سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۴۱ - ۲۶ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۶۱۶۴
هنرهای تجسمی

آیدین آغداشلو: هنرمند باید امیدوار باشد که جایی برای حضور او هست

آیدین آغداشلو,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
 آیدین آغداشلو معتقد است همیشه باید فرصت‌هایی وجود داشته باشد تا هنرمند در آن‌ها شرکت کند و امیدوار باشد که جایی برای حضور او هست.

در سال‌های اخير بعضی از مجموعه‌های توليدی و اقتصادی با درک نقش مهم هنر در اجتماع، با برگزاری مسابقات يا خريد آثار هنری تلاش كرده‌اند تا از هنر و هنرمندان ايرانی حمايت كنند. نمايشگاه هنری ورسوس نيز از چهار سال پيش با هدف حمايت از جوانان هنرمند و با تمركز بر شناسايی استعدادهای نسل جوان و معرفی آن‌ها به جامعه هنرهای تجسمی، فعاليت خود را آغاز كرد تا در نهايت چهره‌هايی نامدار در طول دوره‌های گذشته، اين آثار را انتخاب و داوری كنند. آيدين آغداشلو يكی از داوران نخستين دوره ورسوس بود كه به هنرمندان نقاش جوان زير ٣٠ سال اختصاص داشت و خرداد سال ١٣٩٣ در خانه هنرمندان ايران برگزار شد. گفت‌وگو با اين هنرمند را به بهانه نزديک شدن به سومين دوره نمايشگاه ورسوس در ادامه بخوانيد.

 

تجربه حضور در ورسوس و انتخاب آثار نقاشان جوان برای شما چگونه بود؟

در هر نمايشگاهی كه برای آن فراخوان اعلام می‌شود بايد منتظر ديدن همه نوع كاری باشيد. از تكراری و ساده گرفته تا اصيل و قابل‌توجه. كار بسيار سختی هم هست چون تعداد آثار بسيار زياد است و حوصله و نيروی زيادی می‌خواهد تا انتخاب‌كننده دچار بی‌اعتنايی نشود و با صرف وقت كارها را انتخاب كند. من بارها چنين تجربه‌ای را داشتم و به عنوان داور يا انتخاب‌كننده با كوهی از آثار مواجه شدم.

 

هميشه سعی كردم انضباط داشته باشم و حوصله‌ام را نگه دارم تا به دليل تكرارِ تماشای آثار دچار حالت‌های زودگذر نشوم و بتوانم روی هر كاری درنگ كنم. معمولا كاری را كه بايد جدا شود و جای درنگ بيشتری دارد  با علامتی مشخص و كار خود را تمام شده فرض می‌كنم. البته هميشه در اين رويدادها چند نفر همكار حضور دارند كه هر كدام انتخاب‌های متفاوتی دارند.

 

با توجه به اينكه آثار هنرمندان زير ٣٠ سال شركت‌كننده در اين رويداد را می‌توان نماينده نسل جوان هنرمندان دانست، نظر شما در مورد آثاری كه بررسی كرديد، چيست؟

هر بار وقتی در مقابل تعداد زيادی از آثار نقاشان جوان قرار می‌گيرم اميدوارتر می‌شوم. چون گذشته از كارهايی كه كپی يا تحت‌تاثير ديگران هستند، با نسل جوانی مواجه می‌شوم كه خيلی بااستعداد و كاری است و آثار بسيار قابل‌توجهی خلق می‌كند كه در مقابل آن احساس آسودگی و خوشحالی می‌كنم. در هركدام از اين رويدادها آثار پيشتاز و اصيل زيادی ديدم و براساس سليقه خودم آن‌ها را انتخاب كردم. هرچند در مقابل سليقه داوران ديگر ممكن است اين آثار امتياز لازم را كسب نكرده باشند.

 

جامعه ما چه نيازی به برگزاری چنين رويدادهايی دارد و آيا افزايش تعداد چنين مسابقه‌هايی می‌تواند تاثير منفی داشته باشد؟

خير، هيچ نكته منفی وجود ندارد. چون جوانان ما در آغاز راه خود و بعد از پايان دانشگاه قرار دارند و جدا از اين كه چه نبوغی دارند يا چه چيزی عرضه می‌كنند و ارزش كيفی كار آن‌ها چيست، مانند همه نقاشان اين مسئله را دارند كه آثارشان ابتدا عرضه شده و سپس مورد توجه قرار گرفته و خريداری شود. يک اثر هنری هرقدر هم كه عالی باشد باز نياز به مخاطب دارد. پس برای اين شور و اشتياق هنرمند بايد مخاطبی فراهم شود و اين كار بسيار مهمی است.

 

بنابراين هرچه تعداد چنين رويدادهایی بيشتر باشد تعداد مخاطب هم بيشتر می‌شود. هنرمند در زمان خلق اثر تنهاست و پس از آن می‌خواهد ببيند اثر او كجا می‌رود و با چه واكنشی مواجه می‌شود. همه نهادهای دولتی و خصوصی وظيفه دارند چنين كاری را انجام دهند و همان طور كه ورسوس و دامون‌فر اين كار را كرده‌اند، هرچه تعداد آن‌ها بيشتر باشد بهتر است.

 

هنرمند جوانی كه در چنين مسابقاتی برگزيده می‌شود بايد پس از پايان نمايشگاه نيز مورد حمايت قرار ‌گيرد يا ادامه مسير به عهده خود اوست؟

اين مراسم طولانی از زمان دريافت آثار تا انتخاب، امتيازدهی، نمايشگاه و در نهايت خريد آثار، هنرمند را درگير می‌كند، اما پس از آن هنرمند است و خودش. نمی‌شود هميشه زيربغل هنرمند را گرفت و دنبالش بود. البته اين يک وظيفه كلی برای دولت و بخش خصوصی است كه به خود بقبولانند بايد از هنرمند حمايت كنند. اگر چنين حمايتی وجود داشته باشد با پايان يک رويداد، هنرمند دچار نااميدی نمی‌شود، چون می‌داند هميشه فرصت‌های ديگری هست كه بتواند در آنها حاضر شود و مخاطب خود را پيدا كند. ولی هنرمند تنهاست.

 

بايد بين خلوت و جست‌وجوگری او، با حمايت و پشتيبانی ديگران تعادل وجود داشته باشد. نمی‌توان انتظار داشت فقط هنرمند مداومت و استقامت به خرج دهد يا فقط حمايت و پشتيبانی ديگران وجود داشته باشد. بايد تعادلی بين اين رويدادها و كار هنرمند وجود داشته باشد. هميشه بايد فرصت‌هايی وجود داشته باشد تا هنرمند در آنها شركت كند و اميدوار باشد كه جايی برای حضور او هست. ممكن است در يک دوره اول شود در يكی پنجم و در دوره ديگر هيچ مقامی نداشته باشد. هيچ اشكالی ندارد چون مسابقه فقط برای اول شدن نيست.

 

دنيای هنر حوزه‌ای پر جنب و جوش و پر از اميد و نااميدی است. پس هر جشنواره‌ای كه تمام می‌شود هنرمند بايد آماده باشد خودش را جای ديگری نشان دهد. اين ساحتی گسترده و پرتلاش و پرماجرا برای همه هنرمندان است. اگر فكر كنيم همه كارها برای هنرمند بايد سهل و ساده باشد ديگر نمی‌توان انتطار داشت او تلاش كند. اين كار ممكن است باعث شود او تنبل شود. در هيچ جای دنيا حمايت هميشگی وجود ندارد، اما نبايد هنرمند را به حال خود رها كرد.

 

در زمان حضور خود در داوری و ديدن نمايشگاه نقاشان جوان با نكاتی مواجه شديد كه نياز به تغيير يا بهبود داشته باشد؟

به نظر من همه مراحل ورسوس خوب بود و تنها نكته‌ مهم اين است كه بايد در هر دوره اين مسابقه‌ها، انتخاب‌كننده‌ها و داوران متفاوتی حضور داشته باشند تا تفاوت سليقه و نگاه آنها باعث شود هر بار اتفاقی نو بيفتد. اين تفاوت برای هنرمندان جوان هم فرصتی ايجاد می‌كند كه افرادی با سلايق متفاوت، آثار آنها را بررسی كنند.

 

 

 

etemaad.ir
  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش