شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۴۶ - ۲۳ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۶۱۵۴
فیلم و سینمای جهان

نگاهی بر فیلم «پست»، جدیدترین فیلم استیون اسپیلبرگ

فیلم پست,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«پست» جدیدترین فیلم استیون اسپیلبرگ یک درام تاریخی درباره رخدادهای افشاگرانه دهه هفتاد میلادی است. فیلمی جذاب که داستانی در مورد پنهانکاری را روایت می‌کند. یک پنهانکاری تاریخی که درباره‌اش گفته می‌شود توانست سرنوشت چهار رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا را تحت‌تأثیر قرار دهد. در فیلم این داستان روایت می‌شود که چگونه نخستین کارمند زن واشنگتن پست، کاترین گراهام و سردبیر بخش سوانح رانندگی، بنجامین سی. بردلی می‌خواهند وارد نبردی بی‌سابقه بین خبرگزاری‌ها و دولتی‌ها بشوند تا بتوانند اسنادی را از پنتاگون افشا کنند.

«پست» بازیگران بزرگی دارد؛ تقریبا مثل اغلب فیلم‌های استیون اسپیلبرگ. تام هنکس در نقش بنجامین سی. بردلی در این فیلم درخشیده و مریل استریپ نیز در نقش کاترین گراهام حضوری به‌یادماندنی دارد. الیسون بری، دیدی کوپر، دیوید کراس، بروس گرینوود، تریسی لتس، باب ادنکیرک، سارا پلسون، جسی پلمونس و مایکل استلبرگ دیگر بازیگران این فیلم هستند.

 

نقطه آغاز این فیلم را در رسانه‌ها و نشریات مربوط به اخبار ‌هالیوودی اوایل‌ سال ٢٠١٦ عنوان کرده‌اند؛ زمانی که ایمی پاسکال، تهیه‌کننده حق امتیاز فیلمنامه «پست» نوشته لیز‌هانا را خریداری کرد. چندی بعد اعلام شد که قرار است جاش سینگر فیلمنامه لیز‌هانا را بازنویسی کند و به این دلیل هم هست که در نسخه نهایی در تیتراژ فیلم نام لیز‌هانا و جاش سینگر به‌عنوان نویسندگان این فیلمنامه آمده است.

 

چند ماه بعد از اتمام صحبت‌های مربوط به سناریو، در مارس ۲۰۱۷ بود که اول‌بار نام استیون اسپیلبرگ در اخبار مرتبط با این پروژه اعلام شد. آن زمان نشریات ‌هالیوودی اعلام کردند که مذاکراتی با استیون اسپیلبرگ جهت کارگردانی و تهیه‌کنندگی این فیلم با بازی تام هنکس و مریل استریپ به ترتیب در نقش بنجامین سی. بردلی و کاترین گراهام درحال انجام است. همچنین اعلام شد که فیلمبرداری این پروژه در ۳۰ می‌۲۰۱۷ در نیویورک آغاز می‌شود. به‌هرحال، این مذاکرات انجام شد و به نتیجه رسید؛ تا این‌که «پست» به‌صورت محدود روز ۲۲ دسامبر روی پرده آمد. اکرانی کاملا موفق که نه‌تنها باعث شد فیلم جزو نامزدهای گلدن‌گلوب قرار گیرد، که توانست عنوان بهترین فیلم‌ سال را در انتخاب نهادهایی چون مجمع ملی نقد و... به دست آورد.

 

داستان یک روزنامه

داستان درام خبرنگاری «پست» در ۱۹۷۱ روی می‌دهد و روی کاترین گراهام با بازی مریل استریپ تمرکز دارد که در آن زمان ناشر روزنامه واشنگتن پست بود. داستان فیلم درباره تردیدهای گراهام بر سر این است که آیا باید بخش‌هایی از اسناد پنتاگون را که به دستش رسیده است، منتشر کند یا نه. اسنادی باارزش مربوط به جنگ ویتنام که توسط یک تحلیلگر نظامی به نام دنیل السبرگ مورد سرقت قرار گرفته و از روی آنها کپی شده است. مهمترین نکته‌ای که این اسناد فاش می‌کرد، این بود که کندی و رابرت مک نامارا، وزیر دفاع در همان ‌سال ۱۹۶۵ می‌دانستند که شکست در جنگ ویتنام قطعی است، با این حال همچنان سربازان آمریکایی را به جبهه نبرد می‌فرستادند. آن زمان نیویورک تایمز تعدادی از اسناد را چاپ کرده بود، ولی رئیس‌جمهوری نیکسون با ادعای به خطر افتادن امنیت ملی از ادامه کار نیویورک تایمز جلوگیری کرده بود. حال واشنگتن پست این فرصت را داشت که تحت لوای فعالیت آزاد مطبوعات، دوباره این اسناد را مطرح کند، البته در صورتی که خانم گراهام با این قضیه موافقت می‌کرد.

 

داستان یک زن

داستانی که در فیلمنامه «پست» روایت می‌شود، بر گراهام متمرکز شده است؛ زنی از طبقه بالای جامعه که تا‌به‌حال با جماعتی این‌چنین بی‌پروا، اهل دود و دم و سختکوش همچون روزنامه‌نگارهای واشنگتن پست سر و کار نداشته است؛ زنی که در اوج بدحالی، در شرایطی که شوهرش تازه خودکشی کرده، مجبور است مسئولیت روزنامه را برعهده بگیرد و با چنان کسانی که در شرایط عادی حتی لحظه‌ای هم تحمل‌شان نمی‌کرد، دم‌خور شود.

زنی که برخلاف روابط همیشه‌اش؛ باید با هیأت‌مدیره و دبیران تمام مذکری که درباره موضوعاتی همچون عرضه اولیه سهام صحبت می‌کنند به بحث و گفت‌وگو بپردازد. نکته قابل‌توجه در مورد گراهام که در فیلمنامه روی آن تأکید شده، این است که او مراوده زیادی با سیا، پنتاگون و دیگر ارگان‌های حکومتی دارد و حتی ارتباطات نزدیکی نیز با مک نامارا و خانواده‌اش دارد؛ و به همین دلیل، سناریست، هوشمندانه واکنش او نسبت به اسناد پاناما را بیشتر بار دراماتیک می‌بخشد.

 

داستان یک دوران

درباره این فیلم خیلی‌ها گفته‌اند که فیلم پست در زمان مناسبی اکران شده است. درواقع الان بهترین زمان برای شنیدن داستان زنانی است که در زندگی مسیرهایی غیراز آن چه برایشان تعیین شده را طی کرده‌اند. خانم گراهام به هیچ‌وجه آدمی نبود که بخواهد اسرار حکومتی را فاش کند. او همان کسی است که سال‌ها بعد از اتفاقاتی که در فیلم شاهدیم، در‌ سال ۱۹۸۸ در پیامی خطاب به سیا گفت: مسائلی هستند که احتیاجی نیست مردم بدانند و باید مانع این کار شد … از نظر من دموکراسی زمانی رشد می‌یابد که دولت برای حفظ اسرار خود از روش‌های قانونی استفاده کند، زمانی که مطبوعات خودشان تصمیم بگیرند آیا باید یک مسأله‌ای را مطرح کنند یا خیر.

 

پس می‌بینیم که گراهام آدم بی‌پروایی نیست. ولی در این موردی که در فیلم مطرح می‌شود، گراهام نمی‌خواهد زیر فشار دولت کمر خم کند. زیبایی بازی مریل استریپ در این فیلم در این است که در تمام صحنه‌ها، حتی جاهایی که کنار بردلی است، می‌توان روحیه محافظه‌کارانه او را حس کرد. چنین می‌شود که پست فیلم مریل استریپ می‌شود. جالب این‌که ظاهرا خود اسپیلبرگ هم می‌دانسته پست فیلم استریپ است. به همین دلیل چند بار از نماهای تعقیبی معروف خود برای نمایش استریپ استفاده می‌کند و برخلاف فیلم‌های دیگرش، دیگر دلیلی نمی‌بیند برای نشان دادن این‌که شخصیت فیلمنامه‌اش از یک خطر احتمالی آگاهی یافته، دوربین را به آرامی به او نزدیک کند. استریپ نیز حتی بهتر از دنیل دی لوئیس فیلم لینکلن، با بازی زیرپوستی خود ما را مجذوب می‌کند.

 

داستان یک ژانر

توقع می‌رفت اسپیلبرگ به سبک فیلم‌هایی همچون کلوت (۱۹۷۱) و همه مردان رئیس‌جمهوری (۱۹۷۶) از آلن جی پاکولا، برای نمایش دوران پر از توهم نیکسون نماهای غیرکلاسیک و متفاوت بیشتری را مورد استفاده قرار دهد. ولی به نظر می‌آید او نمی‌خواسته کارش خیلی شبیه این آثار شود. بیشتر می‌خواسته یک فیلم روزنامه‌ای پر سروصدا بسازد. از تلاش او برای نشان‌دادن تجهیزاتی که این روزها دیگر جایگاهی ندارند (مواردی مثل ماشین تحریرهای دستی) این نکته را می‌شود متوجه شد.

 

پست در چند دیالوگ کوتاه هم سعی می‌کند درس‌های مهمی در مورد اهمیت مطبوعات آزاد و نقش آنها در بررسی نحوه عملکرد رئیس‌جمهوری به مخاطبان خود ارایه دهد. این دیالوگ‌ها بعد از چند نما از نیکسون می‌آیند که به تنهایی پشت به دوربین در اتاق بیضی شکل کاخ سفید نشسته و تلفنی با زیردستانش صحبت می‌کند. همین تصور این‌که واقعا چه صحبت‌هایی در این اتاق بیضی شکل رد و بدل می‌شود کافی است تا از بابت فیلم پست و وجود کارگردانی همچون اسپیلبرگ خوشحال باشیم.

 

 

پولاد امین

 

 

hahrvand-newspaper.ir
  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش