جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۱۳ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۳۹۲
فیلم و سینمای ایران

گفتگو با عمو فیتیله ای معروف

علی فروتن، داور مسابقه بهترین‌شو

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,علی فروتن
در برنامه ما به‌دلیل محدودیت‌ها و خط قرمز‌ها بسیاری از شرکت‌کننده‌ها دیده نشدند به‌عنوان مثال در زمینه موسیقی که ما اجازه نشان‌دادن ‌ساز را نداریم.

خبرگزاری صبا/ پخش مسابقه استعدادیابی «بهترین‌شو» ادامه دارد و به‌نظر می‌رسد که کودکان از این برنامه استقبال کردند. این برنامه به تهیه‌کنندگی علیرضا آقایی تولید می‌شود و علی فروتن، محمد مسلمی و حمید گلی، داوران آن هستند که در قالب مجری نیز ظاهر می‌شوند. جذابیت این سه نفر برای مخاطبان کودک از برنامه «فیتیله‌ای‌ها» پررنگ‌تر شده و اما در این زمینه انتقاداتی نیز وارد است که سعی کردیم این موارد را در گفت‌وگو با علی فروتن یکی از داوران این برنامه در میان بگذاریم. گفتنی است که سری جدید «فیتیله‌ای‌ها» نیز در راه است و احتمالا دوباره بیشتر از قبل از عموهای فیتیله‌ای می‌شنویم.

 

برنامه‌های استعدادیابی اغلب برای بزرگسالان ساخته می‌شود آیا این فضا برای بچه‌ها جذابیت دارد؟

بله؛ قطع به یقین، پسری ۱۳ساله دارم که بیننده برگزاری سری اول برنامه بود و بسیار علاقه‌مند است تا در سری دوم شرکت کند. توجه داشته باشید بچه‌ها انگیزه مطرح‌کردن خود را بیشتر از بزرگ‌تر‌ها دارند فقط جنس و نوع آن متفاوت است؛ مانند زمانی که در مهمانی‌ها می‌بینیم بچه‌ها هنرنمایی می‌کنند بنابراین دوست دارند مطرح شوند، فقط راه و روش آن را نمی‌دانند اما در همه بچه‌ها این حس وجود دارد البته با شدت و ضعف. این حس در بزرگسالان متفاوت است؛ گاهی می‌بینید در خانواده و بستگان، فردی شوخ و پر انرژی است اما این مسئله در بچه‌ها به‌شدت زیاد است.

 

چه آینده‌ای برای برگزیدگان این برنامه در نظر گرفته شده است؟

آینده‌ای که شما از آن صحبت می‌کنید شامل چند مورد می‌شود، یکی مربوط به استعداد بچه‌ای است که شرکت کرده و باید دید که در چه زمینه‌ای است. متاسفانه محدودیت‌های زیادی وجود دارد به‌وطور خاص برای دخترخانم‌ها (به‌ویژه در زمینه‌های هنری) اما چند نفری که به مرحله نهایی می‌رسند باشگاه میلیونی‌ها برای آن‌ها بورسیه‌ای را در نظر می‌گیرد تا شرکت‌کنندگان را در رشته‌شان حمایت کرده و به سرمنزلی برساند.

 

 البته اساس و قانون این نوع برنامه‌ها در سراسر دنیا به‌خصوص کشورهای اروپایی و آمریکایی متفاوت‌تر است آن هم به‌دلیل امکاناتی که برای رشد به مراتب خیلی بیشتر در اختیار افراد است؛ آدم‌هایی که در این زمینه تدریس می‌کنند و به‌طور اساسی پیش می‌روند استعدادها را به بهترین شکل ممکن پرورش می‌دهند و آن‌ها را به نخبه تبدیل می‌کنند اما متاسفانه می‌دانم که در ایران این اتفاق رخ نمی‌دهد؛ به‌هر حال «بهترین‌شو» قول داده تا بچه‌های برتر را حمایت کرده و آن‌ها را بورسیه کند.

 

برنامه‌های زیادی با محوریت استعدادیابی در تلویزیون ساخته می‌شوند، باتوجه به موجی که در این زمینه به راه افتاده، «بهترین شو» چقدر مخاطب داشت؟ آیا برنامه در فصل‌های بعدی هم ادامه خواهد داشت؟

به اعتقاد من این سونامی‌ای که به راه افتاده چون بدون کارشناسی پیش می‌رود مانند تندبادی است که شدت دارد اما مدت ندارد؛ یعنی ادامه‌دار است اما کارشناسی نشده.

 

در برنامه ما، هدف اصلی فقط یافتن استعداد بچه‌ها در زمینه‌های مختلف بود. بسیاری از پدر مادرها تعریف دقیقی از استعداد نداشتند و مواقعی می‌دیدیم که کاری که کودک می‌کند استعداد محسوب نمی‌شود درحالی که فرد باید در زمینه‌ای که فعالیت می‌کند خاص باشد به‌طوری که معادل کسانی که مانند او هستند خیلی کم باشد. در برنامه‌های دیگر ما بیشتر شاهد یک شو هستیم البته همه همکاران زحمت می‌کشند اما باید بپذیریم که در این وانفسای بی‌مخاطبی، تلویزیون به‌دنبال مخاطب است تا آن‌ها را جذب کند و به‌همین منظور چنگ به‌هر برنامه‌ای می‌زند. خوشبختانه این برنامه‌ها ضرری ندارند و به تعداد مخاطبان اضافه می‌کنند.

 

حداقل این‌که در مدت زمان پخش مردم خوشحالند و زمانی را درگیر بچه‌ها می‌شوند که خیلی خوب است اما اگر قرار است برنامه این‌چنینی ادامه‌دار باشد ‌سازندگان فقط به فکر افزایش تعداد بیننده در آن برهه نباشند بلکه به نکات مختلفی توجه کنند از جمله فراخوانی که ارائه می‌کنند دارای تعریف باشد، ببینند شرکت‌کنندگان با چه معیاری وارد می‌شوند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,علی فروتن

 

محدودیت‌هایی که از آن صحبت کردید «بهترین شو» را تحت‌تاثیر قرار داد؟

در برنامه ما به‌دلیل محدودیت‌ها و خط قرمز‌ها بسیاری از شرکت‌کننده‌ها دیده نشدند به‌عنوان مثال در زمینه موسیقی که ما اجازه نشان‌دادن ‌ساز را نداریم و این موارد جذابیت‌های برنامه را کم می‌کند. ما اجازه نداریم دختران را در بعضی از رشته‌ها نشان دهیم حتی اجازه ورودشان را نداریم؛ خیلی چیزها نباید بود و این آسیب‌زننده است. توجه داشته باشیم دلیل زیبایی و جذابیت این برنامه‌ها در کشورهای دیگر هزینه‌های فراوانی است که صرف ساخت می‌شوند.

 

برنامه‌هایی می‌بینیم که در این زمینه برند هستند چراکه ایده و طرح ساخت آن متعلق به خودشان است، کارشناسی‌شده پیش می‌روند اما متاسفانه ما محدودیت‌های زیادی داریم البته نمی‌توان گفت چون محدودیت هست نباید کار کرد. ما در برنامه خود روانشناسی را داشتیم که با بچه‌هایی که شکست می‌خوردند و به مرحله بعد راه پیدا نمی‌کردند صحبت می‌کرد که شکست لازمه زندگی است و به‌نوعی به کودکان درس‌های مهمی داده می‌شد درواقع با نگاهی کارشناسانه قضیه دیده شد. خوشبختانه بازخوردهای خوبی هم داشت.

 

بهتر نبود در «بهترین شو» افرادی از برنامه‌های پربیننده کودک مانند «محله گل و بلبل»، «فیتیله‌ای‌ها» و... در کنار کارشناسانی در این زمینه داوری را بر عهده می‌گرفتند؟

علیرضا آقایی؛ تهیه‌کننده بهترین‌شو پیگیر این بودند تا داورها از رده‌های مختلف باشند اما به‌دلیل اختلاف سلیقه‌ها و این‌که مواقعی برخی آدم‌ها می‌گویند بهترین هستند (خدارا شکر می‌کنم که این‌گونه نیستم) درحالی که این مخاطب است که تعیین می‌کند فرد در بعضی مواقع نه همیشه در یک مقطعی و بنا به شرایطی بهتر از همکاران خود باشد و قطعا جای دیگری همکاری بهتری خواهد داشت.

 

درنهایت به شکل گروهی کار کردن و گفتن بعضی حرف‌ها که کنار فلانی نمی‌نشینم، اگر او باشد من نیستم و... در جامعه هنری ما وجود دارد که تاسفبار و آزاردهنده است و مجموع باعث شد تا ما نتوانیم در گروه داوری این‌گونه باشیم.

 

فکر نمی‌کنید حضور شما سه نفر عموهای فیتیله‌ای در داوری و داشتن نگاه‌هایی نزدیک به‌هم در این عرصه باعث شود تا قضاوت‌هایی تقریبا یک‌رنگی را ارائه دهید؟

اگر نظرات ما نزدیک به‌هم بود و جایی شبیه هم نظر دادیم و نشان می‌دهد که اختلاف نظرمان کم است و مانند برنامه‌هایی که داوران با صراحت نظر مخالف خود را اعلام می‌کنند نبوده‌ایم. این وضعیت مربوط به دو مقوله است که نباید فراموش کنیم؛ یکی این‌که ما در ایران زندگی می‌کنیم و فرهنگ ما با کشورهای دیگر متفاوت است آن‌ها خیلی راحت انتقاد را قبول می‌کنند اما به جد می‌گویم که ما در ایران انتقادپذیر نیستیم البته شعارش وجود دارد اما در عمل چنین اتفاقی نمی‌افتد. شاید خود من هم از این قضیه مستثنی نباشم.

 

آستانه تحمل پایینی داریم بنا به اتفاقاتی هم که برای ما افتاده مشخص شد آستانه تحمل مردم و مسئولان ما پایین است. به‌هر حال تلویزیون کار خود را می‌کند و اگر قرار باشد که با هر برنامه‌ای صنفی معترض شود کار پیش نمی‌رود؛ از طرفی «بهترین شو» مختص کودک و نوجوان بود و ما در این نوع برنامه با یک سری بچه سروکار داریم که شکننده‌اند، از من و دو دوستم سال‌ها ‌سازندگی دیده‌اند، در موردشان با لطافت صحبت کرده‌ایم و به قول معروف جزو سوپراستارها و قهرمان‌های زندگیشان هستیم بنابراین نمی‌توان با کودک آن افت و خیزهای داوری موردنظرتان را ببینید، حتی در برنامه‌های خارجی هم همین‌طور است و با کودک رفتار نرم‌تری دارند حتی هنگامی که اعلام می‌کنند نمی‌توانند او را در بخش‌های بعدی در برنامه داشته باشند.

 

در این شرایط است که لطافت را در کل برنامه می‌بینیم، باید هم همین‌طور باشد. ساختار این برنامه‌ها به شکلی است که یا باید خیلی رک شرکت‌کننده‌ای را رد کرد یا نه برعکس. ما نمی‌توانستیم با بچه‌ها قاطع رفتار کنیم. بنابراین حق می‌دهم که برنامه کمی منعطف پیش برود اما بدانید که این مسئله اجتناب‌ناپذیر است.

 

بچه‌های امروز نسبت به گذشته باهوش و خلاق هستند؟ میان باهوش‌بودن و خلاقیت کدام عامل برای شما مهم‌تراست ؟

خلاق که نه، بچه‌های امروز به خلاقیت بچه‌های قدیم نمی‌رسند اما باهوش هستند؛ زمانی که ما بچه بودیم خلاقیت زیادی داشتیم از هر وسیله‌ای برای خود اسباب‌بازی درست می‌کردیم اما الان همه‌چیز در دسترس بچه‌هاست. تخیل بچه‌های امروز خیلی ضعیف است زیرا ما همه‌چیز را حاضر و آماده در اختیارشان قرار داده‌ایم. خلاقیت زمانی رشد می‌کند که تخیل وجود داشته باشد اما در هوش بالای آن‌ها شکی نیست. هر عامل دو مهم است که بچه باهوش و خلاق باشد.

 

آیا از حضور در «بهترین شو» راضی بودید؟ احتمال این‌که در سری جدید هم می‌بینیمتان چقدر است؟

بله؛ راضی بودم و قرار است برای سری جدید با آقایی صحبت کنیم اما اگر در سری جدید هم شرایط گذشته وجود داشته باشد مطمئنا شرکت نخواهم کرد. دوست دارم کل برنامه، بخش‌های مختلف، حضور بچه‌ها، نوع رشته‌هایی که درنظر گرفته می‌شوند و... که خیلی مهم هستند، باید برنامه تغییراتی داشته باشد و با شکل و اتفاقات جدید تولید شود؛ مثل حضور یک کارشناس یا استاد در کنار بچه‌هایی که پذیرفته می‌شوند.

 

در مواجهه با بچه‌ها چه رفتاری دارید؟

همیشه از بچه‌ها انرژی می‌گیرم و از کنار آن‌ها بودن لذت می‌برم هیچ‌کدام از بچه‌ها بد نیستند وقتی بزرگ می‌شوند به‌خاطر رفتار بد ما بزرگ‌ترها یاد می‌گیرند چطور بدی کنند. آستانه تحملم در مواجهه با بچه‌ها پایین نیست اما با بچه خودم متفاوت‌ترم چون بحث تربیت او مطرح است.

 

 

  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش