پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۲۹ - ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۳۰۷۵
فیلم و سینمای ایران

پاسخ به یک پرسش اقتصادی- فرهنگی؛

آیا دلار هنر و سینما را خواهد لرزاند؟

سینما,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

جهش غیر قابل پیش‌بینی و شگفت‌انگیز قیمت دلار در روزهای اخیر که به ناگاه و بی‌هیچ هشداری حادث آمده، از جوانب گوناگونی مردم را به نگرانی دچار کرده است. نگرانی نه چندان بی‌دلیلی که بیشتر به این خاطر که سابقه نشان داده افزایش قیمت ارز در این مرز و بوم حتی بی‌ربط‌ترین حوزه‌ها را نیز تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد، می‌تواند منطقی باشد. یکی از این حوزه‌ها وادی فرهنگ و هنر است. یک حیطه در ارتباط مستقیم با دنیای بیرون که بی‌شک و شبهه‌ای می‌تواند متاثر از کوچکترین تکانه‌های دنیای بیرون باشد.

 

به همین دلیل است که فعالان حوزه فرهنگ و هنر با هر بار تکان در قیمت ارز یاد سخنان حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز می‌افتند که سال‌ها پیش در پی اعلام خبر لغو کنسرت مشترکش با ژیوان گاسپاریان، نوازنده ارمنستانی به دلیل مشکلات اقتصادی گفته بود که «برگزاری کنسرت دیگر از نظر اقتصادی امکان‌پذیر نیست؛ به‌خصوص کنسرت‌هایی که در آن هنرمند میهمان خارجی داشته باشیم، با قیمت دلار بالای دو‌ هزار تومان خارج از توان ما است.

 

دلار و فرهنگ

التهاب بازار ارز آیا روی فرهنگ و هنر نیز تاثیر خواهد داشت؟ این پرسشی است که در روزهای اخیر بارها و بارها فعالان این حوزه از خود پرسیده‌اند. در حقیقت در حالی ‌که در زمانی نه چندان دور دلار دو ‌هزار تومانی به گفته حسین علیزاده لغو کنسرت دو نوازنده مطرح جهانی را موجب شده بود، آیا دلار چهارهزار و دویست تومانی و پنج‌هزار و شش‌هزار تومانی بلاهای بیشتری بر سر فرهنگ و هنر نخواهد ‌آورد؟ آن هم در وضع و حالی که نه‌تنها بر پایه سیاست‌های فرهنگی بازتر دولت کنسرت هنرمندان خارجی راحت‌تر و بیشتر از گذشته در ایران برگزار می‌شود؛

 

 

نه‌تنها تعدادی از ناشران برای نشان‌دادن پایبندی‌شان به قواعد جهانی کمابیش درصدد حقوق نویسندگان و مولفان خارجی هستند؛ بلکه همین چند روز دیگر یک فستیوال پر هیاهوی سینمایی با ده‌ها میهمان اسم و رسم‌دار خارجی در تهران برگزار خواهد شد. این‌جاست که پاسخ پرسش فوق تا حدی روشن‌تر می‌شود: بله قطعا؛ اما این‌که تاثیر تغییرات اقتصادی از این نوع چقدر می‌تواند باشد، موضوعی است که درباره‌اش اجماع چندانی وجود ندارد.

 

مین‌گذاری فرهنگی

بیایید اول از موسیقی آغاز کنیم که بیشترین تماس و اصطکاک را با هنرمندان خارجی دارد. رامین صدیقی، تهیه‌کننده موسیقی که در زمینه برگزاری کنسرت هنرمندان خارجی در ایران صاحب‌نظر به شمار می‌رود، با اشاره به این‌که «افزایش ارز قطعا شاخه‌های دیگر را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد اما حوزه فرهنگ در زمینه تعاملات بین‌المللی را مین‌گذاری کرده است» می‌گوید: ما معمولا دستمزد هنرمندان خارجی را به روش حواله پول و استفاده از حساب بانکی پرداخت نمی‌کردیم بلکه این کار را نقدی انجام می‌دادیم.

 

حالا فارغ از گرانی، دیگر اسکناسی وجود ندارد و من تهیه‌کننده نمی‌توانم به هنرمندی که از آلمان در ایران حضور پیدا می‌کند، لیر ترکیه بدهم. باید ارز رایج آن کشور یا ارز قابل پذیرش دیگر یعنی دلار را به او پرداخت کنم. مشکل ما این است اغلب این ارزها وجود ندارد. صدیقی در ادامه به مشکل بزرگتری اشاره می‌کند: وقتی من از قبل با هنرمندی توافق می‌کنم که برای کنسرتش در ایران به او دو هزار یورو دستمزد بدهم با ۱۰-۲۰ درصد اختلاف برای بودجه‌ام برنامه‌ریزی می‌کنم. آن‌وقت با این نوسانات باید با یک اختلاف چند‌میلیون تومانی دستمزد او را پرداخت کنم، در حالی‌ که من بلیت‌های کنسرت او را به دلار و یورو نمی‌فروشم.

 

رامین صدیقی ادامه می‌دهد: شاید در بدو بنگاه‌ها بتوانند از طریقه ذخیره خود یا اسپانسر این سوراخ را برای چند ماه پر کنند. به‌ عنوان مثال آقای کیتارو به ایران می‌آید و بلیت‌های او نیز در حال فروش است و بالا رفتن قیمت ارز این کنسرت را کنسل نمی‌کند، اما برگزار‌کننده با فشاری که به او می‌آید برای دفعات بعدی دچار تغییر در تصمیم‌گیری می‌شود. بعد از جام‌جهانی و نیمه تیرماه که فصل کنسرت شروع می‌شود، شاهد ریزش زیادی در تعداد برنامه‌ها و مخاطبان خواهیم بود. قطعا در این دوره حوزه فرهنگ و هنر آسیب می‌بیند.

 

در زمینه کتاب نیز اوضاع کم و بیش با شرایط مشابهی پیش می‌رود. ناشری که برای گرفتن رایت ترجمه کتابی مثلا یک‌‌هزار دلار می‌بایست می‌داد، با افزایش ناگهانی قیمت ارز به ناگاه می‌بیند که هزینه‌هایش حدود٣٠‌درصد افزایش یافته است و به‌ناچار برای جبران این عقب‌افتادگی به افزایش قیمت روی جلد کتاب دست می‌زند. درواقع باز هم در نهایت هزینه این افزایش قیمت‌ها را مردم باید تقبل کنند؛ مردمی که با افزایش قیمت بلیت کنسرت یا قیمت پشت جلد کتاب مابه‌التفاوت تغییر قیمت ارز را برای تهیه‌کنندگان جبران می‌کنند.

 

دلار و سینما

سینما شاید به اندازه – مثلا- موسیقی در ارتباط نزدیک با هنرمندان جوامع دیگر نباشد و به این دلیل هم تاثیرپذیری‌اش از نوسانات قیمتی به بی‌واسطگی موسیقی نباشد، اما باز هم نمی‌توان کتمان کرد که این حوزه نیز از نوسانات قیمت ارز آسیب‌هایی خواهد دید و این ناگزیر است.

 

 چند روز دیگر جشنواره جهانی فیلم فجر آغاز خواهد شد. جشنواره‌ای که اعلام شده صدها میهمان خارجی خواهد داشت. نوسان قیمت ارز از این نظر بر این جشنواره می‌تواند تاثیرات ملموسی داشته باشد. میهمان خارجی برای جشنواره یعنی هزینه اسکان و ترانسفر و جوایز و دستمزدها و... که باید همگی با ارزهای رایج پرداخت شود و طبیعی است که افزایش بیست، سی ‌درصدی قیمت ارز می‌تواند افزایش بیست، سی‌درصدی هزینه‌های فستیوال را در پی داشته باشد و این یعنی فشار مضاعف بر جشنواره‌ای که در دو‌سال اخیر با صرفه‌جویی در هزینه‌ها، خودبه‌خود دوران پرفشاری را پشت سر گذاشته است.

 

هزینه‌های جاری

افزایش قیمت ارز بر هزینه‌های جاری سینما نیز بی‌تاثیر نیست. فراموش نباید کرد این واقعیت نه چندان نویدبخش را که ابزار و امکانات و مواد و مصالح اولیه کار سینما همه و همه وارداتی است. دوربین‌ها، ابزارآلات نور و صدا و گریم، نرم‌افزارها و امکانات استودیویی تدوین و صدا و موسیقی، همه و همه ابزار و امکاناتی ارزبر است و بنابراین تاثیر افزایش قیمت ارز بر این جنبه از کار سینما غیرقابل کتمان است.

 

با این‌که به گفته کارشناسان اقتصاد هنر، این افزایش هزینه‌ها در کل می‌تواند در حدود ١٠‌درصد به هزینه‌های محصول سینمایی اضافه کند، اما این را نیز نباید فراموش کرد که این افزایش ١٠‌درصدی تمام ماجرا نیست و عاملی به نام گرانی روانی را نباید نادیده و ناگفته گذاشت. این جنبه از گرانی را بیشتر می‌شود در افزایش حقوق‌ها و دستمزدهای عوامل دید. اتفاقی که سابقه نشان داده غیر قابل پیشگیری است و هر زمانی که افزایشی چنین در قیمت ارز و حتی مسائل بی‌ربطی چون افزایش قیمت مسکن و... هم به وجود آمده، دستمزدهای سینماگران هم متاثر از این افزایش قیمت بالا رفته است.

 

در این بین اما فیلم‌های تولید مشترک از این نسبت افزایش قیمتی پیروی نمی‌کنند و قطعا تاثیری بیشتر را شاهد خواهند بود؛ به‌خصوص فیلم‌هایی که در سرزمینی دیگر فیلمبرداری می‌شوند و هزینه‌های آنها با ارز پرداخت می‌شود.

فرجام کاردر کل، با این‌که هنوز نمی‌توان گفت انجام این بحران به کجا خواهد رسید، اما باز هم تکانی که این نوسانات به هزینه‌های فرهنگی وارد می‌آورد، روشن‌تر از روشن است. در حقیقت جز انتظار، کاری دیگر از شاهدان ماجرا برنمی‌آید. انتظار برای تماشای فرجام تلاش‌های دولت برای کنترل این روند؛ که اگر به بار نشیند قطع به یقین می‌تواند قسمت اعظمی از تاثیرات منفی نوسانی از جنس آنچه در این چند روز شاهد بوده‌ایم را خنثی کند.

 

 

پولاد امین

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 17
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش