جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۴ - ۲۹ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۷۵۰۸
فستیوال ها و جشنواره های هنری

شکرخدا گودرزی:

کوچک کردن جشنواره، بی‌اعتباری تئاتر ملی و بومی است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره,شکرخدا گودرزی
شکرخدا گودرزی (کارگردان و نمایشنامه‌نویس) در مطلبی تحت عنوان «جشنواره فجر، آسیب‌ها، فرصت‌ها» نگاهی به رویکرد حذف جشنواره استانی تئاتر، کوچک کردن جشنواره فجر در راستای بی‌اعتباری تئاتر ملی و بومی و دعوت از گروه‌های خارجی و بی‌اعتنایی به تئاتر شهرستان‌ها داشته است.

به گزارش ایلنا، یادداشتی که شکرخدا گودرزی با عنوان عنوان «جشنواره فجر، آسیب‌ها، فرصت‌ها» در اختیار خبرگزاری ایلنا قرار داده است را در زیر می‌خوانید:

 

«در حالی در آستانه سی و ششمین دوره جشنواره تئاتر فجر قرار گرفته‌ایم که این جشنواره با همه کم و کاستی‌هایش از خم و پیچ زیادی گذشته و آزمون و خطاهای زیادی را پشت سر گذاشته است.

 

امروز توقع داریم که این جشنواره با توجه به شرایط اجتماعی و نقشی که تئاتر به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای زیرساختی فرهنگی جامعه برعهده دارد، باید امکان و توانایی این را داشته باشد که خودش را از درون نقد کند و به شکلی پویا و امیدوار با اتکا به نیروهای انسانی و خیل تحصیلکرده‌های این رشته با باورمندی در سعی بی‌سکون و دینامیک خود رو به سوی آینده داشته باشد و قادر باشد خود را در پیوند زدن این توان با فرهنگ و پیشینه فرهنگی و موقعیت کنونی جامعه توانمند ساخته و با شهامت و جرآت از انگ خوردن نهراسد و سعی نکند خودش را براساس الگوهای دیگران بیاراید! بلکه برعکس با افتخار به آنچه که در درون دارد و با آن معنا می‌شود ببالد!

 

جشنواره سی و ششم تئاتر فجر با حاشیه شروع شد و یکی از حاشیه‌های جشنواره تئاتر فجر امسال غیر از حذف مسابقه نمایشنامه نویسی. کوچک کردن جشنواره بود که در نگاه اول حرف به غایت درستی‌ست.

 

اما این کوچک کردن در چه مسیری باید اتفاق بیفتد. کوچک‌تر کردن در جهت اعتبار بخشیدن به تئاتر بومی و ملی؟ یا بی‌اعتباری تئاتر ملی و بومی!؟

 

شنیدم در سمینار چشم‌انداز تئاتر استان‌ها حرف حذف جشنواره تئاتر استانییکی، از مباحثِ اصلی و داغ بوده است. زهر این نظریه زمانی بیشتر خودش را نشان می‌دهد که سابقه حذف جشنواره منطقه‌ای را در انبان و پیشینه خود دارد! 

 

سوال اصلی این است؛ حذف جشنواره استانی آیا زنده به گور کردن تئاتر شهرستان‌ها نیست؟! آیا با حذف جشنواره استانی، البته به آن گونه که من شنیده‌ام؛ یعنی انتخاب ۱۵ نفر از هر استان برای انتخاب و معرفی آثار به جشنواره تئاتر فجر! باید پرسید، مگر هر استان چند گروه فعال دارد که این ۱۵ نفر نیروی خبره عضو آن گروه‌ها نباشند؟ پس چه کسی قرار است کار فرد یا گروه دیگر را برای انتخاب شدن ببیند؟!

 

هر چند این نظریه به مجرد مطرح شدن با مخالفت اکثریت نمایندگان تئاتر استان‌ها مواجه شد و قرار شد فعلا تا سال آینده جشنواره تئاتر استانی برگزار شود اما آیا این خطر یعنی تعطیلی جشنواره تئاتر استان‌ها هم‌چون شمشیر داموکلس بر سر تئاتر شهرستان آویزان نیست؟ خصوصا این که قبلا جشنواره تئاتر منطقه‌ای حذف شده است.

 

سوال اصلی این است. به‌واقع هدف از برگزاری جشنواره تئاتر فجر چیست؟ آیا غیر از این است که این رویداد فرهنگی در درجه اول باید محلی برای تبادل داشته‌ها و دانسته‌ها در سطح ملی باشد؟! چرا باید گروه شهرستانی امکان اسکان برایش فراهم نشود تا بتواند از دستاوردهای دیگر گروه‌های شهرستانی استفاده کند و زمینه گفت و گو برایشان فراهم آید نه در یک شتابزدگی بیایند نصفه نیمه کاری را به صحنه ببرند و برگردند!!

 

چرا و چه دلیل؟! چون امکان پذیرایی و اسکان برای گروه شهرستانی فراهم نیست!

 

چرا؟! چون از گروه‌های درجه چندم خارجی برای شرکت در جشنواره دعوت شده است.

 

هیآت انتخاب نمایش‌های شهرستانی چند سالی‌ست به دلیل کمبود بودجه از روی فیلم آثار را انتخاب می‌کنند اما هیآت انتخاب گروه‌های خارجی، پروازی به کشورهای دیگر سفر و در هتل‌های چند ستاره اقامت و آثار را انتخاب کرده‌اند! به نظر می‌رسد آب و هوای خارج از کشور فاقد ریزدگرد است!

 

آیا پیشه کردن چنین روشی مصداق ضرب المثل مرغ همسایه غاز است نیست؟! آیا باید مرغ خودمان را قربانی مرغ گَر همسایه کنیم تا جشنواره‌مان عنوان بین المللی را یدک بکشد؟!

 

به راستی نمایش‌های دعوت شده خارجی در این سال‌ها به استثنای چند نمایش یا گروه که خیلی هم اندک هستند و اگر از قاطبه‌ی اهل تیاتر سوال شود تعداد آنها در تمام سال‌های برگزاری جشنواره فجر به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند! چه کمکی تئاتر ما کرده است؟!

 

آیا کوچک کردن جشنواره تئاتر فجر باید منجر به کوچک کردن تئاتر شهرستان‌ها شود؟

 

و دیگر اینکه آیا تئاترهای درجه چندم خارجی توانسته‌اند کمکی هر چند کوچک به تئاتر ما بکنند غیر از آن که امکانات تئاتر شهرستان‌ها را محدود و بودجه‌ای که می‌بایست برای تولید و آموزش و گسترش تئاتر شهرستان‌ها صرف شود به خود اختصاص داده‌اند و این بودجه صرف پذیرایی و اسکان و هدایای گروه‌های درجه چندم خارجی شده است!

 

در مصاحبه مطبوعاتی دبیر جشنواره سی و ششم می‌خوانیم که قرار است جشنواره کوچک شود و از ۱۵ گروه خارجی دعوت به عمل بیاورند! به فرض محال همه این ۱۵ گروه، گروه درجه یک و عالی! آیا شهرستانی‌ها یا حتی اهالی تئاتر خواهند توانست از این آثار استفاده کنند؟!!!

 

آیا دعوت از گروه‌های خارجی و بی‌اعتنایی به تئاتر شهرستان‌ها و عدم توجه به رشد و اعتلای تئاتر شهرستان‌ها و ایجاد انگیزه مناسب برای جوانان و گروه‌های شهرستانی همسو با سیاست‌های کلان فرهنگی و مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی یعنی کمک به تولید نمایش ایرانی و گروه‌های ایرانی خواهد بود؟»

 

 

 

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش