌توانیم آن را ببینیم! کار هنر هم به همین صورت است.

استادم وقتی می‌خواست قلم را به دستم دهد، گفت برو وضو بگیر، نماز ظهر و عصرت را بخوان! سپس قلم‌مو را با بسم‌الله به دستم داد

یادم است که استادم حاج میرزا آقا امامی (متوفی ۱۳۳۴) وقتی می‌خواست قلم را به دستم دهد و کار را شروع کنم، گفت برو وضو بگیر، نماز ظهر و عصرت را بخوان! سپس قلم‌مو را با بسم‌الله الرحمن الرحیم و اخلاص به دست من داد. مایه ایمان است که می‌تواند اثر یک هنرمند را متجلی کند.

شما نقاشان بزرگ دنیا مثل میکل‌آنژ، داوینچی و روبنس یا برنینی مجسمه‌ساز بزرگ ایتالیا را ببینید، مایه‌های مذهبی در کارهایشان به شدت موج می‌زند. وقتی کارهای اینها را با سایر نقاشان مقایسه می‌کنیم، ناخودآگاه یک روحی در آن کار هست که مخاطب را بیشتر جذب می‌کند و نگه می‌دارد.

مذهب می‌تواند روح هنرمند را پالایش دهد تا کارهای ماندگارتر و دلپذیرتری را خلق کند. چون همه انسان‌ها بدون استثنا ـ کم و زیاد البته ـ یک رابطه قلبی با خالق خودشان دارند، وقتی این رابطه در اثر هنرمند انعکاس پیدا کند، مسلماً ارتباط معنوی، بین اثرش و مخاطب برقرار می‌شود. 

* وقتی هنر مشرق زمین مخصوصاً چین و ژاپن را می‌بینیم، همواره یک امتداد و ثبات قدمی در هنرشان وجود دارد اما در هنر خودمان گاهی از هویت و اصالت فاصله می‌گیریم. به بیان دیگر نوآوری با حفظ اصالت را گویا بلد نیستیم.

ـ اولاً خیلی زیبا گفتید، ژاپن و چین در کارشان نوآوری دارند و هنر نوی آنها بسیار زیاد و متجلی است، اما وقتی اثر هنری آنها را می‌بینیم، اصالتشان را درمی‌یابیم و می‌دانیم که هنر چین است، هر چقدر هم که جدید باشد! 

اینطور نیست که چند خط روی یک تابلوی سفید بکشیم و بگوییم این فکر و اندیشه من است. این اسمش نوآوری نیست!

اما ما در کارهای ایرانی کمتر چنین چیزی را داریم، چون به اصالت هنرمان کمتر توجه می‌شود، به همین دلیل کارهای نوی ایران معلوم نیست شرقی است، غربی است، آسیای میانه است یا...؟ متأسفانه بعضی از ما هنرمندان بدون تأمل و بیش از حد به دنبال نوآوری هستند، در حالی که باید آسیب‌یابی بکنیم. اینطور نیست که یک تابلوی سفید را برداریم و چهار تا خط روی آن بکشیم و بگوییم این فکر و اندیشه من است! از ورای این اثر چیزی دستگیر بیننده نمی‌شود. 

*اگر بخواهیم نوآوری داشته باشیم و به هنر اصیل هم پایبند باشیم، آیا ممکن است؟ 

ـ بله، اخیراً از یک نمایشگاه نگارگری بازدید داشتم، چه استعدادهایی در این آثار بود! هم کار نو کرده بودند هم اصالتشان را حفظ کرده بودند؛ یعنی پیداست که مبتنی بر خلاقیت و تلاش است که حال و هوای زندگی جدید در آن مستتر است و صرفاً متکی به قدیم نیست.

*به دور از تعارفات معمول و بدون اغراق و تملق، جنابعالی در قله هنر نگارگری ایران ایستاده‌اید و اگر قرار بر نوآوری و روزآمد کردن این هنر باشد، یا باید از جانب شما صورت گیرد یا به تأیید شما برسد. قطعاً کارهایی هم انجام شد، اما به نظر می‌رسد برای مخاطب عام چندان ملموس نیست...

اولاً که بنده آن پایین‌ها هستم و ریگ ته جوی! اما درباره نوآوری در آثارم خیلی تحول ایجاد کردم و معتقدم مخاطب ما فهم هنری بالایی دارد و متوجه تحولات می‌شود.

کار هنری به گونه‌ای است که هنرمند باید تمام وجودش در آن مستتر باشد تا بتواند کار را انجام بدهد

البته مسأله کار هنری این است که نمی‌توان بیان کرد که چه چیزی در نهاد آن است ولی آن چیز هست. مثلاً ما الان در حال صحبت هستیم، اما در این میان ممکن است ذهن هر کداممان به جاهای دیگر هم برود، ولی کار هنری به گونه‌ای است که هنرمند باید تمام وجودش ـ از المان‌های فکری و اندیشه‌های هنری تا معنویتی که در اطراف اوست ـ در آن مستتر باشد تا بتواند کار را انجام بدهد. 

*شما برای ایجاد نوآوری در آثارتان چه می‌کنید؟ تفکر می‌کنید؟ مطالعه دارید یا حتی فیلم می‌بینید؟ 

ـ فکر و ذهن من آنقدر ورزش کرده که وقتی می‌خواهم کار نو انجام دهم، بدون اینکه مایه‌ای از جایی بگیرم، با توجه به اصالتهای خودمان آن کار را انجام می‌دهم. 

هنرمندان جوان برای ورزیده شدن تا می‌توانند مطالعه و طراحی کنند. هنرمند خودش باید راه را پیدا کند، اینطور نیست که بتوان آن را دیکته کرد

توصیه‌ام به هنرمندان جوان این است که تا می‌توانند مطالعه کنند و طراحی انجام دهند. من چهار سال تمام به سفارش استادم فقط مداد می‌زدم ـ یعنی طراحی می‌کردم ـ و من نگفتم چرا بلکه بی‌وقفه این سفارش را انجام دادم. برای استادم خیلی احترام قائلم، همیشه بعد از نمازم برای پدرم و عزیزانم و استادم دعا می خوانم.

به خاطر دارم وقتی می‌خواستم از اصفهان به تهران بیایم، به اندازه نصف این اتاق کاغذ طراحی داشتم. هنوز هم با این سن و سال طراحی می‌کنم. 

به خاطر دارم تابستان‌ها در عالی‌قاپو و مسجد امام می‌رفتم و طراحی می‌کردم. عصر که نمونه‌هایم را نزد استادم آقای بهادری می‌بردم، می‌گفت این خوب است، آن بد است! وقتی می‌پرسیدم چرا بد است، می‌گفت برو با اصل آن تطبیق بده و ببین اشکال کار کجاست. می‌رفتم و آنقدر تلاش می‌کردم تا اشکال را پیدا کنم. هنرمند خودش باید راه را پیدا کند، اینطور نیست که بتوان آن را دیکته کرد.

* حرف از جوان‌ها شد؛ استاد کارهای جوانان را چقدر دنبال می‌کنید؟ مثلاً نقاش جوانی به نام آقای حسن روح‌الامین هست، آیا کارهای ایشان را دیده‌اید؟ 

ـ همه‌شان کارهای خوبی می‌کنند و نیروهای فوق‌العاده‌ای دارند. مثلاً یک جوان تبریزی معلول است که با پاهایش نقاشی می‌کشد. این پدیده‌ای است که جز عشق هیچ چیز دیگری نمی‌تواند توجیه کند و البته کار قابل قبول و فوق‌العاده خوب هم انجام می‌دهد. هدایایی هم آورده‌ام که تقدیم این جوان بکنم. 

* اگر اشتباه نکنم در آثار سال‌های اخیر به سمت و سویی رفتید که تقابل خیر و شر را نشان دهید. آیا در هنر نگارگری می‌توان این تقابل را به روزتر هم نشان داد؟ مثلاً الان در منطقه درگیر خباثتی به نام داعش هستیم، می‌توانیم مصداقی‌تر آن شر را نشان دهیم؟

داعش برای دنیا مشکل‌ساز شده است، اما نمایش آن در اثر هنری نباید ظاهری و ژورنالیستی باشد

ـ حتماً می‌توانیم، منتها وقتی می‌خواهیم درج این پدیده را که برای دنیا مشکل‌ساز شده است، نشان دهیم، باید به گونه‌ای باشد که ظاهری و پلاستیکی و ژورنالیستی نباشد تا مخاطب را پس بزند. این موضوع در برخی کارهایی که در سعدآباد و کلکسیونم وجود دارد، قابل مشاهده است. 

*کار جدید هم با این موضوع دارید؟ 

بله، خدا را شکر در این سن و سال شب و روز کار می‌کنم. 

* خیلی‌ها دوست دارند و یکی از آرزوهایشان این است که جنابعالی برای حرم حضرت زینب(س) ضریح طراحی کنند. پیشنهادی به شما شده یا تمایلی دارید؟ 

ـ پیشنهادی نشده، اما اگر سعادت یاری کند و توان داشته باشم، با کمال میل برای بزرگان دینمان کوتاهی نخواهم کرد. 

*گفتید ان‌شاءالله ضریح حضرت عبدالعظیم(ع) که تمام شود خیلی مشتاق دیدن و زیارت آن هستید. درباره ضریح سیدالشهدا(ع) موفق شدید نتیجه نهایی کار را از نزدیک ببینید؟ 

ـ نه هنوز سعادت نشده، باید آقا مرا بطلبد، دست ما نیست. دلم می‌خواهد بروم ان‌شاءالله.

ضریح امام حسین(ع) را طور دیگری می‌بینم و فکر می‌کنم پرهای فرشتگان مشغول غبارروبی هستند

راستش من دلم نمی‌آید وقتی می‌خواهند ضریح را نصب کنند، تق تق چکش‌ها و کندکاری‌ها را تماشا کنم. من طور دیگری ضریح را می‌بینم و فکر می‌کنم آنها گل‌هایی هستند و پرهای فرشتگان مشغول غبارروبی‌اند. 

* استاد یک بار فرموده بودید بیش از هر چیز در این دنیا، «خانه آخرت» احتکار کرده‌اید. در حرم امام رضا(ع)، حضرت عبدالعظیم، مقبره صائب تبریزی و یکی هم در آمریکا. دلتان بیشتر با کدام است؟ 

ـ البته هنوز به ما سعادت نکرده‌اند قبری در حرم حضرت عبدالعظیم بدهند.

۵ قبر در این دنیا دارم، اما دوست دارم در اصفهان کنار مقبره صائب تبریزی دفن شوم

الحمدلله سرمایه مالی ندارم، اما ۵ قبر دارم. می‌دانید در مشهد مقدس وقتی چند سالی که می‌گذرد ممکن است تغییراتی در صحن‌ها ایجاد شود، اما مقبره صائب اینچنین نیست.

راستش من دوست دارم بروم اصفهان، کنار قبر صائب تبریزی. آنجا قبری تهیه و به من محبت کردند.

* ان‌شاءالله خداوند عمر با عزت به شما عطا کند و از هنر شما همچنان بهره‌مند باشیم. 

ـ قربان شما، خیلی ممنون.

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش