جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۵۷ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۱۶۰۴
فیلم و سینمای جهان

درباره جان کازال، بازیگر تازه درگذشته‌ای که یک استثنا در دنیای بازیگری بود

هنرپیشه‌ای که فقط فیلم اسکاری بازی کرد

جان کازال,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

به احتمال فراوان او را نمی‌شناسید اما تمامی فیلم‌هایی که او در آنها حضور داشت، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم ‌سال شده‌اند. در کل نامزد شدن یک فیلم برای جایزه اسکار بهترین فیلم سال، بزرگترین موفقیت برای یک فیلم و نهایت آرزوی تیم تولید آن به شمار می‌آید، زیرا می‌توان این جایزه را باارزش‌ترین جایزه مراسم اسکار دانست. با توجه به تعداد فیلم‌هایی که هر ساله تولید می‌شود، زمان زیادی طول خواهد کشید که فیلم‌هایی از یک بازیگر خاص در این بخش نامزد دریافت جایزه اسکار شوند. اما این اتفاق برای جان کازال فقید رخ داده و تمامی فیلم‌هایی که وی در آنها نقش‌آفرینی کرده، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم ‌سال بوده‌اند.

 

او در کل در ۵ فیلم بازی کرد و هر کدام از آنها نیز در این بخش نامزد دریافت جایزه اسکار شدند که اتفاقی باور نکردنی به نظر می‌رسد. جان کازال یک بازیگر ایتالیایی - آمریکایی بود که در ماساچوست به دنیا آمد. او از همان دوران کودکی می‌خواست بازیگر شود، اما در آن دوران ورود به ‌هالیوود و به شهرت رسیدن در آن حتی برای شخصی بااستعداد مانند کازال که در دانشگاه بوستون تحصیل کرده بود نیز بسیار سخت به نظر می‌رسید.

 

او در تلاش برای به واقعیت تبدیل کردن رویای بازیگری خود همزمان به کارهایی غیر از بازیگری روی آورد تا هزینه‌های زندگی خود را تامین کند. وی حتی برای مدتی به مسافرکشی روی آورد و مدتی نیز نقش تحصیلدار برای یک کمپانی استخراج نفت را برعهده داشت. در همین مدت حضور در شرکت نفتی بود که وی یکی از بهترین دوستان تمام دوران زندگی‌اش را شناخت: آل‌پاچینو.

 

در آن زمان پاچینو نیز برای همان شرکت نفتی کار می‌کرد و استعداد باور نکردنی کازال در بازیگری را به چشم خود دیده بود. آل‌پاچینو بعدها در مورد کازال چنین گفت: «از همان اول که او را دیدم، همیشه با خودم فکر می‌کردم که انسان جذابی است. او در بیان کردن خود روش بسیار مشابهی با من داشت».

 

وقتی که پاچینو برای بازی در فیلم «پدر خوانده» انتخاب شد، می‌دانست که کازال برای بازی در این فیلم بهترین گزینه خواهد بود و بدین ترتیب به کازال کمک کرد تا نقش فردو کورلئونه را به دست آورد. این تنها یکی از فیلم‌هایی بود که او و پاچینو در کنار هم حضور داشتند. بعد از فیلم «پدر خوانده»، وی نقش خود را در قسمت دوم این فیلم نیز تکرار کرده و بار دیگر در کنار پاچینو در فیلم بی‌نقص «بعدازظهر سگی» حضور یافت.

 

سیدنی لومت، کارگردان این فیلم درباره کازال می‌گوید: «یکی از چیزهایی که در مورد بازی دادن جان کازال در این فیلم دوست داشتم این بود که وی غم بسیار شدیدی درون خود داشت. نمی‌دانم که این غم از کجا آمده بود؛ به وارد شدن به حریم خصوصی یا وارد شدن در ذهن بازیگرانی که با آنها کار می‌کنم، باور ندارم. اما خدای من در هر برداشت که از او داشتیم این غم وجود داشت». کازال برای بازی در فیلم «مقیاسی برای مقایسه» با مریل استریپ آشنا شد و خیلی زود رابطه‌ای عاشقانه بین این دو شکل گرفت. استریپ در مورد کازال چنین گفته است: «او شبیه هیچ‌کسی که تاکنون شناخته‌ام نبود. او بسیار منحصربه‌فرد بود، همچنین انسانیت و کنجکاوی او در مورد انسان‌ها و مهربانی‌اش.»

 

در طول فیلمبرداری فیلم شناخته شده «شکارچی گوزن» در کنار بازیگران سرشناسی مانند رابرت دنیرو، کریستوفر واکن و خود مریل استریپ بود که ناگهان فاجعه رخ داد. کازال بیمار شده و به‌زودی مشخص شد که سرطان مغز استخوان او به مرحله بسیار پیشرفته‌ای رسیده که هیچ درمانی نداشته و به‌زودی به زندگی وی پایان خواهد داد. در این زمان کازال در مسیر تبدیل شدن به یکی از شناخته‌شده‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین بازیگران قرن قرار داشت. اما مرگ به او امان نداد و نگذاشت از شهرتی که داشت به آن دست پیدا می‌کرد و عشق زندگی‌اش که تازه او را پیدا کرده بود، لذت ببرد.

 

حتی در این زمان، استریپ برای این‌که به همسر بیمارش نزدیک باشد، پذیرفت که نقش کوتاهی را در فیلم «شکارچی گوزن» بازی کند. او در طول فیلمبرداری هر روز ضعیف‌تر و بیمارتر می‌شد و تهیه‌کنندگان نیز به دنبال راهی برای فسخ کردن قرارداد او و جایگزین کردنش با یک بازیگر دیگر می‌گشتند، اما استریپ و دنیرو تهدید کردند که در صورت بروز چنین اتفاقی، آنها نیز پروژه را ترک خواهند کرد. در ۱۲ مارس ۱۹۷۸، در مرکز بیماران سرطانی مموریال اسلوان کترینگ، پزشکی مریل استریپ را که از خستگی به خواب رفته بود، بیدار کرد تا خبر مرگ کازال را به او بگوید.

 

مرگ کازال به یک حرفه بازیگری تازه شکوفا شده که بدون‌شک موفقیتی بزرگ را برای وی در پی داشت و همچنین زندگی دوست‌داشتنی کوتاهش پایان داد. وی تا زمان مرگ در پنج فیلم بازی کرده بود: پدر خوانده، پدر خوانده: فصل دوم، مکالمه، بعدازظهر سگی و شکارچی گوزن که تمامی آنها نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم‌ سال شدند و سه فیلم نیز توانستند این جایزه را به دست آورند.

 

 

rooziato.com
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش