پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۳:۱۳ - ۰۲ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۰۳۹۷
فیلم و سینمای جهان

جنیفر فاکس در فیلم سینمای «قصه» به‌گذشته خود سفر می‌کند

فیلم سینمای قصه,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

جنیفر فاکس سناریست و کارگردان زن ۵۹ ساله امریکایی در فیلم سینمایی اخیرش به نام «قصه» که برای شبکه «HBO» ساخته شده، به‌گذشته خود سفر می‌کند و رنج مقطعی از زندگی‌اش را تشریح می‌کند که مصروف رسیدگی به آسیب‌های جسمانی و روحی وی شد. کودک آزاری یا آسیب‌رسانی‌های جسمی و روحی به جوانان در این مقاطع حساس از زندگی افراد پدیده تازه‌ای در غرب نیست و ریشه در کم توجهی سردمداران سیاسی و اجتماعی این منطقه از جهان به مسائلی از این دست و سهل‌انگاری‌های موجود دارد

 

و این چنین است که نوجوانان بسیاری در شرایطی بتدریج وارد جامعه و جزئی از جمعیت بزرگسال کشور‌شان می‌شوند که زخم روحی عمیق درمان نکرده‌ای را که محصول ظلم‌های همین ایام از سوی وابستگان نزدیک‌شان است، با خود حمل می‌کنند و رازهای آن مثل یک خوره در درازمدت آنها را می‌خورد و زندگی‌های بعدی آنان را هنوز شکل نگرفته، مضمحل می‌کند.

 

فیلم «قصه» که لورا درن کهنه کار نقش جنیفر فاکس را در آن در ایام بزرگسالی او و بواقع در دوران فعلی ایفا می‌کند و سایر هنرپیشه‌های شاخص آن ایزابل نلیسه، الیزابت دبیسکی، جیسن ریتر، فرانسیس کان روی، جان هرد و الن برشتاین مسن‌ هستند، این تفاوت را با بسیاری از فیلم‌های مرتبط با این موضوع دارد که ماجرای ظلم صورت گرفته در حق جنیفر در مسیر داستان تشریح می‌شود و کوششی برای پنهان نگه داشتن آن صورت نمی‌پذیرد و بنابراین فیلم فاکس شرحی بر خسران‌های حاصل و تلاش برای تفوق بر آن است. با این حال جنیفر فاکس از اینکه با فیلم او در دو‌ماه اخیر برخورد خوبی صورت گرفته، راضی است و ثمرات آن را بر کل جامعه غرب نیک می‌داند.

 

 

اینها دغدغه مردم نیستند

فاکس در اوایل تابستان ۲۰۱۸ می‌گوید: زحمت زیادی کشیدیم تا این فیلم تحقق یابد و استرس‌ها در ارتباط با آن زیاد بود اما وقتی برای نخستین‌بار در جشنواره معتبر سان دنس پخش شد و استقبال عظیمی از آن صورت گرفت، احساس رضایت کردم. معمولاً در غرب این گونه فیلم‌ها با نظر مساعدی از این دست مواجه نمی‌شوند زیرا اصولاً دغدغه اکثر مردم نیستند و آنها موضوعات مهیج و خیالی را بر آسیب‌های واقعی ایام نوجوانی ارجح می‌دارند و آن قدرها هم به‌دنبال یافتن راه توقف بر این خسران‌ها نیستند. به‌واقع رفتار من و برخی هنرمندان دیگر به سوی چنین پروژه‌هایی پرداختن به سوژه‌هایی است که از نظر برخی‌ها یک تابو بوده و هست.

 

هیچ‌کس پا پیش نمی‌گذاشت

از همه بدتر و سخت‌تر متقاعد کردن سرمایه‌گذاران و توزیع‌کنندگان فیلم‌ها برای ارائه بودجه تولید این فیلم وسپس توزیع آن در مکان‌های مورد نظر بود. در ابتدا هیچ‌کس پاپیش نمی‌گذاشت ولی به آرامی «HBO» که همان سازمان موسوم به هوم باکس آفیس است، وارد عمل شد و طبق شناسایی و پیشینه‌ای که از آن در دست است، این کار را به شکلی کامل و سریع انجام داد. موضوع دیگر رنج‌های جنیفر فاکس در راه نوشتن این داستان و سپس به تصویر کشیدن آن بود زیرا به زندگی خود او مربوط می‌شد و بخش مهم و پنهان مانده آن را رو می‌کرد.

 

سرم شلوغ بود

فاکس در این زمینه می‌گوید: از قضا در ماه‌های منتهی به شروع ساخت آن فیلم سرم شلوغ بود و ابتدا سریال تلویزیونی «اعترافات یک زن آزاد» را در دست تهیه داشتم و بعد از آن پروژه «تناسخ» را به مرحله ساخت و تکامل رساندم. به‌واقع به مدت ۲۰ سال روی طرح تناسخ فکر و کار کرده بودم و درباره ارتباط یک پدر بودایی با پسرش است و طرف مقابل ما یعنی تهیه‌کنندگان این مجموعه نیز درباره آن اشتیاق زیادی نشان می‌دادند. این چنین بود که کار ساخت فیلم «قصه» نیز به سختی و به‌طور فشرده شروع شد. جالب است بدانید که پایه و چارچوب اصلی این قصه را در سال ۱۹۸۳ نوشته بودم و این یعنی پروژه «قصه» ۳۵ سال زمان برد تا به نقطه تکوین خود برسد.

 

شرایطی همچون امروز

اما جنیفر فاکس تصمیم گرفت زمان وقوع اتفاقات فیلم را که به‌حدود ۴۵ سال پیش بازمی‌گردد، در این فیلم به امروز و شرایط همچون حال حاضر منتقل‌ کند. فاکس در این‌باره می‌گوید: وقتی آن اتفاق تلخ برای من افتاد ۱۳ سال بیشتر نداشتم و امروز و در زمان تهیه فیلم به‌ رغم تغییرات فراوانی که در من به‌ وجود آمده است، باز روحیات یک نوجوان را دارم و شرایط آن زمان را همچنان حس می‌کنم.

 

البته بعضی افکار خود در آن زمان را به یاد نمی‌آوردم و از خود می‌پرسیدم چطور می‌توانم کاراکتری را بشکافم که برایم غریبه شده است. سپس به این نتیجه رسیدم که با آن کاراکتر و به‌واقع با خودم در سن ۱۳ سالگی یک محاوره خیالی داشته باشم تا از این طریق از بافت وجودی و ایده‌هایم در سال‌های دور سردربیاورم. در هر حال این یک فانتزی شیرین و خیالی صرف نبود و گذشته همیشه برایم بسیار جدی و واقعی بوده است.

 

یک زن جوان واقعی

جنیفر فاکس در این فیلم هم نسخه جوان و هم نسخه مسن‌تر کاراکتر خود را به نمایش گذاشته است و همین مسأله در عین حلاجی کردن هر چه بیشتر کاراکتر اصلی، آن را با معضلات فزون‌تری هم مواجه کرده است. مشکل اصلی فاکس این بود که کسی را بیابد که همان قدر که لورا درن در ایفای نسخه مسن جنیفر موفق بود، نما و ظاهر بسیار جوان‌تر او را هم بخوبی از آب دربیاورد. این‌چنین بود که ایزابل نلیسه انتخاب شد که دختری نو‌جوان و به‌صورت ظاهر چندان دور و متفاوت با درن نیست. چنان زنی نباید فقط یک چهره ظاهری و متکی به سیمایی خوش می‌بود بلکه باید زنی بسیار جوان مقابل مردم قرار می‌گرفت که واقعی باشد و به جبر جوانی بینندگان را بلافاصله به یاد لولیتا نیندازد.

 

در اتاق ادیت

با بازی حساب شده نلیسه چنین موجودی بر پرده نقره‌ای شکل گرفته است و فاکس در این باره هم می‌گوید: در نهایت من کسی را می‌خواستم و انتخابش هم کردم که فقط زیبایی‌اش مبنا نباشد بلکه واقعیاتی که ما می‌خواستیم در چهره او جلوه‌گری کند. ما برای اینکه نلیسه احساس راحتی کند، صحنه مربوط به برخورد کاراکتر جیسن ریتر با وی را نیز در چند برداشت و به طور مجزا گرفتیم. یکی قسمتی است که نلیسه صحنه را به تنهایی بازی می‌کند و دیگری نماهایی که از ریتر می‌گیریم و اینها در اتاق ادیت ادغام شدند.

 

این چنین بود که ما حتی صحنه مربوط به تهاجم به کاراکتر جنیفر نوجوان را بدون هیچ حرکتی که آزاردهنده باشد گرفتیم و ایزابل نلیسه هم که بسیار جوان‌تراز لورا درن و به‌تبع آن آسیب‌پذیرتر است، گلایه‌ای از روال موجود نکرد. ما طبق سناریو و براساس روالی پیش رفتیم که واقعاً اتفاق افتاده بود و ما چیزی را به تصویر کشیدیم که برای بسیاری از زنان مورد ظلم واقع شده در جهان روی داده و به سبب مأخوذ به حیا بودن آن افراد، هرگز افشا نشده است.

 

وصال روحانـي

 

 

iran-newspaper.com
  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش