پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۱۷ - ۲۳ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۶۳۰۱
فیلم و سینمای ایران

آذر، فیلم پرحاشیه نیکی کریمی

فیلم سینمایی آذر,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

هنوز دو هفته از اکران فیلم «آذر» نگذشته؛ ‌بااین‌حال حواشی گویا قصد ندارند دست از سر این فیلم بردارند؛ فیلمی که تبلیغ «موتورسواری زنان» نامیده شد و اتفاقا از جانب موتورسوار اصلی فیلم با حاشیه مواجه شد.

 

در روزهای آغازین اکران «آذر» بود که بهناز شفیعی، مربی موتورسواری نیکی کریمی در فیلم آذر، گلایه‌هایی را مطرح کرد و گفت: «من از نیکی کریمی گله زیادی دارم. قرار بود برای اکران این فیلم از عوامل دعوت شود، اما من را دعوت نکردند. حتی نیکی کریمی در پیج اینستاگرامی خود، تیزرهای این فیلم را گذاشت، اما مربی و بدلکار را معرفی نکرد.

 

حامی مالی این فیلم شرکتی به نام انرژی‌موتور بود و از آنجایی که من با این شرکت همکاری می‌کنم، تمام آموزش‌های موتورسواری و بدلکاری برعهده من بود، اما در نهایت نه برای جشنواره از من دعوت شد و نه دستمزدم را پرداخت کردند. تجربه تلخی که از این فیلم داشتم، سبب شد تا قید همکاری با دیگر بازیگران را بزنم و خودم بازی کنم». او درباره برخوردهای نیکی کریمی هم گفت: «مدتی من را در اینستاگرام بلاک کرده بودند و پس از مدتی «آن‌بلاک» کردند.

 

هیچ پاسخی به من ندادند، اما فکر می‌کنم از اینکه گفته بودم من بدلکار او هستم ناراحت شده است». حالا در تازه‌ترین حواشی مربوط به این فیلم سینمایی، حمیدرضا آذرنگ، از بازیگران اصلی فیلم، گلایه‌هایی را نسبت به نیکی کریمی مطرح کرده است. او به سینما‌سینما گفت: «به‌عنوان یک مخاطب و نه کسی که نقش اصلی این فیلم را بازی کرده است می‌گویم امیدوارم این فیلم موفق باشد و مخاطبان هم از دیدن آن لذت ببرند.

 

اما خودم را عضوی از خانواده فیلم «آذر» نمی‌دانم. در این مدت به حدی اتفاقات ناخوشایند و چرک افتاده است که خودم را متعلق به این فیلم نمی‌دانم. جالب است دوستان به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار این فیلم فقط متعلق به یک نفر بوده است و انگار هیچ‌کدام از ما در این فیلم حضور نداشته‌ایم. به‌عنوان بازیگر برای این فیلم زحمات زیادی کشیده‌ام و به‌هیچ‌عنوان کوتاهی‌ای از من سر نزده است، اما مثل اینکه برای دوستان خوشایند نیست که ما هم جزئی از این فیلم باشیم. عادت دارم تمام توانم را در هر پروژه‌ای به کار ببرم، اما می‌بینم در تبلیغات مجازی، شهری یا هر جای دیگری اسمی از ما برده نمی‌شود، به‌نوعی که انگار ما حضور نداشته‌ایم. معنای این رفتار را متوجه نمی‌شوم. مردم نمی‌دانند که من به‌عنوان نقش اصلی در این فیلم حضور داشته‌ام».

 

او ادامه داد: «یک مجموعه ارتباطات هست که من از آنها خبر ندارم. من انسان‌هایی را که اهانت می‌کنند و احترام نمی‌گذارند به‌هیچ‌وجه قبول نمی‌کنم. متأسفانه این روزها رب‌النوع‌هاي زمینی زیاد شده‌اند که بسیاری نیز برای آنها احترام قائل هستند و نمی‌دانند که به چه کسی یا چه چیزی خدمت می‌کنند. سکوت کرده بودم، مایل نبودم صحبت کنم. من را به‌عنوان یک انسان معترض در این جامعه می‌شناسند، چراکه عقیده دارم جامعه‌ای که اشتباه حرکت می‌کند به کسانی نیاز دارد که نقدش کنند، اما در جامعه ما همه‌چیز برعکس است؛ یعنی اگر امروز من اعتراض می‌کنم باید محکوم به فنا شوم.

 

هیچ قانونی برای من بازیگر وجود ندارد که بگوید آقای آذرنگ اگر امروز حق تو را پایمال کردند به کجا و چه کسانی می‌توانی اعتراض کنی تا بتوانی حقت را بگیری. با این رفتارهایی که می‌بینیم، من باید دست‌به‌دامن چه کسانی شوم؟ منظور من حقوق مادی نیست، بلکه حق معنوی من در این فیلم است. هرجا که می‌رویم می‌بینیم هیچ اثری از ما وجود ندارد. برای خودم سؤال شده است که آیا ما هم در فیلم «آذر» حضور داشته‌ایم؟ این خانم محترم چرا نمی‌رود برای خودش یک فیلم شخصی بسازد!».

 

بازیگر فیلم «آذر» درباره محمد حمزه‌ای گفت: «محمد حمزه‌ای برای ساخت این فیلم خون ‌دل خورده، این دایره به حدی محدود و بسته شده بود که محمد حمزه‌ای قصد ترک فیلم را داشت. او هم باید درباره این مسائل صحبت کند. بارها سر صحنه به حمزه‌ای گفتم که فیلم را رها نکن. این فیلم اول است و باید محکم به ساخت آن ادامه دهی. کارگردان، سرپرست و خالق یک اثر است.

 

با نویسنده و کارگردان این فیلم برخوردهای بدی شد، با من بازیگر هم به همین منوال. هر کاری خواستند انجام دادند. برای من دعوت‌نامه فرستادند که آقای آذرنگ به‌همراه خانواده تشریف بیاورید و فیلم را ببینید. مگر من مخاطب عام فیلم هستم که این‌گونه برخورد می‌کنید؟ من همکار شما هستم یا نه؟ من در این فیلم زحمت کشیده‌ام. در جهانی که فالوئر اینستاگرام دغدغه شده است و جهانی که دوستان منتظر هستند تا ببینند مردم به چه میزان برای استقبال آنها خواهند آمد، باید فقط تأسف خورد.

 

امروز همه‌چیز به پول و فروش ختم می‌شود. به‌عنوان بازیگر این فیلم احساس ندامت دارم. جامعه ما پر شده است از آدم‌های کوتاه‌قامت که فقط سایه‌های بلند دارند. به‌این‌دلیل که خودشان را نزدیک می‌کنند به منابع نوری که بتوانند سایه‌هایشان را بلند کنند». او درباره آثار روانی رفتارهای اشتباه در سینما گفت: «به دلیل اینکه چهار خط در قرارداد به نفع خودشان نوشته‌اند، ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. اکنون کارگردان یک فیلم، حذف شده است. کجای این قرارداد نوشته که یک کارگردان اگر حذف شد، می‌تواند از حق خود دفاع کند؟ فقط می‌توانم بگویم متأسفم. همین.

 

ما با این کارها سلامت روانی و جسمی یکدیگر را نیز دچار مخاطره می‌کنیم. اگر این اتفاقات برای یک فرد چند بار رخ دهد، او قطعا دچار بحران روحی می‌شود. بد نیست روی اعتبار افراد هم قیمت بگذاریم».

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 16
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش