پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۱۲ - ۱۷ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۴۶۸۷
هنرهای تجسمی

مدیرکل هنرهای تجسمی: اثری از موزه هنرهای معاصر خارج نشده است / من مسئول ارزشیابی هنرمندان کشور نیستم

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی
ملانوروزی درباره وضعیت آثار موزه هنرهای معاصر و بودجه مرکز هنرهای تجسمی توضیحاتی ارائه داد.

باشگاه خبرنگاران جوان، در حال و هوای برگزاری دهمین جشنواره بین المللی تجسمی فجر با مجید ملانوروزی، مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتگو پرداخته و او برنامه ها و حواشی حوزه تجسمی را مطرح کرد. ماحصل گفتگو با سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران را در زیر می خوانید:

 

** حوزه تجسمی تا چه حد تحت تاثیر جابجایی اخیر وزیر و معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است؟

برنامه های فرهنگی هنری کشور یک ساختار منسجم دارد که با تغییر مدیریت ها کمتر دچار تغییر می شود. معاونت های مختلف در وزارت ارشاد وجود دارد و هر مدیر طبق یک نوع ساختار و در چارچوب مورد نظر خود کار می کند. حوزه هنر که آغشته به ذوق و زیبایی است، حتما تاثیرهای خاص خود را دارد و تغییر مدیران می تواند به پررنگ کردن امور هنری کمک کند. خوشبختانه آقای صالحی به عنوان معاون فرهنگی و آقای حسینی در سمت مشاور هنری در سیاست چهارساله اخیر وزارت ارشاد حضور داشته اند و با موضوعات کاری وزارت ارشاد، اهداف، سیاست ها و برنامه های این وزارتخانه بیگانه نیستند. به ویژه حضور آقای حسینی به دلیل آشنایی با هنر ایرانی اسلامی و تسلط او بر حوزه تجسمی، قطعا پیامدهای خوبی خواهد داشت.

 

شاید امروز با توجه به مدت بسیار کمی که از آن جابجایی ها می گذرد، فرصت مناسبی برای رصد کردن عملکرد یک مدیر نیست. اما این دیدگاه آقایان صالحی و حسینی که بیش از مسائل سیاسی به بخش فرهنگی هنری توجه دارند، می تواند موثر واقع شده و برای هنر ایران که بارها دچار سیاست زدگی شده نقطه مثبتی باشد.

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** برنامه و چشم اندازهای قابل اجرا در حوزه تجسمی را در ماه های پایانی سال جاری و سال آینده بفرمایید.

وزارت ارشاد به عنوان یک نهاد حاکمیتی خیلی به دنبال اجرا کردن برنامه ها نیست. در سالهای نخست انقلاب حدود دو سه گالری در کشور وجود داشت و آنها هم نگارخانه های بسیار کوچکی بودند. آثار تجسمی به ندرت خرید و فروش می شد. امروزه با انفجاری از هنرمندان جوان مواجه هستیم که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و در کنار هنر، دغدغه هزینه و معیشتشان مطرح است. هر یک کارشناسان هنری هستند و از آنجایی که استخدام های دولتی، عمومی و بخش های خصوصی بسیار کم است باید از فروش آثار درآمد کسب کنند. دولت هم نه بودجه ای برای خرید آثار هنری دارد و درست هم نیست که هنرمندان برای دولت کار کنند و نظر و سلیقه دولت در آثارشان دخیل باشد. هنر دولتی حتما به خلاقیت و نگرش های شخصی هنرمندان آسیب می زند. به این ترتیب باید ساختاری تعریف شده باشد که  بتواند حوزه پر پیچ و خم تجسمی را مدیریت کند.

 

تلاش بخش تجسمی وزارت ارشاد در چند سال اخیر این بود که تعداد نگارخانه های خصوصی افزایش یافته و هرکدام با فعالیت چشمگیرخود آثار هنرمندان را به نمایش بگذارند. البته شهرداری، حوزه هنری و اماکن مختلف فضاهای مناسب برای نمایش آثار در اختیار دارند اما نکته  حائز اهمیت برای هنرمندان و مسئولان وزارت ارشاد، بحث اقتصاد هنر است. مسئولان باید دنبال راهکارهایی باشند که با اعمال آنها، آثار هنرمندان ایران در نگارخانه های خارجی به نمایش درآید و این اثرها معروف شود. این هدف نیاز به فرهنگ سازی دارد. مثل فرش ایران که الان در جهان معروف است و این شهرت حاصل کار یکی دو روز نیست، بلکه صدها سال است که فرش ایران در جهان شناخته شده و در اقصی نقاط دنیا به فروش می رسد.

 

آثار تجسمی ایران هم این قابلیت را دارد که دیده شود، نقد شود و  هنر شرق را به دوش بکشد. البته در داخل کشور هم باید استعدادهای نهفته کشف شده و استعدادسازی درست انجام شود. به دنبال آن، امکانات بیمه هنرمندان و معرفی خوب هنرمند فراهم شود تا مردم بدانند آثار فاخر چه آثاری هستند. سواد بصری مردم زیاد نیست؛ خیلی از آنها ممکن است با هنرهای سنتی کاملا آشنا بوده و یک نقاشی منظره و... را بیشتر از  آثار معاصر هنرمندان بشناسند. این وظیفه ماست که مردم را آشنا کنیم. مرکز هنرهای تجسمی جشنواره هایی برگزار می کند. دو سالانه ها تخصصی ترین رویدادهای وزارت ارشاد در یک رشته هنری است. مثل دو سالانه کاریکاتور، تصویر سازی، عکس، خوشنویسی و... همواره تلاش مسئولان این بوده است که تمام این دوسالانه ها  توسط انجمن های تخصصی برگزار شود و این خرد جمعی را اهل فن مدیریت کنند. ما هم فقط بحث های مالی و... را حمایت کنیم.

 

یکی از بزرگترین رویدادهای تجسمی جشنواره فجر است که امسال، سال دهم برگزاری این فستیوال است. جشنواره فجر مروری بر فعالیت های تجسمی کشور در یک سال است. در این جشنواره سعی می شود از مفاخر، فعالان، نگارخانه های برتر، منتقدین، نشریات و خبرگزاری هایی که حامیان تجسمی هستند و کمک کرده اند تا برنامه های تجسمی در خارج از کشور انجام شود تقدیر و قدردانی شود. همچنین با توجه به اهداف سایر نهادهای خصوصی و دولتی که جشنواره برگزار می کنند، به آنها کمک می کنیم. بسیاری از وزارت خانه ها مثل وزارت معدن که متولی جشنواره عکس و فیلم است، وزارت بهداشت و درمان که برای فرهنگ سازی اهدای عضو و... از هنرمندان استفاده می کند، موسسه های آوای سلامت، محک، عکاسی خیام و... جشنواره های بزرگ تجسمی برگزار می کنند و سعی دارند بسیاری از مسائل را در بستر هنرهای تجسمی مطرح کنند و ما هم حمایت می کنیم. مثلا به عنوان داور همراهشان هستیم یا اگر لازم باشد کاتالوگ چاپ می کنیم. هدف از این مشارکت ها این است که فعالیت های تجسمی گسترده تر شده و  پیشرفت روزافزون هنرمندان توانمند کشور را شاهد باشیم.

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** قبلا گفته بودید نمیدانم چه کمبودی باعث شده که جشنواره تجسمی فجر برگزار شود. لطفا در مورد این موضوع توضیح دهید.

در طول سال نگارخانه های بسیاری به صورت هفتگی نمایشگاه برگزار می کنند. در حوزه موسیقی و سینما این جشنواره از اول انقلاب شروع شده و از بین ۷۰ یا ۱۰۰ فیلمی که ساخته می شود تعدادی از آنها پروانه و مجوز اکران را دریافت می کنند. در حوزه تجسمی جشنواره بی‌ینالها (دو سالانه)  بسیاری برگزار شده و می شوند. سینما یک ژانر و تجسمی مجموع بیش از ده رشته است که همه رشته های آن با دیگری متفاوت است. اما به هرحال سنگ بنای جشنواره تجسمی فجر در دولت قبلی گذاشته شده است. شاید یکی از دلایلی که باعث شد با ادامه حیات این جشنواره موافقت کنم، تقاضای هنرمندان بود که گفتند تعداد بی ینالها کم است. سیاست گذاری جشنواره فجر را براساس صلاح هنرمندان و همچنین استفاده از ویدئو، استفاده از بیان فرم های انسانی در قالب پرفرمنس آرت، هنرهای مفهومی، دیجیتال آرت و ویدئو آرت که حضور پررنگی در جشنواره های تجسمی نداشته اند تنظیم و اجرا کردیم. بسیاری از هنرمندان ایران هرساله در رشته هایی مانند کاریکاتور، عکاسی، تصویر سازی و گرافیک در عرصه های بین المللی جایزه می گیرند. جشنواره فجر میتواند نگاهی باشد به این فعالیت ها و هنرمندان بتوانند دستاوردهای خودشان را در این رهگذر به منصه ظهور برسانند.

 

** گفته بودید اکثر آثار دانشجویی است و هنرمندان حرفه ای اصلا کار نفرستاده اند! آیا چنین چیزی صحیح است؟

هنرمندان حرفه ای در رقابت ها شرکت نمی کنند و چون برای جشنواره فجر جایزه تعریف شده، جنبه رقابتی دارد. معمولا استادان به عنوان مهمان دعوت می شوند و آثار خود را در بخش ویژه ارائه می کنند. در حوزه رقابتی تعداد هنرمندان جوان بیشتر است. هنرمندانی که میل به رقابت، دیده شدن و گرفتن جایزه دارند و اغلب فضاهای تخصصی کشور ما جوانان ۳۰ تا ۴۰ ساله  هستند.

 

** آشنایی مردم در چند سال اخیر با هنرهای تجسمی بیشتر شده و این هنرها کم کم وارد زندگی مردم می شوند. در این مسیر پیشرفت، هنرمند و مسئولین هرکدام به چه میزان سهیم بودند؟

اتفاق های اجتماعی و اقتصادی که در کشور و حاشیه های هنرهای تجسمی رخ داد یکی از علت های این اتفاق خوب است. در بی‌ینالهای تخصصی افراد متخصص حضور دارند. اما حراجی ها عمومی تراست. با اینکه حراجی ها خیلی هنری نیست و نباید به عنوان یک نقد در نظر گرفته شود، اما از لحاظ بازاریابی، فروش و سرمایه گذاری بسیار موثرند و فضای جهانی و معرفی شدن هنرهای تجسمی ایران در جهان با خرید اثر توسط مردم و نصب این آثار در منازلشان ممکن می شود. خوشبختانه در چند سال اخیر مردم تهران و استانها روزهای جمعه هر هفته از مراکز هنر تجسمی و گالری ها بازدید می کنند. همانطور که مردم قبلا به فرش، مبل و... منازل خود اهمیت می دادند امروزه به تابلوهای منازلشان نیز توجه دارند. رسانه ها با اشاعه اخبار به موقع نقش پررنگی در افزایش اطلاعات و آگاهی هنری افراد ایفا کرده اند. به این ترتیب در این ده سال اخیر هم گردش مالی تجسمی بیشتر بوده و هم تعداد بیشتر هنرمندان از رهگذر تجسمی امرار معاش کرده اند.

 

** گفته اید که گردش اقتصادی تجسمی از ۲۰ میلیارد تومان به ۱۰۰ میلیارد رسیده است، چه مقدار از این مبلغ صرف هنرمندان و خرید اثر از آنها می شود؟

منظور من گردش مالی در فضای بیرون از دولت بود، نه اینکه این مبلغ بودجه تجسمی است. بودجه ما در این چند سال به ۱۰ میلیارد بالغ نشده و معمولا بخشی از این بودجه هم محقق نمی شود. هزینه برنامه ها، حقوق کارمندان موسسه هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر نیز باید از این بودجه پرداخت شود. افزایش گردش مالی ۸۰ میلیاردی در فضای بیرون اتفاق می افتد و برای هنرمندان است. درآمد حاصل از حراجی ها که مقداری از آن باید به حساب هنرمندان واریز شود و بخشی هم فروشنده و یا مجموعه داران هنری دریافت می کنند. اگر تعداد هنرمندان را در نظر بگیریم، می بینیم که این مبلغ چیزی نیست و بخش بزرگی از این مبالغ برای خرید آثار هنرمندانی است که در قید حیات نیستند. من همیشه معترض هستم که بسیاری از هنرمندان نمی توانند آثارشان را بفروشند. بنابر این ما باید دنبال راهی برای فروش آنان نیز باشیم. یکی از این اقدام ها، اختصاص بخشی از مالیات های شرکت ها به خرید آثار و همچنین بازاریابی در کشورهای خارجی است.  

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** اکثر هنرمندان از اینکه تجسمی رسانه ضعیفی دارد، رنج می برند و گله دارند. نظر شما چیست؟

رسانه تجسمی در همه جای دنیا ضعیف و آن هم به دلیل استقبال کم مردم است. وقتی یک مجله سینمایی منتشر می شود، مردم آن را می‌خرند؛ بنابراین تیراژ آن بالا می رود. زمانیکه تیراژ بالا باشد، آگهی و تبلیغات هم به مجله سفارش می دهند. به این ترتیب روز به روز آن رسانه بزرگتر و قوی تر خواهد شد. نشریه های تجسمی در ایران خیلی خواننده ندارد و مردم ما هم خیلی اهل اخبار تخصصی، نقطه نظرات هنرمندان و... نیستند. معمولا اخبار سینما و فوتبال بیش از همه حوزه ها استقبال می شود. البته این سلیقه کلی است، اما در ایران عمیق تر است. مردم ما عموما شنونده هستند. ادبیات و دیالوگ را بیشتر می پسندند تا یک اثر چیدمان، تابلو و...که به صورت بصری آنها را درگیر کند. سرویس های تجسمی رسانه های بزرگ در این زمینه می تواند کمک بزرگی باشد. همچنین ساختار شهری، مبلمان شهری، المانها، مجسمه ها و یادمانها می‌توانند تا حدودی اثربخش باشند و مردم دارای ذائقه بهتر شوند. تابلوهایی که در برنامه های تلویزیونی پشت سر مسئولین و بازیگران قرار می گیرند، تبلیغ غیرمستقیم هستند. برنامه های مستند جذاب که در ساعت های پربیننده پخش شوند هم بسیار تاثیرگذارند.

 

** چرا گالری های دولتی و نگارخانه های خصوصی برای برپایی نمایشگاه از هنرمندان هزینه دریافت می کنند؟

دریافت هزینه توسط نگارخانه ها ممنوع است و باید ۳۰ درصد از فروش آثار را اخذ کنند. گاهی گالری دار و هنرمند توافقی می کنند که ما دخالتی نمی کنیم، اما گرفتن پول پیش ممنوع است. یکی از دلایلی که این اتفاقات رخ می دهد، این است که تعداد نگارخانه ها از حد معمول کمتر است. اگر نگارخانه ها زیاد باشد، رقابت هم زیاد می شود. در این صورت مسئولین گالری تلاش می کنند هنرمندان را از دست ندهند و ممکن است به دریافت ۲۰ درصد نیز راضی باشند. بنابر این  اگر هنرمندی شکایت کند که یک گالری علاوه بر ۳۰ درصد، درخواست پول  بیشتری دارد، در اسرع وقت رسیدگی خواهد شد.

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** نظر شما درباره تشکیل یک تیم کارشناسی که سابقه هنری و آثار هنرمندان را بررسی و در نهایت بهترین های هر رشته را برای همکاری با سایر سازمان ها و نهادها معرفی کنند، چیست؟

نهادهای فرهنگی کشور مانند جزیره هستند و کارکرد هر سازمان با دیگری متفاوت است، اما می پذیرم که بین وزارت ارشاد و وزارت کار، آموزش و پرورش و... ارتباط و همکاری لازم نیست. امروزه در هر منزلی یک معمار و یا عکاس وجود دارد که باید برای اشتغال آنان برنامه ریزی شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وسیله موسسه توسعه هنرهای تجسمی کارهای بیمه و فروش آثار را تا حدودی سامان می بخشد. شهرداری و یا هر سازمانی که در دایره فعالیت هایشان برنامه های هنری انجام می دهند می توانند نیروهای مورد نیاز خود را از بین هنرمندان وزارت ارشاد انتخاب کنند و تفاهم نامه کاری بین وزارت ارشاد و دیگر ارگان ها منعقد شود.

 

** یکی از نقدهای همیشگی این است که در حوزه تجسمی، ارتباطات حرف اول و آخر را میزند. کسی که رابط داشته باشد همیشه در راس است و کارهایش را می خرند. چرا فکری به حال این وضعیت نمی کنید؟

ارتباط در همه حوزه ها مهم است. فروش مسکن، پوشاک، آثار هنری، تئاتر و سینما تحت تاثیر روابط است. کسی که روابط خوبی دارد افراد بیشتری را می شناسد و می تواند افراد بیشتری را به نمایشگاه خود دعوت کند. افراد بیشتری درمورد او نقد می نویسند و نامش بیش از سایر همکارانش بر سر زبان ها می افتد. تعدادی از گالری ها که مسئولین جسور دارند در حراجی ها مجموعه داران و خریداران حرفه ای را دعوت می کنند و آثار را می فروشند. هر نگارخانه سیاست خود را دارد. بعضی آثار مدرن و بعضی دیگر آثار کلاسیک را نمایش می دهند و هر هنرمندی هم از یک مسیر می گذرد. یک نفر از بی ینالها و یک نفر از جشنواره ها. بنابراین اعمال نظر شخصی در فضاهای خصوصی بیشتر است. اما در اماکن دولتی، دولت موظف است به همه افراد نگاه یکسان داشته باشد و زمینه ترقی و پیشرفت را برای همه به یک اندازه فراهم کند. اگر در فضای خصوصی هم اگر کسی بخواهد از بیت المال استفاده های دلخواه کند، باید مورد بررسی قرار بگیرد.

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** برای اینکه دست دلالان و رابطان از این حوزه کوتاه و حرف و حدیث ها کم شود بهتر نیست دوره های آموزش مدیرهنری برگزار کنید تا همه حراجی ها و بازارهای هنری نیز توسط این مدیران برگزار شود؟

همین افراد هم دلال می شوند! هر نگارخانه ای مدیر دارد. دلال در حوزه دولتی ناپسند است. اما در حوزه خصوصی اشکال ندارد. ممکن است نگارخانه ای افرادی را داشته باشد که بتوانند آثار را بخرند. خیلی مهم نیست. برای هنرمند و گالری فقط فروش مهم است. همانطور که در فروش منزل یک مسئول مسکن این کار را انجام می دهد، در فروش آثار هم اینگونه است. در اینکه ما باید به توسعه و آموزش های صحیح کمک کنیم شکی نیست، اما اینکه بگوییم دلال نباید باشد خیلی صحیح نیست.

 

** بهتر نیست دبیر و اعضای شورای هنری جشنواره ها طبق رای گیری و آرای هنرمندان مشخص شوند؟

تمامی جشنواره هایی که مرکز تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برپایی آنها دخیل است- البته به جز جشنواره جوانان و فجر- توسط انجمن های تخصصی برگزار می شوند. هر انجمن دبیر، شورای هنری و داوران آن رشته را انتخاب می کند. فقط دبیر، شورای هنری و داوران جشنواره تجسمی فجر توسط مسئولین وزارت ارشاد انتخاب می شوند و به نظرمن جشنواره هایی در دنیا موفق هستند که مدیریت مستمر دارند. در کشور ما مدیران خیلی زود عوض می شوند. اگر مدیریت جشنواره واحد باشد می تواند مشکلات و نکات هر دوره را شناسایی و در سالهای بعد برطرف کند. علت موفقیت دوسالانه کاریکاتور که یکی از جشنواره های بسیار خوب در جهان است، حضور دبیر مجربی است که کاریکاتوریست های ایران و جهان را می شناسد و برای جشنواره با آنها تماس می گیرد. من معتقدم یکی از دلایل ناتمام ماندن کارها، تعویض سریع مدیران است. البته این مسائل دلیل بر این نیست که کار دبیر نقد نشود. باید عملکرد او در هر دوره بررسی شود و در صورتی که کارآمد نبود تغییر کند.

 

مدیرکل هنرهای تجسمی,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

** چرا داوران جشنواره ها تغيير نمی كنند و از برگزيدگان در بدنه جشنواره ها به عنوان داور و مشاور و ... استفاده نمی شود؟

این کار غیر ممکن است. داور کسی است که اشراف کامل به مسائل تجسمی داخل و خارج کشور داشته باشد. ممکن یک نفر هنرمند خیلی خوبی باشد اما نمی تواند داور باشد. معمولا یک نفر با شیوه ای که کار می  کند مانوس تر است و قطعا این گرایش او داوری را هم تحت تاثیر قرار می دهد. در هیچ جایی از دنیا وقتی یک نفر در یک جشنواره مقام می آورد، سال بعد داور آن جشنواره نمی شود. با اینکه داور باید اطلاعات وسیع از هنر داشته باشد، اما باید امور هنری جهان را نیز بداند. اطلاعات اکثر هنرمندان جوان در این حد نیست. می شود یک بخش از داوری به داوری از نگاه مخاطبان اختصاص یابد.

 

** چرا در رشته اى مثل نقاشيخط (كه در حراجى ها و عرصه بين المللى بسيار درخشيده) اگر کسی بخواهد درجه یک هنری بگیرد بايد درجه ممتاز انجمن خوشنويسان را داشته باشد؟ در حالى كه نقاشيخط الان هم رشته دانشگاهى شده و هم همه هنرمندان اعلام می كنند كه فضاى مستقلى است؟

من مسئول ارزشیابی هنرمندان نیستم. اما آثار یک هنرمند مانند جلیل رسولی یا محمد احصایی و یا نصرالله افجه ای و... را در نظر بگیرید. عنصر اصلی آثار آنها خوشنویسی است و خط آثار در انجمن خوشنویسان بررسی می شود. بعضی از استادان خوشنویس نیستند و از خوشنویسی صرفا به دلیل فرم هایش استفاده می کنند. این آثار را در بخش خوشنویسی وارد نمی کنیم. آن دسته از آثار در انجمن نقاشی و توسط استادان این حوزه ارزشیابی می شود. نقاشیخط بسیار حوزه گسترده ای است و نظرهای زیادی در این رشته مطرح است.

 

** در بازار هنر امسال خرید شخصی داشته اید، اما درباره خرید از جانب موزه هنرهای معاصر تهران گفته شده که قوانین خاصی وجود دارد. این قوانین چیست؟

فضای موزه بسیار کم است و آثار موجود بیشتر از گنجایش فضا است و بودجه هم برای خرید نداریم، بنابراین اگر قرار باشد اثری خریداری شود باید کمیته هنری تشکیل شده و طبق نظر شورای هنری یک اثر خریداری شود. در سالهای قبل از انقلاب آثار بسیاری خریداری شده که اصلا موزه ای نبوده است. بنابراین باید کارهایی خریداری شود که به تکمیل سیر تاریخی موزه کمک کند. در موزه از یک هنرمند آثار زیادی داریم، اما از یک هنرمند حتی یک اثر هم نداریم. من از زمانی که سرپرست موزه شده ام، حتی یک تابلو هم برای موزه نخریدم. زمانی این خرید را انجام می‌دهم که احساس کنم با این خرید یک خلاء در موزه برطرف می شود. در این مدت آثار کسانی که در موزه نمایشگاه داشتند را برای مجموعه موزه هدیه گرفته ایم.

 

** وضعیت آثار موزه هنرهای معاصر به چه صورت است؟ آیا  آثاری که از موزه خارج شده بود، بطور کامل به موزه برگشت؟

اثری از موزه خارج نشده است. یک بار اتفاقی در ساختمان هنرهای تجسمی افتاد که همه گمان کردند مربوط به آثار موزه است. در دوره مدیریتی آقای سمیع آذر آثار موزه پالایش و اموالی که فاقد اعتبار موزه بود به جمع اموال معاونت هنری منتقل شد. امین اموال مرکز تجسمی که سابقه دار بوده است، آثار را به بهانه قاب کردن از مرکز خارج کرده و به تعدادی خریدار فروخته بود. ما به سرعت متوجه شدیم و با پیگیری های مستمر آثار را برگردانده و نمایشگاهی هم از آنها برگزار کردیم.

 

 

 

  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش