جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۴۱ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۰۳۴۰
فیلم و سینمای ایران

«به وقت شام» ، فیلمی با موضوع داعش و مردم بی گناه سوریه

فیلم سینمایی به وقت شام,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
کارگردان یونیت دوم فیلم سینمایی «به وقت شام» درباره صحنه‌های اکشن این فیلم گفت: «به وقت شام» شرایطی ایجاد کرد که ایده‌هایی که شاید هیچ‌گاه به خاطر شرایط مالی امکان تحقق بخشیدن به آن وجود نداشت، قابلیت اجرا پیدا کند.

فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا که قرار است در سی‌وششمین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شود، داستانی حادثه‌ای و اکشن دارد و مهرداد خوشبخت کارگردان و تدوینگر سینما، کار تدوین و  کارگردانی یونیت دوم این فیلم را انجام داده است.

 

مهرداد خوشبخت در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اینکه "دیدگاه‌های همیشگی حاتمی‌کیا در فیلم «به وقت شام» نیز وجود دارد" بیان کرد:  این فیلم یک داستان پرحادثه است با محوریت موضوع داعش و کمک رسانی خلبانان ایرانی به مردم بی گناه سوریه، ساخته شده است. این فیلم با کارهای قبلی حاتمی کیا متفاوت است و تجربیات جدیدی در آن وجود دارد. به طور مثال در زمینه جلوه‌های بصری و صحنه‌های اکشن که ایشان در فیلم سینمایی «چ» و سپس «بادیگارد» تجربه کرده‌اند، اکنون در «به وقت شام»  قابل توجه‌تر است. 

 

تدوینگر «به وقت شام» بیان کرد: اولین نسخه تدوین شده این فیلم بیش از ۲۵۰۰ پلان داشت. تدوین آن  چندین ماه زمان برد، زیرا که حجم پلان‌ها بسیار زیاد بود و یک صحنه گاهی با شش دوربین، فیلمبرداری شده بود و در نهایت باید بهترین آن‌ها انتخاب می‌شد.

 

او ادامه داد: یک مقدار از سختی‌های کار از این جهت بود که در سینمای ایران تجربه ساخت، چنین فیلم‌هایی را کمتر داشته‌ایم. گاهی زمان فیلمبرداری فکر می‌کردیم همه چیز خوب شده است، اما در تدوین دچار مشکلاتی می‌شدیم و باید برای آن راه حلی پیدا می‌کردیم. روش کار آقای حاتمی کیا اینطور بود که  من در ابتدا سکانسی را بر اساس فیلمنامه و حرف‌هایی که با هم زده بودیم تدوین می‌کردم سپس با حضور ایشان اصلاحات یا تغییرات انجام می‌شد. خصوصیت بسیار مهم او این است که تعلق خاطر زیادی به پلان‌هایشان ندارند و حاضر است به نفع کلیت فیلم پیشنهادات تدوینگر را بشنوند و اگر به نتیجه رسید حذف، جابجا و تغییراتی اعمال شود.

 

مهرداد خوشبخت با اشاره به اینکه "تدوین «به وقت شام»با پیشنهاد و اصرار بنده  به صورت همزمان با فیلمبرداری آن انجام شده است" گفت: تدوین کردن یک فیلم به صورت همزمان می‌تواند باعث سرعت بخشیدن به فرآیند ساخت فیلم شود و همچنین به بهبود کیفیت فیلم هم کمک می‌کند، زیرا در شیوه تدوین همزمان، کارگردان خیلی زود فیلمش را می‌بیند. به گفته آقای حاتمی کیا تاکنون هیچ یک از فیلم‌هایش به طور همزمان تدوین نشده بود و همیشه فیلمبرداری تمام می‌شده و سپس تدوین فیلم را آغاز می‌کردند اما بعد از این تجربه، اذعان کردند که برای فیلم‌های بعدی‌شان هم همین کار را خواهند کرد و از این بابت خوشحالم که باعث نشدم ذهنیت ایشان نسبت به تدوین همزمان منفی شود.

 

این کارگردان و تدوینگر درباره تجربه ‌کارکردن با حاتمی‌کیا یادآور شد: ما قبل از این فیلم، تجربه کاری مشترکی نداشتیم و همدیگر را نمی‌شناختیم و فقط کارهای مرا دیده بود از من دعوت کرد تا با او همکاری کنم. من هم با اشتیاق وخوشحالی پذیرفتم چون کارگردان مورد احترام من هستند و این نوع تجربه را در مقطعی از فیلم «ملک سلیمان» هم با آقای بحرانی (به عنوان کارگردان یونیت دو) داشتم. تجربه‌های جدید همیشه برایم جذاب هستند و به انجام کارهای سخت که به صبر و حوصله زیاد نیاز دارد تمایل شدیدی دارم بنابراین قبل از شروع فیلمبرداری و در مرحله پیش تولید جلسات زیادی داشتیم تا بتوانم به سلیقه ایشان نزدیک شوم و همچنین استوری بوردها و کانسپت‌هایی که سهیل دانش اشراقی کشیده بود در این راه به ما خیلی کمک کرد.

 

او ادامه داد: اینکه حاتمی‌کیا پذیرفت یک کارگردان دیگر در کنارش حضور داشته باشد، از مناعت طبع وتسلطش به کار سرچشمه می‌گیرد و هر کارگردانی زیر بار چنین تصمیمی نمی‌رود. من موظف بودم طبق سلیقه او استوری ‌بوردهایی که به توافق می‌رسیدیم را اجرا کنم. البته او در جاهایی هم دست مرا باز می‌گذاشت و چون تدوین این فیلم همزمان با فیلمبرداری انجام می‌شد، صحبت‌هایی بین ما شکل می‌گرفت تا به نظرات مشترکی دست پیدا کنیم.

 

فیلم سینمایی به وقت شام,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

خوشبخت که به عنوان کارگردان یونیت دوم این فیلم بعضی صحنه‌های اکشن را کارگردانی کرده است، اضافه کرد: از فواید دو یونیت شدن برای فیلمبرداری می‌توان به این اشاره کرد که فشار سنگین روانی بر دوش کارگردان کمتر می‌شود و چون ما می‌خواستیم فیلم را به جشنواره برسانیم اگر دو گروه نمی‌شدیم زمان را از دست می‌دادیم. دوم اینکه با این روش با وجود بالا رفتن سرعت فیلمبرداری، کیفیت فیلم پایین نمی‌آید. در جاهایی هم که گروه دوم وجود نداشت، من در کنار ایشان  سر صحنه سعی می‌کردم مفید واقع شوم و متقابلا می‌خواستم از این امکانی که برای من میسر شده است کمال استفاده را ببرم. خدا را شکر در سکانس‌ها و پلان‌های یونیت دو ، پلانی پیش نیامد که بخواهیم آن را تکرار کنیم.

 

کارگردان یونیت دوم  «به وقت شام» با اشاره به اینکه "ما در این فیلم صحنه‌هایی رئال داریم (مثل چپ کردن ماشین‌ها توسط بدلکاران) که با کمک جلوه‌های بصری که به فرایند ساخت فیلم کمک کردند و تلفیق خوبی صورت گرفت" تصریح کرد: من خوشحال بودم که آن ایده‌ها و تجربیاتی که شاید هیچ‌گاه به خاطر شرایط مالی امکان تحقق بخشیدن به آن وجود نداشت، در این فیلم قابلیت اجرا پیدا کرد و صحنه‌های پرهزینه و بزرگی ساخته شد. متأسفانه سینمای ما ظرفیت انجام این صحنه‌ها را به خاطر هزینه بالای آن ندارد مگر اینکه به شیوه دولتی سرمایه‌گذاری انجام شود.

 

او تصریح کرد:متاسفانه یکی از موانع مهم ساخت فیلم‌های جنگی در سینمای ایران، هزینه‌هایی است که شهرک دفاع مقدس جهت اجاره لوکیشن و ادوات و مهمات به فیلم‌ها تحمیل می‌کرد که خوشبختانه از زمانی که شهرک سینمایی دفاع مقدس زیر نظر موسسه اوج قرار گرفت، کلیه این هزینه‌ها حذف شده‌اند و این کار کمک بزرگی به سینمای ایران و تولیدات جنگی کرده است.

 

مهرداد خوشبخت  درباره صحنه‌های حادثه‌ای فیلم «به وقت شام» گفت: ما چند خودرو را در این فیلم به طور کامل نابود کردیم و هزینه بالایی برای صحنه‌های اکشن دادیم که وجود شهریار شهباززاده به عنوان مدیر تولید و حمایت آقای خزایی به عنوان تهیه کننده این امکان فراهم شد. همچنین تهیه لباس‌ها و تجهیزات نیز هزینه زیادی داشت. صحنه‌های اکشن این فیلم در مکان‌های مختلفی فیلمبرداری شد. پلاتوی هواپیای غول پیکر ایلیوشین در تهران، بخشی از صحنه‌های بیرونی هواپیما در فرودگاه نیروی هوایی مهرآباد بازسازی شد و بخش دیگردر پایگاه هوایی شیراز و شهرک دفاع مقدس و بیایبان‌های اطراف تهران و البته بخشی هم در سوریه.

 

او در صحبتهای پایانی خود بیان کرد: به طور مثال ما در پلاتوی هواپیمایی که در تهران بود، صحنه را کات می‌کردیم و به درگیری بیرون هواپیما که در شیراز فیلم برداری می‌کردیم می‌پرداختیم. در صحنه‌هایی که هلی‌کوپتر نیز وجود دارد، بخشی از آن‌ها در تهران و بخشی دیگر در بیابان‌های اطراف تهران فیلمبرداری می‌شد، که اتصال دادن اینها با هم کار دقیقی بود، چه از لحاظ راکورد بازی و چه نورپردازی و جلوه‌های بصری و تدوین. در مجموع «به وقت شام» فیلم شلوغی بود و همه اینها به کارگردانی پر انرژی و متمرکز نیاز داشت. برای پایان‌ فیلم  زمان زیادی صرف تدوین شد تا به نتیجه مطلوب برسیم. در این میان ممکن بود اختلاف نظرهایی هم بین من و آقای حاتمی‌کیا رخ دهد اما او کارگردان جسوری است و این امکان را به عوامل می‌داد تا نظرات خود را به راحتی بیان کنند.

 

فیلم سینمایی به وقت شام,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

 

 

  • 15
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش