پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۲۳ - ۲۳ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۵۷۷۲
فستیوال ها و جشنواره های هنری

جنجال‌های بیست‌میلیارد تومانی !

جشنواره فجر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,جشنواره
آیا واقعا ویلاها و زمین‌های شمال و دستمزدهای عجیب بانوان بازیگر از قِبَل جشنواره به دست آمده‌اند؟ جشنواره فجر در حالی به اندازه فستیوال‌های مهم دنیا هزینه دارد که نه‌تنها در جهان تأثیرگذاری ندارد که در همین تهران هم خیلی‌ها از برگزاری‌اش خبر ندارند.

وقتی چند وقت پیش اعلام شد که جشنواره گذشته فیلم فجر حدود بیست ‌میلیارد تومان هزینه داشته، فارغ از سروصدایی که ایجاد شد و بحث‌هایی که در گرفت، پیدا بود که این افشاگری بی‌تبعات نخواهد بود و باید منتظر تغییراتی عظیم در این دوره از جشنواره باشیم. همچنان که دیدیم این اتفاق هم رخ داد و کوتاه زمانی بعد از افشای هزینه‌های کمرشکن جشنواره فجر تغییراتی عجیب در جشنواره اعلام شد.

 

تغییراتی که برای سینمای ایران در حکم زلزله‌ای ویرانگر بود و البته نه‌تنها نتوانست برای قاطبه سینماگران رضایت‌بخش باشد که حتی براي سوال‌های بی‌پاسخ هزینه‌های جشنواره فیلم فجر‌ سال گذشته هم نتوانست پاسخی توجیه‌کننده بدهد؛ چرا که تغییرات ایجاد‌شده مثل مواردی چون کوچ اهالی رسانه از برج میلاد، نداشتن مراسم افتتاحیه و منحصرکردن رقابت‌ها به بخش سودای سیمرغ قطعا و قطعا در اندازه‌ای نبودند و نیستند که بتوانند کاهشی ملموس در هزینه‌ها ایجاد کنند و به احتمال زیاد کارکردشان تنها در حد به هم ریختن سر و شکل و ثبات تازه پا گرفته جشنواره در سال‌های اخیر خواهند بود و این باعث شده که به نظر برسد ماجرا ابعاد گسترده‌ای پیدا کرده است.

 

آغاز داستان

برخلاف آنچه به نظر می‌آید افشای هزینه‌های بیست‌ میلیارد تومانی فستیوال سی‌و‌پنجم نبود که باعث شد تغییراتی گسترده در نوع برگزاری این فستیوال ایجاد شود؛ بلکه می‌توان ریشه تمام این حرف‌و‌حدیث‌ها و تغییرات متعاقب را در حواشی عجیب‌ و ‌پردامنه فجر سی‌وپنجم سراغ کرد که آن چنان کش آمد و دامنه‌دار شد که نه ‌تنها با گذشت نزدیک به یک ‌سال فراموش نشده که اتفاقا هنوز هم به مناسبت و بی‌مناسبت درباره‌شان گفته و نوشته می‌شود و این مسأله می‌تواند ایجاد تغییراتی بنیادین را در نحوه برگزاری جشنواره توجیه کند.

 

حقیقتش مشکل از آن‌جا آغاز شد که رسانه‌ها و مدیران دیدند با تمام ولخرجی‌های فجر این فستیوال فقط و فقط با حاشیه‌هایش به یاد آورده می‌شود و جز این تأثیر دیگری بر سینمای ایران ندارد و از آن بدتر هزینه‌های بخش بین‌المللی‌اش هم نتوانسته کاری کند که حتی در حد یک فستیوال درجه سوم چون باتومی گرجستان یا دیگر فستیوال‌های هم‌رده‌اش هم در خارج از مرزهای ایران شناخته شده باشد. اینها در کنار زلزله مهیب و گسترده افشای هزینه‌های کمرشکن جشنواره باعث شد تا سازمان سینمایی سیاست صرفه‌جویی و اختصار را در برگزاری جشنواره امسال پیش بگیرد.

 

تغییرات

با این‌که همزمان با افشای هزینه‌های بیست میلیاردی فجر، مدیران فرهنگی کوشیدند با ذکر مسائلی چون این نکته حاشیه‌ای که «این رقم هزینه برگزاری دو جشنواره مجزای ملی و بین‌المللی بوده» زهر تلخی افشای هزینه‌ها را بگیرند، اما وقتی نقل‌قول‌ها در این مورد از سطح سازمان سینمایی بالاتر رفت و دامنگیر وزیر ارشاد هم شد که در نمایشگاه مطبوعات خبر از کاهش بودجه جشنواره فیلم فجر داد و گفت که این جشنواره‌ باید با حداقل هزینه‌ها حداکثر بهره‌برداری را داشته باشد، معلوم شد که «این قصه سر دراز دارد» و باید منتظر روزهای آتی باشیم که «شب آبستن حادثه است.» داستان کم‌کردن هزینه‌ها را می‌شود گفت که کمیسیون فرهنگی مجلس کلید زد؛ وقتی احسان‌ قاضی‌پور بعد از جلسه مشترک با رئیس سازمان سینمایی اعلام کرد كه بودجه سازمان سینمایی را از طریق دیوان محاسبات پیگیری می‌کند.

 

پرونده عجیب

اما دلیل تهدید عضو پرکار کمیسیون فرهنگی مجلس به پیگیری از طریق دیوان محاسبات چه بود؟ این‌جاست که نکته جالبی عیان می‌شود که می‌تواند آغاز جنجالی دیگر باشد در این روزهای پر تب‌و‌تاب سینما. بگذارید ماجرا را ساده‌تر بیان کنیم؛ در جلسه کمیسیون فرهنگی با رئیس سازمان سینمایی بیشتر صحبت‌ها بر رقم ۱۱‌میلیارد و ۷۰۰‌میلیون تومان دور می‌زند و این رقم البته تفاوت معناداری با رقم افشا‌شده بیست ‌میلیارد تومانی آغاز‌کننده این حواشی دارد. تفاوت معناداری که به نحو طعنه‌آمیزی تاکنون کمتر واکنشی را در میان مدیران باعث شده است و اگر هم کسی یا خبرنگاری خواسته این موضوع را حداقل برای خودش روشن کند با اظهارات ضد و نقیضی مواجه شده که نمی‌توانند کمکی در راه‌حل این معضل باشند.

 

فلاش‌بک

روز گذشته یکی از رسانه‌های خارج‌نشین در رابطه با حیف و میل‌های نهادهای فرهنگی گزارشی منتشر کرد که بخش مربوط به این مطلب را به نقل از کافه سینما می‌خوانیم. این سایت پربیننده در این مورد نقل کرده که «در جلسه رأی اعتماد به علی صالحی به‌ عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمود صادقی نماینده مجلس از ابهام در هزینه‌کرد وزارت ارشاد اسلامی سخن گفت و اظهار داشت که بعضی از این هزینه‌ها صرف زمین‌خواری و خرید زمین در شمال کشور می‌شود.»

 

وقتی گفته‌های مناقشه‌برانگیز این نماینده مجلس را در کنار خبر شگفت‌انگیز پرداخت دستمزد ۴۰۰‌میلیون تومانی به مهتاب کرامتی که به ‌عنوان مشاور هنری دبیر دوره گذشته جشنواره فجر فعالیت می‌کرد، قرار دهیم می‌توان بخشی از پازل در هم ریخته چرایی هزینه‌های حساسیت‌برانگیز جشنواره فیلم فجر را روشن کرد؛ البته با این‌که هم محمد حیدری، دبیر جشنواره سی‌وپنجم و هم مهتاب کرامتی البته به شکل کاملا تلویحی این خبر را تکذیب کردند، اما به مصداق این حقیقت تلخ که در این سامان ابتدا تمام اخبار درست تکذیب می‌شوند و بعد فشار حقیقت مدیران را وادار به پذیرش اشتباه‌ها می‌کند، کمتر کسی این تکذیب را جدی گرفت. بعد از چند هفته هم با وجود تمام ادعاهای دبیران و مدیران جشنواره فجر که می‌گفتند دستمزدی از جشنواره نمی‌گیرند، دستمزدهای نامتعارف دبیران سابق جشنواره افشا شد و گفته شد که این مدیران ۳۰ و ۴۰ سکه بهار آزادی دستمزد گرفته‌اند که البته این هم تکذیب شد.

 

قیاس

اصلا کاری نداریم به این‌که رقم ١١‌میلیارد درست است یا حدود بیست میلیاردی که سامانه دسترسی به اطلاعات آزاد منتشر کرده است. نکته در این میان این است که آیا جشنواره‌ای با این ارقام هزینه کارکردی در حد و اندازه هزینه‌هایش دارد؛ یا نه؟ بیایید ارقام را مقایسه کنیم؛ بیست‌میلیارد تومان به عبارتی در حدود شش ‌میلیون دلار می‌شود که تقریبا هم‌اندازه جشنواره رم است که با بودجه هفت میلیونی برگزار می‌شود. حالا بیاییم قیاس کنیم و ببینیم آیا واقعا این دو جشنواره هزینه‌هاشان هم اندازه نشان می‌دهد؟ آیا تأثیرگذاری و اشتهارشان در دنیای سینما نزدیک هم است؟

 

 

در حالی ‌که اعلام شده در میان میهمانان دوره اخیر جشنواره رم که همین چهار روز پیش به پایان رسید، بزرگان و ستارگانی چون دیوید لینچ، استیون سودربرگ، برادران تاویان، تام هنکس، ونسا ردگریو، ایان مک کلن، کریستف والتز و زاویه دولان حضور داشتند، در جشنواره فجر سی‌و‌پنجم جز الکساندر سوکوروف نام درجه یک دیگری نمی‌شنیدیم و می‌دانیم و می‌دانید که بیشترین هزینه‌های جشنواره‌های فیلم مربوط به حضور فیلم‌های مهم و بزرگ و البته ستارگانی است که نه فقط برای حضور در جشنواره مطالباتی دارند که با حضورشان موارد و هزینه‌های فرعی بی‌شماری را هم به برگزارکنندگان تحمیل می‌کنند.

 

 

از نظر گستره تأثیرگذاری سینمایی و رسانه‌ای و خبری هم یک جست‌وجوی کوتاه در موتورهای جست‌وجو می‌تواند به بهترین وجهی تفاوت جایگاه دو جشنواره را با هم مشخص کند.

 

 

نکته مهم

نکته مهمی که در این میان نباید مغفول بماند، این است که جشنواره‌های مهم دنیا برخلاف فجر خودمان کمترین کاری با دولت ندارند و به عبارت بهتر بخش عمده بودجه سالیانه آنها با کمک حامیان مالی تأمین می‌شود؛ نه بودجه دولتی. درباره بودجه این جشنواره‌ها باید این را نیز گفت که از آن ‌رو که بیشترشان متعلق به شهرها هستند و نه کشورها و دولت‌ها، شهرداری‌ها بخش زیادی از فستیوال را تأمین مالی می‌کنند؛ با این امید که برند‌شدن فستیوال ممکن است كه به برند‌شدن شهر بینجامد؛ همان‌طور که علاوه بر فستیوال‌های بزرگ چون کن و برلین و ونیز و مسکو و لندن و... درباره شهرهای کوچکی چون کارلووی واری چک، باتومی گرجستان، وزول فرانسه و... نیز این سیاست جواب داده است. 

 

گذشته از این نکته درباره هزینه‌های دیگر هم به نقل از کافه سینما مواردی را اشاره می‌کنیم: از بودجه ٢٤ میلیونی فستیوال فیلم برلین فقط ۲/۷‌میلیون آن توسط بخش فرهنگی دولت تأمین شده است. از بودجه بيست‌میلیون یورویی کن هم کمتر از دو‌میلیون آن سهم مالیات‌دهندگان بوده است. فستیوال فیلم تورنتو که افتتاحیه بیشتر فیلم‌های‌ هالیوودی را برگزار می‌کند، نیز بودجه‌ای ۴۰‌میلیون دلاری دارد که بیشتر آن از سوی اسپانسرهای مالی به دست آمده است.

 

 

مثال آخر

مهدی کرم‌پور از این‌که هزینه‌های گزاف جشنواره‌ فجر نه ‌تنها تأثیری فراتر از مرزهای ایران ایجاد نمی‌کند، بلکه حتی در همین تهران هم خیلی‌ها از جشنواره خبر ندارند، ناراضی است و انتقاد می‌کند. کرم‌پور هزینه‌های فستیوال فیلم ونیز را یک‌چهارم جشنواره فیلم فجر خوانده و گفته که تازه آنها برای میهمانان خود سرویس‌های حمل‌ونقل گرانقیمت و هتل‌های پنج‌ستاره فراهم می‌کنند؛ در حالی ‌که جشنواره فیلم فجر هزینه‌ها و دستاوردهایش همخوانی ندارد.

 

پولاد امین

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش