شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۴۲ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۶۴۵۳
فیلم و سینمای ایران

۷ دلیل برای آن که «تنگه ابوقریب» را ببینیم

فیلم تنگه ابوقریب,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

بهرام توکلی که فیلم‌هایی مانند «اینجا بدون من»، «من دیه‌گو مارادونا هستم» و «پرسه در مه» را در کارنامه خود دارد، در نهمین ساخته‌اش «تنگه ابوقریب» به سراغ قصه‌های دفاع مقدس رفته و ماجرای دفاع گردان عمار از تنگه ابوقریب را در روزهای پایانی دفاع مقدس روایت کرده است. هرچند که هیچ کدام از آثاری که توکلی تا به حال ساخته است به فضای جبهه و جنگ ارتباطی ندارد اما با وجود این، در «تنگه ابوقریب» موفق شده به خوبی از پس روایت این اتفاق مهم که کمتر مورد توجه قرار گرفته، برآید و تحسین منتقدان را برانگیزد. فیلم همچنین ۶ سیمرغ سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر را  از آن خود کرد و به موفق‌ترین اثر این دوره از جشنواره بدل شد. در ادامه نگاهی انداخته‌ایم به نقاط قوت «تنگه ابوقریب» که جایگاه ویژه و متفاوتی به این فیلم در میان آثار سینمایی دفاع مقدس داده ‌است.

 

۱-خوش‌ریتم و سحرانگیز

فیلم «تنگه ابوقریب» نه آن‌قدر ریتم تندی دارد که تماشاگر از اتفاقات آن جا بماند و نه آن‌قدر روند کندی دارد که حوصله مخاطب را سر ببرد. فیلم خوش‌ریتم از آب درآمده است و لحظات نفس‌گیری که از ابتدا تا انتهای فیلم در آن می‌بینیم، چنان مخاطب را درگیر می‌کند که لحظه‌ای از آن جدا نمی شود و مسحور پرده نقره‌ای می‌شود بنابراین عجیب نیست اگر در طول فیلم حتی لحظه‌ای به ساعتش نگاه نکند و وقتی سکانس پایانی فیلم نمایش داده می‌شود، تازه به خاطر بیاورد که یک ساعت و ۳۰ دقیقه است که به تماشای فیلم نشسته، نه ۳۰ دقیقه!

 

۲-قهرمان‌های آشکار و پنهان

قطعاً در جریان دفاع مقدس، اگر پیروزی اتفاق افتاده یا دفاعی انجام شده، نتیجه تلاش و شجاعت یک نفر نبوده است و صدها یا گاهی هزاران نفر مجروح یا شهید شده‌اند تا موفق شدند سرزمین‌شان را حفظ کنند و پیروز شوند. بنابراین اگر بپرسید قهرمان «تنگه ابوقریب» کیست، باید گفت همه و هیچ کس. «سردار یزدی» (مهدی پاکدل)، «خلیل» (حمیدرضا آذرنگ)، «عزیز» (علی سلیمانی)، «حسن» (امیر جدیدی)، «مجید» (جواد عزتی) و «علی» (مهدی قربانی) هرکدام به خودی خود، با فداکاری‌ها و شجاعت‌هایشان حکم قهرمان را دارند. در فیلم بهرام توکلی، قرار نیست قهرمان یک نفر باشد و او موفق می‌شود مفهوم قهرمان جمعی را تعریف کند. روایت «تنگه ابوقریب» به گونه‌ای است که همه شخصیت‌ها تقریباً به یک اندازه در پیروزی نقش دارند و عملاً به عنوان یک کل واحد دیده می‌شوند نه رزمنده‌های جداافتاده.

 

 ۳-چهره‌پردازی باورپذیر شخصیت‌ها

بی‌شک یکی از چیزهایی که سهم مهمی در باورپذیر کردن بیشتر فیلم دارد، گریم بسیار خوب بازیگران فیلم است. زخم‌هایی که در طول فیلم عمیق و عمیق‌تر می‌شوند، چهره‌هایی که خاکی و خاکی‌تر می‌شوند، ترتیب اتفاقات فیلم،به خاک و خون کشیده شدن شخصیت‌ها را به خوبی نشان می‌دهد. علاوه بر ظاهر شخصیت‌‌های زنده، شهدا و مجروحانی که  درگوشه و کنار افتاده‌اند و چهره‌های مصدومان شیمیایی هم به قدری باورپذیر است که در لحظاتی حتی ممکن است نتوانید به پرده سینما چشم بدوزید.

 

۴-به معنای واقعی سینمایی

«تنگه ابوقریب» با صداگذاری و جلوه‌های ویژه میدانی فوق‌العاده‌ای که دارد، در مقیاس فیلم‌های جنگی سینمای ایران، فیلم بسیار درخشانی است و از لحاظ فنی فیلم کاملی به حساب می‌آید. پروداکشن عظیم فیلم که در تاریخ سینمای دفاع مقدس کم‌سابقه (اگر نگوییم بی‌سابقه) بوده، «تنگه ابوقریب» را به فیلمی تماشایی با قاب‌های کم‌نظیر تبدیل کرده است. خلق پلان‌های جنگی و سکانس-پلان‌های طولانی و باورپذیر، سختی‌های بسیار زیادی دارد و کنترل تعداد زیادی بازیگر، تانک و انفجارهایی که در صحنه رخ می‌دهد، به هیچ وجه کار راحتی نیست.

 

با دیدن این فیلم می‌توان متوجه شد که از کارگردان و عوامل پشت صحنه گرفته تا هرکدام از بازیگران فیلم، همه و همه زحمت زیادی برای خلق تمام صحنه‌های فیلم کشیده‌اند. در یک کلام می‌توان گفت «تنگه ابوقریب» فیلمی به معنای واقعی سینمایی و سرشار از نماهایی است که تنها باید روی پرده سینما تماشا کرد تا هنر فیلم بردار آن و تلاش‌هایی را که برای خلق فیلم صورت گرفته، درک کرد.

 

۵-جادوی دوربین

دوربین مستندگونه حمید خضوعی ابیانه در فیلم «تنگه ابوقریب» مانند یک چشم کنجکاو است که همه اتفاقات را دنبال می‌کند. علاوه بر کارگردانی عالی بهرام توکلی، فیلم برداری حیرت‌انگیز خضوعی ابیانه نیز باعث می‌شود تماشاگر شاهد قاب‌های زیبایی از میدان جنگ باشد و  به همراه شخصیت‌های فیلم، به دل میدان جنگ ‌برود. در پایان فیلم یکی از رزمنده‌ها، از میان دود و آتش بسیار، پیروز و سربلند به سمت دوربین می‌آید و نمای درخشانی را که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، رقم می‌زند. حمید خضوعی ابیانه بعد از «یه حبه قند» و «ملک سلیمان» یک بار دیگر تبحر خود را در خلق قاب‌های زیبا و ماندگار ثابت کرد.

 

۶-عزتی و جدیدی ستارگان فیلم

جواد عزتی بعد از «ماجرای نیمروز» بار دیگر در فیلم «تنگه ابوقریب» ثابت می‌کند که جزو معدود بازیگرانی است که همان‌قدر که می‌تواند در فیلم‌های کمدی درخشان باشد، به همان اندازه هم می‌تواند در فیلم‌های جدی و غیرکمدی هم خوش بدرخشد. به علاوه امیر جدیدی نیز با بازی تأثیرگذاری که در لحظات ابتدایی فیلم، مخاطب را به خنده می‌اندازد و در لحظات پایانی بغض تماشاچی را برمی‌انگیزد، هر دو وجه شوخ و جدی بودن شخصیت «حسن» را نشان می‌دهد. حمیدرضا آذرنگ هم در دومین همکاری‌اش با بهرام توکلی به خوبی از پس ایفای نقش خود برآمده و انتخاب مناسبی برای کاراکتر «خلیل» نشان داده است. اما در این میان، نقش مهدی پاکدل بیشتر تماشاگر را به یاد آتش‌نشان فیلم «چهارراه استانبول» می‌اندازد و بازی متفاوتی از خود به نمایش نمی‌گذارد.

 

۷- روایتی بی‌پرده از جنگ

در جایی از فیلم، «مجید» به «علی» می‌گوید باید کم‌کم یاد بگیرد از چیزهایی که دوست ندارد هم عکس بگیرد. این جمله، مانیفست بهرام توکلی هم بوده است. توکلی هم مانند «مجید» با روایت بی‌پرده‌ای که دارد، واقعیت و زشتی‌های جنگ مانند شیمیایی شدن رزمنده‌ها و مردم بی‌گناه، یتیم شدن کودکان، تلف شدن از تشنگی، قطع شدن دست و پا و اتفاقاتی شبیه این‌ها‌ را پیش چشم تماشاگر به نمایش می‌گذارد و مخاطب را تا عمق فاجعه همراهی می‌کند. کارگردان به هیچ وجه نخواسته روایتی پاستوریزه از جنگ ارائه بدهد و در لحظاتی که نیاز بوده، دست روی واقعیت‌های جنگ گذاشته است. تماشاگران «تنگه ابوقریب» شاید در برخی لحظات، تصاویری را می‌بینند که در عین نمایش خشونت ذاتی جنگ، گاهی از روایت دفاع مقدس حذف شده است؛ چیزهایی که نمی‌توان از روزهای سخت جنگ و تاریخ جدا کرد.

 

khorasannews.com
  • 22
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش