شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۰۶ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۶۰۲۷
فیلم و سینمای ایران

خداحافظی شهرزاد با مخاطبانش

سریال شهرزاد,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

در سال‌های اخیر تجربه سریال‌سازی در چند فصل، برای تلویزیون ایران خیلی موفقیت‌آمیز نبوده است، شاید عمده‌ترین دلیلش را می‌توان در افت کیفی فیلم‌نامه و نبود جذابیت در فصول بعدی سریال جست‌وجو کرد، اما از این میان تنها می‌توان به معدود سریال‌هایی اشاره کرد که بعد از چند فصل و البته با افت‌وخیزهایی باز هم توانستند مخاطبانشان را با خود همراه کنند.

 

سریال «پایتخت» را می‌توان از جمله سریال‌هایی دانست که با توجه به برخی انتقاد‌ها، سریال موفقی به‌لحاظ جذب مخاطب بود و از اندک نمونه‌هایی که شمارشان از انگشتان یک دست هم کمتر است. اما شبکه نمایش خانگی که سال‌ها پیش حوزه ناشناخته‌ای برای مخاطبان پیگیر سینما و تلویزیون محسوب می‌شد، به مرور جایگاهش را میان مردم باز کرد و حتی به‌عنوان رقیبی برای تلویزیون ایران شناخته شد.

 

حضور بسیاری از کارگردانان و بازیگران مطرح سینما و تلویزیون در این عرصه و تولیداتی که گاه با شکست مواجه شدند، بسیاری از سینماگران را متوجه این موضوع کرد که مخاطبی که به‌ازای پرداخت مبلغی به دیدن این سریال‌ها می‌نشیند، پیگیر چه نوع تولیداتی است؛ می‌توان گفت سریال «شهرزاد» بسیاری را متوجه این موضوع کرد. نگارش قصه‌ای پرکشش و تمرکز روی کیفیت فیلم‌نامه و در کنارش حضور بازیگران و عوامل حرفه‌ای و هدایت آنها توسط کارگردانی که تجربیاتش در تلویزیون نتیجه خوبی داشته باعث شد تا «شهرزاد» قدرتمند وارد عرصه شبکه نمایش خانگی شود، آن‌قدر که مخاطبانش پیگیر ادامه این سریال در فصول بعدی شوند. هرچند که نمی‌توان حواشی ریزودرشت این سریال در روند تولید را انکار کرد و نادیده گرفت.

 

حسن فتحی، کارگردان این مجموعه، بعد از پایان فصل سوم سریال در صفحه شخصی‌اش به تجربه کار در این حوزه و البته حواشی‌ای که بر کارش سایه انداخته بود اشاره کرد و نوشت: «همه این سال‌ها کارگردانی برای من اکروباسی میان اصولی چون استقلال، رفتار اخلاقی، شفافیت و البته یافتن بهترین نسبت با همین سه‌گانه بوده است و با سریال شهرزاد در بسیاری از لحظات این اکروباسی به قصد حفظ تعادل در معرض تهدید قرار گرفت. تردیدی نیست که صنعت سینما و فیلم با خلق و تخیل سروکار دارد و نیازمند خلوت و امنیت ذهنی است. کاری است گروهی و موفقیتش در گرو همکاری و همبستگی میان همه افراد گروه. با مخاطب سروکار دارد، به این معنا که نه‌تنها باید مورد پسند قرار بگیرد بلکه باید نقاد ناروایی‌های فرهنگی و عادات عمومی هم باشد. به دلیل نقش اجتماعی‌اش همیشه در تنش است با سلیقه‌های متفاوت سیاسی و نهایتا اینکه برای به‌سرانجام‌رساندن خود نیازمند پول است در عین اینکه باید مستقل باشد.

 

حفظ تعادل برای یک فیلم‌ساز در خلق و تولید یک اثر هنری، التزام به این نکات است و متأسفانه چنین التزامی در جامعه ما همواره در معرض تهدید و تردید قرار می‌گیرد؛ تردیدی میان منافع خود و دیگری، میان اخلاق و مصلحت، میان استقلال و میل سیاست به دخالت، میان منطق سرمایه و جنس هنر، میان افکار عمومی و نقد آن. این تعادل‌های ضروری و الزامی متأسفانه از همان فصل اول سریال به‌واسطه ضرب و زور رسانه‌ای برخی سلیقه‌ها در معرض آسیب و تهدید قرار گرفت. در تمام مدت من سعی کردم تا با یاری همکارانم، این تنش‌ها و حاشیه‌ها را که گاه به افکار عمومی ربط پیدا می‌کرد و گاه به سیاست‌های رسمی و متولیان رسمی تاریخ معاصر و قرائت‌های مسلط از تاریخ، نادیده گرفته و کار را به انجام برسانم و البته استقلال عمومی مخاطبان متنوع و متعلق به اقشار مختلف در داخل و خارج کشور، پشت و پناه و نقطه اتکای محکمی شد برای تداوم کار.

 

فصل اول سریال شهرزاد با اعتماد، همدلی و امیدی که برانگیخت پاداش خود را گرفت. اما هم‌زمان با ازسر‌گیری فصول بعدی سریال، اثری که مباهات می‌کرد به اعتمادی که در میان مردم برانگیخته بود، ناگهان در معرض اتهام قرار گرفت. این‌بار شایعه شبهات مالی بحران ایجاد کرد. باید جواب می‌دادیم: سرمایه از کجا آمده است؟ از متولی قانون تا فعال مدنی، از چپ و از راست، از رومی روم تا زنگی زنگ، ارکستروار، هماهنگ و پرسروصدا و گسترده، منابع مالی این سریال را که مستقل بود و خارج از نهاد صداوسیما پخش می‌شد به پرسش گرفت و این‌بار با واردآوردن اتهام پول‌شویی و اختلاس، همه اعتماد عمومی را نشانه گرفت!

 

چه باید می‌کردیم؟ تن می‌دادیم به شایعه و شبهه و بازار داغ جو‌سازی و کار را تعطیل می‌کردیم؟ یا به‌رغم تهمت‌ها و افتراهای ریزودرشت که علاوه‌بر حیثیت تهیه‌کننده سریال، آبروی من، همکار نویسنده‌ام و یکی دو نفر از بازیگران اصلی سریال را نشانه رفته بود و با امید برطرف‌شدن شبهات و شایعه‌پراکنی افرادی که با هر نیت و انگیزه توقف فیلم‌برداری شهرزاد را هدف قرار داده بودند، کار را ادامه می‌دادیم؟ صدالبته نقطه قوت هنرمند، استقلال اوست و برای او همیشه این ترس و تردید وجود دارد که مبادا بازیچه دست متولیان سرمایه و قدرت‌های موازی پشت‌پرده قرار گیرد. هنرمند دلگرم است به اعتماد مردم و نمی‌تواند فقط به منافع مادی خود بیندیشد و طبیعی است که باید بداند با کمک چه سرمایه‌ای می‌تواند خلق را ممکن سازد.

 

اگرچه در نهایت ما راه دوم را انتخاب کردیم و موازی آن، دروغ و واهی‌بودن شبهات و اتهامات نیز کاملا به اثبات رسید، اما بی‌تردید یکی از سخت‌ترین لحظات ساختن سریال شهرزاد همین انتخاب بر سر این بزنگاه بود. انتخاب میان افکار عمومی که گاه چون کشتی بی‌لنگر است و حقیقتی که برای اثباتش باید مرام و معرفت حلم و صبوری دانست. اکنون در پایان ساخت و تولید و پخش، صحبت‌کردن از این بزنگاه‌هایی که هربار کارگردان و دیگر دست‌اندرکاران سریال شهرزاد را در برابر انتخاب‌هایی خطیر قرار می‌داد به چندین کار می‌آید؛ باید دانسته شود سریالی که موجب همدلی و هیجان و کنجکاوی نسبت به گوشه‌هایی از تاریخ معاصر در نزد مخاطبانش شده، به قیمت مدیریت چه تنش‌ها و دست‌ودل‌لرزیدن‌هایی میسر گشت.

 

باید دانسته شود تا افکار عمومی به‌سرعت بازیچه دست متولیان ثروت و منطق قدرت نشود و برای نفرین و آفرین‌گفتن، شتاب نکند و صبوری بیاموزد و طمأنینه پیشه کند. من در سال‌های حضور در این عرصه، تنها به یمن همین اعتماد به مردم، اعتماد به روشنگری زمان و صبوری بوده است که از پا نیفتاده‌ام و مرارت‌ها را تاب آورده‌ام. اکنون در کلام آخر به نیابت از سوی یک‌به‌یک همکارانم، قدردان قدرشناسی و حسن توجه مردم عزیزی هستم که سریال شهرزاد را به‌رغم همه نقصان‌ها و کاستی‌های آن مورد حمایت و اعتماد خود قرار دادند».

 

سریال شهرزاد با تمام حواشی و اتفاقاتی که درباره چگونگی ساختش؛ از تأمین هزینه‌ها و دستمزدهای بازیگران گرفته تا بسیاری مسائل دیگر افتاد، تمام شد. فتحی در یادداشتش از احتمال ساخت فصل چهارم سریال نوشت و خبرگزاری فارس از تدارک ساخت سریالی توسط فتحی در نمایش خانگی نوشت؛ سریالی که قصه آن بر اساس رمان معروف «بامداد خمار» است و این روزها فتحی با فتانه حاج‌سیدجوادی، نویسنده این کتاب، جلسات متعددی برای نگارش آن دارد. به نظر می‌رسد حوزه نمایش خانگی برای حسن فتحی به‌مراتب موفقیت‌آمیزتر بوده و باید دید پروژه آینده این کارگردان چه خواهد بود.

 

بهناز شیربانی

 

بوي موفقيت آن به مشام مي‌رسید

سريال «شـهــرزاد» را جــــز در قسمت‌هاي اوليه ديگر دنبال نکردم، اما در جريان تداوم و سير تحولاتش بودم. سريالي که توزيع آن به صورت غيردولتي؛ يعني در مديومي به‌جز تلويزيون بوده و توانسته تا اين حد موفق ظاهر شود، قطعا مردم در آن چيزهايي ديده‌‌اند که باعث تداوم ساخت آن در سه فصل شد. در شرايطي که برخي سريال‌ها در همان فصل اول هم با افت مخاطب مواجه مي‌شوند و ادامه‌دارشدنشان در فصل‌هاي بعدي جذابيتي ندارد، اين سريال در هر سه فصل بازخوردهاي خوبي داشت.

 

هرچند در اين ميان حواشي متعددي درباره سريال مطرح شد، ازجمله اينکه سرمايه‌گذاران سريال از صندوق ذخيره فرهنگيان پولي را برداشت کرده‌‌اند يا وام گرفته‌‌اند و هر چيزي که به اين صورت مطرح شد و شايد يکي از دلايلي که باعث شد براي ديدن اين سريال روي خوش نشان ندهم، همين موضوع بود که من هم يکي از بازنشستگان آموزش‌وپرورش هستم و کمي از اين موضوع دل‌چرکين شدم، اما قطعا اين سريال جذابيت‌هاي لازم را براي مخاطبانش داشته؛ قصه پرکششي که در بستري از تاريخ روايت شد که براي مردم نوستالژيک است و بخشي از تاريخ معاصر ايران را به تصوير کشيد و به گمانم بخشي از موفقيت اين سريال هم ناشي از همين فضا بود.

 

بازي‌هاي خوب بازيگرانش، طراحي صحنه و لباس و... به نظرم از عناصري است که باعث موفقيت سريال شد. هرچند که شنيدم شايد اين سريال در فصل چهارم هم ادامه پيدا کند که به نظرم کار بيهوده‌اي است و بهتر است که چنين قصه جذابي در اوج تمام شود، اما به نظرم بايد به تلاش‌هاي حسن فتحي که تحصيل‌کرده تئاتر است و به‌خوبي از پس کارگرداني کار برآمده و در کنارش خانم ثميني که درام‌نويس خوبي است، اشاره کرد که تلاش‌هايشان به نتيجه رسيد و قصه‌اي نوشته شد که توانست با هر دو مخاطب خاص و عام ارتباط برقرار کند و از ابتدا بوي موفقيت آن به مشام مي‌رسید.

 

احمد طالبي‌نژاد

 

sharghdaily.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش