پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۳۷ - ۲۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۶۱۴۷
فیلم و سینمای ایران

تلویزیونی های گمنام دیروز، سینمایی های بنام امروز

روزنامه خراسان/ از ابتدای رواج تلویزیون در کشورمان تا امروز شاهد حضور چهره های محبوب و موفق بسیاری در قاب رسانه ملی بوده ایم که پس از کسب تجربه و جلب آرای عمومی، مسیر کارگردانی خود را با فیلم سازی در سینما ادامه داده اند. البته بسیاری از این کارگردان ها نتوانسته اند در هر دو مدیوم موفق ظاهر شوند و تنها در یک زمینه درخشیده اند ولی در این میان، هستند نام هایی که فرمول مشترکی را برای مقبولیت در هر دو قالب یافته اند. در ادامه به کارنامه کمترشناخته شده تلویزیونی چهار کارگردان از دو نسل فیلم سازان ایرانی اشاره می کنیم:

 

ناصر تقوایی

یک سریال و ۳سریال نیمه کاره

 

کارگردانان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شروع به کار تلویزیونی: ناصر تقوایی در شمار نخستین پیشگامان تولید محتوا برای تلویزیون محسوب می شود و در سال ۴۶ با ساخت مستند «تاکسی متر» کار برای تلویزیون را شروع کرد. مستند «باد جن» او در سال ۴۸ از نخستین تولیدات تلویزیون با موضوع پژوهش درباره آداب و رسوم ایران به شمار می رود. «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشک زاد، که در سال ۵۴ ساخته شد، اولین سریال اوست. او چند سریال مانند «داستان سرایان»، «شوهر آهوخانم» و «کوچک جنگلی» را هم نیمه کاره رها کرد.

 

ورود به سینما: او در نخستین گام در سال ۴۲ به عنوان دستیار فنی ابراهیم گلستان با فیلم «خشت و آینه» به جادوی سینما پیوند خورد. اما اولین حضور جدی ناصر تقوایی در سینما به سال ۵۲ و ساخت فیلمی با عنوان «آرامش در حضور دیگران» با موضوعی اجتماعی بازمی گردد که در همان گام نخست برای وی جایزه شیر نقره ای ونیز را به ارمغان آورد. البته او در همان سال، فیلمی دیگر را با نام «صادق کُرده» کارگردانی کرد.

 

نقطه عطف: تقوایی با ساخت نخستین فیلم سینمایی رنگی خود به نام «ناخدا خورشید» در سال ۶۵ که شاهکاری اقتباسی از «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی بود، به عنوان یکی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران شناخته شد. موجی که از مهم ترین مشخصه های آن آثاری با گرایش های اجتماعی، تجاری، انتزاعی و البته متکی بر ادبیات معاصر بود. این اثر، نامزدی بهترین کارگردانی جشنواره فجر و جایزه پلنگ برنزی جشنواره معتبر «لوکارنو» را از آنِ تقوایی کرد.

 

نسبت با تلویزیون: با وجودی که «ناخدا خورشید» و «ای ایران» تقوایی از شبکه های سیما پخش شده و علاوه بر آن فیلم های مستند «نان خورهای بی سوادی»، «پنج شنبه بازار میناب» و «اربعین» وی از شبکه مستند روی آنتن رفته اند، نمی توان ارتباط دوسویه و روشنی میان تقوایی و تلویزیون تصور کرد. او در برهه ای از نوع نمایش تلویزیونی «ناخدا خورشید» به خاطر ۳۷ دقیقه کوتاه شدن فیلم، اعلام نارضایتی کرد. سال ۸۳ و بعد از ساخت مستند «تمرین آخر» هم برخی تهیه کنندگان، نمایش این مستند را در تلویزیون به او پیشنهاد کردند اما بعدها از خرید مستندش منصرف شدند.

 

بازگشت: او در سال ۸۱ با ساخت «کاغذ بی خط» برنده سیمرغ بهترین کارگردانی جشنواره فجر شد و حالا قریب به ۱۵ سال از غیبت تقوایی در سینمای ایران می گذرد. حدود چهار دهه هم از آخرین حضور رسمی اش بر صفحه تلویزیون می گذرد و مدت هاست حتی به عنوان مهمان در برنامه های تلویزیونی شاهد حضور او در سیما نبوده ایم.

 

دلایل روشنی برای این غیبت طولانی از سوی تقوایی یا بی میلی تلویزیون برای دعوت از این کارگردان بزرگ سینمای ایران ذکر نشده. او البته گاهی هم اشاره کرده که به فیلم سازی تمایل دارد ولی حمایت قطعی از حضور مجددش تاکنون نشده است. با این حال به نظر می رسد پس از مدت ها کناره گیری از فضای جدی هنری و در ۷۶ سالگی ناصر تقوایی، دیگر نمی توان امید چندانی به بازگشت او داشت.

 

بهروز افخمی

۳ سریال، یک تله فیلم و «هفت»

 

کارگردانان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شروع به کار تلویزیونی: بهروز افخمی که در دهه ۶۰ از مدیران گروه فیلم و سریال تلویزیون بود، پروژه متوقف شده سریال «کوچک جنگلی» ناصر تقوایی را در سال ۶۳ به دست گرفت و تا سال ۶۶ به اتمام رساند. بعد از این سریال، بهروز افخمی برای دو دهه، به سینما کوچ کرد تا این که در سال ۸۶ با تله فیلم دفاع مقدسی «یازده دقیقه و سی ثانیه» به تلویزیون برگشت. دو سال بعد سریال پرطرفدار «عملیات ۱۲۵» را ساخت؛ مجموعه ای که با همکاری برادرش درباره عملیات های آتش نشانی سروسامان گرفت و سه سال بعد از آن هم اقدام به ساخت سری دوم همین مجموعه کرد.

 

ورود به سینما: او در سال ۶۴ ورود به عالم سینما را به عنوان مدیر فیلم برداری «زیر باران» به کارگردانی سیف ا... داد تجربه کرد. اما «تفنگ های سحرگاه» نخستین فیلم سینمایی مستقل افخمی به نویسندگی ناصر تقوایی محصول سال ۶۷ بود که در ادامه سریال «کوچک جنگلی»، بخشی از مبارزات میرزا کوچک خان جنگلی را به تصویر کشید.

 

نقطه عطف: در سال ۶۹ فیلم «عروس» با شکستن رکورد فروش سینمای بعد از انقلاب، جذب هشت میلیون تماشاگر و دو ستاره ای که به عالم سینما معرفی کرد، سکوی پرتاب افخمی شد که برای آن دیپلم افتخار بهترین کارگردانی جشنواره فجر را هم گرفت. نقطه عطف دیگر او در فیلم سازی، به ۱۰ سال بعد از آن تعلق دارد؛ سال ۸۱ «گاو خونی» افخمی توجه منتقدان را جلب کرد و از جشنواره های داخلی و خارجی جوایز بسیاری گرفت.

 

نسبت با تلویزیون: به دلیل دانش آموختگی از مدرسه عالی تلویزیون و سینما و سال ها همکاری با تلویزیون، می توان افخمی را به نوعی فرزند رسانه ملی دانست. خودش گفته «در تلویزیون به من اعتماد وجود دارد چون کارمند قدیم تلویزیون هستم» . او با وجود موفقیت در عرصه سینمایی، هرگز فاصله چندانی با این رسانه فراگیر نگرفت و به تناوب با ساخت مجموعه ها و برنامه های تلویزیونی، بازپخش برخی از آثارش چون «عروس» و گاهی هم حضور به عنوان مهمان، از حافظه مخاطبان محو نشد.

 

بازگشت: بهروز افخمی از سال ۹۴ تا اواخر ۹۵ مجری و سردبیر سومین سری «هفت» بود که به بررسی مسائل روز سینمای ایران می پرداخت. با این وجود حواشی بسیاری بعد از جشنواره فجر سی وپنجم دامن گیر او و برنامه اش شد و با آمدن مرتضی میرباقری، معاون جدید سیما، از اجرای این برنامه کنار رفت.

 

اگرچه پایان «هفت» ناگهانی و برخلاف منطق موجود در گفته های پیشین افخمی بود، اما خودش اعلام کرد با مدیران تلویزیون به توافق رسیده اند که بعد از انتخابات ریاست جمهوری، گروه دیگری برنامه «هفت» را اجرا کنند و هر زمان لازم باشد و تیم جدید خواست، در این برنامه پربیننده حضور می یابد. بهروز افخمی مدتی ا ست درگیر فیلم سینمایی جدیدش شده و خبری درباره بازگشتش در قالب برنامه یا سریالی جدید به تلویزیون در دست نیست.

 

سیدرضا میرکریمی

۲ سریال داستانی و ۲سریال مستند

 

کارگردانان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شروع به کار تلویزیونی: سیدرضا میرکریمی در ابتدای دهه ۷۰ و بعد از تجربه ساخت سه فیلم کوتاه و مستند، به سریال سازی روی آورد و دو مجموعه تلویزیونی «ماجراهای آفتاب و عزیزخانم» و «بچه های مدرسه همت» را با محوریت مخاطب کودک و نوجوان کارگردانی کرد. جالب است بدانید در کارنامه حرفه ای سیدرضا میرکریمی، ساخت دو مجموعه مستند ورزشی به نام های «از فوتبال تا فوتبال» و «با قهرمانان کشتی» در سال ۱۳۷۷ هم دیده می شود!

 

ورود به سینما: میرکریمی در سال ۷۸ با ساخت «کودک و سرباز» اولین فیلم بلند سینمایی خود را تجربه کرد و بدین ترتیب به جرگه سینماگران حرفه ای پیوست. او از اولین قدم جای پایش را در عالم هنر محکم کرد و نشان داد که اتفاقی به سمت فیلم سازی راه کج نکرده است. فیلم هایی با درون مایه خانوادگی و اجتماعی و همچنین زبانی لطیف و شاعرانه که تاریخ مصرف خاصی ندارند، از همان ابتدا قریحه فیلم سازی او را به رخ کشیدند.

 

نقطه عطف: اثری که به واسطه آن میرکریمی سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر را گرفت و نگاه عام و خاص را به خود جلب کرد، چهارمین فیلم بلند کارنامه اوست. «خیلی دور، خیلی نزدیک» در سال ۸۳ به همگان نشان داد در دل کویر و فارغ از جاذبه های طبیعت شمال ایران هم می توان عمیق ترین و معنوی ترین حرف ها را به انسان تنهایِ مقهور صنعتِ قرن بیست ویکم، به دور از طعم شعارزدگی قبولاند.

 

نسبت با تلویزیون: شاید کمتر کارگردانی مانند میرکریمی در رسانه ملی سراغ داشته باشیم که نمایش و بازپخش آثارش چنین سیر مرتب و مداومی را دنبال کند. نمایش فیلم هایی نظیر «زیر نور ماه»، «اینجا چراغی روشن است»، «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «به همین سادگی»، «یه حبه قند» و «امروز» نشان دهنده کل کارنامه این فیلم ساز زنجانی تبار است.

 

این موضوع از دو وجه قابل تحلیل است؛ اولاً فیلم سازی است که در تمام دوره های سیاسی بعد از انقلاب در مدیومی ملی به شکلی آهسته و پیوسته حضور دارد و از دیگر سو، آثارش بی حاشیه و قابل پخش و مورد مطالبه عمومی است و هر دو نشان از هوش فیلم ساز در انتخاب و نوع روایت ایده هایش متناسب با فرهنگ و ذائقه غالب دارد. او همچنین در انواع برنامه های گفت وگو محور مانند «راز» طالب زاده، «چشم شب روشن» صالح علا و «خندوانه» رامبد هم شرکت کرده است.

 

بازگشت: سیدرضا میرکریمی پس از قریب به دو دهه، قرار است به تلویزیون برگردد. او این روزها مشغول بازنویسی متن و تعیین لوکیشن های سریالی است که برای صداوسیما خواهد ساخت. این مجموعه تلویزیونی حول محور روابط عاطفی در یک خانواده در اواخر دوره قاجار و آغاز سلطنت پهلوی، در قالب ۵۰ تا ۶۰ قسمت طراحی شده است. سابقه میرکریمی، نوید کاری متفاوت در ژانر تاریخی را به بینندگان رسانه ملی می دهد.

 

اصغر فرهادی

۷ سریال

 

کارگردانان,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شروع به کار تلویزیونی: اصغر فرهادی را می توان در زمره برجسته ترین چهره هایی معرفی کرد که از رسانه ملی وارد سینما شده است. شاخصه فرهادی پیش از تجربه فیلم سازی، دست به قلم بودن اوست. او کارش را از سال ۷۵ با کارگردان راه بلد تلویزیون، بهروز بقایی و «ماه مهربان» اش آغاز کرد که اولین سریال شبکه تهران بود. طی سال ۷۷ سریال «چشم به راه» را برگرفته از خاطرات زندگی شخصی اش نویسندگی و کارگردانی کرد.

 

فرهادی در همان سال در سه سریال دیگر به نام های «پزشکان»، «مجتمع مسکونی فرخ و فرج» و «روزگار جوانی» در کسوت نویسنده یا کارگردان همکاری داشت. او پس از موفقیت «روزگار جوانی» و ساخت دو سری از مجموعه پرطرفدار «داستان یک شهر» روایت گری سوژه های اجتماعی را بیش از پیش شناخت و راهش برای جلب آرای عمومی و انتخاب سبک فیلم سازی در سینما هموار شد. «یادداشت های کودکی» هم در سال ۸۰ به قلم او ساخته و از شبکه تهران پخش شد. فرهادی تا اوایل دهه ۸۰ همچنان در تلویزیون فعال بود.

 

ورود به سینما: بی شک تجربه اندوزی فرهادی در قاب تلویزیون، زمینه مساعدی را برای رشد او و حضور پرقدرتش در عرصه سینما فراهم آورد. او اولین فعالیت های سینمایی خود را به عنوان فیلم نامه نویس در فیلم حاتمی کیا به نام «ارتفاع پست» در سال ۸۱ به ثبت رساند و بلافاصله «رقص در غبار»، اولین فیلم بلند خود را ساخت . فرهادی با همان فیلم اول، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فجر را هم به دست آورد.

 

نقطه عطف: با وجودی که برای سینمای فرهادی نقاط عطف مختلفی به فراخور موفقیت های متعددش می توان تعریف کرد، اما همچنان باید «درباره الی» را نقطه آغازین اوج گرفتن او در عالم سینما دانست. چهارمین اثر این فیلم ساز، به اذعان اکثر منتقدان و عامه مخاطبان، سرآغاز راهی بود که به جوایز معتبر بین المللی ختم شد. فرهادی با سبک رئالیسم «درباره الی» پیشگام موج سوم سینمای ایران لقب گرفت؛ سینمایی داستان گو، پیچیده و در عین حال غافلگیرکننده برای تماشاگر.

 

نسبت با تلویزیون: با این که مجموعه های تلویزیونی «روزگار جوانی»، «داستان یک شهر» و «یادداشت های کودکی» در سال های اخیر از شبکه آی فیلم روی آنتن رفته اند ولی رابطه امروز او با مدیران رسانه ملی، ارتباطی متقابل و همگرا به نظر نمی رسد. آن گونه که از شواهد امر پیداست، حضور فرهادی و اخبارش در چارچوب تلویزیون جایی ندارد. انعکاس نسبتاً منفی اخبار موفقیت های جهانی چند سال اخیر فرهادی و همچنین جای خالی تیزرهای تلویزیونی برای فیلم های او، نشان دهنده رویکرد تلویزیون درباره این کارگردان است.

 

حتی برخی فعالیت های اجتماعی فرهادی هم در این رسانه بازتاب نیافته است؛ از جمله مشارکت او در اهدای خون برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین یا راه اندازی پویش مجازی «کشتار همنوعان خود را متوقف کنید» .

 

بازگشت: با گذشت۱۶ سال از خروج فرهادی از رسانه ملی و در نظر آوردن آن چه در نوع ارتباط دوسویه فرهادی با تلویزیون طی سال های اخیر مطرح شد، نباید انتظار حضور او را به این زودی ها در یکی از برنامه ها و یا سریال های تلویزیون داشت.

 

 

  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش