به گزارش شرق، پیرو پخش تیزرهای فیلم «خالهقورباغه» از شبکههای جم، فرشته طائرپور، نویسنده و تهیهکننده این فیلم کودک، یادداشت زیر را منتشر کرد:
با ناامیدی مطلق از همه راههای رفته، مرسوم و مفید (البته برای ازمابهتران)، حالا دیگر میخواهم از هر فرصتی، هر موقعیتی، هر ابتکاری برای اطلاعرسانی به بچهها و خانوادهها استفاده کنم تا برخلاف تمایل برخی جریانها، مردم گروه - گروه مطلع شوند که در این وانفسا، جمعی از بهترین چهرههای سینمای کودک - که دلواپسان واقعی بچههای ایرانزمین هستند- با سه سال کار فشرده، یک فیلم شاد و موزیکال به اسم «خالهقورباغه» برای بچهها ساختهاند که حالا در سینماهای کشورمان اکران شده است؛ همین!
حالا حتی اگر بلندگوی دستی وانتی میوهفروش یا ضایعاتجمعکن کوچهمان هم به دستم بیفتد برای اهالی محله جار میزنم تا خبردار شوند و بچههایشان را برای تماشای یک فیلم کودک ایرانی به سینما ببرند.
در عصر رسانه، حتما این شیوه از تبلیغ، راهحلی کودکانه به نظر میرسد؛ باکی نیست. مگر کار ما اساسا توجه به راهحلهای کودکانه نیست؟
وقتی برای «خالهقورباغهها» و بچهها، در راهحلهای رسمی، رسانهای و بزرگسالانه سهمی وجود ندارد، شاید روشهای کودکانه بتوانند لااقل قصهای برای فرداها بسازند.
حالا کدام قانون، کدام دادگاه، کدام قاضی و کدام منطق میخواهد چنگزدن به چنین چارههای از سر ناچاری را برای یک فیلمساز کودک ممنوع کند؟ کدام اراده، سهم امثال مرا در رسانه ملی خودمان کمتر از تولیدات برادرانی رقم میزند که حتی در هفدهمین هفته نمایش فیلمشان نیز همچنان مشمول حمایتهای سخاوتمندانه تبلیغاتی هستند؟
کدام عدالت، امنیت تولیدکنندگان فیلم ایرانی را در استفاده از رسانههای جایگزین، کمتر از تولیدکنندگان انواع رب و چیپس و اپلیکیشن و... تعیین و تأمین میکند؟ هر تهیهکنندهای به تجربه میداند که هیچ روش تبلیغی، به اندازه پخش دو هزار تبلیغ مجانی دو، سهدقیقهای از کانالهای سراسری تلویزیون ملی، تأثیر در موفقیت اکران یک فیلم سینمایی ندارد (به آمار اکران نوروز امسال مراجعه کنید)؛ اما وقتی این موهبت صرفا نصیب برخی از فیلمسازان - و نه همه فیلمها - میشود، چه باید کرد؟
خوشبختانه میزان استقبال بچهها و خانوادهها از فیلم «خالهقورباغه» به لطف تبلیغات مردمی و البته تابلوهای شهری، هر روز از روز قبل بالاتر میرود، اما بههرحال نمیتوان نادیده گرفت که محرومیت مطلق از تبلیغات رسانهای در آستانه و شروع اکران، آن هم همزمان با مسابقات جام جهانی، نقطه آغاز حرکت ما را غیرمنصفانه در جایی قرار داد که جبران آن برای هیچکس مقدور نیست؛ و تنها خاصیتش، ارائه تصویر تمامعیاری شد از جفای هدفمند تلویزیون کشورمان با اغلب تولیدات سینمایی کشورمان!
و لذاست که ما سینماگران نمیفهمیم که «سال حمایت از تولیدات ملی» برای امثال ما، با چه اتفاقاتی قرار است تقویم شود!
- 10
- 1