شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۸ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۳۴۲۰
فیلم و سینمای ایران

عیاری:

در کاناپه هیچ کار غیرشرعی نشده/ازصحنه تراشیدن موی ۴ خانم بازیگر، با فیلمبردار زن فیلم گرفتم

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,کیانوش عیاری
درباره سرنوشت فیلم «کاناپه» میزگردی با حضور کیانوش عیاری، و ۲ منتقد (محسن امیریوسفی و پرویز جاهد) برگزار شد.

کیانوش عیاری در  این باره می‌گوید: «همیشه خجالت می‌کشیدم که در فیلم‌هایم زن باید با روسری در کنار محارمش ظاهر شود. این خجالت و شرم همراه من بود تا زمانی که بعد از یک وقفه شش ساله تصمیم به ساخت «کاناپه» گرفتم. با خودم عهد کردم که یا فیلم نخواهم ساخت یا اگر هم بسازم زن نباید داشته باشد و اگر زن داشته باشد باید در ملأعام باشد و نه مکان‌های خصوصی.»

 

راه‌حلی را که عیاری برای رفع این اشکال ارائه کرده است محسن امیر یوسفی نشانه تعهد این فیلمساز و اهمال فیلمسازان دهه ۶۰ عنوان می‌کند و با اشاره به «جنگ اطهر» محمدعلی نجفی که برای نخستین بار زنان در سینما را با حجاب تصویر کرد می‌گوید: «به نظرم ایشان با وجود ساخت کارهای خوبی مثل «سربداران» باید یک روز به تاریخ سینمای ایران پاسخ‌گو باشند. بحث در مورد حجاب اسلامی نیست و کسی با آن مخالف نیست ولی اگر در همان دوران یک راه حل مثل راه حل «کاناپه» پیدا می‌شد مطمئناً این مسأله در سینمای ایران حل شده بود. مسأله‌ای که نه از نظر شرعی مشکل دارد و نه از نظر عرف جامعه و بیشتر از اینکه بگوییم اجبار مدیریت سینما یا نظام بود، بیشتر محصول انفعال سینمای ایران بود.»

 

او  در بخش دیگری از صحبت‌های خود می‌افزاید: «در دهه ۶۰ تصویر این حجاب صحنه‌هایی را به وجود آورده است که الان جوک و شرم‌آور است. نیمه شب به مردی در تختخواب زنگ می‌زنند که عملیات شده است و بعد خانمش با چادر از کنارش بلند می‌شود که رضا چه شده؟ من نه چریک هستم و نه قصدم این است که قهرمانانه صحبت کنم. بحث سر این است که دهه ۶۰ یک اتفاقی افتاد و هول هولکی فکر کردیم که هر تصویری را مردم هم می‌پذیرند اما آیا واقعاً مردم پذیرفتند.»

 

پرویز جاهد منتقد شناخته شده سینما نیز از عیاری به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌سازان رئال یاد می‌کند و می‌گوید که نمی‌شود از او انتظار داشت که یک اصل بدیهی زندگی اجتماعی یا خانوادگی در جامعه را در سینما تحریف کند. او می‌گوید: «این مشکلی است که ما در سینمای ایران با آن مواجهیم و اگر سینمای ایران به مسیری رود که همه وجوه زندگی را به رئالیستی‌ترین شکلش نشان دهد، دیگر کسی از این اتفاق تعجب نمی‌کند.»

 

 به گفته عیاری هر ۶ بازیگر فیلم برای واقع‌نمایی موهای سر خود را توسط گریمور زن با نمره ۴ تراشیده‌اند و حتی برای رفع هر گونه حاشیه و شبهه از صحنه تراشیدن موی بازیگران توسط یک فیلمبردار زن تصویربرداری شده است. او می‌گوید: «معتقدم که در فیلم «کاناپه» کوچک‌ترین عمل غیرشرعی رخ نداده است. در حالی که در فیلم‌های جدید شخصیت‌های زن فقط یک روسری روی سرشان است که در بهترین شکل فقط دو سوم موهای‌شان را می پوشاند.»

 

محسن امیریوسفی در تعبیری جالب از مواجهه‌اش با سکانش مربوطه می‌گوید: «سکانس اول «کاناپه» را که با کلاه گیس خانم ها دیدم شبیه دراکولایی بودم که نور می‌بیند اما این حس فقط در یک سکانس بود. بعد از آن فراموش کردم که زنان فیلم بدون حجاب هستند و کلاه گیس به سر دارند.»

 

عیاری نیز با عباراتی مشابه از واکنش دیگر سینماگران و برخی اهالی رسانه یاد می‌کند و می‌گوید: «من با تعدادی از کسانی که فیلم را دیدند صحبت کردم، بدون استثنا حرفشان همین بود که دقایق اول یک هیجان ایجاد می‌شود و بعد از آن عادی است. اگر فیلم بعدی را من یا فرد دیگری بسازد، دیگر آن هیجان دقایق اول هم وجود ندارد. اطمینان داشته باشید بعد از ۳ یا ۴ فیلم خود مسئولان شگفت زده خواهند شد که چرا این مدت سینما از چنین راهکار بدیهی محروم بوده است. شق القمری رخ نداده است فقط یک راهکار برای امری است که پایه‌اش غلط گذاشته شده است. مثل کراوات که یک کینه درباره آن به وجود آمد و اگر از گردن کسی کراوات آویزان بود به او بد نگاه می‌کردند درحالی که امروزه خیلی عادی است.»

 

عیاری در پاسخ به این سؤال که آیا ترس و واهمه این را نداشته است که نمایش «کاناپه» در جشنواره آن را دچار سرنوشتی مشابه «خانه پدری» کند می‎گوید: «دلم می‌خواست یک بار در سالن ۱۰۰ نفری فیلم برای اهالی رسانه نمایش داده شود، ولی آمادگی این را هم داشتم که مطلقاً هیچ جا نمایش داده نشود. البته کاملاً مشخص بود که تکذیبیه آقای حیدری بر خبر نمایش فیلم در جشنواره برای اهالی رسانه بر اثر فشارهایی بوده که از بیرون به ایشان وارد می‌شود.»

 

امیریوسفی از «کاناپه» به‌عنوان قربانی طرح بی‌خطر برگزار کردن جشنواره یاد می‌کند و می‌گوید: «اما نفرین کاناپه جشنواره امسال را گرفت. خیالتان راحت! یکی از خنثی‌ترین و بی‌رمق‌ترین جشنواره‌های تاریخ سینمای ایران را داشتیم.»

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش