پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۳۷ - ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۶۶۹۱
هنرهای تجسمی

نگاهی به نقاشی‌های «مونا زند»

نقاشی‌های مونا زند,اخبار هنرهای تجسمی,خبرهای هنرهای تجسمی,هنرهای تجسمی

یک 

كارل ماركس گفته بود: «سنت تمام نسل‌هاي مرده بر مغزهاي تمام زندگان سنگيني مي‌كند.»

 

از زاويه‌اي كاملا متفاوت، اما «كريستي مك لير»١رييس بنياد رائوشنبرگ ٢ درباره استفاده از گنج هنر و قانون كپي‌رايت مي‌گويد:

 

«آن‌ها را آزاد كنيد. تصاوير را براي محققين، معلم‌ها، موزه‌ها و مخاطبين آزاد كنيد. هنرمندان ديگر بايد بتوانند از تصاوير پيشين استفاده خلاقانه كنند. حتي كوچك‌ترين استفاده‌ از اين تصاوير براي هنرمندان همراه با ترس است و همواره دنبال تاييد آن مي‌گردند. ديگر اجازه نگيريد- شروع به استفاده كنيد. پيش برويد و رشد كنيد. با آگاهي آثارتان را نشان دهيد و ترس از مواخذه را ناديده بگيريد. ما همگي به شما اطمينان داريم. از هنر براي آموزش، انتقال دانش و به عنوان منبع الهام استفاده كنيد. ما دوست داريم كه افراد بيشتري هنر را دوست داشته باشند.

 

اين ‌يك واقعيت است كه فرهنگ‌ها از ديرباز در يك دادوستد غيرقابل‌كنترل از يكديگر تاثيرپذيرفته‌اند و بر همين مبنا حداقل در حوزه مضمون‌پردازي هنر از همديگر تاثير گرفته‌اند؛ و به تعبير افغان‌ها به «يكديگرشناسي» ميان خود، فارغ از اميال دستگاه‌هاي حاكمه پرداخته‌اند.

 

چالش‌برانگيزترين مشكل در دنياي هنر امروز را مي‌توان وجود گسترده مخاطبان جهاني در مقابل تعداد محدود نخبگاني دانست كه دنياي هنر را رقم مي‌زنند. آيا اين گروه كوچك متشكل از مديران گالري‌ها، موزه‌ها، نمايشگاه‌هاي بين‌المللي هنري و انتشارات هنري همچنان مي‌توانند تعيين‌كننده هنرمنداني باشند كه در جامعه مطرح مي‌شوند؟

 

با حرفه‌اي شدن و گسترش روزافزون تشكيلات اقتصادي هنر، گرايش زيادي در هنر به وجود آمده است كه به‌جاي پرداختن به چالش‌هاي زيست‌محيطي و اجتماعي به خود دنياي هنر متمركز شوند.

 

ما به افراد منحصربه‌فردي مانند هنرمندان، نويسندگان، كيورتورها، گالري داران و حمايتگران در دنياي هنر احتياج داريم تا با درآميختن بينش خود و دنياي هنر معاصر با نگاهي هنرمندانه الهام‌بخش ما باشند. اينگونه از پردازش نقاشانه، بيننده را به تفكر دوباره وا‌مي‌دارد.

 

بااين‌حال، اصولا در هنر چيزي كه مهم است نه مضمون بلكه زبان و بيان هنري است. چون در هنر نقاشي تكنيك و زبان، وسيله خبري نيست، بلكه شيئي هنري است. درست در چنين نگاهي است كه آثار مونا زند توجه‌برانگيز جلوه مي‌كنند.

 

دو

به نقل از استاد «كريم نصر» ٣: اولين برخورد مونا زند باكساني كه مي‌داند در حوزه فرهنگ اثري از خود بر جاي گذاشته‌اند، حاكي از احترام، حق‌شناسي و ستايش است. اين گروه از نقاشي‌هايش كه در اين نوشتار موردبررسي قرار مي‌گيرند، در كمال سادگي و بي‌پيرايگي بازتاب رفتار امروزي و وسيعا «آگاهانه مونا زند نسبت به جريان‌هاي نقاشي و هنر معاصر است». ‌

 

نصر مي‌افزايد: «تعدادي از آثار او اجرايي شخصي و نو از آثار هنرمندان سده نوزدهم و بيستم است كه او در آنها به عيان رفتاري حاكي از تحسين، ستايش و حق‌شناسي نسبت به ميراث تصويري هنرمندان بزرگ تاريخ هنر از خود بروز مي‌دهد؛ اما او در اجراي اين آثار با كنار گذاشتن ويژگي‌هاي زبان بصري اين هنرمندان و اتكا بر پشتوانه شناخت شخصي خود از مقوله‌هاي بصري، يعني طراحي «رنگ و تركيب‌بندي شخصي، به بازآفريني برگه‌هاي تازه‌اي از آنها پرداخته است، تا در خلال اين رفتار نقاشانه، ستايش و استقلال هنري خود را توامان به نمايش بگذارد؛ و آنچه در مواجهه با اين آثار باعث تحير بيننده‌اي آشنا به مباحث هنري چند دهه اخير مي‌شود همين رفتار است. يكي از اساسي‌ترين نقدهاي زيبايي‌شناسي پست‌مدرن به آثار هنرمندان مدرن اين است كه در آنها هنرمند همه كوشش را صرف پنهان كردن رد‌پاي آموزش‌هاي ‌گذشتگان كرده است، اما كيست كه نداند همه فرهنگ بصري گذشته در آثار تراز اول نو بازتاب مي‌يابد. نقاشي مونا زند را مي‌توان بديل نقاشانه اين كاستي آثار مدرنيستي به‌حساب آورد كه در آنها تلاش براي گريز از مفهوم‌پردازي‌هاي شبه‌فلسفي، در كنار نمايش رفتار نقاشانه همزمان در مقابل چشم بيننده قرار مي‌گيرند. در اين آثار يك‌بار ديگر سادگي و صداقت هنري جايگزين مفهوم‌پردازي‌هاي موهوم مي‌شوند و همين امر نيز وجه متحير كنند آنهاست».

 

سه

موسسات و دانشگاه‌هاي هنر بايد تلاش بيشتري بكنند تا صنعت دنياي هنر را به هنرجويان و هنرمندان بشناسانند. حتي اگر هميشه در حال نوسان باشد. هنر صنعت جهاني وسيعي است كه فرصت‌هاي زيادي براي ارايه دارد.

 

بيانيه هنرمند

در كودكي هميشه سر خودم را با كاردستي و نقاشي گرم مي‌كردم. معلم‌ها به مادرم شكايت مي‌كردند كه مونا دايما «نقاشي مي‌كشد.» در نوجواني هم بيشتر دغدغه‌ام رفتن به هنرستان بود. يك سال به مدرسه نرفتم و در خانه طراحي كردم كه بتوانم وارد هنرستان شوم. الان معتقدم من از هنرستان هنرهاي زيبا بيشتر آموختم تا بعدا كه وارد دانشگاه شدم. دانشگاه تقريبا هيچ‌چيز براي آموختن نداشت تا اينكه وارد آتليه كريم نصر شدم. در آنجا بود كه وارد آموزش‌ها و مباحث جدي نقاشي شدم. بطور خلاصه مي‌توانم بگويم كه تا پيش از آن درك من از نقاشي نوعي تصويرسازي و داستان‌پردازي تصويري بود و پس‌ازآن كه فضاي نقاشي را درك كردم تلاش كردم كه از طريق «خطوط» و رنگ‌ها و تركيب‌بندي‌ها اهدافم را بيان كنم.

 

معناي اين حرف آن است كه اگر قراراست در اثر هنري مفهومي ارايه شود آن مفهوم بايد زير سايه عناصر بصري قرار گيرند. همه آثار من با پيروي از همين رويكرد آفريده‌شده‌اند. مجموعه «زير سايه بزرگان» نيز بخشي از تلاش‌هاي من براي رسيدن به اين هدف است.

 

پي‌نوشت:

١. Christy MacLear/‎ Christy MacLear is the Vice Chairman at Art Agency Partners, a subsidiary of Sotheby’s, focused on creating an advisory practice for artists, estates and foundations.‎  She was the first CEO of the Robert Rauschenberg Foundation and the founding Executive Director of the Philip Johnson Glass House, giving her deep expertise in legacy planning for artwork use, foundation start-ups and museum sites.‎ Christy has never had a job which existed before and is an expert in pioneering new fields, enhancing legacies and creating “places.‎”  Additionally, she consulted with the CEO of the Cleveland Clinic toward enhanced digital patient experience and global expansion, represented the boards of three Chicago museums during the relocation of Lake Shore Drive to create a lakefront park, and led strategic planning and partnerships for Disney’s new town development called Celebration.Christy has a BA from Stanford University and an MBA from the University of Pennsylvania’s Wharton School.‎  She serves on the Board of Trustees for Stanford University and as the Board Chair of the Municipal Art Society of New York City.‎

 

٢. بنياد رائوشنبرگ

 

Rauschenberg Foundation

 

٣. كريم نصر/ نقاش معاصر، معمار و نويسنده

 

etemadnewspaper.ir
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش