پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۱۴ - ۱۸ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۱۴۹
فیلم و سینمای ایران

با وجود افزایش فروش سینما در ۳ سال اخیر، هنوز با آمار طلایی سال‌های دهه ۶۰ فاصله زیادی داریم؛

چرا مخاطب سینمای ایران کم است

سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

سینمای ایران در سال ۹۶ با اکران بیش از ۷۵ فیلم توانست مبلغی حدود ۱۷۵ میلیارد تومان آورده داشته باشد. این در حالی‌ است که سینماها در سال ۹۵ برای حدود ۶۰ فیلم اکران شده، فروشی نزدیک به ۱۲۰ میلیارد تومان داشتند و در سال ۹۴ هم کمتر از ۶۰ فیلم اکران شدند و جمعا ۷۰ میلیارد تومان فروش داشتند. افزایش قیمت بلیت یکی از دلایل افزایش رقم فروش فیلم‌ها، در فاصله سال‌های ۹۴ تا ۹۶ است؛ موضوعی که در نوروز امسال هم کاملا مشهود بود.

 

با رسیدن به روز ۱۳ فروردین که پایان تعطیلات نوروزی بود، پخش‌کنندگان و سینماداران از رشد فروش سینمای ایران نسبت به سال گذشته خبر دادند. درست است که سینمادارها از افزایش فروش نسبت به سال گذشته خبر می‌دهند ولی ناگفته نماند که با تاکتیک افزایش قیمت بلیت، به این افزایش فروش رسیدند ولی تعداد مخاطبان کم شده و همین کاهش مخاطب هشداری است برای اینکه سینما در حال تبدیل شدن به یک کالای فرهنگی لوکس است.

 

براساس آمار اعلام شده، از بازه زمانی ۲۵ اسفند ۹۶ تا ۱۳ فروردین ۹۷ با در نظر گرفتن متوسط قیمت بلیت حدود ۱۳ هزار و ۵۰۰ تومان،سینما  مجموعا ۱۸ میلیارد و ۹۸۰ میلیون تومان فروش داشته و یک میلیون و ۳۹۲ هزار مخاطب در نوروز ۹۷ به سینماها رفتند. این در حالی است که در همین بازه زمانی برای سال قبل، با در نظر گرفتن متوسط قیمت بلیت کمی بیش از ۶ هزار تومان، با رقم فروش ۱۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، در مجموع یک میلیون و ۷۷۰ هزار مخاطب در نوروز۹۶ به سینماها رفتند. پر‌واضح است که این کاهش ۲۷ درصدی مخاطبان، بی‌ارتباط با افزایش ۱۰ درصدی قیمت بلیت‌های سینمایی نیست. البته شورای صنفی نمایش در توجیه این افزایش قیمت متذکر شده است

 

که نرخ بلیت سینماهای اصلی و مجهز افزایش یافته و برای همه سالن‌های سینمایی کشور نیست. اما با نگاهی به حجم فروش سالانه فیلم‌ها، سینماهایی همچون پردیس سینمایی کورش، آزادی، چارسو و هویزه مشهد که حالا بلیت‌هایشان گران هم شده‌است، بیشترین میزان حضور مخاطبان سینما را داشته‌اند.

 

 نگاهی به روند تاریخی افزایش قیمت بلیت در سینمای ایران

نرخ بلیت سینماها یک‌بار سال ۶۳، بار دیگر سال ۷۴ و آخرین بار سال ۹۵ افزایش جدی یافت. موج سوم گران شدن قیمت بلیت از سال ۹۵ آغاز شد. سال ۹۴ بهای بلیت در سالن‌های مدرن و تازه تجهیز شده- به عبارتی پردیس‌ها- هشت هزار تومان بود. سال ۹۵ اما این قیمت به ۱۰ هزار تومان رسید  و سال ۹۶ به ۱۲ هزار تومان افزایش یافت. با احتساب قیمت بلیت در سال ۹۶ حدود ۱۴میلیون، سال ۹۵ حدود۱۲ میلیون و سال ۹۴ حدود ۸.۵ میلیون بلیت فروخته شده است. این عدد-که البته روشن است نباید هر بلیت را به‌عنوان یک نفر لحاظ کرد-

 

را وقتی در نسبت با جمعیت حدود ۷۵ میلیونی کشور در نظر بگیریم، رقم معناداری به دست می‌آید. در واقع چیزی حدود ۱۰ درصد مردم ایران به سینما می‌روند. حال باید دید براساس سیاست افزایش نرخ بلیت سینماها، کدام قشر را از سینما محروم می‌کند؟! با افزایش قیمت بلیت سینما، این حوزه به یک تفریح لاکچری تبدیل شده و طبیعی است که مخاطبان اصلی خود را از دست بدهد. با توجه به اینکه بخش مهمی از سینماهای اثر‌گذار در فروش به دست بخش خصوصی است طبیعی است که سینماداران و سالن‌داران تعیین می‌کنند چه فیلم‌هایی برای چه طیف خاصی از مصرف‌کنندگان ساخته شوند.

 

بد نیست نگاهی به سیر تصاعدی نرخ بلیت سینما در این سال‌ها بیندازیم. سال ۶۱ نرخ بلیت حدود۳۰ تومان و سال ۹۱میانگین قیمت سه هزار تومان است؛ یعنی ۱۰۰ برابر در طول ۳۰ سال که البته همان سال ۶۳ سوبسید سینما قطع می‌شود و قیمت‌ها افزایش ناگهانی می‌یابد؛ آن سال سینما با کاهش چشمگیر مخاطب همراه بوده است! در این سال‌ها دو اتفاق مهم در حوزه سینما رخ می‌دهد؛ یکی باز شدن پای ویدئو به خانه‌ها که به هرحال رقیبی برای سینما خواهد بود و دیگری شکل گرفتن ژانر یا گونه پرمخاطب دفاع مقدس .

 

سال ۷۴ البته با تصویب قانون ممنوعیت ویدئو بار دیگر بلیت سینما افزایش چشمگیر پیدا می‌کند. در سال ۹۱ حداکثر نرخ بلیت به۴۵۰۰ تومان و سال ۹۶ این حداکثر قیمت به ۱۲ هزار تومان می‌رسد. لازم به ذکر است باز هم زمزمه‌هایی از افزایش نرخ بلیت به گوش می‌رسد. در واقع در طول ۳۵ سال مدیران فرهنگی توانسته‌اند ۴۰۰ برابر نرخ بلیت را افزایش دهند و با توجه به کم شدن سالن‌های سینما در این سال‌ها، دست مردم هم از سینما کوتاه‌تر شد. البته این پنج سال آخر می‌تواند در مسابقه تورم قیمت با ۳۰ سال قبل برابری کند. در هر سه مقطع افزایش بلیت در سال‌های ۶۱، ۷۴ و ۹۵ قاچاق فیلم افزایش یافت و فیلم‌ها از این ناحیه هم ضربه خوردند.

 

 

 تمرکز ساخت سالن‌های سینمایی در بالاشهر تهران

کمیت و کیفیت سالن‌های سینما در اکران موفق فیلم‌ها نقش مهمی دارد. پیش از انقلاب سالن‌های بسیار کمی در تهران دایر بودند که رفته رفته غیرقابل استفاده شدند؛ بنابراین بی‌کیفیتی آنها خود از عوامل دافعه مخاطب بود. پس از انقلاب، سینما آزادی در سال ۷۵ با ۱۵۰ میلیون فروش سالانه، تبدیل به پرمخاطب‌ترین سالن سینمای کشور شد. نیمه دهه ۷۰ (۷۶) سینما آزادی که سال ۴۸ ساخته شده بود به علت تخریب در آتش‌سوزی، توسط متولی آن یعنی حوزه هنری بازسازی شد،

 

سال ۸۵ شهرداری تهران پروژه بازسازی سالن‌های سینما را در جهت توسعه شهری با بازسازی و تجهیز پردیس سینمایی آزادی آغاز کرد و سال ۸۶ پردیس آزادی با ظرفیت ۱۱۰۰ نفر به بهره‌برداری رسید. همزمان در منطقه ۲ تهران اولین پروژه ساخت سالن‌های سینما با پردیس اریکه ایرانیان کلید خورد و ظرفیت ۶۰۰ نفر را به صندلی‌های سینماهای کشور اضافه کرد. همان سال منطقه ۱۸ تهران، یافت‌آباد هم برای نخستین‌بار رنگ سینما را دید و پردیس تماشا با تعداد ۸۰۰ صندلی شروع به کار کرد.

 

پس از آن در سال ۸۷ پردیس سینمایی ملت با ظرفیت ۱۲۰۰ نفر افتتاح شد. سال ۸۸ غرب تهران صاحب پردیس سینمایی زندگی با گنجایش ۱۰۰۰ نفر شد. در سال ۸۹ پردیس راگا به جنوبی‌ترین نقطه تهران-شهرری- رسید. باز هم در جنوب شهر در سال ۹۰ پردیس دیگری به نام نواب با هزار صندلی به چرخه اکران پیوست. سال ۹۳ اما دو پردیس اصلی در تهران افتتاح شدند که اثر به‌شدت مثبتی در رقم فروش کل سینمای ایران داشتند؛

 

پردیس سینمایی چارسو واقع در مجتمع تجاری چارسو (چهارراه جمهوری) با ظرفیت ۹۰۰ نفر و پردیس کورش واقع در مجتمع تجاری کورش(ستاری غرب) با ظرفیت ۲۵۰۰ نفر. موفقیت پردیس کورش به قدری زیاد بود که پس از آن ‌انگیزه سرمایه‌داران خارج از سینما نیز برای سرمایه‌گذاری در امر ساخت پردیس‌های مدرن سینمایی (‌در مجتمع‌های تجاری و مال‌ها) ایجاد شد. اولین بار پس از تجربه موفق پردیس آزادی، تصمیم به ساخت پردیس به جای تک سالن به سبک سنتی و کلاسیک گرفته شد و این بار هم پس از تجربه حیرت‌آور مجتمع کورش همه پروژه‌های ساخت به سمت

 

مجتمع‌ها و مال‌ها تغییر مسیر داد. در همین راستا سال ۹۶ در منطقه میدان تجریش مجتمع ارگ و در منطقه اکباتان مگامال راه‌اندازی شد و به چرخه اکران پیوست. در ماه اخیر هم شهرک ‌مال در منطقه شهرک غرب افتتاح و بهره‌برداری شده است. در دهه ۹۰ و با الگو گرفتن از سینمای کورش در تهران، در شهر مشهد هم پردیس سینمایی هویزه تجهیز شد و پس از آن در اصفهان، کرج و قم و شیراز هم سالن‌های بزرگی در ابعاد سیتی‌سنتر در حال ساخت هستند. اکنون مجتمع سینمایی کورش به تنهایی ۴۰ درصد کل فروش سینمای ایران در طول سال را به خود اختصاص داده است.

 

 

 محدودیت ژانرها در دوگونه کمدی و اجتماعی

همین‌طور که اضافه شدن گونه دفاع مقدس به آثار سینمایی بر مخاطبان سینما افزود جای ژانرهایی مثل پلیسی- جاسوسی، وحشت و به‌ویژه اکشن در سینما خالی است و این یعنی از دست رفتن مخاطب ژانر وحشت یا... .

 

فیلمی مثل «یاس‌های وحشی» نمونه موفق ایرانی از ژانر اکشن است؛ ژانری که در نبودش اولا سینماهای میدان امام حسین و پایین‌تر از آن تعطیل شدند و ثانیا اشکال ناهنجار اکشن به صورت ترویج خشونت بروز یافت. یکی دیگر از اشکالات نبود تنوع ژانر، این است که ما فقط در دو گونه اجتماعی و طنز فیلم داریم؛ بنابراین مخاطب محکوم است به انتخاب اجباری که البته خیلی مواقع گزینه هیچ‌کدام را برمی‌گزیند.

 

 

 مساله‌ای به نام صف سینما

چند سالی است که دیگر از صف‌های طولانی مقابل سینما خبری نیست. این موضوع برای سینما خطرناک است؛ زیرا این ‌گونه است که مخاطب، مخاطب می‌آورد؛ یعنی با دیدن استقبال مردم از سینماها و فیلم‌ها جمعیت بیشتری کنجکاو و تشویق می‌شوند که به سینما بروند، بنابراین سینماگر و فیلمساز هم برای ساخت و تولید اثر تشویق می‌شوند و این یعنی چرخیدن چرخ سینما. خطر دیگری که سینما را تهدید می‌کند فیلم‌های کم‌فروش هستند. اکنون حدود ۸۰ درصد فیلم‌ها کاملا زیان‌ده بوده و این جدی‌ترین خطر برای سینماست. از این بدتر آمار فیلم‌هایی است

 

که عدد فروش آنها به اندازه پر‌فروش‌های تئاتر هم نیست؛ اعدادی مانند ۱۰۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون و پایین‌تر‌! در حالی که در ماجرای فروش فیلم‌ها در سال‌های قبل، مساله سر‌ریز فروش را داشتیم به این معنی که در کنار فیلم یا فیلم‌های پر‌فروش سایر فیلم‌های نفروش هم میزان فروش‌شان افزایش می‌یافت. این پدیده هم در زمانی که اکران‌های موفق خارجی داشتیم ایجاد شد و هم در زمان اکران فیلم‌های پر‌فروش. دلیل روشنی هم دارد؛ تماشاگری که برای فیلم ایکس می‌آید آنقدر شعف دارد که پس از تماشای فیلم محبوبش به تماشای فیلم دیگری هم برود؛

 

چون به سینما امیدوار شده است. بنابراین ممکن است اگر برای تماشای فیلمی برود و به هر دلیلی مثل اتمام بلیت یا هر چیز دیگر نتواند آن را ببیند فیلم دیگری را جایگزین می‌کند؛ این در حالی است که اکنون با توجه به امکان خرید اینترنتی بلیت و از سویی پدیده ترافیک کلان‌شهرها افراد ترجیح می‌دهند بلیت فیلم ایکس را از قبل خریداری کرده و سر ساعت فقط به تماشای همان فیلم بنشینند.

 

با وجود گسترده شدن فضاهای تبلیغاتی اما همچنان تلویزیون رسانه‌ای بی‌رقیب است. در سال‌های اخیر گرچه فیلم‌ها سهمیه تیزر تبلیغاتی تلویزیون را دارا هستند اما وجود برنامه‌های نیمه‌تخصصی در مورد سینما در تلویزیون تاثیر بسیار بیشتری روی فروش فیلم‌های سینما و آشتی دوباره مردم با سینما داشته است. از نمونه‌های موفق این برنامه‌ها می‌توان به برنامه سینما دو و در دو سه سال گذشته برنامه هفت اشاره کرد که در ایجاد رغبت و میل مردم به سمت سینما اثرگذار بوده است. بنابراین با پخش نشدن این گونه برنامه‌ها حتما سینما ضربه خواهد خورد و حداقلی‌ترین ضربه آن نیز این خواهد بود که قدرت تشخیص افراد برای انتخاب فیلم کم می‌شود.

 

 

 افت کیفیت آثار کمدی باعث کاهش مخاطب سینما

در سال ۹۶ بالاترین فروش متعلق به پنج فیلم کمدی است؛ «نهنگ عنبر۲» حدود ۲۱ میلیارد تومان، «آینه بغل» که هنوز هم روی پرده است تا اینجا حدود ۲۰ میلیارد‌، «گشت۲» حدود ۲۰ میلیارد، «خوب، بد، جلف» حدود ۱۶ میلیارد و «اکسیدان» بیش از ۱۱ میلیارد تومان.در سال ۸۵ برای اولین بار فیلم «‌آتش‌بس» توانست به فروش یک میلیارد تومان دست پیدا کند. در سال ۹۲ اطلاق  صفت پر‌فروش برای فیلم‌هایی بود که بتوانند بیش از دو میلیارد تومان بفروشند. این عدد در سال ۹۴ به چهار میلیارد و در سال ۹۵ به ۱۰ میلیارد تومان رسید.

 

بعید نیست با رکوردشکنی «نهنگ عنبر۲» و در صورت موفقیت «آینه ‌بغل» برای عبور از مرز ۲۰ میلیارد این عدد برای سال آینده ملاک تعیین پرفروش‌ترین‌ها باشد؛ گرچه زیاد منطقی به نظر نمی‌رسد. ساخت فیلم‌های طنز عامه‌پسند - و نه کمدی‌هایی مثل «اجاره‌نشین‌ها» و «مارمولک»- در این سال‌ها دور از ذهن نیست تا واکنشی به شکاف جامعه و تلویزیون باشد. سینمای عامه‌پسند بر اساس المان‌هایی حرکت می‌کند که در شهر و جامعه وجود دارد. برای مثال پیش از انقلاب تلویزیون بنا داشت جامعه را سکولاریزه کند اما به قدری مستقیم و عریان این کار را انجام ‌داد که واکنش

 

معکوس از مخاطب دریافت ‌کرد. امروز اما درست برعکس، تلویزیون در‌صدد است نقش سنتی خودش را بازی کند اما باز به شکل افراطی و واپس‌گرایانه که نتیجه‌اش می‌شود روی آوردن به عامه‌پسندان مبتذل و بعضا مستهجن. البته با همه این اوصاف باز هم این فیلم‌ها با تمام باجی که به مخاطب می‌دهند توانسته‌اند مخاطب جذب کنند. باز هم برای مثال پرمخاطب‌ترین‌های این سال‌ها حدود دو میلیون مخاطب داشته، این در حالی ست که «کانی‌مانگا» پنج میلیون و «عقاب‌ها» هفت میلیون بیننده داشته‌اند.

 

درست است که امروز غلبه با سینمای عامه‌پسند است؛ نه اجتماعی و نه حتی کمدی واقعی، اما در سینمای عامه‌پسند فیلمساز نقشی  ندارد و تنها سود، محوریت دارد ولی این نگاه صنعتی به سینما نیست؛ چون صنعت با خود تولید انبوه به همراه دارد و در تولید انبوه، هم فیلم خوب هست و هم فیلم بد و این چرخه خودش خودش را اصلاح می‌کند. سینما هم رسانه است و هم صنعت و هم سرگرمی. کسانی که وجه سرگرمی را از سینما حذف می‌کنند و چنان غرق و مبهوت ژست‌های روشنفکری می‌شوند در واقع یکی از سه ضلع اصلی سینما را عمدا کنار می‌گذارند

 

و با برچسب «فیلم مخاطب خاص» مخاطب را می‌رانند. لاجرم در پس این نگاه افراطی شاهد ساخت فیلم‌هایی مانند «پنجاه کیلو آلبالو» هستیم. از طرفی سینما رسانه هم هست و رسانه‌ها بر هم اثر‌گذارند؛ به ویژه تلویزیون با این ابعاد وسیع اثرگذاری. در نتیجه اگر تلویزیون چهره عبوس خود را قدری به سمت بشاشیت ببرد و تغییر ظاهر و جهت دهد، اتمسفر شادی ایجاد می‌شود؛ بنابراین لازم نیست برای شادی دست به دامن ابتذال شویم و به چاله «خالتور» بیفتیم. «کازابلانکا» از موفق‌ترین نمونه‌های سینمایی است که هر سه رکن را دارد؛ در اوج آرمان‌گرایی در بستری از عشق، مخاطبش را از همه دنیا جذب می‌کند. مدیریت فرهنگی و مدیریت سینمایی اگر چنین سیاستگذاری‌های کلانی نمی‌کنند پس دقیقا چه می‌کنند؟!

 

 

زهرا شعبان‌شمیرانی

 

 

newspaper.fdn.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش