پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۵۵ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۷۹۸
فیلم و سینمای ایران

خنداندن مخاطب به شرط ریسک

جامه طنز بر قامت بازیگران جدی

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,کمدی

اگر بخواهیم خیلی بی مقدمه و بی تعارف سر اصل مطلب برویم باید بگویم در چند سال اخیر اوضاع و احوال بسیاری از آثار طنز ما وخیم است. وخیم با این توصیف که نه تنها تاثیرگذاری خود را به عنوان یک اثر منتقد و متذکر ندارد بلکه حتی نمی تواند لحظات مفرحی را برای تماشاگر ایجاد کند. این موضوع از دیدگاه های مختلف مدت ها به بحث و چالش کشیده شد و در مطالب مختلفی این مسئله را به نقد و بررسی گذاشتیم با کارشناسان مختلفی گپ زدیم، هر یک راهکاری داشت و نظری، که گاهی جوابگو بود و گاهی نه، در این مقال ضمن بررسی مورد فوق به راهکارهای نویی در این باره می پردازیم.

 

 

 قصه و فیلمنامه

اوضاع نگارش در تلویزیون خوب نیست! این مسئله را بیش از هر کسی مدیران مجرب و صاحب سابقه و در ادامه تهیه کنندگان کار کشته می دانند اینکه چرا اقدامی نمی شود، چند دلیل عمده می تواند داشته باشد. یکی میزان دستمزد نویسندگان که به مدیران اجازه نمی دهد بخواهند نویسندگان اتفاق خارق العاده ای را رقم بزنند، مدت ها روی یک طرح (کمدی بخصوص) وقت بگذارند، کار را چکش کاری کنند و با تمرکز روی یک قصه، فیلمنامه ای را پیش ببرند. از سوی دیگر تهیه کننده هم دست و بالش آنقدر باز نیست که بتواند نویسندگان کاربلد را پاگیر یک پروژه خاص کند و از او بخواهد شاهکاری را رقم بزند. از طرفی این قدرت ریسک هم وجود ندارد که تفکرات نو، ایده های بکر و ساختارهای جدید را با حضور نویسندگان جوان تست کنند. نتیجه اش می شود یکسری قصه تکراری و بی روح و بی جان که پتانسیل جذب مخاطب را ندارد. و در نهایت عدم پرداختن به موضوعات نو و از طرفی محدودیت نویسندگان در پرداختن به قصه های جدید و البته طراحی کاراکترهای متفاوت.

 

 سوژه بی رمق

بخشی از خاصیت طنز و شوخی شاید نقد و تذکر و گاهی حتی گوشزد و یادآوری باشد. در کشور ما واقعاً نمی توان خیلی به شخص، ارگان یا نهادی و حتی شغل و حرفه ای پرداخت چرا که به سرعت معترض می شوند. همانطور که نمونه هایش را به کرات شاهد بوده اید. نتیجه می شود این که بایستی به سراغ ایجاد موقعیت های طنز جذاب، کاراکترهای گیرا و شخصیت های بامزه رفت که در این جا هم تا حدودی دست بازیگر، کارگردان و حتی نویسنده بسته به نظر می رسد. به ناچار می بینیم سالها آثار طنز با یک سوژه دم دستی و یک قصه بدون جذابیت ساخته می شوند. اگر بازیگران با مزه باشند کار در می آید و حداقل تماشاگر چند قسمت را همراهی می کند اما اگر بازیگران هم تکرار خودشان را مجدداً به اثر جدید آورده باشند اتفاقی جز کلافه گی در پی نخواهد داشت.

 

 بازیگری در آثار طنز

و اما موضوع اصلی این مقال بحث بازیگری است. به هر حال باید به این نکته مهم اشاره کردکه بازیگر به عنوان رأس هرم در دیده شدن یک اثر نمایشی و در نهایت بازخورد کار نقشی حیاتی دارد. بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را باید بازیگر خوب ویترین کند. اگر یک قصه قوی و غنی توسط یک کارگردان کاربلد و تکنیکی به چند بازیگر ضعیف دیکته شود. باز هم نتیجه قابل قبولی دست تیم تولید را نخواهد گرفت. با این وصف که بازیگر در تولید یک اثر طنز و حتی تراژدی نقشی مهم و اساسی دارد پس باید بعد از ماجرای فیلمنامه که اصلی ترین مرحله و پایه تولید هر اتفاق نمایشی است به سراغ بازیگر برویم. متاسفانه همیشه در عرصه بازیگری انتخاب دست گروه های تولید نیست، ما در این سالها نتوانسته ایم در عرصه طنز صاحب استار شویم، در واقع از سالها پیش چند کمدین محبوب و جذاب و پرطرفدار تلویزیون مانده اند و مدام در حال تکرار خود هستند، چرا که نقش جای کار بیشتری ندارد و اصولاً کاراکتر روی کاغذ چیز بیشتری از آنها نمی خواهد.

 

در سالهای اخیر تمام آثار طنز سیما را تعدادی انگشت شمار از بازیگران بازی کرده اند که هیچکدام خالق لحظات خارق العاده ای نبوده اند. بامزگی ذاتی آنها مخاطب را درگیر کرده اما هرگز موقعیت جدیدی نه خلق کرده اند و نه خلق آنها از این بازیگران خواسته شده، شوخی های آبکی، موقعیت های بدون جذابیت، لحظاتی که تماشاگر را درگیر نمی کند نشان از آن دارد که این وضعیت به کار بازیگر هم لطمه می زند. از سوی دیگر می بینی که برخی از کارگردان ها پیشرفت محسوسی در تکنیک، جای دوربین، قاب بندی ها و نمایش کنش ها و واکنش ها داشته اند و اصولاً با کارگردان های بدون دکوپاژ سر صحنه تصمیم بگیر، بسیار متفاوت عمل کرده اند از اول صبح می دانند چه می خواهند، می دانند نتیجه کار چه می شود اما حاصل تکنیک و کارگردان قابل قبول یک اتفاق موفق نیست، چرا که مخاطب جذب نمی شود. مخاطب پای اش ماندگار نمی شود، قصه را نمی گیرد، متوجه روند داستان نمی شود، آدم های قصه را نمی فهمد و در واقع روند دراماتیک کار هم در این حوزه لنگ می زند.

 

راهکار چیست؟! به نظر می رسد نیاز است در حوزه بازیگری یک تفکر ویژه و یک ریسک بزرگ حادث شود! اگر به کارنامه بازیگران طنز تلویزیون و حتی سینما دقت کنید متوجه می شوید که این بازیگران کارنامه خوش رنگ و لعابی در ژانرهای دیگر داشته اند، حتی می توان گفت برخی از آنها هر چه در کارنامه دارند بسته به روزهای اوج شان در گونه های دیگر بوده است اما از بس به کار طنز دعوت شده اند و مجبور به قبول بوده اند، دیگر کارگردانان آثار جدی سراغ آنها نرفته و نمی روند تا حدی که این روند به کلیت کار آنها نیز لطمه زده است.

 

به نظر می رسد در ساخت آثار کمدی نیاز به یک تغییر تاکتیک داشته باشد. سالها پیش در حالی که شبکه یک سیما نزدیک به نوروز سریال آماده ای را در جیب داشت و مدیر وقت شبکه (مهدی فرجی) بدون هیچ استرسی می توانست کنداکتور نوروز را بچیند، الهام غفوری و سیروس مقدم ساخت سریال «پایتخت» را به شبکه یک پیشنهاد دادند، در روزگاری که اکثر بازیگران طنز در ژانرهای دیگر مشغول به کار بودند، فرجی، مقدم و غفوری دست به یک ریسک ماندگار زدند و با حضور محسن تنابنده تیم دیگری را برای ساخت یک اثر طنز برگزیدند، اتفاقی که در نگاه اول بسیاری از اهالی فن را نیز نگران کرده بود که مگر می شود یک کار طنز را با گروهی که قبلاً در این حوزه فعالیتی نداشته اند به ساحل موفقیت رساند، ولی عاقبت آن ریسک بزرگ از سوی تیم مقدم شد اتفاقی که سالهاست برای تلویزیون به یک برند تبدیل شده است. در همین باب بازیگرانی را داریم که به علت توانایی حضور در هر دو ژانر با مراقبت در انتخاب از کلیشه شدن فاصله گرفته و هرگز در یک گونه نماندند، به کارنامه امیر جعفری نگاه کنید «بدون شرح»، «چاردیواری»، «زیرهشت»، «چک برگشتی» و… سیاه و سفیدی های کارنامه او نشان از آن دارد که انتخاب درست از سوی او باعث شده جعفری به بازیگری قابل اعتماد برای هر ژانری تبدیل شود. طوری که حالا جدا از تلویزیون، سینما نیز روی توانایی های او در گونه های مختلف حساب می کند. کارنامه سام درخشانی پر از نقش های جدی است وقتی که او بازی رخ به رخ پژمان جمشیدی را برای سریال «پژمان» پذیرفت همگان حس می کردند او نتواند در این گونه دیده شود اما سریال پژمان فرصتی بود تا سام درخشانی یک جهش بزرگ را در دنیای بازیگری تجربه کند و حتی در فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» یکی از ارکان اصلی در موفقیت فیلم محسوب شود. کار به جایی کشید که این روزها سام درخشانی در نقش بادیگارد، بازیگر یکی از نقش های طناز این کمدی سیاسی محسوب می شود.

 

سعید آقاخانی نیز در این عرصه بسیار باهوش عمل کرد او که به توانایی و استعداد خود در عرصه ایفای نقش های جدی ایمان داشت به یکباره تغییر نقش داد و از بازی در نقش های طنز تا سیمرغ فیلم فجر رفت و حتی توانست در عرصه جدی این موفقیت را در چند فیلم سینمایی دیگر نیز تکرار کند. بدون شک این ریسک باعث می شود که بازیگران به تکاپو بیفتند که مدام به دنبال نقش های تکراری نروند، نقش هایی که سالها در آستین دارند و نیازی نیست برای آن تلاشی انجام دهند. قطع به یقین بازیگری که برای رسیدن به یک نقش با چالش جدی مواجه شود کارگردان را نیز برای یک اتفاق ویژه سر ذوق می آورد تا نتیجه حاصل یک اتفاق ویژه باشد. جدا از نمونه هایی که در بالا مثال زدیم بسیار بوده اند بازیگرانی که نقش های طنز و جدی را به موازات هم تجربه کرده و اتفاقاً در هر دو حضوری موفق داشته اند اما فراموش نکنیم حاصل این اتفاق موفق، ریسک یک مدیر، یک تهیه کننده، یک کارگردان و… بوده است.

 

 ریسک، رمز پیروزی

سپردن یک نقش طنز به بازیگری که تا به حال در این عرصه دیده نشده یا سپردن نقش کاملاً جدی به بازیگری که در تمام این سالها پای ثابت آثار طنز بوده می تواند یک تغییر تاکتیک باشد برای ایجاد تفاوت، برای فاصله گرفتن از تکرار، برای جذب مخاطب، مخاطب تلویزیون این روزها با دسترسی به انواع و اقسام ویدئوها و جوک ها در فضای مجازی، سخت می خندد، او تمام متریال های خندیدن را بدون کوچکترین ممیزی و چهارچوب در فضای مجازی می بیند و می خندد، هنرمند رسانه از نویسنده گرفته تا کارگردان و بازیگر و… باید خیلی آرتیست باشد که خالق یک اتفاق ویژه طنز در روزگاری که مخاطب به انواع و اقسام مدیوم ها دسترسی دارد بشود و این پیش نمی آید مگر با پایین آوردن میزان محدودیت ها، فرصت دادن به نویسنده ها برای نزدیک شدن به خطوط قرمز و سپردن نقش های طنز به بازیگران خوب و مستعدی که شاید در این عرصه دیده نشده اند اما می توان به آنها اعتماد کرد. محسن تنابنده، احمد مهرانفر و حتی مهران احمدی نمونه ای از بازیگران ژانر جدی بودند که درطنز قابلیت های خود را نشان دادند و با این فرصت طنزی جدا از طنز مرسوم و تکراری تلویزیون رقم زدند.

 

 

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش