سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۱۷ - ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۲۸۳۳
فیلم و سینمای ایران

میشل فرودن

سینمای ایران، سینمایی قوی‌ اما فاقد تعادل است

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,میشل فرودن
میشل فرودن،‌ سردبیر سابق کایه دو سینما که برای حضور در جشنواره جهانی فجر به تهران سفر کرده است معتقد است سینمای ایران، سینمایی قوی‌ اما فاقد تعادل است.

جشنواره جهانی فیلم فجر با تمام پستی و بلندی‌هایش فرصتی برای مراوده با شخصیت‌هایی بود که در عرصه سینما برای خود وزنه به حساب می‌آیند. ژان میشل فرودون، سردبیر سابق کایه دوسینما یکی از میهمانان برجسته این دوره از جشنواره فجر بود که علاوه بر حضور در عرضه جشنواره، در مقام سخنران هفته فیلم فرانسه در سینما تک موزه هنرهای معاصر راهی ایران شده است. البته این نخستین سفر آقای فرودون نیست و او آشنایی خوبی از فضای هنری و فرهنگی ایران دارد. از همین رو فرصت مغتنم شمرده تا با او درباره شرایط توسعه نقد و تأثیرگذاری نقد بر بازار را جویا شویم. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت و گوی تسنیم با این منتقد فرانسوی است.

 در ایران جریان نقد و فروش فیلم‌ها با همدیگر منطبق نیستند، یعنی این دو دنیای متفاوتی را دنبال می‌کنند و کار متفاوتی انجام می‌دهند. نقد چندان تأثیری بر فروش ندارد. وضعیت در فرانسه به چه شکلی است؟

- در کشور فرانسه به این صورت نیست و به نوعی باید گفت حتی با وضعیت موجود در ایران متفاوت است. وضعیت در فرانسه بدین نحو است حتی فیلم‌هایی که به عنوان برترین فیلم انتخاب می‌شوند باز هم مورد نقد قرار می‌گیرند. اگر فیلم بد هم باشد باز هم فیلم مورد نقد قرار می‌گیرد. این مسئله‌ای است که برای تمام فیلم‌ها رخ می‌دهد. وضعیت به نحوی است که تهیه‌کننده‌ها با نقادها روابط خوبی برقرار می‌کنند. یک ارتباط خاص میان منتقد و تهیه‌کننده وجود دارد. خود من هم به عنوان یک منتقد دوستان بسیار زیادی در این زمینه دارم و با هم همکاری می‌کنیم یعنی در پروسه ساخت یک فیلم حضور داریم؛ چرا که تهیه‌کننده‌ها متوجه می‌شوند حتی اگر من نقدی بر فیلمشان داشته باشم برای بهتر شدن سینمای خودمان هست و در انتها برای سینمای کشورمان هست. پس آن را کاملاً درک می‌کنند. طبیعی است حتی از یک فیلم خوب هم ما نقد کنیم حتی اگر تهیه‌کننده دوست صمیمی من باشد.

 اتفاق منفی که در ایران رخ می‌دهد، آن است که مردم با توجه به نقدها به دیدن فیلم‌ها نمی‌روند و منتقدها کمکی به فروش فیلم‌ها نمی‌کنند‌. چگونه می‌‌شود در کشوری مثل ایران، رابطه مستقیمی میان منتقد و مردم ایجاد کردتا مردم با منتقدان هم سو شوند؟ آنها را به منتقدان را به عنوان مشاورانی برای فیلم دیدن خود انتخاب کنند؟

– من نمی‌توانم پاسخ کاملی به این پرسش بدهم؛ اما در وهله اول نقد باید روی تمام آثار سینما انجام شود، نه فقط یک ژانر خاص. باید در همه بخش‌های مختلف سینما نقد وجود داشته باشد. حتی اگر نقدی هم نخواهد صورت بگیرد، کار خوب آن است که مصاحبه و اطلاعات در مورد خود آن فیلم در روزنامه و مجلات چاپ شود تا مردم اطلاعات درباره فیلم داشته باشند، نه تنها نقد. اما مصاحبه نباید صرفاً از خوبی‌های فیلم بگوید که این فیلم عالی است یا فلان بازیگران خوب بازی کردند. نکات منفی باید در آن درج شود و کلاً مصاحبه باید جدی باشد تا همه اطلاعات را در بر گیرد و توجه مردم را به خودش جلب کند. اما در حالت کلی باز معتقدم که نقد نباید صرفاً برای سینمای هنری باشد و به یک ژانر خاص بسنده شود که مثلاً بگویم فلان فیلم بهتر است نقد اختصاصی داشته باشد و فلان فیلم چون آن‌چنان نیست نقد نداشته باشد. نقد باید برای تمامی فیلم‌ها پخش شود.

 آندره بازن پوسته‌ای در سینمای فرانسه عوض کرد. به واسطه نوشتارش سینمای نو را جایگزین سینمای کهنه کرد. بازن چگونه موفق شد با نوشتن نقد یک جهان سینمایی را در فرانسه عوض کند و در ضمن آن را در جامعه فرانسه محبوب کند ؟

– آندره بازن که در سال ۱۹۵۸ فوت کرد تا آن سال نقدهایش دقیقاً مخاطبش همه عموم مردم بود و همه بخش‌های رسانه را مورد نقد قرار می‌داد. او در رسانه‌های ملی نقدهایش را به چاپ می‌رساند و این مسئله بسیار برای مردم تأثیرگذار بود. بازن دقیقاً مثالی بود بر آنچه من می‌گویم، اینکه چگونه می‌شود در نقد جلب مخاطب کرد.

 آیا رابطه‌ای بین دولت و منتقد وجود دارد؟

– نمی‌شود این را گفت؛ به خاطر اینکه آندره بازن هیچ ارتباطی با عوامل دولتی نداشت. حتی نقدهایش را در مجله‌ای بسیار معمولی هم چاپ می‌کرد. در واقع او نقد را از سن کم شروع کرد و در همین مجله‌هایی که هیچ ربطی به دولت نداشتند؛ اما در سال‌های آخر زندگیش، حتی زمانی که به یک فیلمساز بدل شده بود، در آن موقع بود که وزارت‌های دولتی هم کمکی به او می‌کردند. تازه آن موقع مورد حمایت قرار گرفت.

 علت این پرسش از آنجا نشأت می‌گیرد که پیر بوردیو، جامعه‌شناسی فرانسوی بر این باور بود که به جای سوبسید دولتی به هنرمند یاید سوبسید را به نهاد آموزش داد و مردم برای هنر آموزش داد تا ذائقه‌شان پرورش یابد؟ آیا دیدگاه بوردیو به جامعه فرانسه تسری پیدا کرده است؟

– در اینجا این بحث پیش می‌آید که آن مجوزی که دولت باید بدهد، به مراتب مهمتر از بودجه‌ای است که می‌خواهند. تمرکز بیشتر روی گرفتن مجوز، مهمتر از این است که به فکر سوبسید و بودجه باشیم. نباید موضع گرفت. در هر دو تای این گزینه‌ها حالتی است که آموزش اهمیت بسیاری دارد. آن ذائقه هنری را در مردم شکل می‌دهد و در عین حال نمی‌شود گفت که فیلمسازان نباید به هیچ نحوی مورد حمایت دولتی و مالی قرار گیرند.نسبت به موضع بوردیو نه موافقم نه مخالفم. باید بینابین باشد. باید هر دو مورد [تأمین بودجه و سوبسید آموزشی] رعایت شود.

 یک بخش از جامعه هنری ایران که در تعامل با جامعه هنری فرانسه بوده معتقد است در فرانسه این تعادل وجود دارد. دولت برای آموزش هزینه می‌کند و سوبسیدش را به هنرمندان هم تخصیص می‌دهد تا فیلم بسازند. چنین چیزی وجود دارد؟ اگر وجود دارد چه راهکاری می‌توانند به سیاست هنری ایران بدهند؟

– بله، این حقیقت دارد. ممکن است بحث‌های بر سر این رویکرد وجود داشته باشد؛ ولی به طور کل این تعادل موجود هست. سینمای ایران، سینمای قوی‌ای است؛ اما فاقد تعادل است. نظم ندارد. به نظر من دولت اول از همه باید نظم و تعادل را در سینمای ایران به وجود بیاورد چه از نظر مالی و حمایت‌هایی که وجود دارد. اگر به سینمای ایران بیشتر بها بدهند بهتر است. در واقع مسئله پول مطرح نیست که از طرف دولت پیگیری شود. یکی از کارهای دولت این است که نظم و قوانینی ایجاد کند تا در سینمای ایران بخش‌های مختلف هماهنگ شوند و با هم همکاری داشته باشند.

اگر هر بخش خاصی از سینما وارد همکاری شود، باعث می‌شود به تعادل دست یابید. صرفاً نباید مسئله مالی باشد. یکی از آن قوانین و نظمی که دولت می‌تواند به وجود آورد این است که تلویزیون ملی را مجبور کند از امسال در سینمای ایران سرمایه‌گذاری کند. برای سینمای ایران، باید تبلیغات کند. فیلم‌هایشان را پخش کند. باید سرمایه‌گذاری تلویزیون وجود داشته باشد.

 تلویزیون در گذشته در نقش تولید کننده و تهیه‌کننده سینما ظاهر شده است؛ اما این روزها این مسئله از رونق فتاده است.

– این رویه به هیچ عنوان خوب نیست، اینکه تلویزیون ملی بخواهد چیزی تولید کند؛ چون تلویزیون تولید کننده محصول نیست. او باید سرمایه‌گذاری کند و سینمای با دست باز خودش تولید کند؛ ولی تلویزیون حمایت مالی داشته باشد.

 ارزیابیتان در مورد سینمای ۲۰۱۷ چه بود؟ روند سینما را رو به جلو می‌دانید یا رو به افول؟

– سینمای سال اخیر، یعنی سال ۲۰۱۷ یک واجد نوعی پارادوکس است. بخش اولش را بخواهیم حساب کنیم این است که یک نوآوری عظیمی در سینما در حال شکل‌گیری است. چه بخواهیم، چه نخواهیم کارگردان‌های جدید، فیلمسازان جدید ایده‌های جدیدی دارند؛ حتی کسانی که بسیار جوان و کم‌تجربه هستند. آنان هزینه آن‌چنانی برای تجهیزات ندارند و همه این‌ها باعث می‌شود ایده‌ها و داستان های جدید و نوآوری بسیار زیادی را شاهد باشیم و این سینما را بسیار متنوع می‌کند. همه چیز را؛ اما اگر بخش دیگرش را در نظر بگیریم مثلاً همین سینمای هالیوود یک حالتی است که فیلم روزبه‌روز تولید می‌شود ولی آن تنوع خاص را آدم در آن نمی‌بیند. نوآوری خاص داخلش نمی‌بیند و این چیزی است که مردم می‌خواهند، یعنی مردم انگار با حالت همیشگی راحت‌ترند. این پارادوکس بین فیلمسازان و بینندگان است که یکی به دنبال نوآوری است و دیگری خیر.

 فیلمی را دیدند که این پارادوکس را حل کرده باشد هم مردم پسندیده باشند و هم نوآوری باشد؟

– من فیلم‌های خیلی خوبی دیدم؛ اما به طور کل نمی‌شود گفت این پارادوکس متعلق به فیلم است. این پارادوکس بین فیلمساز و تماشاچی است. به عنوان سخن آخر این را بگویم که دقیقاً فستیوال‌ها برای همین ایجاد شده‌اند و خوبی فستیوال‌ها این است که آدم می‌تواند انواع فیلم‌ها را ببیند. پارادوکس‌ها هستند و ما می‌توانیم نظر بدهیم و لمس کنیم.

 فیلم محبوب شما در سال گذشته چه بود؟

– فیلم «زنی که رفت» ساخته لاو دیاز که فیلم فلیپینی بود و حتی برنده شیر طلایی جشنواره ونیز هم شد. از دید من بهترین فیلم سال ۲۰۱۶ بود

  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش