جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۲۰ - ۳۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۷۹۷۹
فیلم و سینمای ایران

«شهرزاد» و گاف هایش

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,فیلم شهرزاد
خیلی ها هنوز نتوانسته اند با تغییراتی مثل مرگ بزرگ آقا، جانشینی قباد، زندگی زناشویی شهرزاد و فرهاد ورود شخصیت های جدید و… کنار بیایند و برای همین هم فصل دوم برایشان ناملموس است.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از جیم، پیشتر از این که شهرزاد به فصل دوم برسد و قسمت اول از این فصل به بازار بیاید، معلوم بود که کار حسن فتحی برای فصل جدید خیلی سخت است. از یک طرف انتظار مخاطبان از سریال بالا رفته و از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که تغییرات جدید، به مذاق آنها خوش نیاید.

 

هر دو این مسائل اتفاق افتاد. مخاطبان دنبال چیزی فراتر از آنچه حسن فتحی با حساسیت بالا تولید کرده هستند و کوچکترین اتفاق منفی هم برآشفته‌شان می‌کند.خیلی ها هنوز نتوانسته اند با تغییراتی مثل مرگ بزرگ آقا، جانشینی قباد، زندگی زناشویی شهرزاد و فرهاد ورود شخصیت های جدید و… کنار بیایند و برای همین هم فصل دوم برایشان ناملموس است.

 

گردنبند مرغ آمین که فرهاد در فصل اول سریال به شهرزاد هدیه داد آنقدر مورد توجه قرار گرفت که به عنوان یک محصول با قیمت های مختلف در سایت شهرزاد برای فروش گذاشته شد.گردنبند مرغ آمین در نهایت درآمد خوبی هم نصیب عوامل سریال کرد تا جایی که حتی تقلبی آن هم به بازار آمد و از طرح آن در جاهای مختلفی استفاده شد.

در دوره ای حسابی روی بورس بود. حالا به نظر می رسد آنقدر فروش این گردنبند خوب بوده که عوامل تصمیم گرفته اند در فصل دوم، از گوشواره و دستبند آن هم که رونمایی کنند. در قسمت سوم فصل دوم، داستان طوری پیش می رود که فرهاد دستبند و گوشواره مرغ آمین را به شهرزاد هدیه می دهد‌ و کادر کاملا بسته ای از آنها هم مقابل چشم مخاطبان قرار می گیرد.

 

البته هنوز هیچ صحبتی از فروش دستبند و گوشواره مرغ آمین به میان نیامده اما بعید نیست. به همین زودی ها فروش آن در سایت اینترنتی شهرزاد شروع شود.

 

عاشقانه نچسب

عشق میان فرهاد و شهرزاد در فصل اول آنقدر جذاب به نظر می رسید که بخش مهمی از مخاطبان به خاطر همین مسئله جذب آن شدند. با به میان آمدن پای قباد به زندگی شهرزاد و نرمش آرام آرام این کاراکتر بی احساس و عصبی، علاقه ها را به عشق قباد بالاتر برد.

 

برای همین هم بازگشت شهرزاد به سمت فرهاد زیاد هم به مذاق مخاطبان خوش نیامد.

 

مسئله اساسی اما چیز دیگری است. حسن فتحی در شروع فصل دوم، در نمایش اوقات عاشقانه فرهاد و شهرزاد زیاده روی کرده، نمایش عشق صریح میان آنها، اغراق در لحظه های شاعرانه و ابراز علاقه های طولانی و…به حدی رسیده که آن جذابیت اولیه را از دست داده و حوصله مخاطبانش را سر برده.

 

به احتمال زیاد فتحی از نمایش اغراق آمیز این احساسات هدف خاصی داشته چون همان طور که در تیزر سریال دیده بودیم فرهاد از یک جایی به بعد عصیان می کند. با این توضیحات شاید لازم بوده این عشق خیلی با اغراق به تصویر کشیده شود تا بعدها رسیدن این عشق به اضمحلال منطقی تر باشد.

 

یکی از ویژگی های مثبت فصل اول سریال «شهرزاد» این بود که برخلاف سریال‌های شبکه نمایش خانگی، تبلیغات زیادی نداشت و پیش از شروع هر قسمت مجبور نبودیم یک عالم آگهی بازرگانی مختلف را تحمل کنیم.

 

گاف محتوایی

یک سری از اتفاق ها در سه قسمتی که از فصل دوم شهرزاد گذشته، مبهم مانده و هر طورفکر می کنیم نمی توانیم پاسخی برایشان پیدا کنیم. مثل فاصله زمانی مرگ بزرگ آقا تا مراسم چهلم.

 

بحث داغ این روزهای اینستاگرام شهرزاد به نگاه های پرمعنای هاشم و عمه بلقیس مربوط است.فصل دوم اما از همان قسمت اول تکلیفش را با مخاطبان روشن کرد. در هر قسمت تعداد زیادی آگهی بازرگانی جاسازی شده که هیچ کدامشان را نمی‌شود رد کرد.

 

طوری به سریال الصاق شده اند که مخاطب مجبور است برای رسیدن به قسمت جدید، بنشیند و همه آنها را یک به یک تماشا کند.

 

همه این‌ها به کنار، از قسمت سوم به بعد، علاوه بر آگهی های بازرگانی ابتدای سریال، حتی در ابتدای بخش «آنچه خواهید دید» هم تبلیغ جاسازی کرده اند. یعنی مخاطب باید ابتدا یک آگهی بازرگانی را تا ته ببیند تا بعد از آن در یک دقیقه متوجه شود هفته آینده باید منتظر چه اتفاقی باشد.

 

حالا امیدواریم از این به بعد برای بخش نماهنگ داخل منو، آگهی بازرگانی جاسازی نکنند. قضیه از این قرار بود که بزرگ آقا درست در شب عقد شهرزاد و فرهاد می‌میرد. آنها همان شب به اصفهان می روند. چند روز آنجا می مانند و بعد موقعی که قصد سفر به شیراز را دارند. با دیدن صفحه اول یک روزنامه که از مرگ بزرگ آقا خبر می داد، بلافاصله به تهران بر می‌گردند.

 

حتی بتول خانم به آنها می گوید چرا آنقد زود از ماه عسل برگشته اید اما درست همان روز و با همان لباس ها زمانی که به خانه پدر فرهاد می رسند، هاشم می گوید که فردا چهلم بزرگ آقاست.

 

یعنی این دو نفر چهل روز در اصفهان مانده بودند و تازه بعدش قصد داشتند به شیراز بروند؟

 

قطعا این‌طور نبوده چون همه مدام به آنها می گویند که چرا آنقدر زود برگشتید. خودشان هم مدام یادآوری می کنند که به خاطر این قضیه مسافرتشان را نیمه کاره رها کرده و برگشته‌اند. بخش قابل توجهی از مخاطبان معتقدند که بلقیس همان قمری است که هاشم روزگاری عاشقش بوده است. یک عده حتی نوشته اند که ممکن است فرهاد هم بچه همین بلقیس باشد. یک سری ضعف ها و گاف هایی هم هست که در صفحه اینستاگرام به آنها اشاره شده. مثلا نوشته‌اند شهرزاد موقعی که برای دیدن امید به داخل عمارت بزرگ آقا رفته، مرغ آمین توی دستش نبوده و وقتی در حیاط مشغول صحبت با بلقیس شده، مرغ آمین دستش بوده یا مثلا نوشته اند ساعت اتاق قباد یک ربع به یازده را نشان می داده اما دقیقا یک دقیقه بعد، یازده بوده.

 

بعضی ها از تغییر گریم ها در دو سکانس مشابه ایراد گرفته و مثلا گفته اند که شهرزاد توی ماشین، یک گریم داشته و وقتی وارد عمارت بزرگ آقا شده گریمش فرق کرده.

 

از این دست تحلیل ها زیاد وجود دارد و نشان می دهد مخاطبان خیلی با دقت کار را می بینند و انتظارشان خیلی بالاست.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش