پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۱۲ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۲۹۹۶
فیلم و سینمای جهان

«پادماوات» و جنجال سينمايی در هند

فیلم پادماوات,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

سرانجام فيلم «پادماوات» در هند اكران شد؛ فيلمي كه از همان ابتدا جنجالي بود. اعتراضات گسترده مردم باعث شد كه اكران اين فيلم بارها به تعويق بيفتد.

 

مردم اكران اين فيلم را توهين به ملكه هند و قرن چهاردهم دانستند در حالي كه سازندگان اين فيلم اين موضوع را رد كردند. اما حاشيه‌ها به آرامي حل نشد، از تهديد و تعيين جايزه ۵/۱ ميليوني براي سر ستاره باليوود، تهديد به قتل يكي از مشهورترين بازيگران زن و يك كارگردان برجسته و شكستن پاي بازيگران تا خسارت به سينماي نمايش‌دهنده اين فيلم و آتش زدن پوسترها بخشي از روند اكران اين فيلم بود.

 

با اين حال سازندگان اين فيلم ساكت ننشستند به ديوان عالي شكايت كردند تا مجوز اين فيلم صادر شود و البته به نكاتي كه اداره سانسور هم گفت گردن نهادند. از تغيير نام فيلم از «پادماواتي» به «پادماوات» كه نام شعر «ملك محمد جاييسي» است تا اصلاحيات اعلام شده.

 

با وجود راي ديوان عالي مقامات ايالت راجيستان و سه ايالت ديگر هند اعلام كردند كه اين فيلم را اكران عمومي نخواهند نكرد.

 

شايعات حكايت از ۲۶ اصلاحيه روي فيلم مي‌كند، پراسون جوشي، مدير اداره سانسور هند مي‌گويد فيلم فقط پنج اصلاحيه خورده است. مهم‌ترين اصلاحيه اين است كه در ابتداي فيلم بايد متني بيايد كه مي‌گويد داستان آن، برگرفته از رويدادهاي تاريخي نيست و روايتي آزاد از يك ماجراي مهم تاريخي است. در حقيقت، دعواي سازندگان فيلم با مخالفانش هم در اين نكته بود كه مخالفان داستان آن را تحريف تاريخ مي‌دانستند. با تغيير نام فيلم هم مشخص مي‌شود كه سازندگانش براي داستان آن، از قصيده بلند يك شاعر الهام گرفته‌اند. محتواي اين قصيده هم البته خيالي است و سنديت تاريخي ندارد. تغيير مهم ديگر فيلم، عدم يادآوري نام مكان‌هايي است كه داستان در آن اتفاق مي‌افتد. به گفته جوشي، سازندگان فيلم با اعمال تمام اين تغييرات موافقت كرده‌اند.

 

اما اداره سانسور براي بازبيني فيلم و اعلام نظر قطعي درباره آن، كار مشكلي در پيش داشت و از يك گروه ويژه براي بازبيني كمك گرفت. اين چيزي بود كه خواست سانجي ليلا بانسالي، كارگردان فيلم هم بود. در يك اقدام تازه، سي‌بي‌اف‌سي قدم جديدي براي حل اين مشكل برداشت و كاري را انجام داد كه تا پيش‌ازاين، فقط براي دو فيلم جنجالي ديگر «آركاشان» آميتاب بچن و «جودا و اكبر» هريتيك روشن انجام داده بود. محافل هنري خبر دادند تلاش تازه‌اي از سوي افراد مختلف آغازشده تا به بحث جنجالي پيرامون اين درام تاريخي پايان دهد و مانع از آغاز بحث‌هاي جنجالي تازه پيرامون آن شود.

 

بر همين اساس بود كه پراسون جوشي دست به دامان مورخين و تاريخ شناسان سرشناس شد و از آنها براي حل مشكل فيلم كمك خواست! رسانه‌هاي گروهي مي‌نويسند امروزه اهالي صنعت سينماي هند متوجه اين نكته شده‌اند كه احتمال خلق مشكلات براي درام‌هاي تاريخي‌شان وجود دارد. تاريخ توسط افراد و گروه‌هاي مختلف به اشكال متفاوتي خوانده و روخواني مي‌شود. آنچه توسط يك عده خوب ارزيابي مي‌شود، توسط گروهي ديگر بد معرفي مي‌شود و همين موضوع، كار قضاوت نمايش‌هاي دوره‌اي را سخت مي‌كند.

 

اين همان مشكلي است كه سازندگان پادماوات طي دو ماه گذشته با آن دست‌به‌گريبان بودند. روخواني تاريخي آنها از دوران حكومت يكي از شاهزادگان قديمي، اعتراض‌هاي زيادي را به همراه داشت و معترضين مي‌گفتند اين فيلم، دست به تحريف تاريخ زده است. فعالان اجتماعي و سياسي ايالت راجستان آنقدر قدرت داشتند كه بتوانند مانع از اكران عمومي ساخته تازه سانجي ليلا بانسالي شوند. اتهامي كه آنها به فيلم زدند، همان اتهام آشناي هميشگي است: تحريف تاريخ و روايتي جعلي از يك سند واقعي.»

 

آيا بانسالي دست به تخريب تاريخ زده و آن را جعل كرده است؟ پراسون جوشي اميدوار بود به كمك تاريخ‌شناسان، پاسخ مناسبي براي اين پرسش پيدا كند. اين پاسخ قرار بود هم سازندگان فيلم را راضي كند و هم معترضان به آن را اما ازآنجاكه فاصله بسيار زيادي بين دو طرف ماجرا وجود داشت، اين پرسش مطرح بود كه آيا مي‌توان اين دو خط موازي را در نقطه‌اي مشخص به هم رساند و متحد كرد؟!

 

به گفته بانسالي فيلمنامه فيلم بر اساس قصيده‌اي بلند به نام پادماواتي اثر مالك محمد جاياسي نوشته‌شده است.به‌اين‌ترتيب، آنچه در داستان فيلم آمده روايتي درست اما دلخواه از يك رويداد تاريخي است اما اداره سانسور به دليل اعتراضاتي كه صورت گرفت، نمي‌توانست به ادعا و گفته سازندگان فيلم تكيه كند و بايد مدرك محكم‌تري براي اين موضوع ارايه و پيدا مي‌كرد.

 

حرف اصلي اين است كه صحت‌وسقم تاريخي موضوع بايد توسط كساني تاييد شود كه خود تحليل‌كننده تاريخ هستند. اين كار كمك كرده و باعث مي‌شود تا در آينده، بحث اصالت تاريخي فيلم خاتمه يافته و جنجال‌هاي مربوط به آن فروكش كند. دو تاريخ‌شناسي كه از سوي اداره سانسور مامور بازبيني فيلم و اعلام نظر درباره صحت‌وسقم تاريخي آن شدند، اساتيد و پروفسور تاريخ از ايالت راجستان هستند.

 

آر اس خانگاروت از كالج آگراوال جيپور و بي‌ال گوپتا، پروفسور بازنشسته و سرشناس راجستاني، دو تاريخ‌شناسي هستند كه پادماوات را در دفتر كار جوشي تماشا كردند. هردوي اين افراد قبل از شروع كارشان تاكيد كردند كه فيلم را بدون هيچ پيش‌داوري تماشا مي‌كنند و اظهارنظرهاي موافق و مخالف پيرامون آن، تاثيري در نظري كه ابراز مي‌كنند نخواهد داشت. هردوي اين افراد در رشته خود به عنوان چهره‌هايي كارشناس و توانمند شناخته‌شده‌اند. پرسش مطرح اين بود كه آيا حكميت هنري و تاريخي آنها مورد موافقت و رضايت دو طرف دعوا قرار مي‌گيرد يا نه. نتيجه كار به اين پرسش جواب مثبت مي‌دهد. بانسالي و معترضان راجستاني قبل از شروع كار اين دو پروفسور و تاريخ‌شناس گفته بودند اين حكميت را قبول داشته و داوري آنها را (هر چه كه باشد) قبول خواهند كرد.

 

جوشي از كار پيش رو به عنوان شرايطي سخت براي اداره سانسور يادكرده و آن را تجربه‌اي قابل‌ذكر عنوان مي‌كند. به گفته او، هر دو طرف از خودشان رفتاري متين بروز داده و به شيوه‌اي متمدنانه آن را حل كرده‌اند. در كشوري مثل هند، فيلم‌هايي كه داستان‌هاي جنجالي دارند معمولا با درگيري‌هاي زيادي روبه‌رو و اعتراضات مربوط به آن، حتي با خشونت‌هاي گسترده‌اي همراه مي‌شوند.

 

در تاريخ سينماي هند در چند دهه اخير، مي‌توان از تعداد قابل‌توجهي فيلم اسم برد كه با تهديدهاي خشني از سوي مخالفان خود روبه‌رو شدند. حتي پادماوات هم از اين موضوع، جان سالم به درنبرد. در دو ماه گذشته، بانسالي، كارگردان فيلم و ديپيكا پادكونه، بازيگر اصلي زن آن با تهديدات مرگ روبه‌رو شدند. دامنه اين تهديدات آنقدر زياد بود كه پليس بمبئي مجبور شد، ماموراني را براي مراقبت از جان آنها بگمارد. اين موضوع، منتقدان و دوستداران سينما را به ياد ماجراي فيلم «بمبئي» در بيست‌وسه سال قبل و تهديدات عليه مانيشا كويرالا، بازيگر آن انداخت.

 

بحث مربوط به پادماوات از دو ماه قبل آغاز شد. در يك اقدام جمعي غيرمشترك هنري در هند، يك جمع متضاد و با هدف‌هاي مختلف معترض شده و صداي اعتراض‌شان را بلند كردند! اين صدا آنقدر بلند بود كه تبديل به تيتر يك رسانه‌ها شد. از يك‌سو، هنرمندان به محدوديت آزادي و خلاقيت هنري معترض بودند و از سوي ديگر، اداره سانسور از عدم هماهنگي هنرمندان با آنها. گروه‌هاي قومي و مذهبي نسبت به موضوع «روايت نادرست تاريخي» فيلم‌هاي سينمايي اعتراض كردند و فيلمسازان به مشكلات موجود در سر راه اكران عمومي فيلم‌هاي‌شان. تمام اين مسائل هم از درام تاريخي پادماوات نشات مي‌گرفت.

 

جنجال فوق همزمان با همكاري كمپاني هاليوودي پارامونت با فيلم آغاز شد. اين كمپاني اعلام كرد پخش بين‌المللي فيلم را به عهده گرفته است. موفقيت بين‌المللي فيلم‌هاي قبلي بانسالي، باعث شد تا كمپاني پارامونت وظيفه توزيع آن در بين كشورهاي خارجي را به عهده بگيرد. چنين به نظر مي‌رسد كه براي اين كمپاني، حوادث داخل هند عليه فيلم اهميت چنداني نداشته و آن را يك موضوع داخلي ارزيابي مي‌كنند؛ اما در شرايطي كه سرنوشت فيلم در محاق و بلاتكليفي قرار گرفت، آنها هم مجبور شدند از خير اكران عمومي بين‌المللي آن بگذرند و منتظر بمانند و ببينند اين موضوع در داخل هند چگونه حل‌وفصل مي‌شود. اين اولين‌بار است كه پارامونت يك محصول باليوودي را توزيع بين‌المللي مي‌كند.

 

اعتراضات به فيلم از سوي فعالان هندو در اين كشور صورت گرفت و بالاخره به ثمر نشست. درحالي كه تهيه‌كنندگان فيلم، آن را براي اول دسامبر (ده آذر) آماده نمايش عمومي كرده بودند، مجبور به عقب‌نشيني شده و اكران عمومي آن را به زمان نامعلوم ديگري موكول كردند. مخالفان نسبت به نوع روايت اين داستان تاريخي و برخي مسائل آن معترض بودند. دامنه اعتراضات گروه‌هاي هندو آنقدر زياد و بالا بود كه تهيه‌كنندگان فيلم تصميم گرفتند نمايشي خصوصي براي آنها و رهبران‌شان ترتيب دهند.

 

آنها اميدوار بودند اين نمايش خصوصي، بتواند نگراني‌هاي فعالان هندو را برطرف كند و اكران عمومي پادماوات بدون جنجال و حاشيه باشد؛ اما اقدامات سازندگان فيلم نتيجه نداد و شركت فيلمسازي واياكام ۱۸ موشن پيكچرز در يك بيانيه رسمي اعلام كرد، در شرايط پديد آمده داوطلبانه از اكران عمومي آن صرف‌نظر مي‌كند. اين درام تاريخي پرخرج را كسي كارگرداني كرده كه در دو دهه اخير تعدادي از بهترين و موفق‌ترين محصولات باليوودي هم چون دوداس، رام و ليلا و باجيرائو و مستاني را ساخته است.

 

دوداس او در اوايل سده جديد، فروش بسيار بالايي در جدول گيشه نمايش سينماهاي هند كرد و جان تازه‌اي به جدول گيشه خشك باليوود داد. در كنار موفقيت بالاي مالي اين فيلم‌ها، منتقدان هم دوستدار كارهايش بوده‌اند. در حقيقت، بانسالي با فيلم‌هايش سبك تازه‌اي را براي سينماي هند به ارمغان آورده كه صحنه‌آرايي‌هاي باشكوه با لباس‌ها و رنگ‌هاي خاص مشخصه اصلي آن است. طي اين سال‌ها، منتقدان هندي و خارجي از فيلم‌هاي بانسالي به عنوان آثاري چشم‌نواز اسم برده‌اند كه تماشاچي را مسحور زيبايي‌ها و جذابيت‌هاي خود مي‌كند.

 

اما پادماوات كه حال و هواي هميشگي فيلم‌هاي بانسالي را دارد، چرا جنجال برانگيخت؟ اين‌بار داستان فيلم باعث نگراني فعالان هندو شده و بيشتر از هر جاي ديگر، صداي اعتراض هندوهاي ايالت راجستان را بلند كرد. آنها اين داستان تاريخي را دروغين ارزيابي كرده و گفتند سازندگان فيلم براي جلب تماشاچي بيشتر، دست به تحريف تاريخ كهن زده‌اند.

 

مهم‌ترين نكته اعتراضي، سكانسي رويايي بود كه بين ديپيكا پادكونه و رانوير سينگ دو بازيگر اصلي اتفاق مي‌افتد.البته محصولات باليوودي، هميشه دربردارنده چنين سكانس‌هاي رويايي و خيالي هستند و تعدادشان در فيلم‌هاي سينمايي كم نيست! اما تفاوت اين سكانس رويايي با سكانس‌هاي مشابه در اين بود كه دو بازيگر فوق در فيلم، در نقش كاراكترهايي متخاصم ظاهرشده‌اند و نه دو دلداده محبوب و موافق.

 

در بازبيني فيلم توسط اداره سانسور و حكميت‌كنندگان آن، همين سكانس موردبحث قرار گرفت و قرار شد از دل فيلم بيرون آورده شود. همين نكته، بخش بسيار مهمي از مشكل فيلم را حل كرد! ديپيكا پادكونه كه اين روزها گران‌ترين بازيگر زن باليوود است، دو سال قبل با بيماري افسردگي روبرو شد و چند ماهي را در بيمارستان گذراند. پزشكان گفتند علاج بيماري‌اش، حضور در جلوي دوربين و بازي در نقش‌هاي متفاوت است. او نقش اصلي دو ساخته قبلي بانسالي را هم به عهده داشته و تماشاگران بين‌المللي او را به خاطر بازي دريكي از نقش‌هاي قسمت تازه (و البته ناموفق) «سه ايكس» در كنار وين ديزل مي‌شناسند.

 

پادكونه در پادماوات نقش راني پادميني ملكه وقت ايالتي در هند باستان را به عهده دارد. او به خاطر شجاعت، هوش بالا و زيبايي‌اش زبانزد همگان بود. شاهد كاپور كه زماني قرار بود جاي شاهرخ خان را در باليوود بگيرد، نقش همسر او ماهاراوال راتان سينگ را بازي كرد. او كه يكي از حاكمان راجپوت بود، تا آخرين‌نفس براي حكومت همسرش راني و محافظت از جان او مبارزه كرد. بااين‌حال، نه اين دو كاراكتر كه سومين شخصيت مهم فيلم سلطان علاءالدين خلجي بود كه سروصدا به پا كرد.

 

اين نقش در فيلم توسط رانوير سينگ بازي شده است. سلطان علاءالدين دومين و قدرتمندترين حاكم سلسله خلجي به‌حساب مي‌آيد كه قلمرو تحت حاكميتش در دهلي بود. دودمان خلجي يك سلسله پادشاهي از ترك‌هاي خلج با اصليت افغاني و فارسي‌زبان بود. علاءالدين به قلمرو پادماواتي حمله كرد، اما به او دل بست! اين هم از عجايب تاريخ است و نمونه‌هاي زيادي در اين رابطه مي‌توان در متون و كتاب‌هاي تاريخي پيدا كرد. درعين‌حال، يك چنين داستاني كاملا به مذاق فيلمسازان هندي و باليوودي خوش مي‌آيد.

 

به گفته مخالفان فيلم، نمايش صحنه‌اي رمانتيك بين ملكه ازدواج‌كرده راجپوتي با امپراتور مهاجم مغول، هم تنفر برانگيز و توهين‌آميز» و هم غيرمعقول و نابخشودني است. در تاريخ هند از اين امپراتور پرقدرت، به عنوان يك مهاجم بي‌رحم اسم برده شده است؛ اما آنچه خشم بيشتر معترضان را برانگيخت، بازيگري بود كه در نقش سلطان علاءالدين ظاهر شد. سپردن اين نقش به رانوير سينگ كه طرفداران بسيار زيادي در هند و به‌خصوص در بين جوانان و دخترها دارد، حكم يك گناه نابخشودني را داشت!

 

به‌صورت طبيعي، حضور سينگ در چنين نقشي تصويري خوب و مطلوب از اين كاراكتر تاريخي ارايه مي‌دهد. در يك‌كلام، هندوهاي معترض مي‌گفتند فيلم بانسالي به شكلي جذاب و باشكوه، يك دشمن قديمي را موجودي دوست‌داشتني و قابل‌احترام به نمايش مي‌گذارد. اين اولين‌بار است كه رانوير سينگ در يك فيلم هندي، نقش شخصيت منفي داستان را بازي مي‌كند. او چند سالي مي‌شود كه به جمع بازيگران سينماي هند پيوسته و در همين مدت كوتاه، شهرت فوق‌العاده‌اي كسب كرده است. مراسم‌هاي مختلف اهداي جوايز در هند، در دو سال اخير او را به عنوان بهترين بازيگر سال انتخاب كرده و هيچ‌يك از بازيگران جوان باليوود، موقعيت ويژه او را در بين تهيه‌كنندگان و فيلمسازان ندارند.

 

  به گفته بانسالي فيلمنامه فيلم بر اساس قصيده‌اي بلند به نام پادماواتي اثر مالك محمد جاياسي نوشته‌شده است. به‌اين‌ترتيب، آنچه در داستان فيلم آمده روايتي درست اما دلخواه از يك رويداد تاريخي است اما اداره سانسور به دليل اعتراضاتي كه صورت گرفت، نمي‌توانست به ادعا و گفته سازندگان فيلم تكيه كند و بايد مدرك محكم‌تري براي اين موضوع ارايه و پيدا مي‌كرد.

 

  در تاريخ سينماي هند در چند دهه اخير، مي‌توان از تعداد قابل‌توجهي فيلم اسم برد كه با تهديدهاي خشني از سوي مخالفان خود روبه‌رو شدند. حتي پادماوات هم از اين موضوع، جان سالم به درنبرد.

 

كيكاوس زياري

 

 

etemadnewspaper.ir
  • 33
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
سلام، من این فیلم را دیدم... راستش را بخواهید بی قصد و غرض بگویم که فیلم خیلی جای نقد دارد با وجود آنکه بسیار گران و پرهزینه است بصورت آگاهانه و دقیقی به مسلمانان حمله می کند... چهره ساخته شده از پادشاه مسلمانان که منفورترین فرد فبلم است، عجیب شبیه به کوروش شاه معروف و نیکوی ایرانیان است و این جای بحث دارد و سبک سازه های فیلم در بخش منفی فیلم سازه هایی ایرانی و اسلامی است... این ها بدترین قسمتها نیستند ولی حمله های ناشیانه سازنده است...
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش