شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۴۸ - ۲۲ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۵۵۳۷
فیلم و سینمای جهان

فیلم «بیمار بزرگ» مورد توجه تماشاگران واقع شده است

فیلم بیمار بزرگ,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«بیمار بزرگ» فیلم مستقل پرفروش و موفق تابستان امسال، جذاب‌ترین، هوشمندانه‌ترین و تاثیرگذارترین کمدی رمانتیک سال‌های اخیر است و می‌تواند خون تازه‌ای در رگ‌های دیگر تولیدات کمدی رمانتیک‌ جاری کند. فقط یک مشکل وجود دارد، این‌که دیگر یک کمدی رمانتیک در کار نیست. همه‌شان ناپدید شده‌اند، انگار که جایی در بهشت همه دور هم جمع شده باشند؛ البته هرچند وقت یک‌بار یک فیلم کم بودجه در این ژانر ساخته می‌شود، اما در دهه‌ ۹۰، از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ و چند سال پس از آن هرچند ماه یک بار یا حداقل دو بار در فصل تابستان شاهد تقلیدی اسکروبال‌‌وار از کمدی رمانتیک‌های قدیمی در سینما بودیم.

 

احتمالا هم کسی مثل ساندرا بولاک یا ریز ویترسپون، رنه زلوگر یا درو باریمور، جنیفر گارنر یا ماریزا تومی، کیت هادسن یا کاترین هیگل در آن بازی می‌کردند. پنج سال پیش، جنیفر لارنس وقتی ۲۲ ساله بود و تازه در مسیر ستاره شدن در سینما قدم گذاشته بود، در فیلمی بازی کرد که احتمالا هنری‌ترین کمدی رمانتیک دوران خودش بود- «دفترچه امیدبخش»- اما پس از آن جنیفر لارنس هم دیگر کمدی رمانتیک بازی نکرد. قطعا می‌توانست؛ چون در آن دوران هر چیزی که می‌خواست را می‌توانست بازی کند، اما لارنس هم که همیشه در انتخاب پروژه‌هایش سخت‌گیر و خوش‌سلیقه بود، احتمالا فهمیده بود که در دنیای کمدی رمانتیک چه می‌گذرد.

 

او هم پی برده بود که در سینما گزینه‌های بهتری برایش هست و نیازی به کلیشه شدن در یک ژانر تقلیدی دیگر از گلدی هان ندارد. با این احوالات به نظر می‌رسد انتخاب او درست بوده است. آن زمان که لارنس به سینما آمد، در ژانر کمدی رمانتیک، با استثنائاتی انگشت‌شمار، چیزی بیشتر از محصولات درجه‌ دوی مزخرف تولید نمی‌شد. حتی اصطلاح کمدی‌رمانتیک هم انگار نوعی حالت شرم‌آور در خود داشت. کمدی رمانتیک فیلمی بود که می‌شد در جمع دوستانه هم تماشایش کرد، اما بهترین حالت این بود که تنهایی و در خلوت دیده شود تا شاید بتوان با کلیشه‌ قهرمان زن همیشه گریان و به دنبال عشق آن، همذات‌پنداری کرد. مثل هر ژانر دیگری که در بوته‌ آزمایش زمان قرار گرفته، کمدی‌رمانتیک فرم یا مد نبود، یک مدل تجاری بود. این فیلم‌ها ساخته می‌شدند چون در گیشه موفق بودند، اما این موفقیت معنی ویژه‌ای داشت چراکه هالیوود در دوران پسا استودیویی، ژانر کمدی رمانتیک را وسیله‌ای می‌دید که با آن می‌توان مخاطبان زن را به سینما کشاند.

 

«واندر وومن» فیلم ماجراجویانه‌ ابرقهرمانی امسال هم که به‌عنوان اثری که یک تنه نقش زن در فرهنگ عامه را عوض کرده، شناخته می‌شود، از بسیاری جهات یک کمدی رمانتیک است. بسیاری از منتقدان «واندر‌وومن» را به درستی با «اسپلش» یکی از مهم‌ترین کمدی رمانتیک‌های دهه‌ ۸۰ مقایسه کردند.  حالا سوال اینجاست که چه شد که این ژانر تا این اندازه کم‌رنگ شد؟ «بیمار بزرگ» درواقع مثال نقض این باور است. «بیمار بزرگ» به یادمان آورد که کمدی رمانتیک اگر کمی شانس بیاورد می‌تواند به عرصه بازگردد. زیبایی منحصربه‌فرد «بیمار بزرگ» در این است که فیلمی زنده، شاداب و در عین سرگرم‌کننده بودن، هوشمندانه است. فیلمی که به عمق تضادهای دورانی می‌رود که روابط بینافرهنگی در آن اتفاقی غیرعادی نیست.

 

قصه‌ یک کمدین پاکستانی در آمریکا که عاشق دختری می‌شود که به کما می‌رود. قصه‌ای که درواقع جنگ میان آن‌چه‌ دوست داری و آن‌چه ارزشمند است را تصویر می‌کند. از این دست کمدی رمانتیک‌های جذاب و تاثیرگذار در تاریخ سینما وجود دارد: «آنی هال»، «چه خبر دکتر جون؟» و «ساقدوش‌ها»، هر فیلمی که کاترین هیپبورن و اسپنسر تریسی با هم در آن بازی کرده‌اند و البته ناگفته نماند، فیلمی که به جرئت می‌توان گفت بهترین کمدی رمانتیک دهه‌ ۹۰ بود: «عروسی بهترین دوستم.» اما کمدی ‌رمانتیک‌هایی در حد و اندازه‌ این نمونه‌ها، بسیار نایاب‌اند، تا جایی که خیل عظیم قهرمانان زن بی‌مایه و تکراری بالاخره موفق شدند این ژانر را از پا درآورند؛ البته که کمدی رمانتیک هنوز هم در گیشه جادو می‌کند اما همه می‌دانند که دیگر رمقی برایش نمانده است. شاید حتی بگویید کمدی رمانتیک دوران ما، فیلم نیست، سریال «دختران» لنا دانهام است، اما من هنوز معتقدم کیفیتی جادویی در این فرم سینمایی نهفته است و «بیمار بزرگ» به‌خوبی نشان می‌دهد چطور باید آن را زنده کرد. هزاران دلیل هست که چرا کمدی‌رمانتیک در سینما کمرنگ شد، اما درعین‌حال برای نابود شدنش هیچ دلیلی کافی نیست چراکه کمدی رمانتیک درباره‌ چیزهایی است که از بین نرفته‌اند.

 

 

asemandaily.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش