جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۱۲ - ۲۰ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۵۳۱۰
فیلم و سینمای ایران

کارگردان «کلمبوس»: با بدسلیقگی‌های جشنواره فجر دلزده شدم/ اصلا نمی‌پسندم که مهاجرت کنیم

هاتف علیمردانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
هاتف علیمردانی گفت: در «کلمبوس» سعی کردم فیلمی خانوادگی و متفاوت از شوخی‌هایی که در تئاترهای آزاد دیده می‌شود بسازم، هرچند هجوم فیلم‌ها در اکران ریشه این نوع فیلم‌های مستقل را می‌سوزاند.

کارگردان فیلم‌های «کوچه بی‌نام»، «هفت ماهگی» و «بخاطر پونه» سال گذشته در سکوت خبری فیلم جدیدی را ساخت که در خبرها از آن به عنوان یک کمدی متفاوت یاد می‌شد؛ اکران «کلمبوس» با بازی فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی، شبنم مقدمی و مجید صالحی و با حضور هانیه توسلی از ۱۴ آذر به سرگروهی پردیس کورش آغاز شده است و کارگردانش در گفت‌وگویی با ایسنا، از دغدغه‌های ساخت این فیلم که به مهاجرت می‌پردازد و نیز دلخوری‌هایی که مانع شده تا فیلمش را برای جشنواره فجر نگه دارد، گفت. 

 

«کلمبوس» از فیلم‌های دیگرم جدا نیست

علیمردانی در پاسخ به اینکه بیشتر به عنوان یک فیلمساز اجتماعی شناخته می‌شود و چه شد که پس از ساخت چند فیلم اجتماعی سراغ ساخت یک کمدی رفته است؟ به ایسنا بیان کرد: من «کلمبوس» را از فیلم‌های دیگرم خیلی جدا نمی‌دانم و به نظرم این هم یک فیلم اجتماعی است مثل «کوچه بی‌نام» که رگه‌های کمدی دارد. البته وقتی مردم فیلم را ببینند بیشتر می‌توانند آن را قضاوت کنند.

 

وی که سال گذشته فیلمش را کلید زده بود، درباره همزمانی داستان «کلمبوس» با افزایش موج مهاجرت‌ و برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در دو سه ماه اخیر در کشور بیشتر مطرح شده است و اینکه آیا استفاده از کمدی برای تلطیف کردن چنین فضایی بوده است؟ گفت: موقعی که فیلمنامه «کلمبوس» را می‌نوشتم دلار قیمت بالایی نداشت و حتی بحث آن هم این طور مطرح نبود، در حالی که در فیلم پیش‌بینی افزایش ۹ هزار تومانی دلار می‌شود یا «درقوزآباد» را می‌شنویم که چند ماه قبل به شکلی دیگر نامش در عرصه سیاست مطرح شد.

 

این‌ها برای خود من نیز جالب بود هرچند فیلم‌های دیگرم را هم که ببینید، یکسری اتفاقات بوده که واقعی شده است. به نظرم یک کارگردان باید شاخک‌های حساس‌تری نسبت به مسائل اجتماعی داشته باشد و آنچه در جامعه پیش می‌آید را سریع‌تر حس کند. من همیشه سعی کرده‌ام شهودی بنویسم و آن چیزهایی که در دل جامعه تجربه می‌شود را ببینم و بنویسم. در «کوچه بی‌نام» هم قصه فیلم را از روی ماجراهای یک خانواده واقعی نوشتم و در پایان قصه فیلم که پدر مُرد، پدر آن خانواده واقعی زنده بود اما به طرزی باورنکردنی یک سال بعد او هم فوت کرد.

 

علیمردانی اضافه کرد:‌ در «هفت ماهگی» هم تصادف واقعی باران کوثری چند روز قبل از صحنه تصادف فیلم رخ داد و انگار هر بار یک ارتباط خاصی میان متن و فضای واقعی به وجود می‌آید که خودم هم درک درستی از آن ندارم و تعجب می‌کنم. علت کمدی بودن بخش‌هایی از «کلمبوس» هم در این است که آنقدر کام مردم تلخ است که به نظرم رسید باید با زبانی شیرین این قصه را به تصویر بکشیم.

 

از زندگی در بحران تا بحران اکران در سینما

کارگردان «آباجان» با اشاره به داستان فیلم جدیدش که به مهاجرت یک خانواده به امریکا ارتباط دارد، گفت: ما در بحران به دنیا آمده‌ایم و در بحران هم زندگی کردیم و هیشه دنبال راه فرار هستیم. این فرار و اینکه به کجا می‌روی خیلی اتفاق پیچیده و مهمی است. البته چون خودِ من مهاجرت کرده‌ام با  آن مخالف نیستم ولی اینکه به کجا بروی و بتوانی خودت را به همان آدمی که در مملکت خودت بودی تبدیل کنی مهم است. من اصلا نمی‌پسندم که مهاجرت کنیم و بعد به قیمت فرار  از اینجا حاضر به انجام پَست‌ترین کارها باشیم.

 

وی در پاسخ به اینکه آیا دغدغه طرح مسائل اجتماعی در ساخت «کلمبوس» برایش اولویت داشته یا با افزایش ساخت فیلم‌های کمدی ترجیح داده نوعی دیگر از فیلمسازی را تجربه کند؟ بیان کرد: فیلم ساختن و اکران کردن و همچنین فیلمساز ماندن راه پر پیچ و خمی دارد که باید از آن‌ها گذشت. همین الان که فیلم «کلمبوس» اکران شده، قرار است فیلم «مارموز» هم تا چند روز دیگر اکرانش آغاز شود و هفته بعد هم «قانون مورفی».

 

این حجم بالا در اکران بحران وحشتناکی را به این سینمای ضعیف وارد می‌کند و سبب حاکم شدن یک آنارشیسم بد در سینما شده است. به نظرم هجمه ساخت فیلم باید کنترل شود چون تعداد فیلم‌ها زیاد شده و الان در بدترین فصل که تعداد تماشاچی‌ها یک سوم است، هجوم فیلم‌ها برای اکران سه برابر شده است. این وضع ریشه سینمای مستقل را می‌سوزاند.

 

تغییر دبیر در جشنواره فجر، سَم است

علیمردانی در پاسخ به اینکه با توجه به این اوضاع چرا «کلمبوس» را الان اکران کرده و اصلا متقاضی جشنواره فجر نشده است؟ گفت: انتخاب این زمان با شرکت پخش بود و در سه روز ابتدایی اکران فیلم هم به فروش نیم ‌میلیاردی رسیدیم و خوشبختانه فیلم‌هایم اگرچه همیشه در بدترین فصل اکران شده‌اند اما تبلیغات سینه به سینه آن توسط مردم باعث فروش خوب آن شده است و اطمینان دارم اگر فیلم خوب ساخته باشم حتما دیده می‌شود.

 

وی افزود: درباره جشنواره فجر هم اول باید بگویم که در حال حاضر این جشنواره دبیری کاربلد دارد و امیدوارم تغییر نکند، چون تغییر دبیر و تغییر سلیقه برای چنین جشنواره‌ای سَم است. وقتی هر سال دبیر عوض شود همه چیز را تغییر می‌دهد و به نظرم حضور آقای داروغه‌زاده می‌تواند حال جشنواره فجر را بهتر کند.

 

با بدسلیقگی‌های جشنواره فجر دلزده شدم

او اضافه کرد: اما درباره خودم باید بگویم که از جشنواره بسیار دلزده هستم و بعد از هفت سال پیاپی که در جشنواره بودم همیشه جایی که نباید دیده می‌شدم، دیده شدم و جایی که باید دیده می‌شدم دیده نشدم. آنقدر در سال آخری که در این جشنواره شرکت کردم (سال ۹۵ با فیلم «آباجان»)، داوری‌ها و بدسلیقگی‌ها مرا دلزده کرد که دیگر هیچ علاقه‌ای به شرکت در آن برایم باقی نمانده است. اما امیدوارم با ادامه مسیر فعلی، جشنواره به روزهای خوبش برگردد. البته «کلمبوس» هم در جشنواره تورنتو نمایش داده شد و جایزه هم گرفت هرچند می‌توانست در جشنواره فجر دیده شود ولی این جشنواره مسیری دارد که امیدوارم جوان‌ترها بیشتر بتوانند در آن شرکت کنند و من بعد از هفت سال حضور در جشنواره فجر دیگر دلیلی برای شرکت در آن در خودم نمی‌بینم.

 

این کارگردان جوان درباره برنامه‌ریزی برای نمایش «کلمبوس» در جشنواره‌های دیگر هم گفت: این فیلم خیلی متناسب با جشنواره‌های  خارجی نیست چون دغدغه‌هایی را مطرح می‌کند که برای ایران است و مخاطب خارجی ممکن است آن را درک نکند. «کوچه بی‌نام» هم به هیچ جشنواره‌ای نرفت چون داستانش مسئله ایران است و فکر نمی‌کنم «کلمبوس» هم در جشنواره‌های خارجی کارکرد داشته باشد، اما اکران عمومی آن از اوایل سال نو میلادی در امریکا و کانادا آغاز می‌شود.

 

هاتف علیمردانی با تقدیر از بازیگران فیلمش بویژه مجید صالحی که معتقد است این بازیگر به حق خود در سینما نرسیده و نیز فرهاد اصلانی که بازی‌اش را در «کلمبوس» بازی ری‌اکشن‌ها می‌داند چرا که او جزو بازیگرانی است که تحلیل و درک درستی از نقش دارد، درباره انتقادتی که به فیلم‌های کمدی و شوخی‌های آن می‌شود و تلاشی که برای پرهیز از استفاده آن‌ها کرده توضیح داد: خانوادگی بودن فیلم «کلمبوس» مسئله‌ای است که خیلی روی آن تاکید داشتم.

 

با توجه به اینکه باید تفاوتی میان تئاترهای آزاد و فیلم سینمایی کمدی وجود داشته باشد، به نظر می‌رسد فیلم‌ها به شدت به شوخی‌های جنسی و کمدی‌های سخیف رو آورده‌اند، این در حالی است که در جامعه ما آستانه شوخی در باره سکس و سیاست به شدت پایین است و کوچکترین حرف و اشاره‌ای درباره آن‌ها باعث خنده می‌شود. این سواستفاده از آستانه پایین درک شوخی، باعث شده حرفِ در لفافه به گونه‌ای گفته شود که از اصل موضوع مشمئزکننده‌تر باشد.

 

تبعات دور زدن ممیزی با شوخی‌های سخیف

او گفت: ما یاد گرفته‌ایم برای اینکه مدام ممیزی را دور بزنیم از کلماتی استفاده کنیم تا منظورهای دیگری را برسانیم ولی حالی که از گفتن آن کلمات ایجاد می‌شود، از گفتن حرف اصلی بدتر شده است در حالی که در فیلم‌های خارجی هم این اندازه شوخی‌های سخیف دیده نمی‌شود و به همین دلیل در این فیلم سعی کردم با کمدی اتفاق و قصه شوخی ایجاد کنم چون آن روش بدترین و ساده‌ترین راه است که می‌شود، انتخاب کرد.

 

 

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش