چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۰:۴۰ - ۲۴ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۶۶۰۳
فیلم و سینمای ایران

میرزا باقری: در «زمستان یورت» دنبال درمان درد کارگران بودم تا مقصر

مستند زمستان یورت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
کارگردان مستند «زمستان یورت» می‌گوید در مستندش به دنبال درد کارگردان معدن زغال سنگ زمستان یورت رفته است. او نسبت به بازداشت کارگردان این معدن به دلیل مطالبه حقوقشان منتقد است. این سستی تا جایی پیش می‌رود که اردیبهشت امسال ۴۳ معدن‌چی کشته می‌شوند.

به گزارش  تسنیم،، معدن زغال سنگ «زمستان یورت» آزادشهر یکی از معادن زغال سنگ ایران در استان گلستان است. این معدن پیشینه تاریخی بسیار زیادی نیز دارد.

 

طی انفجاری که روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ در معدن زغال سنگ یورت رخ داد ۴۳ معدنچی جان باختند. این موضوع در حالی است که ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۹۶، رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد براساس جمع‌بندی گزارش کمیته حقیقت‌یاب، مقصر حادثه کارفرما بوده است و دلیل آن هم عدم ایجاد امنیت کافی در معدن توسط کارفرما بوده است. در همین ایام بود که اعتراضات کارگران معدن‌چی به عدم دریافت حقوق‌هایشان و عدم ایجاد امنیت کافی در معدن شکل گرفت و حتی شعارهایی هم علیه دولت روحانی و شخص رئیس جمهور سر داده شد. آن ماجرا بسته شد اما شاید صدای کارگران و دغدغه اصلی آنان شنیده نشد. 

 

جشنواره هشتم عمار با شعار «شهدای کارگر» کار خود را آغاز کرد. یکی از مستندهایی که توجهات بسیاری را به خود جلب کرد، مستند «زمستان یورت» به کارگردانی میلاد میرزا باقری بود. این فیلم روایتی از زندگی کارگران معدن زمستان یورت و پرداختن به مشکلات و دغدغه‌های آنان است. این مستند در شب افتتاحیه جشنواره رونمایی شد و با استقبال بسیار خوب حاضران در سالن مواجه شد. علاوه بر این، این مستند ۴۰ دقیقه‌ای توانست جایزه‌ی ویژه‌ هیئت داوران را در بخش مستند «نقد درون گفتمانی‌» دریافت کند. به همین بهانه گفت‌وگویی با میلاد میرزا باقری کارگردان این مستند داشتیم. او در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، درباره‌ اعتراضات کارگران، پاسخ مسئولین به این اعتراض و حرف دل جامعه‌ی کارگری در معدن زمستان یورت صحبت کرد. 

 

تسنیم: اتفاقات رخداده در معدن «زمستان یورت» را می‌توان به عنوان نقطه عطفی در میان اعتراضات کارگران به دولت دانست. مستند «زمستان یورت» تا چه میزان قصد داشت به وجهه سیاسی موضوع بپردازد؟

بحث ما دولت نیست و صحبتی از دولت احمدی‌نژاد و روحانی نیست. اصلا هم سعی نکردیم که در این مستند به این موضوع بپردازیم که دولت مقصر بود یا خیر. اتفاقا این اعتراضات از سال ۸۵ و در همین‌جا آغاز شد. این اتفاقات در همان سال شروع شد و از قضا در آن سال رخداد بدتری هم برایشان رخ داد و حتی کتک نیز خوردند و به جرم اخلال در امنیت ملی به زندان رفتند. در سال ۹۴ نیز که مدیرعامل سازمان عوض شده بود باز هم شاهد رخ دادن چنین اتفاقاتی بودیم. مساله‌ آن‌ها حقوق‌شان، بیمه‌شان و نبود امنیت کافی در معدن بود و سبب شد تا آن اعتراضات شکل بگیرد. می‌خواهم این را بگویم که ما قصد نداریم به این بپردازیم که این دولت مقصر است یا آن دولت، کدام مدیرعامل مقصر است و... به نظر من هر کدام به نحوی مقصر هستند.

 

حرف ما این است که این ظلم ریشه کرده و به کسی که از ما شاید پایین‌تر باشد، ظلم می‌کنیم. این ریشه باید خشکانده شود. باید کاری کنیم که اگر کارگری رفت اعتراض کرد و حرفی برای گفتن داشت، از او پشتیبانی کنیم. من به عنوان یک فیلم‌ساز و شما به عنوان یک خبرنگار باید به این موضوع بپردازید. رسانه ملی به جای پرداختن به مطالب زرد و بیهوده به کسانی بپردازد که واقعا درد دارند. اسم رسانه‌ ملی رویش است. باید به دغدغه‌های مردم رسیدگی کنیم، حرف دلشان را بازگو کنیم و به اعتراضات به حقشان رسیدگی کنیم و به نوعی برای حل آن مشکل تلاش کنیم. هر کس به نوبه خود می‌تواند این کار را انجام بدهد.

 

تسنیم: در زمینه مشکل قشر کارگری نظرات متفاوتی وجود دارد. برای مثال عده‌ای معتقد هستند که قانون کار مشکل دارد و ... به نظر شما مشکل اصلی از کجاست؟

در ساخت این مستند به این نتیجه رسیدم که ما برای گربه فلان خانم بازیگر، هزار تا پیام و کامنت می‌دهیم و حتی برنامه حالا خورشید روی آنتن زنده راجع به آن صحبت می‌کند یا می‌بینیم که برای بدل مسی هزار تا برنامه می‌رویم اما به نکته‌ای اصلی پرداخته نمی‌شود. در برنامه‌های ما متاسفانه به مستضعفین و حرف دل مردم پرداخته نمی‌شود. به نظرم ائمه جمعه ما نقش مهمی را در این اطلاع رسانی ایفا می‌کنند. این قشر ارتباط مستقیمی با نمایندگان ولایت فقیه در استان و به نوعی رهبری دارند و در طرف مقابل با مردم در ارتباط هستند. امامان جمعه باید تریبون مستضعفین باشد و صدای مظلوم را در مواقعی که کم‌کاری صورت می‌گیرد، به گوش همه برساند.

 

تسنیم: احتمالا در راه ساخت این مستند با مسئولینی مواجه شدید که تمایلی به صحبت نداشتند. هم‌چنین در طرف مقابل کارگرانی وجود داشتند که می‌ترسیدند صحبت کنند که مبادا همین کارشان را هم از دست بدهند. با این دست مشکلات مواجه بودید؟

در مستند هم دیدید که گفتگو گرفتن با کارگران بسیار سخت بود و خیلی از آنان می‌ترسیدند که گفتگو کنند چرا که می‌ترسیدند که از کار بیکار شوند. ما بهشان اطمینان دادیم که اگر می‌خواهیم حرفی بزنیم، حرف دل شماست. پای این کار بیایید تا بتوانیم این معضل را حل کنیم. واقعا هم پای کار آمدند و صحبت کردند. البته این کار زمان برد. در طرف مقابل با مسئولین مواجه بودیم. مسئولین متاسفانه در حال پیچاندن ما بودند و این کار را جدی نمی‌گرفتند. از مسئولین وزارت کار گرفته تا مدیرعامل شرکت هیچ تمایلی به صحبت نداشتند. با به کارگیری ترفندهای متفاوت توانستیم با آنان صحبت کنیم و حتی در بعضی موارد مجبور می‌شدیم که دوربین خاموش وارد شویم در حالی که دوربین‌مان روشن بود. مطمئنا هر کار این چنینی سختی‌های خود را هم دارد و به نظرم این کارها باید ساخته شود تا بتوان یک سری زمینه‌ها را فراهم کرد. این کار موجب می‌شود که دیگر شاهد ناهنجاری‌ها و مشکلات بعدی نباشیم. در این‌جا دیدیم که ۴۳ نفر کشته شدند و اتفاقات تلخ دیگری رخ داد. این دست مستند‌ها کمک می‌کند که شاهد اعتراضات مردمی در خیابان‌ها نباشیم. اگر واقعا فضا را برای ساخت این چنین مستندهایی باز کنیم، شاهد اتفاقات مطلوب‌تری خواهیم بود.

 

تسنیم: شما وارد زندگی این کارگران شدید. حرف و دغدغه اصلی آنان چیست که نتوانستیم برایشان فراهم کنیم؟

کارگران پشتیبان می‌خواهند. آنان پشتیبانی مردم را می‌خواهند. خواسته‌های شخصی آنان بیمه و حقوق و امنیت‌شان بود. اما اگر کلی نگاه کنیم، می‌بینیم که تعداد زیادی معدن وجود دارد که شرایطی مشابه یا بدتر از این معدن دارند. هر لحظه ممکن است که در یک معدن زغال سنگ انفجار رخ بدهد و چندین نفر بمیرند. شاید هم افرادی هستند که به صورت خاموش می‌میرند و ما متوجه نمی‌شویم. با فوت چنین کارگری یک خانواده داغ‌دار می‌شود. چند کودک یتیم می‌شوند و ... حتما این‌گونه نیست که شما اسلحه را بگیرید و یک نفر را بکشید این کار هم نوعی قتل است. آیا واقعا عدالت است که یک عده از هم وطنان ما به خاطر طمع عده‌ای محدود و اشرافی‌گری‌شان کشته بشوند و از بین بروند؟ آیا جان کارگر واقعا این قدر بی ارزش است که کشته شدن ۴۳ نفر از آنان برای ما دردناک نباشد و داد کسی درنیاید. من حتی ندیدم که مردم آن شهر و حتی رسانه‌های آن منطقه بروند و به درد آنان رسیدگی کنند.

 

تسنیم: درخواستی از نهادها و دانشگاه‌ها برای حل مشکلات این کارگران یا نمایش این مستند داشتید؟ 

این مستند برای اولین بار در جشنواره مردمی فیلم عمار به نمایش درآمد. جشنواره عمار محفلی برای دیده شدن این آثار با موضوعات به روز و مردمی است و از این جهت حائز اهمیت بسیار است. علاوه بر این، خوشبختانه اکنون با یک سری از تشکل‌های دانشجویی رو‌به رو هستیم که علاقه‌مند نمایش و اکران این فیلم در دانشگاه‌ها هستند. برای مثال دانشگاه صنعتی اصفهان یکی از کارگران را به عنوان نماینده دعوت کرد و او حرف دل و دغدغه جامعه این کارگران را بیان کرد و مردم شنیدند. اکنون نیز قصد دارند که پیرو مطالبات کارگران معدن زمستان یورت باشند که انشاالله به نتیجه برسند. امیدوارم تشکل‌ها پای این کارها بیایند و پشت کارگرها بایستند تا دیگر شاهد رخداد چنین واقعه‌ی تلخی نباشیم.

 

تسنیم: شرایط اکران تلویزیونی این مستند را چگونه می‌دانید؟ آیا این فیلم به همین راحتی می‌تواند اکران عمومی در صدا و سیما داشته باشد؟ 

بعید می‌دانم که رسانه ملی بخواهد این مستند را پخش کند. خیلی‌ها دوست دارند که این کار از تلویزیون پخش بشود و درس عبرتی برای مسئولین باشد اما من ندیدم که رسانه ما بیاید و کارهایی را پخش بکند که از خودش انتقاد می‌کند. آن روزی که جایزه‌ام را در اختتامیه جشنواره عمار گرفتم و بالای صحنه صحبت کردم، پخش زنده تلویزیونی بود اما بعد از این صحبت‌ها با واکنش‌هایی از کارمندان صدا و سیما مواجه شدم. یکی دو نفر از افرادی که در سالن حضور داشتند و کارهای پخش تلویزیونی را انجام می‌دادند، سمت من آمدند و از این که از صدا و سیما انتقاد کرده بودم، بسیار ناراحت بودند. به من گفتند که چرا از صدا و سیما انتقاد می‌کنی در حالی که کل جشنواره عمار را پوشش می دهد؟ بهشان گفتم که پوشش عمار مساله‌ای جداگانه است و حرف من چیز دیگری است. من راجع به درد مردم و کارگران صحبت کردم و می‌گویم که اگر قبل از این اتفاق این درد را نشان می‌دادید، شاید این اتفاق رخ نمی‌داد. بعد از این قضیه متوجه شدم که خبر فیلم من، اسم آن و جایزه‌ای که دریافت کرده بودم را سانسور کردند. در جشنواره عمار امسال ۲ مستند توانست جایزه‌ ویژه جشنواره را دریافت کند. یکی مستند «زمستان یورت‌» بود و دیگری فیلم «قائم مقام». با این که مستند من جز مستندهای ویژه‌ این جشنواره بود، هیچ اسمی از کار من در بخش‌های مختلف خبری و زیرنویس‌های آن برده نشد.

 

تسنیم: بازخوردهای مردم پس از نمایش این فیلم چه بود؟ چه پیام‌هایی از سمت مردم به دست شما رسید؟ 

برای من جذاب بود که بسیاری از افرادی که کار را در سینما فلسطین دیده بودند، در مراسم اختتامیه نیز حضور داشتند و بعد از آن که من جایزه را دریافت کردم، به سمت من آمدند و از ساخت مستندی با این موضوع ابراز خوش‌حالی کردند. آن‌ها به من گفتند که تو حرف دل ما را زدی و به همین روش راهت را ادامه بده. آنها از من درخواست داشتند که به منطقه‌ی محرومی که در آن زندگی می‌کنند بروم تا صدای آنان را به گوش مسئولان برسانم. از این صحبت‌های مردم خستگی‌ام دررفت. یک مرد میان‌سالی به سمت من آمد و گفت که شما کاری کردی که شاید فیلم‌سازان بسیاری موفق به انجام آن نشدند و دست مسئولینی که به مردم و نظام ضربه می‌زنند را رو کردید. این موضوعات به فیلم‌ساز روحیه می‌دهد و او را به این نتیجه می‌رساند که به هدفش رسیده است. هم‌چنین نخبه‌های دانشگاهی و تشکل‌ها این مستند را دیده بودند و می‌گفتند که این فیلم بدون هیچ سانسوری صحبت کرده است و حرف خود را زده است. آنان درخواست داشتند که بعد از پایان یافتن امتحانات دی ماه این مستند را در دانشگاه‌های تهران و امیر‌کبیر اکران کنیم. 

 

ما خانواده کارگران را ۱۴ دی ماه دعوت کردیم و این مستند را برایشان اکران کردیم. آنان به من گفتند که حرف دل ما را زده‌ای. برادر یکی از متوفیان این معدن به من می‌گفت که از ساخت مستند با این موضوع بسیار خوش‌حال است. امیدوارم که بتوانیم اکران گسترده‌ای داشته باشیم. تاکنون علاوه بر اکران در سینما فلسطین تهران، یک اکران در تبریز و مشهد داشته‌ایم. امیدوارم بتوانیم اکران‌های دیگری در شهرهای دیگر داشته باشیم.

 

 

 

 

  • 16
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش